*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
زیاد خوانده و شنیده اید که گفته اند :
☀️ برای خراب کردن یک حقیقت، یک دفاع بد، مؤثرتر از یک حمله خوب است.
☀️ اگر می خواهید حقیقتی را خراب کنید، خوب به آن حمله نکنید، بد از آن دفاع کنید.
اگر چند نسل قبل تر، راحت آنچه با آنها در میان گذاشته می شد را می پذیرفتند و مقاومتی نداشتند یا اگر بود، کم بود، ما امروز با نسلی همراهیم که صاحب گفتمان است و برای خود تحلیل دارد.
اگر هدف مدیریت نسل Z است، فیلترشکنهای آنها همیشه روشن است. آنها شهروند جهان اند و نه یک واحد سیاسی که کشور می خواندیم.
جامعه ما اینک بیش از هر زمانی به گفتمانی وسیع شمول نیاز دارد. باید بپذیریم که جامعه ما بواسطه نبود یا ضعف گفتمان با چالش های جدی مواجه شده است. جامعه در نتیجۀ تحولات و فرآیندهای رسانهایشدن، جهانیشدن، مصرفیشدن، فردیشدن، کلانشهریشدن و شدنهای تاریخی دیگر، چند دهه است با چالشهای جدی مواجه است.
نسل های قبل باید خود را برای فهم تحولات جامعه و تغییرات نسلی بروز رسانی کنند و با تغییر منش و کردار و اندیشه، نسل معترض را بفهمند تا بتوانید امور را اداره کنید. وگرنه اصرار نکنید،« دو خط موازی بهم نمی رسند.»
نسل هایی که امروز وارد جامعه شده اند خالق فرهنگاند؛ فرهنگی که ساخته و پرداختۀ خودشان است. آنها گفتمانسازند. اين نسل به دليل اينكه بوميان ديجيتال هستند، امكان زيستن در دنياهای موازی را دارند.این نسل را نمی توان فیلتر کرد! اگر هدف مدیریت نسل Z است، فیلترشکنهای آنها همیشه روشن است. آنها شهروند جهان اند و نه یک واحد سیاسی که کشور می خواندیم.
نسل جوان ما، مومن است و با زبان و نگاه علمی به هر پدیده ای از جمله دین و مذهب می نگرد. این نسل توجیهات ابزاری، عوامانه و سطحی را نه نمی پذیرد، بلکه نزد آن یک امر ضدتبلیغ و با هدف فریب شناخته و تلقی می شود، لذا بشدت جلوی آن و نشرش ایستادگی می کند و آنرا پس می زند مثل اینکه گفته اند و زیاد هم گفته اند که : بیحجابی، از دلایل کاهش برف و باران است! و یا تحلیلگر همیشه حاضر در تلویزیون همین روزها گفت : جوانان با دیدن بد حجابی اگر برای کشور مشکل ایجاد شود، جلوی تیر نمی روند! این استفاده ابزاری از دین، برای توجیه یک باور و ایدئولوژی حاکمیتی است.
تفسیر آنچه تا به اینجا نوشتم این نکته خواهد بود : فاصله دو نسل قدیم و جدید زیاد شده است، نسل قدیم خود را بروز نکرده، نسل قدیم می پندارد قوانین و برنامه هایش برای نسل جدید کاربرد دارد! و این با واقعیت ها نمی خواند، و پذیرفتنی نیست. اینها حتی ادبیات هم را نمی فهمند.
نتیجه: نسل های قبل باید خود را برای فهم تحولات جامعه و تغییرات نسلی بروز رسانی کنند و با تغییر منش و کردار و اندیشه، نسل معترض را بفهمند تا بتوانید امور را اداره کنید. وگرنه اصرار نکنید،« دو خط موازی بهم نمی رسند.»
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
آنچه برای سوریه، عراق، لبنان و یمن و جاهای دیگر خرج شد بماند، آقایان! خدا وکیلی فکر کرده اید که اگر یک ایران درست و حسابی می ساختید بهتر از ساختن جهانی بود که در یک گوشه اش سوریه، دیدید مردم یک دیکتاتور پَست را با آیندهای مبهم عوض کردند.
نمی دانم با امروز چند روز از پاییز را تعطیل بودیم و تا سه ماه دیگر که فصل سرد رخت ببندد، و بشود نفسی کشید و از سرما نچایید و بتوانند! از زیر لحاف بیرون بیایند، باز تعطیل خواهیم بود. ما که ناچاریم دنبال زندگی بدویم.
تولید، پیشرفت، سرانه تولید، درآمد سرانه، اقتصاد، ارزش پول ملّی و... اینجا واژه هایی غریبه اند. آمار رسمی است که هر ایرانی در ١٣ سال اخیر ٢٠ درصد فقیر تر شده است. چقدر آمار غیر واقعی به خورد مردم دادند مثل تولید بی نظیر برق!
نمی دانم با کدام جمعیت قرار است بر قله منطقه بنشینیم، ۵٠ هزار نفر که از آلودگی هوا می می میرند، ٢٠ هزار نفر در تصادفات و کلی هم که باسرطان، سل، سوء تغذیه ! ایکاش یکی با صدای بلند طوری که بشنوند! فریاد می کرد، آهای! دنیای ما هم که جهنم شد!
یک روز ناترازی برق، یک روز گاز، یک روز آب، یک روز آلودگی هوا و اضافه کنید « درگیری برخی از مدارس دخترانه با پدیده شپش، باعث مجازی شدن بعضی کلاسهای درس شده است.» رسانه ها
آهای شما نشسته بر تخت ها! نمی خواهید جایتان را به کسی بدهید؟ بلند شوید، حرکتی، لااقل چند قدمی بردارید، حرف زدن انرژی نمی برد ، چاقی هم خوب نیست.
دل کسی را خالی نمی کنم، مردمی هم که به کنایه می گویند «اگر یک لامپ اضافه روشن کنی دولت سقوط می کند!» هم که نزد آقایان به حساب نمی آیند ، ولی خدا وکیلی اگر با خودتان خلوت کردید لحظه ای فکر کنید اینکه می گویند زندگی، اینجا اسمش چیه؟
کجای دنیا دیدید مردم کشوری ندارند بخورند آن وقت دولت شان به ادعای رئیس سابق رادیو و تلویزیون برای هدفهایی مرزها را باز می گذارد تا میلیونها افغان - به کشور سرازیر شوند. «ایران سالانه بیش از ۱۰ میلیارد دلار هزینه مهاجران افغانستانی میکند!» / ایروانی نماینده ایران در سازمان ملل
آقای رئیس جمهوری خدا را شکر خودتان متوجه شدید که چطور مملکت را دارند می برند، واضح تر بگویم برده اند! این که دربازدید سرزده از سازمان برنامه و بودجه پرسیده ای« چگونه روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت گم می شود در حالی که تولید کننده و عرضه کننده خودمان هستیم.» ته مانده بخور بخورها است،
هر کجای این کشور و هر امری از امور را که دست می گذاری، بوی گند فساد از آن بر می خیزد. فسادی که به همه ی ارکان و اعضاء و جوارح مملکت متاستاز داده است.
بودجه کشور در مجلس است. هر کس در قدرت، طمعی به آن دارد. بودجه ای با کسری فوقالعاده سنگین، که چاره ای مثل همیشه برای آن ندارید جز چاپ پول و کاستن از ارزش پول ملّی یعنی دست کردن در جیب مردم، که چیزی هم توی آن نمانده است.
ردیف های بودجه را که نگاه می کنی، رقم های کلانی را می بینیم که به جاهایی قرار است داده شود که یا کارکردی ندارند و یا تکراری و بدون خاصیت دارند، یا مشغول به اموری معرفی شده اند که هیچ نماد بیرونی و اثر بخش ندارند و حتی بسیاری شان بنظر می رسد فاقد هویت واقعی باشند. شهامت کنید در قدم اول برای کاستن از کسری بودجه منحل شان کنید.
این پولها به جیب کی می رود؟ و رفته است که فقر و فلاکت از سر و کول این ملّت می ریزد. رانت خواران اختلاس گر که چونان اختاپوس به همه جا چنگ انداخته اند به کجای قدرت وابسته اند که از سکوهای نفتی، سپرده های مردم در بانکها، حقوق بازنشستگان، سوخت نیروگاهها، فیلترشکن فروشی و خلاصه هر چه دستشان رسید را بردند و خوردند و به ملت خندیدند
کجای دنیا دیدید مردم کشوری ندارند بخورند آن وقت دولت شان به ادعای رئیس سابق رادیو و تلویزیون برای هدفهایی مرزها را باز می گذارد تا میلیونها افغان - آمار رسمی ۶ میلیون، غیر رسمی تا ١٢ میلیون نفر- به غیر عراقی، پاکستانی حتی برمه ای به ایران سرازیر شوند و «ایران سالانه بیش از ۱۰ میلیارد دلار هزینه مهاجران افغانستانی میکند!» / ایروانی نماینده ایران در سازمان ملل
آنچه برای سوریه، عراق، لبنان و یمن و جاهای دیگر خرج شد بماند، آقایان! خدا وکیلی فکر کرده اید که اگر یک ایران درست و حسابی می ساختید بهتر از ساختن جهانی بود که در یک گوشه اش سوریه، دیدید مردم یک دیکتاتور پَست را با آیندهای مبهم عوض کردند.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
آقازاده ای که در تیم مذاکره کنندگان هسته ای ایران در دولت قبل به نظریه پرداز «زمستان سخت اروپا» مشهور شد، گفته است که اگر به تاسیسات هستهای ایران حمله شود، قطر را با خاک یکسان میکنیم.
آقا زاده! اینجا مصداق ضرب المثلی عمل کرد که محترمانه اش کنیم می شود: یکی سنگی به چاه انداخت که صد عاقل نمی توانند در بیاورند.
آقا زاده در جایگاهی نیست که این چنین سخن بگوید و نظرش رسمی و قابل اعتنا باشد. او و کسانی که مثل او فکر می کنند و کم هم متاسفانه نیستند، باید درک کنند اول اینکه؛ در حالیکه رهبری و دولت پیوسته روی ضرورت رابطه حسنه ایران با کشورهای منطقه تاکید دارند، چنین سخن گفتن یک اشتباه فاحش است و دوم، آقا زاده! بابا بهت نگفته که آن طرف هم موشک و بمب دارد!
دلم می خواهد یکی یک پُشت دستی محکم به دهان این آقا زده بزند تا دگر بار چنین نگوید و دشمن تراشی نکند و بهانه به دست دشمنان ندهد و فکر نکند که چون پدرش کاره ای است! و او هم دوره ای یک کاره بوده، پس هر چه خواست می تواند بگوید و بکند.
آقا زاده! مانند خیلی از مدعیانی می ماند که نفهمیده اگر قرار بر حمله به قطر آنهم با قصد نابود کردن تاسیسات گازی آن باشد، یک مشکل جزئی! وجود دارد و آن پایگاه هوایی العدید آمریکا در قطر کوچک و رابطه بسیار گرم دوحه با تمام کشورهای عربی و غیر عربی جهان و به علاوه اسرائیل است.
سن و سال آقازاده به این نمی خورد که جنگ دیده باشد، ما هشت سال جنگ گرم دیدیم، بمب و موشک بر سرمان فرود آمد و سالهاست با فکر جنگ می خوابیم، خواب جنگ می بینیم و با فکر خدا نکند جنگ شود، بیدار می شویم و برای یک زندگی خیلی خیلی ساده شب تا صبح سگ دو می زنیم و دست آخر هم هیچ! و وعده می دهند که فردا درست می شود.
آقا زاده مورد اشاره کسی است! که چشم به دنیا باز کرد، همه ی نعمات برایش فراهم بود، پشت در دانشگاه در انقلاب فرهنگی آرزوهایش لگد مال نشد، توانست در سرزمین شیطان ادامه تحصیل بدهد، برای خودش خانه و خانواده داشته باشد ، آرزویش این نبود پرایدی داشته باشد، راننده اسنپ شود و به وصال عشقش برسد. او هیچ وقت کله سحر نه خودش و نه پدرش در صف گوشت یخی نایستاد، زندگی کوپنی را ندید، شانس و بخت اقبال جبهه رفتن و شهید و جانباز شدن هم که نداشت، ولی من در چهار جنگ در داخل و خارج ایران خبرنگاری کردم ، هشت سال دفاع مقدس، افغانستان، عراق و لبنان، و دیدم که چطور هزاران هزار! آرزوها پودر شد.
آقا زاده ! دشمنان ایران به حد کافی در دنیا ایران هراسی کرده و می کنند، شما دیگر آب به آسیاب دشمن نریز!
دوستان! به جنگ هرگز فکر نکنید. جنگ همه اش مرگ است و ویرانی! و تنها عطش قدرت طلبان را فرو می کشد تا جنگی دیگر که گفته اند : صلح، زنگ تفریح بین دو جنگ است.
و باز گفته اند، بیراه هم نگفته اند که :سیاستمداران جنگ را آغاز می کنند. کارتل های اسلحه سازی، فشنگ و مهمات می فروشند. تجار و ثروتمندان، کالاهای رزمندگان را تامین میکنند . فقرا هم فرزندان شان را روانه جنگ میکنند . بعد از جنگ سیاستمداران دست همدیگر را می فشارند و صلح میکنند . تجار و ثروتمندان با فروش سلاح و کالا جیب هایشان را پُر کرده اند. و فقرا هم دنبال مزار فرزندان خود میگردند .
امیدوارم آقا زاده مورد اشاره سخنانش را به شکلی مناسب اصلاح کند. اشکال نداره که طبق عادت مقامات، رسانه ها را متهم به تقطیع و از این نوع کارها کنند. عادت شده است. عُرضه غلط کردم که ندارند!
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
کک*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
« مسعود پزشکیان» رئیس جمهوری پنجشنبه شب ٢٢ آذرماه ١۴٠٣ در پیامی تصویری از مردم خواست تا دو درجه دمای محیط خود را کاهش دهند تا بشود به همه سوخت رسانی کرد.
حتی اگر رئیس جمهوری هم نمی گفت؛ مقید به صرفه جویی بودم ولی خواست و تاکید او را به احترام تا به اینجا صداقتش با مردم، عملی کردم، نه دو درجه، که بیشتر، و این شد که سرما خوردم و الان زیر لحاف این را می نویسم.
می خوانم همکار رسانه ای ام که او هم مثل من گرمای خانه اش را کم کرده بود، در پاسخ فراخوان رئیس جمهوری نوشته است : چشم آقای پزشکیان! ما دو درجه دمای خانه را پایین میآوریم. اما شما دمای قاطعیتتان را فقط یک درجه بالاتر ببرید. همین یک درجه، کارها میکند.
«ناترازی» را آقای پزشکیان این چند ماه سر زبانها انداخت و وارد ادبیات عامه کرد. ناترازی در همه چیز! آب، برق، سوخت و هر چیز دیگری که گمانش را بکنید. خدا را شکر این گفته به رئیس جمهوری تعلق دارد که «دست هر کجا می گذاری، مساله دارد.» چرا خدا را شکر؟ برای اینکه من! توی دل کسی را خالی نکرده ام که به فهرست جرائم افزوده شده است.
قاطعیتی که از رئیس جمهوری انتظار داریم اعمال قدرت مردم به اعتبار آرای آنها و برخورد با همه ی کسانی است که بدون دوراندیشی با نگاههای شعاری این چنین بر سرکشور و مردمانش آورده اند که یک روز روی خوش در زندگی خود ندیدند و دائم دلهره فردا را دارند، با این وصف می شنوند که باید به فلان نقطه برویم و داریم می رسیم! بدون محاسبه و سنجش امکانات و ابزارها و از همه مهمتر صلاحیت ها و قدرت نرم و سخت !در جهانی که بازیگران قَدَرتر میدان داری می کنند و همین چند روز پیش دیدیم که چطور طومار بشار اسد را پیچیدند.
اطمینان دارم که اگر اهتمام مسئولان در جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته به جای ساختن جهان با هزینه کردن های بی حساب و کتاب، روی ساخت و سازندگی در کشور متمرکز می شد،امروز ایرانی داشتیم از هر حیث نمونه که می شد به جهانیان به عنوان یک الگو و نمونه معرفی نمود و همه را جذب آن کرد، نه اینکه به گفته رئیس جمهوری اش جوانهایش در فکر رفتن باشند، یا به گفته وزیر بهداشت سالی ۵٠ هزار نفر از آلودگی هوا بمیرند، بنا به آمار رسمی سالی ٢٠ هزار نفر در حوادث جاده ای اش کشته شوند، از هر پنج ازدواج سه ازدواج به طلاق بینجامد، بالای ٩٠ درصد پایتخت نشینان دچار افسردگی روحی باشند، بیشتر از ٨٠ درصد مردم کشور به یارانه احتیاج داشته باشند و چه وچه، با این وصف پیرمردان سیاست که هنوز تکلیف شرعی خود می دانند در قدرت بمانند، مساله اصلی یشان می شود گیر دادن به حجاب زنان! و متوجه نیستند که حجاب امری فرهنگی و اعتقادی است، آن زمان که همین پیرمردها در قدرت بودند، این زنان و دختران در این دنیا نبودند. و در واقع آنها محصول مدیریت پیرمردانی است که بنا ندارند از صندلی خود بلند شوند!
چه عنوانی می شود به فردی داد که در کسوتی عالی و مقامی فرهنگی با دو فرزند خارج نشین و عروسی خارجی، و یا مقامی بلند پایه که فرزندش در تلاش مهاجرت است و یا آن دیگری که فرزندش همکار منافقین بوده داد که در جبهه مخالفان رفع فیلترینگ، پیرانه سر و فکر،گمان می کنند که می شود در حالی که آسمان به تسخیر ماهواره های ارتباط مستقیم در آمده است، ژست من هم کاره ای هستم، گرفت!
وقتی جامعهای با انواع مشکلات از خاورمیانه درگیر خون و آتش و تهدید، تا رکود و تورم، تا بحران ارزی، بانکی، محیطزیستی، ناترازی انرژی، خاموشی، مهاجرت و ... درگیر است؛ و سیاستگذار کلاً و فقط به ذهنش رسیده بر اجرای قانونی برای درگیر کردن مردم با یکدیگر متمرکز شود، پیام خیلی روشنش به نسل جوان، به مردم و به هر ایرانی این است که این سیاستگذار اصلاً و ابداً نگران وضعیت ایران نیست؛ دنبال منافع خودش است و شاید تشدید این وضعیت و زوال بیشتر را میطلبد. مقابله با چنین طرز فکری، آقای رئیس جمهوری، آحاد مردم! تکلیفی ملّی و به جهت لطمه زدن به دين و مذهب، تکلیف دینی است.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک زیر را دنبال کنید:
ps://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
https://www.threads.net/@raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
یکی دو اظهار نظر از رئیس جمهوری درباره قانون عفاف و حجاب که از جمله گفته بود : « از نظر من که باید اجرا کنم ،خیلی محل ابهام است.» گمانهزنیها را متوجه این کرده بود که شاید رئیس جمهوری نمی خواهد قانون را که رئیس مجلس شورای اسلامی گفته است ٢٣ آذرماه ١۴٠٣ ابلاغ می شود، دستور اجرا بدهد.
نگاهی به مراحل وضع قانون
وضع قانون، مشتمل بر سه مرحله:
١- تصویب
٢- امضای قانون
٣- انتشار
آن است؛ پس از سپری شدن این سه مرحله، قانون به صورت قاعده حقوقی در آمده و برای همگان قابل احترام میباشد.
به موجب اصل ۱۲۳ قانون اساسی: «رئیسجمهور(ی) موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همه پرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی امضاء کند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد.»
در صورت خودداری رئیس جمهوری از ابلاغ مصوبات مجلس، رئیس مجلس دستور ابلاغ آن را صادر می نماید. در این صورت قانون پانزده روز پس از انتشار لازم الاجرا است و قوه مجریه مکلف به اجرای آن می باشد.
استنباط کلی از کلمه «موظف» در اصل ۱۲۳ قانون اساسی این است که رئیس جمهوری تکلیف به ابلاغ و اجرای مصوبات مجلس شورای اسلامی دارد. این تکلیف در مورد امضاء عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، موافقت نامه ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها نیز تسری دارد و رئیس جمهوری نمی تواند از امضاء مصوبات خودداری نماید و الزاماً بایستی این اقدام صورت گیرد.
برخی حقوقدانان بیان داشته اند که اجبار رئیس جمهوری در امضاء قانون مشروط بر این است که تشریفات قانون اساسی در تصویب قانون رعایت شده باشد. بدیهی است این موضوع مستتر در موضوع است و استثناء آن بدیهی است. در صورت خودداری رئیس جمهوری از ابلاغ مصوبات مجلس، رئیس مجلس دستور ابلاغ آن را صادر می نماید. در این صورت قانون پانزده روز پس از انتشار لازم الاجرا است و قوه مجریه مکلف به اجرای آن می باشد.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
https://www.threads.net/@raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
سقوط اسد باید آغازی برای ایران باشد . اول از همه خیلی سریع و روشن باید پاسخ داده شود که اشتباه کجا بود و چقدر هزینه دادیم؟ باید گروهی معتبر و کارشناس مستقل تشکیل شود و به این پرسش پاسخ دهد و در مرحله بعد بررسی شود بقیه سیاستهای جاری تا چه اندازه از مبانی و این الگوی خطا تبعیت کرده است.
🔶 نوشته اند، همان روزهایی که مردم لیبی علیه قذافی به پاخاسته بودند و او در صدد یافتن جایی در دل کویر لیبی مثل صدام برای پنهان شدن بود، یک جا خبرنگاری ازش پرسید : نظرتون چیه که احتمالا آخرین روزهای حضورتون بین مردم لیبی هست ؟
قذافی در همان شرایط گفت: مگه مردم لیبی کجا میخوان برن؟
نیکلای چائوشسکو دیکتاتور رومانی، صدام حسین، حسنی مبارک، زین العابدین بن علی و در نگاه به تاریخ، دیکتاتور های بسیاری بودند که حتی تا آخرین لحظه، نیروی مردم را در پایین کشیده شدن از قدرت باور نداشتند.
سعید الصحاف وزیر تبلیغات صدام حسین مثل گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر با همان ویژگیها بود.
او در حالیکه نیروهای ارتش بیگانه اتاق به اتاق کاخ صدام را دنبال او بودند، میگفت؛ سربازان دشمن را اسیر کردهایم. بعد هم خودش را تسلیم کرد.
🔶 این گذاره که دیکتاتورها تاریخ نمیخوانند، اشتباه است، اتفاقاً دیکتاتورها تاریخ را به خوبی می خوانند، اما وجه مشترک آنها باور نکردن تاریخ و ارزش قائل نشدن برای قضاوت آیندگان درباره خود است که پس از مرگشان درباره آنها چه می گویند.
شخصیت دیکتاتورها اغلب شامل ویژگیهایی است که به آنها کمک میکند قدرت را به دست بگیرند و حفظ کنند، اما همین ویژگیها در درازمدت به سقوط آنها منجر میشود. رفتارهای مبتنی بر خودشیفتگی، بیاعتمادی و نیاز به کنترل مطلق، پایههای حکمرانی را تضعیف کرده و موجب افزایش نارضایتی در جامعه میشود.
بدتر و خشن تر از دیکتاتورهای سیاسی، نظامی و هر شکل دیگر آن، دیکتاتورهایی هستند که یک ایدئولوژی خاص از جنس فکری و نظری و یا حتی مذهبی را نمایندگی و پیش بری می کنند.
در سوریه شکل خاص و خشن دیکتاتوری برای بیش از پنجاه سال حکومت کرد که همه اشکال خشونت را در خود داشت و سرانجام آن هم چیزی شد که تاریخ بسیار دیده است.
درباره علت و علل سقوط بشار اسد و دیکتاتورهای دیگر چهار مولفه حائز اهمیت بیشتر است :
١- عدم حمایت مردمی - سقوط اسد نشان میدهد که یک رژیم بدون پشتوانه مردمی نمیتواند پایدار بماند.
٢- سرکوب سیاسی - سرکوب شدید در سوریه به ناکامی منجر شد.
٣- عدم توجه به ضرورت اصلاحات - نیاز به اصلاحات سیاسی و اقتصادی برای پاسخگویی به نیازهای مردم، امری حیاتی است
۴- بی توجه به تنوع اجتماعی: مدیریت تنوع مذهبی و قومی در جامعه، برای جلوگیری از بحرانهای مشابه ضروری است.
🔶 در مورد ایران و آنچه در سوریه با آن روبرو شد، حائز اهمیت است که گفته شود؛ ایران بدون داشتن آینده پژوهی و پیوست های مرتبط، منطقی و مطالعه شده، پای در سوریه گذاشت.
ایران طی سالها علاوه بر تلفات و خسارت انسانی، میلیاردها دلار به روایت « بهرام پارسایی » نماینده دوره دهم مجلس (١٣٩٩- ١٣٩۵) ٣٠ میلیارد دلار- تا روزی که او نماینده مجلس بود - در سوریه خرج کرد که در عمل سودی برای آن نداشت.
این مبلغ که طی سالها از طریق تأمین نفت، کالا و حمایتهای مالی ایران به سوریه شکل گرفته، معادل ۱۴۰ ماه یارانه نقدی کل جمعیت ایران است و تعیین سرنوشت آن تأثیر مستقیمی بر اقتصاد داخلی کشور خواهد گذاشت. در حالی که اقتصاد ایران با بحرانهایی چون تورم افسارگسیخته، کسری بودجه شدید و فقر گسترده مواجه است، این سؤال مطرح میشود که آیا این بدهی و یا طلب های دیگر ایران از کشوری مانند عراق و یا پولهای بلوکه شده نزد کشورهای مختلف قابل بازیابی است؟ یا همچون سرنوشت سوریه و تحریم ها در ابهام خواهد ماند.
سقوط اسد باید آغازی برای ایران باشد . اول از همه خیلی سریع و روشن باید پاسخ داده شود که اشتباه کجا بود و چقدر هزینه دادیم؟ باید گروهی معتبر و کارشناس مستقل تشکیل شود و به این پرسش پاسخ دهد و در مرحله بعد بررسی شود بقیه سیاستهای جاری تا چه اندازه از مبانی و این الگوی خطا تبعیت کرده است. قدرت حقیقی انسان در پیروزیها تجسم پیدا نمیکند در نحوه مواجهه با شکستها و اصلاح رویکردها است که نمود مییابد.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
https://www.threads.net/@raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
در جهان امروز ابزارهای ارتباطی و فضاهای نوین در این حوزه مانند اینترنت، پیام رسان های اجتماعی و تلویزیون های ماهواره ای به سلاحی بسیار موثر برای پیشبرد یک عملیات نظامی به خدمت در آمده اند.
این ابزارها در دو حوزه پدافند و آفند عملکرد موثری دارند و ثابت شده چنانچه به خوبی و علمی و موثر و با شناخت ابزار و پیام بکار گرفته شوند، آنگونه که پیشتر هم در عملیات نظامی در لبنان، عراق، افغانستان و حال سوریه و دیگر نقاط جهان شاهد بودیم، و من در کتابم «عملیات روانی از نظریه تا عمل با تاکید بر جنگ دوم خلیجفارس» مستند به آن پرداخته ام، نقش موثری در عملیات روانی علیه جبهه مقابل و متزلزل کردن آن دارند.
نمونه به روز و قابل اعتنای عملیات روانی،استفاده گسترده نیروهای معارض سوری از ابزارهای ارتباطی و در یک مفهوم و معنی کلی رسانه است.
آنها با شناخت رسانه و قدرت آن و تکنیک های ارتباطی، پیوستی رسانه ای بی تردید حاصل یک خرد جمعی از متخصصان ارتباطات و روابط عمومی را در دست داشتند که در طول دو سال آنرا عملیاتی و در ١٠ روز آنرا اجرایی کردند.
معارضین در این مدت، هیچ ظرفیتی را در کار ارتباطی خود کنار نگذاشتند.
« ابو محمد الجولانی - با نام واقعی احمد حسین الشرع» رهبر آنان با آنکه تحت تعقیب دولت ایالات متحده آمریکا به اتهام ارتکاب عملیات تروریستی است، با شبکه خبری CNN به گفت و گو نشست، خبرنگاران محلی و خارجی و عمدتاً ترکیه ای را با خود و نیروهایش همراه کرد تا لحظه به لحظه خبر پیش روی نیروهای معارض را «خبرنگاران کوله پشتی» به افکار عمومی و از جمله ارتش سوریه دادند. او حتی درخواست «تایمز اسرائیل» را برای مصاحبه رد نکرد. شاید به این دلیل که کار رسانه ای در خانواده او مسبوق به سابقه است، قدرت رسانه را می داند، و پدرش سالها از نویسندگان دو روزنامه «الریاض» و « الجزیره» چاپ عربستان سعودی و صاحب تالیف در حوزه اقتصاد نفت است.
نیروهای معارض سوری ظرفیت عظیم و متنوع پیام رسان های اجتماعی بویژه آنهایی را که فیلم و عکس محورند، بکار گرفتند و در پیام های خود، سعی کردند از این گروه چهره ای تلطیف شده نشان دهند که از کارنامه پُر از اقدامات تروریستی گذشته اش فاصله گرفته است. جولانی حتی برای نشان دادن تغییرات، لباس به روز مورد نظر جوانان عرب - سوری پوشید و ریش خود را کوتاه و منظم کرد تا چهره جنگجویان داعش را به خود نگیرد، اگر چه او خودش و گروهش نه چندان دور، از بازوهای داعش در سوریه و عراق بودند.
پروپاگاندای معارضین نه فقط مردم عادی سوریه، که در قالب بسته های ویژه ارتباطی مردم دیگر کشورها و سران آنها را نیز هدف گرفت و می شود گفت که جبهه الشام که عمده معارضین را در خود جمع کرده، برای هر جغرافیایی یک بسته ارتباطی مخصوص و ویژه با پیامی خاص همراه با ادبیات مناسب و ابزار توزیعی کارآمد، تدارک دیده بود که هم برنامه های آنها را در صورت دستیابی به قدرت نشان می داد و هم اینکه تبلیغ می کرد که یک گروه خشن با پیشینه اقدامات تروریستی رفتارهایش را تغییر داده و می خواهد یک نظام دموکراتیک مبتنی بر آرای عمومی و با مکانیسم ها و ابزارهای دموکراتیک، کلید واژه های ادبیات مورد پسند غرب، بر سرکار بیاورد. نظامی که در آن، آنطور که جولانی رهبر معارضین در صحبت هایش گفته و دائم تاکید می کند در آن همگان فارغ از قومیت و جمعیت، در سوریه یک کشور موزائیکی، به یکسان و بر مبنای شایستگی در اداره امور نقش و سهم خواهند داشت چیزی که در تاریخ سوریه حداقل در پنجاه سال حکومت بعثی ها سراغی از آن نیست.
آیا ادعاهای جولانی در عمل و زمانیکه گروه او در دمشق قدرت را کاملاً به دست بگیرد و خود را تثبت کُند هم، محل اعتنا خواهد داشت یا مانند اغلب رهبرانی که چون او با قدرت نظامی روی کار آمده اند، فراموش خواهد شد. آینده پاسخ خواهد داد.
از منظر علم استراتژیک روشن است که در سرنگونی بشار اسد، عوامل متعددی دخیل بودند که در جای خود باید تحلیل تخصصی شود و البته باور داریم که نقش رسانهها یکی از این عوامل است و نمیتوان به راحتی تمامی تحولات سیاسی سوریه را تنها به عملیات رسانهای و روانی نسبت داد، ولی باید پذیرفت که در وقایع سوریه، رسانه ها نقش مهم و موثری داشتند که عراقچی وزیر امور خارجه ایران نیز در مصاحبه ای به آن اذعان می کند.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
https://www.threads.net/@raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
بشار اسد هم مات شد. سقوط او از قدرت پایان ۵٣ سال حکومت یک خانواده بر سوریه بود که ٢۴ سال آنرا بشار در قدرت بود. همه ی حوادث، در طول ١٠ روز رقم خورد و در نهایت تلویزیون سوریه در بامداد یکشنبه ١٨ آذرماه ١۴٠٣خبر داد : دیکتاتور سقوط کرد، پایان خبر!
کوتاه ترین سرویس خبری تلویزیون سوریه، اما مهم ترین آن، همين بود.
برای بشار کسی گریه نکرد و نمی کند ، مثل صدام، مثل قذافی ، و مثل رهبران عربی دیگر که در انقلاب بهار عربی یکی پس از دیگری دومینو وار سقوط کردند. بشار هم باید همان موقع، یعنی ١۴ سال پیش می رفت، نه کشورش ویران می شد و نه بخش های دیگری از آن به اشغال اسرائیل در می آمد، یا لااقل می پذیرفت که باید تن به اصلاحاتی بدهد که مردم می خواستند.
مردم سوریه بشدت سرکوب شدند و شهرهایشان ویران شد، تصاویر، شهرها را آخرالزمانی نشان می داد. دهها هزار نفر کشته شدند، جمعیت بزرگی آواره شدند، اما دیکتاتور جنب نخورد و نفهمید و نخواست بفهمد حتی اگر همه ی دنیا به کمک او بیایند، قدرت مردم بیشتر است.
از ۱۲ آذر ماه ١۴٠٣ که عراقچی وزیر امور خارجه ایران در رستوران عمومی دمشق برای عادی نمایی اوضاع سوریه با همتایش غذا خورد، تا اعلان رسمی سقوط بشار اسد از رادیو و تلویزیون سوریه، یک هفته هم نشد.
سرعت وقایع به حدی بود که در ایران رسانه های اصلی، صدا و سیما و خبرگزاری جمهوری اسلامی «ایرنا» و وزارت امور خارجه نتوانستند لحن و ادبیات مناسبی برای خواندن مخالفان بشار اسد پیدا کنند و بین عباراتی چون «تروریست»، « مخالفان مسلح» و « مخالفان مشروع» رفت و آمد کردند، و در همان حال که مخالفان اسد، پای در کاخ او می گذاشتند ، «محمد جواد لاریجانی» از خانواده معروف لاریجانی و سالها نشسته در قدرت، در مقام تحلیلگر در تلویزیون ایران می گفت که ایران به زودی ورق را در سوریه به نفع بشار اسد برمی گرداند.
ایران چقدر باید برای ماندن دیکتاتوری در قدرت هزینه مالی و انسانی می کرد که مردمش مرگش را آرزو می کردند و افکار عمومی ایران نیز روز به روز بیشتر به این هزینه کردها معترض بود.
لاریجانی هم نمی فهمید که دیکتاتور رفتنی است و شانسی برای بقا ندارد و بهترین کار حامیانش بازگشت به مردم خود و اولویت دادن به خواسته های آنان، افزایش رضایت عمومی و بهبود معیشت شان است. فهم این مهم نباید سخت باشد که اگر بشار اسد باز هم می ماند و آنها همچنان برایش خرج می کردند و تلفات می دادند، دیکتاتور سرنوشتی جز سقوط نداشت.
سقوط سرانه تولید ناخالص داخلی سوریه از ۱۱۲۴ دلار در ۲۰۱۹ تا ۲۸۲ دلار در ۲۰۲۳ برای سقوط سریع حکومت بشار اسد کافی بود ، هر چند او برای جلب رضایت مردم هم هیچ کاری نکرده بود.
رژیمهای خودکامه هيچگاه نشانههای پایان را درک نمیکنند چون علائم هشدار را نادیده میگیرند. آنها وقتی به پایان بوسه میزنند که دیگر وقتی برایشان نماندهاست و ما شاهد بوسه پایانی بشار بر نزدیک به شش دهه قدرت سیاسی پدر و پسر بودیم . این قاعده نظامهای سیاسی بسته و اقتدارگراست.
بشار اسد سالهایی که در قدرت بود و چند سالی که آرامش نسبی به بهای ویرانی کشور و کشته شدن دهها هزار نفر بر سوریه حاکم شده بود هم این پیام را ندیده گرفت و حاضر به آشتی با مخالفان خود نشد. اما نظم منطقهای و بینالمللی تازهای که بازیگران خرد و منطقهای در بیخبری مدافعان اسد شکل دادهاند، هم چون پُتکی بر سر او فرود آمد و شهرهایی که سالها به سختی و به بهای ویرانی از مخالفان پسگرفته بود در کمتر از یک هفته به همان مخالفان تسلیم شدند و این آغاز یک پایان است.
امام علی (ع) می فرماید : "مَن ظَلَمَ رَعِيَّتَهُ، زَالَتْ مَلَكُوتُهُ، وَعَجَّلَ اللّهُ هَلاَكَ".
کسی که به رعیت خود ستم ورزد٬ خداوند حکومتش را زایل سازد و در هلاکت و نابودی وی تعجیل کند. _شرح غررالحکم ۵/٣۵٨
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
https://www.threads.net/@raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
رئیس جمهوری در مصاحبه تلویزیونی دوازدهم آذرماه ١۴٠٣ توصیفی از اقتصاد کشور داشت که از آن این مفهوم مستفاد می شد که اقتصاد کشور ورشکسته است.
حکمرانی خوب یعنی شفافیت، محاسبه و پاسخگویی! خوب بود آقای رئیس جمهوری صادقانه توضیح میداد حال که وضعیت اقتصاد کشور چنین است دولت باید از خود شروع کند و تشکیلات دولتی و حاکمیتی را کوچک سازی کند.
آقای رئیس جمهوری باید می گفت؛ ناچار است پُستها و مناصب کاذب را حذف کند، از هزینه های دولت، مجلس و دستگاه قضایی تا هر کجا که ممکن است بکاهد.
آقای رئیس جمهوری! کشور فقط باید یک خزانه داشته باشد که تمام درآمدها به آن واریز و هزینه ها از آن برداشت شود. خزانه ای کاملا شفاف و در دسترس که هر کسی خواست بتواند با یکی دو کلیک آنرا مشاهده کند.
رئیس جمهوری در مصاحبه با تلویزیون بارها تاکید کرد که می خواهد به صراحت و بدون پرده پوشی با مردم سخن بگوید و عهد خود را تکرار کرد که به مردم دروغ نگوید، بسیار هم عالی! ولی ایکاش می گفتید؛ کشور بزرگ ایران که دارای بزرگترین ذخایر گاز و نفت و معادن زیر زمینی و روی زمینی است، چرا باید فقیر باشد؟ تا به کی دارایی های آن باید در بانکهای دنیا بلوکه شود و ملت روز به روز فقیر تر شود.
آقای پزشکیان تا امروز بر این عهد خود پایبند بوده اما موضوع این است که به خاطر عملکرد بد سیاستمداران در گذشته، جامعه دیگر سخنان مسئولان فعلی را هم جدی نمیگیرد.
اکنون این پرسش مطرح است که راهحل احیای اعتماد در دولت چهاردهم چیست؟ جامعهشناسان میگویند کل نظام حکمرانی باید برای ارتقای سرمایه اجتماعی تلاش کند و این تلاش فقط به دولت مربوط نمیشود.اصلاح امور باید از سوی کل حاکمیت رقم زده شود.
پایه اصلی سرمایه اجتماعی از نظر سیاستمداران، رضایت مردم است. رضایت مردم، نه رضایت حاکمان. مردم باید از خودشان، زندگی، شهر، اقتصاد، آبادی، فرهنگ و موقعیت کشورشان رضایت داشته باشند.
تغییر دکترین جمهوری اسلامی ایران به مرحله الزام و ضرورت حیاتی رسیده است. بدون این تغییر هیچیک از مشکلات ایران حل و اصلاح نمیشود.
اما چه باید کرد؟
الف)«اولویت ملّی»؛ که ایجاد روزنهای برای تنفس در کشور است و تنها راه آن برداشتن تحریمها است. راه خروج از تحریمها هم متاسفانه اقتصادی و تلاشهای داخلی نیست، بلکه سیاسی - داخلی و خارجی - است: در سطح جهانی با پیوستن به FATF و…، در سطح سیاسیِ دوجانبه با «مذاکره مستقیم و جامع با آمریکا»، و در سطح داخلی با «مبارزه با فساد». لذا از اقدامات تکراریِ چندپهلو عبور کنید، زیرا زمان اینگونه اقدامات گذشته است؛ سیاست خارجیتان را از سردرگمی نجات دهید؛ شجاعانه و پیش از آنکه دیر شود، پیروزی رییس جمهوری آمریکا را تبریک بگویید؛ برای مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا اعلام آمادگی نمایید و مسئولیت آن را شخصاً به عهده بگیرید؛ پیوستن به FATF را خودتان پیگیری نمایید؛ و…
ب)«اولویت مدیریتی»؛ که ایجاد مدیریت قوی و یکپارچه در کشور میباشد. لذا به قدرت رئیس جمهوری در قانون اساسی بازگردید، و صریحاً اعلام نمایید که دولت شما اقدامات خلاف قانون اساسی را اجرا نمیکند؛ دولتمداری، شرکت سهامی نیست پس شعار فریبنده امّا فلجکننده وفاقِ دولتی را رها کنید؛ بودجه کشور را از تقسیمبندی تیولمندانه نجات دهید؛ با فساد مبارزه کنید؛ و…
ج)«اولویت اجتماعی»؛ که جلوگیری از افزایش بحرانهای داخلی در درون کشور است. خواستههای مردم بسیار کوچک و ناچیز شدهاند، از رفع فیلترینگ تا موضوع حجاب و… که این خطری بزرگ برای عظمت این ملّت است. لذا برای جلوگیری از افزایش بحرانها: شکاف اجتماعیِ برآمده از حجاب اجباری را در تصویری کلان ببینید؛ این شکاف اجتماعی، زمانی که با حقارت و خشونت توأم گردد عمق میگیرد، با احساس نفرت پیوند میخورد، نمادها و نهادها را میسوزاند، دین مردم را به آتش میکشد و… و بحرانها را فزآینده مینماید. تا دیر نشده است با نابرابریها و تبعیضها و اجبارِحجاب و بیصداقتیها و ناراستیها و نارضایتی آفرینیها و خشونتورزیها و دروغگوییها مقابله کنید؛ و اجازه دهید تا هر کسی سبک زیستن خود را آزادانه انتخاب نماید. قاطعیت، شرط اصلی خروج از این باتلاق است؛ پس وضعیت کشور را جدی بگیرید!
☀️ با سپاس از همفکری استادان عزیز آقایان حمید ابوطالبی و حسین مرعشی
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
https://www.threads.net/@raoufpishdar
رئوف پیشدار
* استاد دانشگاه و روزنامه نگار
از جمله افتخارات! مدیریت در ایران کار شبانه روزی است، و بسیار هم گفته اند که مثلاً « در شبانه روز ١٧ ساعت کار می کنم» رئیس مجلس / و برای آن قسم جلاله هم یاد می کنند.
احتمالاً این بزرگواران انتظار تشویق دارند! حال آنکه همین اقرارها از منظر علم مدیریت نشانه بی برنامه گی و فقدان سیستم و نبود تفکر و کار سیستمی است.
یک مدیر اولین وظیفه اش البته با رجوع به خرد جمعی مجموعه اش و خبرگان بیرون از مجموعه، طراحی سیستمی علمی و منطقی و به لحظه، با قابلیت سنجش و آزمون و اصلاح سریع است، تا امور به صورت منطقی و اصولی و درست و پیوسته به پیش برود. این کار البته الزاماتی دارد که واگذاری امور به نخبگان و چرخش نخبگان از اساس آن است.
بزرگواران ! بی قسم هم قبول است که شما برای اداره امور جامعه بیداری می کشید! اما سوال : پس چرا تحولی نمی بینیم؟ بهتر نيست بخوابید و در سلامت جسم و روح و روان برای اداره امور، فکر و تدبیر سیستمی داشته باشید؟
آنچه قاطعانه می توان به عنوان نقطه ضعف اصلی در نظام مدیریتی کشور به آن اشاره کرد، نبود تمایل به تغییر، و تمایل همچنان به اداره امور به شکل هیأتی است، همانطور که همه ی این سالها بوده است. نه کسی کارنامه ای ارائه کرده، نه بازخواستی شده، نه نظارتی بوده و خلاصه در داخل یک مجموعه معدود از آدم ها، چهار دهه یکی از این پُست به آن پُست و از آن صندلی به صندلی دیگر رفته است و هر کاری خواسته کرده و حال شب نمی خوابند!
در ساخت و سازمان هیأتی، مدیریت با سیستم یا هر مِتُد دیگری که به تغییر بینجامد، مخالف است و از آن دوری می کند. اقل نتیجه: تحولی در کار نیست و دیده نمی شود.
شما می دانید که اگر ورزش نکنید دچار بیماری های متعدد می شوید، اما تنبلی تان می آید که ورزش کنید. می دانید که اگر کمربند ایمنی تان را نبندید خطر مرگ در تصادف چند برابر می شود، اما تنبلی یتان می آید که کمربندتان را ببندید. می دانید که اگر کارهایتان را سیستماتیک و مدیریتتان را سیستمی نکنید، اداره اموری که به شما واگذار شده هر روز به هم ریخته تر شده و نهایتا شکست می خورید، اما تنبلی تان می آید چیزی را تغییر دهید. اگر تنبلی از سمت کارکنانتان باشد، می توانید آن را با روشهای درست برخورد با کارمندان تنبل حل کنید، اما اگر خودتان تنبل باشید، مسئله متفاوت است. مهم تر این است که در یک کار سیستمی اصولا تنبل بازی جایی ندارد و پیش نمی آید، چون سیستم همانطور که امور را به پیش می برد، نظارتی قاطع و بدون اغماض و همراه با اصلاح نیز دارد.
مخالفان مدیریت سیستمی کسانی اند که از بهم ریختگی سازمانی سود می برند و منفعتشان در آن است. آنها از پیاده سازی هرگونه استراتژی یا سیستم مدیریت جلوگیری می کنند، چیزی که شاهد آن هستیم و با عنوان «کاسبان تحریم» از جمله شناخته می شوند.
برای یک مدیریت موفق، باید با تفکر سیستمی، سیستم سازی کنید. تفکر سیستمی تمام سازمان را به عنوان یک سیستم مرتبط به هم در نظر گرفته، و با دیدی بسیار کلی هر آن چه را که با سیستم در تعامل است، تحلیل می کند. یکی از اصلی ترین اهداف این تفکر ریشه یابی مشکلات است. این تفکر باید پایه ی سیستم سازی باشد تا مدیریت سیستمی شکل گیرد.
مجموعه ای از اصول و روش هایی که فرآیند انجام فعالیت ها و وظایف را در یک سازمان مشخص می کند. در تفکر سیستمی مشکلات را پیدا می کند. در سیستم سازی هدف پیدا کردن روش های حل مشکلات به صورت ریشه ای است.
خلاصه کنم : آقای مدیر! لطفاً تشریف ببرید و یک زندگی معمول سه بخشی برای خودتان بسازید. سه هشت ساعت، کار، تفریح و استراحت! سیستم بسازید. بیدار نمانید. وقتی خواب کافی، استراحت و تفریح ندارید، فکر و جسم شما یاری یتان نمی دهد.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
https://www.threads.net/@raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
شواهد نشان می دهد که لایحه عفاف و حجاب که در فرآیندی غیرحقوقی و ابهام آلود، جامه قانون پوشیده است در انتهای آذر ماه توسط رئیس مجلس ابلاغ و برای دولت لازمالاجراء خواهد بود.
از منظر حقوقی فرآیند قانونی شدن یک طرح یا لایحه منوط به احراز شرایطی مانند انحصار مرجع قانونگذاری، نمایندگی از جانب رای دهندگان، برگزاری انتخابات آزاد، عادلانه و رقابتی، شفافیت در فرآیند قانونگذاری، و نقشآفرینی جامعهمدنی در تصویب آن میباشد، حالآنکه روند تبدیل شدن لایحه عفاف و حجاب به قانون آشکارا با بسیاری از این شرایط و لوازم منافات داشته است.
تجربه قوانین بازدارندهای مانند ممنوعیت ویدئو و ماهواره در ایران نشان میدهد که اگر قانون با پذیرش عمومی از سوی جامعه مواجه نباشد با مقاومت فزاینده مردم روبرو شده و متروک ( نَسخ) میماند. در چنین حالتی اجرای قانون وجهی آمرانه یافته و صرفا هزینههای گزافی بر جامعه تحمیل میکند. بازخوردهای منفی نسبت به این قانون در روزهای اخیر نشان میدهد که متاسفانه مسیر سراسر اشتباهی در حال طی شدن است.
شرایط از حیث داخلی و خارجی که با آن درگیریم ، تحمل پذیری را از جامعه گرفته و انرژی زیادی در لایه های جامعه ذخیره شده است که تنها یک تحریک، می تواند مانند زمین لرزه، تمام جامعه را به لرزه در آورد. وقایع سال ١۴٠١ نشان داد که کنترل این انرژی بسیار، بسیار سخت و پرهزینه برای نظام است و هر چه از آن وقایع دور شدیم نه تنها از انرژی اعتراضی کاسته نشده، که به مراتب بر آن افزوده شده و سرمایه اجتماعی نظام در خطر است . قانون حجاب و عفاف این ظرفیت را علیه امنیت ملّی دارد که مانند جرقه ای در انبار باروت عمل کند که هیچ کس قادر به مهار تکانه های آن نخواهد بود.
قانون حجاب و عفاف به قدری خشن نوشته شده که در فضای مجازی به کنایه گفته می شود، قوانین داعش، طالبان و بوکو حرام( یک گروه افراطی از شاخه های داعش در آفریقا) از آن نرم ترند. مثلاً مجازات جرم آدم ربایی در قانون مجازات، کمتر از مجازات «جرم برهنگی برای بار دوم» در قانون «عفاف و حجاب» است.
مطابق با ماده ۴۸ لایحه قانون «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب»، هر شخصی که در انظار عمومی یا اماکن عمومی که نوعاً در منظر نامحرم است، اعم از فضای حقیقی یا مجازی اقدام به برهنگی نماید، به مجازات حبس درجه چهار یا جزای نقدی درجه سه محکوم میشود. در صورت تکرار، مجازات حبس یا جزای نقدی یک درجه تشدید میشود.
براساس این ماده، حبس درجه چهار بیش از ۵ الی ۱۰ سال و جزای نقدی درجه سه بین ۱۰۰ میلیون تا ۱۵۰ میلیون تومان است. همچنین، حبس درجه سه بین ۱۰ الی ۱۵ سال است.
اما در ماده ۶۲۱ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده)، در جرم آدم ربایی مجرم به حبس از ۵ تا ۱۵ سال محکوم میشود.
یکی دیگر از مسائل پرشمار در قانون عفاف و حجاب اجازه داشتن اتباع بیگانه به دخالت در مقوله «امر به معروف و نهی از منکر» است که تعصب، غرور و غیرت ملّی را بشدت تحریک کرده و جامعه شناسی ایرانی می گوید؛ نزد آن قابل تحمل نیست و بدون تردید سبب افزایش حساسیت ها نسبت به حضور فراوان و بی قاعده اتباع خارجی در کشور و بروز خشونت های غیر قابل کنترلی می شود که نمونه های آنرا زیاد دیده ایم و رو به فزونی است.
براساس تبصره دوم ماده ۳۱ قانون «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب»، شرط اول صدور مجوز به افراد برای امر به معروف و نهی از منکر، تابعیت جمهوری اسلامی ایران است. اما براساس تبصره ذیل این شرط، کلیه اتباع بیگانه قانونی در صورت دارا بودن مجوز رسمی اقامت از وزارت کشور، میتوانند مثل دیگر شهروندان ایرانی، مجوز امر به معروف و نهی از منکر داشته باشند.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
دوازدهم آذر در تقویم ایران « روز قانون اساسی» نامگذاری شده است. به همین مناسبت مردم از «مسعود پزشکیان» رئیس جمهوری پیام تبریکی روی تلفن های همراه دریافت کردند که در گذشته سابقه نداشت.
در روز قانون اساسی، روزی که در آن در هجمه ای بی سابقه طبقات مختلف مردم به قانون حجاب اجباری حمله کردند و آنرا نقض فاحش قانون اساسی، حقوق بشر و کرامت انسانی برشمردند، مسعود پزشکیان برای چندمین بار در طول ١٠٠ روز ریاست جمهوری اش از ضرورت احترام به قانون اساسی سخن گفت. او در تلویزیون به صراحت گفت که قانون حجاب ، قابلیت اجرا ندارد و تلویحاً پذیرفت که خلاف قانون اساسی است.
از معناي ماهوي ، صوري و اعتبار قانون اساسي چنين مستفاد مي شود" قواعدي كه حاكم بر اساس حكومت و صلاحيت قواي مملكت و حقوق و آزادي هاي فردي است " ، قانون اساسي نام دارد و برتر از ساير قواعد حقوق است.
در اغلب نظام هاي سياسي حداقل به لحاظ ظاهري به خاطر نگهداري اساس حكومت و جلوگيري از تجاوز دولت ها به پيماني كه رابط بين آنها و ملت است ، براي قوانين اساسي احترام و حيثيت خاص قائلند و آن ها را ممتاز از ساير قوانين ساخته اند. دولت ها بر اين اساس خود را مقيد و متعهد به پيروي از قواعد عالي آن مي دانند و هيچ اراده يي جز از طريق راهكارهاي پيش بيني شده كه از اراده ملت ناشي شده باشد ، حق نسخ ، تجديد نظر و تفسير آن را ندارد. در سمت ديگر به عنوان اساسي ترين ميثاق براي تنظيم روابط ، ملت خود را وفادار، متعهد و ملتزم به آن مي داند.
در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران معناي پيش گفته شده در مقدمه و اصولي چند از آن و از جمله به عنوان " تضمين گر نفي هر گونه استبداد فكري ، اجتماعي و انحصار اقتصادي " و ضامن " تامين آزادي هاي سياسي و اجتماعي در حدود قانون " و سندي در جهت " تامين حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون " مورد اقرار و تاكيد خبرگان قرار گرفته است ، و دولت به معناي عام آن كه اعتبار خويش را از اين ميثاق مي گيرد ، متعهد به ايفاي تعهدات خود است و هيچ بخش آن قابل انكار و تعطيل نمي باشد.
برائت پيش از آنكه يك اصل علمي ، حقوقي و فقهي باشد ، يك اصل عقلي مي باشد كه دراصل سي و هفتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران علاوه بر عقل ، به اعتبار سه ركن مورد اشاره ، بر آن تاكيد شده است . براساس اين اصل كه بر حسب قواعد حقوقي ، اصل آمره شناخته مي شود ،" اصل ، بر برائت است و هيچكس از نظر قانون مجرم شناخته نمي شود و حقی از حقوق او سلب نمی شود ، مگر اينكه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد." براين اساس هيچ كس و هيچ قدرتي نمي تواند فردي را " مجرم " بخواند و بداند ، مگر اينكه به موجب " قانون " فعل و يا ترك فعلي از او " جرم " دانسته شده باشد ، و به علاوه جرم او در " دادگاه صالح " ثابت گردد. ماده 197 آيين دادرسي مدني و ديگر قوانين كه خط مشي قضات و محاكم در رسيدگي به دعاوي را تعيين مي كند و بنا و اصل آن بر برائت است ، روح خود را از اصل سي و هفتم قانون اساسي دارد.
اصل برائت كه مي توان آنرا ميراث مشترك حقوقي همه ملل جهان محسوب كرد ، در يكي دو قرن اخير و به ويژه پس از جنگ جهاني دوم مورد اقبال و عنايت خاص حقوق دان ها و قانونگذاران در حقوق داخلي كشورها و نيز موضوع اعلاميه ها و كنوانسيون ها در سطح منطقه يي و يا بين المللي از جمله مادتين اول – دوم – ششم – هفتم – هشتم – دهم – هجدهم و بيست و نهم اعلاميه جهاني حقوق بشر ( 1948) و نيز پيشتر در اعلانيه حقوق بشر 1789 فرانسه قرار گرفته است و عرف كه جوهر و شالوده همه ي قوانين دنيا به حساب مي آيد از جمله در دو سيستم حقوقي " كامن لا " و " رومي ژرمني " بر آن تاكيد گذاشته و مي گذارد.
" اصاله البرائه " در فقه اسلامي بخصوص در فقه شيعه يكي از مفصل ترين و متقن ترين مباحث علم اصول فقه و مبناي فتاوا بوده است و از علما و انديشمدان بزرگي كه در اين باره تقريرات و فتاواي بسياري دارند ، مي توان از جمله به مرحوم شيخ مرتضي انصاري " كتاب وسايل " و مرحوم محقق قمي" كتاب قوانين الاصول " و از علماي معاصر به امام خميني (ره) و فرمان مشهور هشت ماده يي ايشان اشاره كرد كه در همگي آنها برائت به عنوان يك اصل اوليه و بنيادي و مبنايي پذيرفته شده است .
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
نمایندگان مجلس در جریان بررسی بند (ث) تبصرهی یک لایحه بودجه ١۴٠۴ عبارت (مؤسسات رسانهای حسب مورد دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما) را حذف کردند.در نتیجه موسسات رسانهای مجوزدار سال آینده مشمول مالیات میشوند و باید مالیات پرداخت کنند. در این صورت سال آینده فشار بیامانی به رسانههای چاپی و آنلاین و... وارد خواهد شد.
اگر بند مورد نظر در نهایت به قانون تبدیل شود، بی هیچ تعارفی باید فاتحه مطبوعات که منظور ما در اینجا مطبوعات «مستقل» اند را خواند، وگرنه مطبوعات دولتی و شبه دولتی مصادره ای که مشکلی برای بقای ندارند، آنها به بودجه های بی حساب و کتابی وصلند که در عین حال به آنها مصونیت نیز می دهد.
مطبوعات مستقل البته از این اقدام مجلس شورای اسلامی استقبال خواهند کرد! زیرا اگر بمانند، بیشتر در فعالیت های حرفه ای خود عدالت خواه خواهند بود که وظیفه ای ذاتی برای رسانه مستقل است.
مطبوعات مستقل در ایران همین حالا هم از نظر اقتصادی در کما اند، در اقتصاد راکد، کسی به مطبوعات آگهی نمی دهد، جایی که مردم دغدغه اولشان حتی در روزهایی که بوی عید دیگر نمی آید، غذا است، کسی مطبوعات را آبونمان نمی شود. این دو عمده منابع تامین مالی مطبوعات مستقل اند.
مطبوعات مستقل! مانند هر بنگاه اقتصادی دیگر، باید بتوانند دخل و خرج خود را داشته باشند ، لذا من از حذف معافیت مالیاتی استقبال می کنم به شرطی که آزادی های مشروع و قانونی طبق قانون اساسی به آنها بازگردد و وزیری یافت نشود که هویت حرفهای دهها خبرنگار بازداشت شده در حوادث ١۴٠١ را انکار کند، گویی که همه ی این بازداشتی ها چنار بودند! که از دشمن پول گرفته بودند تا در مملکت آشوب کنند. آن زمان که مطبوعات مستقل بضاعت های خود را باور کنند و نظام هم به قانونی که عالی ترین سند رابطه ملت و حاکمیت است، یعنی قانون اساسی تن دهد، تن هیچ خبرنگاری از نقل خواسته های مردم، انتظارات و آمال آنان نخواهد لرزید که فردا چه خواهد شد، آیا همچنان خواهد توانست بنویسد!
برای کشوری ٨۰ و چند میلیونی نه عیب! که ننگ و عار است که شمارگان هیچ یک از مطبوعاتش، اعم از دولتی، خصوصی و حزبی و ارگانی بیشتر از ده هزار نسخه نباشد که حجم بزرگی از آن نیز برگشت می خورد و مردم با دیدن آنها بگویند؛ اینها همه دروغ است. چرا؟
جواب محترمانه شده مردم : اینها همه تبلیغات حکومتی است! منبع اطلاعاتی مردم اما، رسانه های بیگانه! مهم نیست که صدا و سیمای انحصاری کشور با بودجه میلیاردی، پربیننده ترین برنامه اش زندگی حیوانات « راز بقا» است.
شرایط تحمیل شده به مطبوعات طی دهه ها که آنها را در اغلب موارد از پرداختن به وظیفه خطیر اطلاع رسانی صادقانه و تنویر افکار عمومی باز داشته ، اینترنت و فضای مجازی و توسعه و تنوع رسانه های ارتباطی ، به مرور کار را به جایی رسانده است که در حال حاضر تقریبا تمام روزنامه های کشور صرفا با انتشار آگهی های دولتی سراپا هستند. نقش بی بدیل رسانه های مکتوب در رشد و توسعه اجتماعی و فرهنگی جوامع و مرجع بودن آنها در کنار پیام رسانه های غیر مرجع ، بر کسی پوشیده نیست . کمیت و کیفیت رسانه های مکتوب علاوه بر نشانگری رشد فرهنگی و اجتماعی و بالندگی در یک جامعه ، و نقش آنها در آموزش و پرورش شهروندان متمدن و مسئول و مسئولیت پذیر ، گواه برقراری چند صدایی در جامعه و حاکمیت مردم سالارانه و دموکراسی است . مطبوعات مستقل سمبل مردم سالارانه بودن یک نظام سیاسی اند و هیچ نظامی نمی تواند بدون وجود و حتی پذیرش حق نظارت مطبوعات بر فعالیت های خود به عنوان نماینده افکار عمومی ، ادعای دموکراتیک بودن داشته باشد.
نگاه امنیتی به رسانه ها بخصوص رسانه های مکتوب ، روی اقبال مردم به این دسته رسانه ها اثر منفی گذاشته است و به موازات آن گرانی و نبود روز افزون مواد چاپ و معضلات دیگر، از شمارگان عنوانی ونسخه ای جراید کاست تا به امروز که اندک جریده باقی مانده برای حیات دست به دامن دولت می شوند تا یارانه بگیرند و آگهی دریافت کند و یک جوری امروز را به فردا برسانند شاید فرجی حاصل شود.حال آنکه علمای ارتباطات شدیدا اعتقاد دارند رسانه ها نباید دولتی باشند، و نباید به دولت ها اتکا کنند که این اتکا مغایر با اصل استقلال "قوه رسانه "است ، ولی چاره چیست !
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
لایحه بودجه سال آینده در دست نمایندگان مجلس است. در خوشبینانه ترین حالت این بودجه نیز کسری قابل توجهی خواهد داشت ، مگر دولت دست به جراحی بزرگی در هزینه های خود بزند در غیر این صورت باید تورم هر چه بیشتر و کاهش بازهم بیشتر ارزش پول ملّی و فقیرتر شدن بیشتر مردم! را شاهد باشیم.
کسری بودجه زمانی رخ میدهد که میان درآمدها و مخارج دولت عدم تعادل اتفاق میافتد. درآمدهای دولت مشخص است و از سه بخش تشکیل میشود؛
درآمدهای مالیاتی و گمرکی، فروش نفت و فروش اوراق بدهی که به عنوان یک ابزار سیاستگذاری در سالهای اخیر در بودجه دولت میآید.
در مورد تحقق در آمدها در هر سه بخش، نمی توان خوش بین بود، بویژه آنکه با تغییر رهبری آمریکا، باید منتظر بود و دیدکه روند صادرات نفت و فرآورده های نفتی چگونه پیش خواهد رفت.
واضح است که در مورد درآمد نفت هم اگر سیاست تنش در منطقه رخ دهد، این درآمد تحقق پیدا نخواهد کرد و منابع درآمدی دولت دچار مشکل میشود.افزون بر اینکه بخشی از درآمدهای مالیاتی هم عیناً به درآمدهای نفتی ارتباط دارد؛
بنابراین باید اصلاحاتی در سیاست خارجی داشته باشیم، بدین معنا که سیاست خارجه ما در خدمت توسعه و پیشرفت ایران باشد.
یکی از دلایل کسری بودجه در ایران، اختصاص اعتبارهای کلان به نهادهای خاص و موسسات غیر دولتی است. بسیاری از نهادهای خاص در ایران، مانند نهادهای مذهبی، نظامی، امنیتی و برخی موسسات وابسته به بنیادها، به دلیل قدرت سیاسی و اقتصادی خود، اعتبارهای کلانی را دریافت میکنند که غالبا از شفافیت مالی کمتری برخوردارند و نظارت بر عملکرد مالی آنها دشوار است. ضمن اینکه اختصاص اعتبارهای کلان به نهادهای خاص، اولویتهای بودجهای دولت را تحت تاثیر قرار میدهد. کما اینکه کارزاری هم با عنوان «اعتراض به بودجه نجومی نهادهای فرهنگی - مذهبی» راهاندازی شده است و شخصیت هایی مانند عزت الله ضرغامی وزیر پیشین هم با آن همراه شده و در توئیتی تاکید کرده که از جمله برای«صرفه جویی»، « ستادهای امر به معروف و نهی از منکر ، اقامه نماز، امور مساجد، شورای هماهنگی تبلیغات و امثالهم را در سازمان تبلیغات اسلامی ادغام کنیم. هم در بودجه، صرفهجویی میشود، هم سیاستگذاری واحد و اثربخش صورت میگیرد.»
قسمت دوم بودجه مخارج دولت است. بخش مخارج لایحه ۱۴۰۴ هنوز در سازمان برنامه و بودجه در حال تدوین است و قرار است بعد از تصویب درآمدها این بخش هم منتشر شود؛ اینجا است که دولت باید بشدت رژیم بگیرد و خود را لاغر کند.
آنچه پزشکیان باید به آن در بحث بودجه بیشتر متعهد شود، شفافیت میزان تخصیص های بودجه، امر یا اموری که به آن اختصاص یافته و الزام بودجه گیرها به پاسخگوئی چگونگی هزینه کردها است . باید سیستمی بوجود آورد که عموم مردم به آن دسترسی داشته و چگونگی هزینه کردها را نظارت کنند و مانند این نباشد که به گفته معاون رئیس جمهوری ٢٧ ارگان و سازمان و نهاد برای مقوله حجاب و تبلیغ آن، بودجه می گیرند و به جایی هم پاسخگو نیستند، یا صدا و سیما با بودجه های کلان و بدون کارکردی قابل قبول نه به مجلس و نه دولت، مردم هم که جایگاهی در آن ندارد، پاسخگوی هزینه های خود نیست و یا خبرگزاری های متعدد و سایت ها و روزنامه های یارانه گیر بی خاصیت که کارشان کپی کردن است و نهادهای پرشمار مدعی تبلیغ مذهب و هزینه های نامعلومی که در جاهایی غیر از ایران و مجموعه های بودجه خوار آقایان! به اسم مدرسه، خیریه و هیات می شود، اینها همه باید روشن شود تا اعتماد عمومی شکل گیرد و سرمایه اجتماعی نظام تقویت شود.
وضعیت موجود سرمایه اجتماعی حاکمیت، محصول دهه ها اشتباه در راهبردها و سیاست هاست. جامعه انتظار داشت با کاهش هیجانهای انقلابی، دوران رفاه و آبادانی و رونق را شاهد باشد که هشت سال جنگ تحمیلی بر امیدها و آرزوهای مردم آوار شد و در زیر بار فقر و فساد اقتصادی، کشور و مردمان روز به روز نحیف تر و شکننده تر شدند و احساس نادیده گرفته شدن مردم، بیشتر تقویت شد و اینک اولویت حاکمیت باید احیای رابطه خود و مردم از جمله با شفافیت بودجه باشد.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
همه ی ارکان نظام از صدر تا ذیل دست به دست هم داده اند تا میل پیرمردان سیاست مبنی بر اعمال حجاب اجباری به هر طریق ممکن، حتی با دور زدن قانون و نادیده گرفتن آن، اجرا شود.
خوشبختانه تکلیف من با حجاب چه در خانواده و چه نزد خودم که درباره آن به عنوان یک مقوله فرهنگی، دهها مطلب و کتاب نوشته ام، روشن است و برچسبی به من نمی چسبد، ولی آقایانی که صبح تا شب فریاد واسلاما سر می دهید! می دانید با این کشور و ملت چه کرده اید! که یک ملت از این همه تحقیر به ستوه آمده و تا ۶٠ درصد جوانان دانشجو و تحصیل کرده اش گفته اند اگر مَفَرّی، گریزگاهی، و امکانی پیدا کنند، می خواهند از کشور فرار کنند.(حرف رئیس جمهوری)، شاید بدتر از وضعیت کره شمالی! و در ۱۳سال اخیر ۲۰ درصد ( دیگر) از سطح رفاه مردم کاسته شده و مردم فقیرتر شده اند.( آمار رسمی)
آمارها را که کنار هم می گذاریم، بیشتر آشکار می شود؛ بزرگترین رنجی که ساختار حاکم به مردم وارد میکند، احساس تحقیرشدگی است. مردم وقتی بودجههای کلان دستگاههای عریض و طویل و بیخاصیت را میبینند، وقتی وام های کلان به صاحبان منافع و نه نیازمندان واقعی را میبینند ، وقتی هر روز از امکان خانهدار شدن بیش از پیش محروم می شوند، وقتی یک شبه قیمت ماشینهای غیر استاندارد چند برابر میشود ، وقتی در سرزمینی که بزرگترین ذخایر طبیعی جهان را دارد، در ناترازی عظیم انرژی به سر میبرند ، وقتی تورم لجامگسیخته وحشیانه، همچون شلاقی بر صورت و گرده ایشان فرود میآید، وقتی نوع انتخاب پوشش به دستمایه ابتذال با ابزارها و کلینیکهای ضدعلمی بدل میشود ، وقتی هوای آلوده نفس کشیدن آدمیان را دشوار میکند ، تحقیر جان او را می بلعد.
آقایان! شما نمی توانید به طور سیستماتیک یک جامعه زنده را تحقیر کنید و انتظار داشته باشید هیچ اتفاقی نیفتد در طول دهه ها کار خبر بحرانهای زیادی را پوشش خبری دادم و یا اینکه مدیریت خبری کردم. شما نمی توانید، یعنی ملّت نمی گذارد و آگاه است که شما چطور با برجسته کردن چند محور خبری و احساسی کردن با بکارگیری ابزارهای تبلیغاتی در اختیار، تلاش دارید اولویت ها را تغییر دهید و به سمتی ببرید که می خواهید.
دوره مخاطبان ساکت تمام شده است، مخاطب امروز بشدت فعال است و به برکت فضای رسانه ای جدید، مخاطب نگاه بین المللی به مسائل پیدا کرده است و جهانی فکر می کند و منطقه ای و محلی تصمیم می گیرد و کنش ها و واکنش های او در یک فضا و محیط جهانی شکل می پذیرد .این مخاطب را نمی توان فریب داد.
آقایان! حجاب و نمایش فيلترينگ و رفع آن، اولویت و حتی دغدغه امروز و فردای مردم نيست. میلیونها پسر و دختری که مملکت داری شما همه ی آرزوهای آنها را به باد داد، که حداقل آن داشتن یک زندگی ساده و بی دغدغه بود، پاسخ دهید :چرا باید اولویت زندگی یشان مهاجرت باشد؟
هر کجای این کشور و هر امری از امور را که دست می گذاری، بوی گند فساد از آن بر می خیزد. فسادی سیستماتیک که به همه ی ارکان و اعضاء و جوارح مملکت متاستاز داده است و حتی یک جراحی سنگین هم نمی تواند کشور را نجات دهد.
بودجه کشور در مجلس است. هر کس در قدرت، طمعی به آن دارد. بودجه ای با کسری فوقالعاده سنگین، که چاره ای مثل همیشه برای آن ندارید جز چاپ پول و کاستن از ارزش پول ملّی که چیزی هم از آن باقی نمانده است.
ردیف های بودجه را که نگاه می کنی، رقم های کلانی را می بینیم که به جاهایی قرار است داده شود که یا کارکردی ندارند و یا تکراری و بدون خاصیت دارند، یا مشغول به اموری معرفی شده اند که هیچ نماد بیرونی و اثر بخش ندارند و حتی بسیاری شان بنظر می رسد فاقد هویت واقعی باشند.
این پولها به جیب کی می رود؟ و رفته است که فقر و فلاکت از سر و کول این ملّت می ریزد. رانت خواران اختلاس گر که چونان اختاپوس به همه جا چنگ انداخته اند به کجای قدرت وابسته اند که از سکوهای نفتی، سپرده های مردم در بانکها، حقوق بازنشستگان، سوخت نیروگاهها، فیلترشکن فروشی و خلاصه هر چه دستشان رسید را بردند و خوردند و به ملت خندیدند. آنها به کجا وابسته اند که رئیس یک موسسه مالی اش در مشهد آنقدر قدرت دارد که مسلحانه به دفتر رئیس بانک مرکزی کشور می رود و تهدید می کند که نباید وارد بحث ناترازی موسسه شود وگرنه! و بدنبال آن مشهد درگیر غائله ای می شود که بسرعت کشور را فرا می گیرد و بقیه ماجرا از جمله چاپ و خلق حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان پول که از جیب تک تک مردم ایران برداشته شد. ( خاطره سیف رئیس اسبق بانک مرکزی)
پرونده دهها فساد مالی مثل چای دبش چیزی نیست که با امر به کش ندادن فراموش شود و افکار عمومی از آن بگذرد . توجیهات در مورد بردن و خوردن باغ و زمین عادی، ولی تهوع آور شده است. عاملان آن حق ندارند مردم را به تقوا و رعایت حدود الهی توصیه کنند.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
کار خبر سرتاسر تجربه است و خاطره، بد و خوب، مثبت و منفی! میانه دهه ١٣۶٠ در یکی از جلساتی که به نمایندگی از ایرنا فرستاده می شدم، موضوع جلسه، چهارشنبه سوری بود. جلسه، استانداری تهران بود و استاندار رئیس جلسه، و بقیه همه از نهادهای انتظامی و امنیتی و طبیعی بود که خاستگاه فکری یشان از شغلشان ناشی شود و یا تحت تاثیر آن باشند، و تنها من بودم که جایگاه و پایگاه فرهنگی داشت.
هر کس چیزی گفت، همه بله! آقای استاندار باید برخورد شود و در این میان نوبت من که شد گفتم : وسایل سرگرمی مردم را خودتان، منظور در داخل کشور بسازید و دست مردم بدهید، قبل از اینکه خیلی دیر شود.
همان موقع اش هم دیر شده بود و دیگر چهارشنبه سوری، آن چهارشنبه سوری های سنتی نبود و بقیه را هم که می دانید. نه تنها آن جلسه کسی به حرف من گوش نکرد و عقل دوم کسی را فعال نکرد ، که هیچ، کلی هم متلک بارم کردند که : آقا رو ببین! می گیریم و می بندیم و پدرشون رو هم در میاریم ، آماده باش می دیم ، جنبده ای تو خیابان نباشه!
گذشت، ولی هنوز خیلی نگذشته بود که ویدئو آمد. کُفر ابلیس! بگیر و ببند و آتش بزن، شلاق، خُرد کردن دستگاه و البته شخصیت و شان مردم! دیش های ماهواره را همین محل ما با عملیات راپل از روی پشت بام ها و پشت پنجره ها پائین انداختند.
١۵ سال و اندی پیش که بحث فیلترینگ شروع شد در صفحه اول «اعتماد» و با تیتر درشت نوشتم « بر ناممکن ها اصرار نکنید» و هزار اتفاق دیگر تا رسیدیم به حرام بودن ارتباط تصویری با موبایل!
و حالا بشنوید :
کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا به استارلینک مجوز اتصال موبایل به ماهواره را داد.
این همان طرحی هست که مطابق آن بدون نیاز به هیچ وسیلهای گوشیهای 4G میتوانند مستقیم به ماهواره وصل بشوند. در کنار این اجازه داده اند که فاصله ماهوارههای استارلینک با زمین نزدیکتر شود که نتیجه سرعت و پینگ بهتر است. / بلومبرگ
آن زمان دور نیست، واقعیتش همین حالا هم کاربران اینترنت به فیلترینگ می خندند و البته به فکر می رویم، وقتی می خوانیم ٨٠ درصد کاربران روی گوشی یشان فیلتر شکن دارند. بازار فیلتر شکن چندین میلیاردی است و فیلتر شکن فروش ها اصلی ترین مانع برداشتن فیلترینگ اند.
تا پایان سال میلادی جاری یعنی حدوداً یک ماه دیگر قرار است صدها ماهواره استارلینک مخصوص تلفن همراه راه اندازی شود ، تا مقدمات خدمات اولیه ارتباطی برای جهان، بدون دخالت دولت ها برقرار گردد. سایر خدمات اینترنتی صوتی و تصویری بصورت 4G در سال ۲۰۲۵ به این سرویس اضافه میشوند .
هم اکنون حدود ۳۰۰ ماهواره، در ارتفاع ۳۰۰-۴۰۰ کیلومتری زمین، برای دستیابی به پوشش جهانی خدمات اولیه موبایل شامل تماس مستقیم و ارسال پیامک کامل شده است و پس از دریافت مجوز قانونی، تا پایان دسامبر قابل بهره برداری است.
طبق اعلام این شرکت بزودی ۷۵۰۰ ماهواره دیگر برای تکمیل خدمات صوتی و تصویری اینترنتی در این مدار قرار میگیرند . طبق گفته استارلینک ، خدمات 4G این شرکت در سال ۲۰۲۵ بصورت کامل، کره زمین را پوشش میدهد و اینترنت 4G در سطح کره زمین، حتی در خطوط هواپیمایی و دریایی بدون هيچ گونه مشکلی قابل دسترسی است.
تعداد ماهواره های استارلینک در حال حاضر در ارتفاعات مختلف بیش از هشت هزار ماهواره میباشد.
خیلی زودتر از آنچه فکر میکنیم ، خدمات ماهواره ای، دنیای دیجیتال و هوش مصنوعی همه چیز را تغییر خواهند داد و با شیوه ای دیگر از نظم جهانی روبرو میشويم.
به زودی از اینکه در کشور ما چند سال در مورد فیلترینگ جلسه داشته ایم و رفع آن جزو وعده های نامزدهای ریاست جمهوری بوده است، خواهیم خندید و فکر میکنیم این وقایع خنده دار متعلق به دوران زندگی ما نبوده است.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
من فکر می کنم حکومت دریافته که فیلترینگ اینترنت شکست خورده است، اما چرا در رفع آن دست دست می کند، علتش بنظرم می تواند؛ نگرانی از خواسته های بعدی مردم بویژه آنهایی است که در فصل سوم قانون اساسی آمده و تاکنون راکد بوده و حاکمیت در واکنش هایش در دوره هایی نشان داده که آمادگی اجرایی کردن آنها را ندارد، یا زمینه را مناسب نمی داند، مانند :
حق برابری همه ی مردم در برابر قانون - حق برخورداری همه ی مردم از حقوق مساوی، بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها - حمایت یکسان قانون از زن و مرد و برخورداری هر دوی آنها از همه ی حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی - حق برخورداری مردم از امنیت و مصونیت از جهت حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل - حق مصونیت از تجسس - حق برخورداری از امنیت و مصونیت قضایی؛ برائت، منع شکنجه، منع هتک حیثیت و تعرض - حق آزادی بیان، قلم و مطبوعات در حدود مقرر در اسلام - حق برخورداری از آزادیهای گروهی؛ مانند تشکیل احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی و راهپیمایی ها - حق آزادی های فکری و عقیدتی و منع تفتیش عقاید - حق آزادی کار و شغل - حق برخورداری از تامین اجتماعی - حق برخورداری رایگان از وسایل آموزش و پرورش - حق برخورداری از مسکن متناسب با نیاز - حق انتخاب محل اقامت - حق دادخواهی و رجوع به دادگاه های صالح و حق در دسترس داشتن این گونه دادگاه ها - حق انتخاب وکیل و حق فراهم شدن امکانات تعیین وکیل در صورت عدم توانایی فرد برای انتخاب وکیل - حق داشتن تابعیت ایرانی برای هر فرد ایرانی و... طبق قانون اساسی است.
سخت نیست فهمیده شود وقتی ٨٠ درصد مردم در یک جامعه قانونی را پُشت سر گذاشته اند، و بی اعتنای به آن هستند، حتی اگر زمانی آن قانون مقبول بود که در مورد فیلترینگ از ابتدا هم نبود ، یعنی آن قانون نسخ شده است، مانند قانون نگهداری و استفاده از تجهیزات دریافت برنامه های تلویزیونی ماهواره ای و یا حجاب و خیلی چیزهای دیگر! و روش های سلبی دیگر پاسخگو نیست و حاکمیت باید با شیوه های منطقی و علمی، حکمرانی خود را در این عرصه و دیگر عرصه های حوزه حاکمیتی تقویت کند.
نتایج ارزیابیهای علمی و تحلیل اثرات اجتماعی فیلترینگ نشان میدهد که هیچ یک از اهداف این طرح محقق نشده بلکه مضرات و مشکلات دیگری نیز ایجاد کرده، اما تعجبآور است که ما همچنان نسبت به ادامه این روند پرضرر و بینتیجه اصرار داریم.
ماجرای وعده پزشکیان دایر بر رفع فیلترینگ سردراز پیدا کرده است و فعلا در هزار توی شورای عالی فضای مجازی دست بدست می شود. تازه اگر هم رفع فیلترینگ رسانه های اجتماعی رخ دهد، چیز دندان گیری نصیب ملت نمی شود!
با اقتباس از نظریه دو عاملی «هرزبرگ» یعنی نظریه انگیزه- بهداشت، رفع فیلترینگ جزو عوامل بهداشتی است و تنها نارضایتی شهروندان را کاهش می دهد اما موجب انگیزش و رضامندی نمی شود! عوامل انگیزشی مواردی مانند برچیدن فقر، فساد و رفع تبعیض و بی عدالتی در همه ی ابعاد، حل ناترازی مرکب امور کشور، تناسب شغل و شاغل از سطوح بالا تا پایین و آزادی بیان و رسانه است! و لذا حاکمیت باید آمادگی پیدا کند به قانون احترام بگذارد همانطور که از مردم انتظار دارد.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
اینکه میلیاردها دلار پول در بانکهای خارجی داریم ولی نمی توانیم از آن استفاده کنیم، اینکه هر کی به امارات می رود پای ادعای ارضی ابوظبی روی جزایر سه گانه ایرانی امضاء می گذارد، اینکه در طرح های اقتصادی کلان منطقه ای مثل جاده، خطوط نفت و گاز و دهها اینکه دیگر، نشانه هایی است که می گوید؛ ایران از جامعه جهانی جدا شده و یا بگوییم جدا کرده اند. جمهوری اسلامی این طوری و تنها در محیط زمخت و خشن و بی عاطفه سیاست بین الملل گذران می کند.
در منطقه خطوط و طرح های جدید ارتباطی دریایی، زمینی و هوایی میان شرق و غرب عالم شکل گرفته و یا در حال شکل گیری است که آثار شگرفی در معاملات و تعاملات منطقه ای و جهانی خواهد داشت. با آنکه جغرافیای ویژه ایران حکم می کند که ایران بازیگری اصلی در این ارتباطات باشد، ولی جای ایران خالی است و مسیرها بگونه ای طراحی و اجرا شده که ایران را دور زده اند و ژئواکونومیک جدیدی برای منطقه خلق شده است.
پیمانهای منطقه ای در حوزه های مختلف متناسب با زمان شکل گرفته، بی آنکه ما در آن باشیم. این پیمانها در نظم جدید جهانی، بازیگرانی موثرتر از ساخت های قدیمی اند.
امضای چین و روسیه پای ادعای امارات، از آن جهت اهمیت دارد که پکن و مسکو ، قبلەی سیاست خارجی شرق گرا و نامتوازن جناح اصولگرا و هستەی اصلی قدرت است.
از نظر آنان شرق گرایی و روابط نزدیک با چین و روسیه بدیل غرب گرایی میانەروها و اصلاح طلبان است و مهم ترین حسن آن این است که با مخاطرەی استحالەی هویتی نظام همراه نیست.
اما چین و پیشتر هم روسیه با تکرار موضع قبل خود و جانبداری آشکار از امارات علیرغم اعتراضات ایران، نشان دادند که در این توهم ژئوپولتیک شریک نیستند.
پکن که خود با معضل"جزایر شورشی" روبروست و چند روز قبل طی رزمایشی محاصرەی تایوان را شبیه سازی کرد، بهتر از هر کشوری از حساسیت های ایران نسبت به این جزایر آگاه است.
با این وجود در ترجیح امارات متحدەی عربی با داشتن اقتصادی جهانی بر ایران منزوی و زیر تحریم، تردیدی به خود راه نمی دهد.
در این بین استراتژیستهای ایرانی! مدعی اند که آینده از آن اسلام انقلابی است و در تکامل طبیعی تاریخ،کاخ سفید روزی حسینیه خواهد شد.
این همان نقطەای است که راه تهران را از چین و روسیەی پساکمونیسم، ژاپن، اتحادیه اروپا و دیگر بازیگران منطقه ای و جهانی جدا می کند . برای آنها رابطه با آمریکا و دولت های غربی یک مزیت غیر قابل جایگزین است و بریدن از اقتصاد جهان و نظام تقسیم کار بین المللی قسمی خودکشی سیاسی است.از این رو همراهی شان با ایران در مسیر تعدیل نظام جهانی ماهیتی تاکتیکی دارد. ایران از منظر مسکو و پکن بازیگری اخلال گر و پارتیزان نظام جهانی و اهرمی جهت فشار است.معمولا در عصر دولت های ملّی جنبش های مقاومت و شاخه های پارتیزانی شان وجه المصالحه و قربانی الزامات نظام دولت - ملت می شوند. این راز فرصت طلبی چین در نگاه متفاوت به تنگەهای تایوان و هرمز است!
این امر تاکید می کند که باید روابط حسنه، پایدار و عمیقی با همه کشورها و ابرقدرتهاو همه بازیگران داشته باشیم. اساساً منافع ملّی در همین راستا قابل تحقق است.
اگر ما سیاست متوازن و منسجمی داشتیم، روسیه و چین و هیچ قدرتی به خود جرات نمیداد تمامیت ارضی ایران را زیر سؤال ببرد.
این نظر وجود دارد که امارات زمانی که دید ایران واکنش قوی و متناسب با همراهی روسیه و چین در امضای بیانیه هایی که تمامیت ارضی ایران را نشانه می گیرد، نشان نداد و حداکثر آن احضار کاردار بود! به ادعای مورد نظر سرعت بخشیده و از قدرت مالی و لابیگری نهایت استفاده را می کند، طوری که پیشبینی می شود تحرکات امارات فراتر خواهد رفت و حتی تشدید خواهد شد و امارات با قدرت بیشتری ادعای مالکیت بر جزایر سه گانه را پیگیری می کند.
میان تحلیلگران هم نظری وجود دارد که قدرت و ظرفیت امارات، چین و روسیه را جذب کرده است ، حال آنکه تهران ابزار زیادی برای عقب راندن مسکو و پکن ندارد و منافع بسیاری از خود را با منافع مسکو و پکن بی آنکه منفعتی ویژه از این همراهی و هم وزن آن بدست آرد، گره زده است.
شیخ نشین امارات هر از گاهى با طرح موضوعاتی مانند میانجیگری دیگر کشورها و یا شکایت در مراجع بینالمللی درباره جزایر سهگانه ايران و گرفتن امضای کشورها زیر بیانیه ها، تلاش دارد با سیاستی زیرکانه، موضوع را به گونهای نشان دهد که از مرحله ادعا خارج بوده و به عنوان یک واقعیت و حق برای اماراتیها مطرح است !
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
بعد از فرماندار بندر انزلی، «انصاف نیوز» گزارش کرده که فرماندار رامسر هم در توهینی غیرقابل گذشت خبرنگاران را «یاوهگو» خوانده است. حالا، خانه مطبوعات رامسر و نهادهای رسانه ای از وزیر کشور خواسته اند فرماندار را برکنار کند و گفته اند :آقای وزیر کشور باید بداند حفظ حرمت خبرنگار بهعنوان نماینده افکار عمومی ضروری است و فرمانداری که به خبرنگار میگوید یاوهگو باید عزل شود.
بی ادبی و بددهنی شاید نپذیرید که بگویم در جامعه ما متاسفانه نهادينه شده است، اما برای اثبات گفته ام دعوت می کنم تنها لحظهای کنار یک خیابان بایستید و به رانندگی ها نگاه کنید. حتی نوع بوقی که می شنوید هم معنی دارد.
در تعاملات اجتماعی نسل در نسل به ما آموخته شده است که “ادب مرد به ز دولت اوست” و این و دهها مَثل و مَتل علاوه بر تذکرات دینی و اخلاقی از بزرگان، نشانه اهمیت ادب و رعایت آن در فرهنگ ایرانی است.
به دلایل گوناگون مانند ایجاد فاصله بین افراد، از بین رفتن صمیمیت هاو از طرفی نزدیک شدن فرهنگ ها که همان پدیده تداخل فرهنگی است؛ این زمان شاهد نوعی بی ادبی و یا بد اخلاقی در جامعه هستیم که البته برای همه آزار دهنده است، اما شاید به دلیل گرفتاری هایمان از آن می گذریم و حال مساله ای که در این میان مغفول می ماند آن است که چه بر سر نسل جدیدی می آید که در تلاطم این وضعیت گیر افتاده است؛ چرا که از شبکه های مجازی و راه های ارتباطی فراوانی که وجود دارد، نمی توان به اصول این موضوع پی برد و آموخت که چگونه باید ادب در جامعه رعایت شود از طرفی گویا معنای ادب در نسل جدید تغییر کرده است که بخش بزرگی از آن تردید ندارم از بی ادبی مدعیان اخلاق! نشسته در مسندهای مختلف حتی فرهنگی ناشی می شود که متاسفانه در رسانههای فراگیر نیز منعکس می شود و بتدریج قبح خود را از دست می دهد. .
ادب اجتماعی زمانی بهبود می یابد که این بستر در اخلاقیات فردی افراد تغییر کند. اخلاقیات فردی توسط مجموعه عواملی در هر فرد شکل می گیرد. عوامل تاثیرگذار در درجه اول خانواده و معلمان هستند.
رعایت ادب بویژه در مدیران و کارگزاران حکومتی در همه ی مکاتب سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تاکید شده است و صرف مذهبی نیست.
در نگاه برون دینی آن چیزی ادب اجتماعی را مشخص می کند که توافق اجتماعی آن را بپذیرد؛ یعنی عرفیات و معیارهای سنتی، میثاق های اجتماعی که امکان عوض شدن این عرفیات را هم فراهم می کند و نحوه پیدایش و کارکردهایی را برای آن تعریف می کنند و حتی مجالس قانونی هم آنها را تایید می کند.
در نگاه درون دینی، به نظر می رسد دین با پذیرش اخلاقیات اجتماعی آنها را تقویت کرده و این طور نبوده که اسلام و یا سایر ادیان اخلاقیات را بیاورد بلکه انسان از هر دینی به دلیل فطرت پاک انسانی یک سری از مسایل اخلاقی را درک می کند مانند احترام به بزرگترها ؛ اسلام این خصایص و اخلاقیات را تقویت کرد و در بعضی از مسایل به طور خاص وارد شد.
در کلام امیر المومنین علی (ع) هست که فرمود؛ ادب بر اصل و تبار و نسب و حسب شرافت دارد. کلام امیرالمؤمنین( ع) چنین است: «حسنالادبیسترقبیح النّسب» – زیبایی ادب ، زشتی نسب را می پوشاند .
و حال نگاهی کنیم به جامعه امروز خودمان :
شنیدن و بکارگیری الفاظ رکیک و دور از ادب اگر از هر کسی در حداقل قابل گذشت و بی اعتنایی باشد ، از کسی که بر مسندی نشسته است که چشم و گوش جامعه به او است و به طبقات مرجع تعلق دارد و یا خود چنین پندار است! به هیچ روی قابل گذشت نیست.
یکی از علل و عوامل رشد نابهنجاری و بد اخلاقی و بد سخنی در جامعه، عدم درک صحیح از آثار و پیامدهای آن است. بسیاری از کسانی که چنین سخن می گویند ؛ نمیدانند که گفتار و کردار زشت آنان چه تاثیرات وخیمی بر وضعیت نفسانی خودشان و چه تباهی فردی و اجتماعی به جا میگذارد.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
رسانه در اولویت کارکردهایش که در تعاریف سنتی از وظايف رسانه آمده است، یک کارکرد اصلی و ذاتی دارد و آن «نظارت» به شکل عام است.
اینکه جناب فرماندار بندرانزلی در صحبت با خبرنگاران از عبارت نامناسب و توهین آمیز « رسانه ها فقط بلدند گاز بگیرند» در انتقاد از وظایف ذاتی رسانه و اصحاب آن در دیده بانی استفاده می کند، و زیر فشار افکار عمومی ناچار به عذرخواهی می شود، یعنی رسانه به اعتبار جایگاه و اعتبار آن نزد افکار عمومی و نمایندگی آن ، قدرتمند است.
نَقد! و از جمله نَقد قدرت و عملکرد آن در مقام نماینده افکار عمومی و رابط مردم و حاکمیت و برعکس، و پیوند دهنده درونی جامعه ، وظیفه ذاتی رسانه است، حال آنکه کار تبلیغاتی ها، توجیه گری است و رسانه صادق توجیه گر نیست.
اینکه رسانه آزاد نماد دموکراسی است و اینکه در قوانین هم استقلال آن مورد تاکید قرار گرفته و اینکه رسانه افکار عمومی را نمایندگی می کند و دهها دلیل و برهان دیگر، یعنی : رسانه یک «قوه مستقل » است. اصل استقلال و تفکیک قوا حکم و ایجاب می کند که رسانه مستقل بماند و اجازه دخالت دیگر قوا را در وظایف و کارکردهای خود ندهد.
در کار رسانه قدرت باید اعتقاد نظرى و عملى به عدم معصوميت خود داشته باشد و بپذیرد که قابل نقد است. قدرت باید بپذیرد که رسانه به معنای عام آن، به اعتبار جایگاه و منزلت و سندیت، چشم بیدار و منصف جامعه، بهترین ناظر بر امور است. رسانه سالم، مستقل و پویا و واقع بین درگیر تضاد منافع با هیچکس و جناحی نیست و برای آن فقط مردم و منافع آنان مطرح است.
عمده ميثاق ميان رسانه ها و دولت به معناى عام آن ، قانون اساسى مى باشد كه در آن بر آزادى رسانه ها در حدود مقرر و معين تاكيد شده است.
در جوامع دموکراتیک که رسانه ها پاسبان قانون هستند و حقوق عمومی را نگهبانی می کنند، رسانه ها چشم و گوش و امید مردم اند. بر کارکرد دولت ها / حاکمیت ها در همه ی امور از جمله حقوق و آزادی های مصرحه در قوانین نظارت دارند.
دولت ها بنا بر اصل آزادی کار رسانه ها، اجازه محدود کردن فعالیت آنها را به جز به حکم قانون ندارند. در همه حال توجه خواهد شد که این رسانه ها هستند که باید ناظر بر کار دولت ها (قدرت) باشند، نه دولت ها ناظر بر رسانه ها!
رسانه آزاد و قدرتمند ناظر سلامت جامعه است. دیده بانی قوی که به اعتبار نمایندگی افکار عمومی، پاسبان و چشم بیدار، ناظر مردم بر همه ی امور بویژه نزد قدرت است.
رسانه ی مستقل، زبان مردم است و در عین حال واسط و رابط صادق میان دولت و ملت است . رسانه مستقل از آنجایی که وامدار دولت و حکومت نیست و منفعتی از قِبَل ارتباط با دولت ها ندارد، لذا ناظری اصلاح گر است که در صورت فهم قدرت، می تواند بازویی امین برای آن از جمله در جهت سلامت جامعه و ارکان آن باشد. رسانه آزاد و مستقل در مقام یک نهاد مدنی عمل می کند، پرسشگر است
و نقش ویژه ای در امنیت و پیشرفت و توسعه یک کشور و رفع تهدیدات ایفاء می کند و در همان حال مانع از انباشت مطالبات بدون پاسخ مردم در لایه های اجتماع ، و تبدیل آن به یک تهدید اجتماعی می شود.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
قضات دیوان کیفری بینالمللی حکم جلب «بنیامین نتانیاهو» ، نخست وزیر و «یوآو گالانت» ، وزیر دفاع پیشین اسرائیل را صادر کردهاند. دیوان همچنین برای «محمد دیاب ابراهیم المصری» معروف به محمد ضیف، فرمانده نظامی حماس نیز حکم جلب صادر کرده حال آنکه او، در همان ابتدای حملات اسرائیل به غزه به ادعای ارتش اسرائیل کشته شد.
دیوان کیفری بینالمللی میگوید مبانی کافی وجود دارد که بتوان برای این سه نفر در ارتباط با جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت مسئولیت مجرمانه در نظر گرفت.
در پیش بری رسیدگی اولیه دیوان، آفریقای جنوبی پیشتاز بود و آمریکا و اسرائیل سعی زیاد کردند تا صلاحیت قضایی این مرجع بین المللی را رد کنند، ولی دیوان صلاحیت خود را مورد تاکید قرار داد و حال نتانیاهو و گالانت تحت تعقیب جهانی قرار دارند.
به این بهانه نگاهی داشته باشیم به سه اصل حقوقی پیش گفته که آگاهی از آنها و بار حقوقی هر یک بویژه برای دانشجویان عزیز مفید است.
معمولاً واژگان «جنایت جنگی»،«جنایت علیه بشریت» و «نسل کشی» به جای یکدیگر به کار می روند، گویی همگی به اعمال یکسانی دلالت می کنند.اما، این کلمات دارای تعاریف دقیق حقوقی و مفاهیم و پیامدهای متفاوتی هستند. صلیب سرخ جهانی با استناد به مدارک قانونی، تعارف مذکور را چنین بیان می کند:
جنایت جنگی :
همانگونه که از واژۀ «جنایت جنگی» بر می آید،جنایاتی هستند که در ارتباط با یک درگیری مسلحانه مرتکب می شوند؛ خواه بین المللی باشند یا نه.
واژه«جنایت جنگی»افعال مختلف و گسترده ای را شامل می شود،از جمله تجاوز و شکنجه که اگر در زمان صلح یا در شرایط خشونت آمیزی که درگیری مسلحانه نباشد حادث گردند، تحت قوانین ملی قابل مجازات خواهند بود.
لذا،«جنایات جنگی» نقض قوانین و عرف جنگ است. با این وجود، هر نقض قوانین جنگ «جنایت جنگی» نخواهد بود.
نقض قوانین و عرف جنگ تنها زمانی«جنایت جنگی» شناخته می شود که به اندازه کافی«جدی» باشد که یعنی مرگ، جراحت، تخریب یا تصاحب غیر قانونی مال را در بر داشته باشد، یا بدون آن که به طور فیزیکی مستقیماً اشخاص یا اشیاء را به خطر اندازند ارزش های مهم را نقض کنند.
برای مثال،جنایات جنگی شامل سوء استفاده از اجساد، رفتار تحقیرآمیز با اشخاص،واداشتن افراد به انجام کارهایی که مستقیماً به عملیات نظامی دشمن کمک می کند،نقض حق محاکمه عادلانه، استفاده و بکارگیری کودکان زیر ١۵ سال برای مشارکت در درگیری های مسلحانه، و گرسنگی دادن به غیرنظامیان می گردد.
برای نمونه، درحالی که دزدیدن تکه ای نان از روستاییان نقض احترام به اموال شخصی ایشان است،پیامدهای این عمل به اندازه ای جدی نخواهد بود که آن را جنایت جنگی بدانیم.در مقابل، بمباران نانوایی این روستا با هدف گرسنگی دادن به جمعیت غیر نظامی یک جنایت جنگی تلقی می شود.
به علاوه،شماری از نقض های کنوانسیون های ١٩۴٩ ژنو و پروتکل اول الحاقی ١٩٧٧، که طبق تعریف تنها به مخاصمات مسلحانۀ بین المللی مربوط می شود، نه تنها جنایت جنگی هستند،بلکه حتی فراتر از آنها به عنوان«نقض جدی» تلقی می شوند.این اعمال شامل شکنجه، آزمایش های بیولوژیک، تخریب گستردۀ اموال، تبعید، و گروگان گیری می باشند.
جنایت علیه بشریت:
اعمالی همچون شکنجه، تجاوز، برده داری و حبس غیرقانونی هم به عنوان جرائم معمولی قابل مجازات هستند هم بسته به شرایط به عنوان جنایات جنگی یا جنایت علیه بشریت.
یک تفاوت مهم آن است که جنایات جنگی تنها درحین درگیری مسلحانه واقع می شوند درحالی که جنایت علیه بشریت ممکن است در هر زمانی واقع گردد از جمله زمان صلح یا در شرایط خشونت آمیز که به درگیری مسلحانه نمی رسد.
تفاوت دیگری که میان جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت وجود دارد، آن است که جنایت جنگی می تواند اقدامات منفرد و مجزا بوده در حالی که جنایات علیه بشریت جنایاتی هستند که در مقیاس بزرگ مرتکب می شوند.آنچه واقعاً اهمیت دارد آن است که جنایات علیه بشریت به عنوان بخشی از یک حملۀ گسترده یا نظام مند است که علیه جمعیت غیرنظامی هدایت شده است.
نسل کشی
واژۀ نسل کشی تا پیش از جنگ جهانی دوم ساخته نشده بود. این واژه (genocide) ترکیبی از دو کلمه است: کلمه یونانی «genos»، به معنای تولد و گونه و کلمه لاتین «caedere»،به معنای کشتن یا قتل عام کردن. بنابراین به معنای کشته شدن یا قتل عام شدن مردم به علت آنچه که هستند می باشد.
طبق تعریف حقوقی اساسنامۀ دیوان بین المللی کیفری، جنایت نسل کشی هنگامی مرتکب می شود که یکی از اعمال فهرست شده در بند ۶ «با نیت نابودی بخش یا تمامی یک ملت، قومیت، نژاد یا گروه مذهبی و اینچنین مرتکب گردد».
چه کسانی را می توان برای این جرائم مسئول دانست؟
طبق حقوق بین المللی بشردوستانه حاکم بر جنایات جنگی،جنایت علیه بشریت و نسل کشی، افراد از نظر کیفری مسئول عمل یا ترک فعل خود هستند.تنها افراد را می توان برای این جرائم مسئول دانست، و نه نهادها همچون گروه های مسلح سازماندهی شده، گروه های سیاسی،سازمان ها یا دولت ها،سمت ها، مقام ها و تبعیت های مرتکب جرم همگی بی ربط هستند.
رفتاری که می تواند به مسئولیت فردی بیانجامد عبارتند از: ارتکاب واقعی جرم، مشارکت در انجام آن(به عنوان شریک جرم)،تسهیل ارتکاب جرم (به وسیلۀ جمع کردن قربانیان در یک محل برای کشتار آتی آنان، تأمین سلاح، برنامه ریزی یک جرم تا در آینده توسط دیگران اجرا شود، تحریک یا تشویق کردن شخص دیگر برای ارتکاب جرم)،یا فرمان دادن ارتکاب یک جرم. آنهایی که از فرمان های غیرقانونی پیروی می کنند را می توان به صورت فردی برای جرائمی که پیرو چنین دستوراتی مرتکب شده اند مسئول شمرد.
آنهایی که مسئولیت پیشگیری یا مجازات این جرائم را دارند، از نظر قانونی، مسئولیت فرماندهی یا مافوق را دارا هستند. برای آن که از نظر کیفری تحت مفهوم مسئولیت مافوق متعهد بود لزومی ندارد تا از نظر نظامی مافوق باشند (همچون فرمانده سربازان). یک نفر ممکن است به مفهوم غیرنظامی مافوق باشد. لذا، مافوق تنها شامل فرماندهان نظامی نشده بلکه افسران پلیس، دهدار (همچون درگیری رواندا)، یا حتی شهرداران شهرها یا رهبران تجاری را نیز شامل می گردد. آنچه اهمیت دارد رابطه رسمی میان یک شخص با دیگری نیست بلکه این واقعیت است که فردی در موقعیت پیشگیری از ارتکاب یا مشارکت در جرم دیگری ، و مجازات مرتکبان جرائم بین المللی باشد.
البته مافوق باید آگاه باشد که زیردست او در شرف ارتکاب جرم می باشد یا جرمی مرتکب شده است.
در این حالت، چنانچه اقتضا نماید مافوق باید به منظور پیشگیری از جرم یا مجازات فرد خاطی تحقیقات بعمل آورد. عدم انجام این کار می تواند به مسئولیت کیفری منجر شود. دلیل مفهوم مسئولیت مافوق آن است که آگاهی مافوق از جرائم زیردستانش و عدم مجازات آنها از طرف زیردستان او اگر به عنوان تشویق درک نشود می تواند به منزله موافقت او از چنین رفتاری برداشت شود. این کار می تواند خطر ارتکاب جرائم جدید را افزایش دهد.
وظیفه پیشگیری و جزای جرائم مطلق نیست. به این علت که از یک مافوق نمی توان انتظار داشت که جرائم خاطیان را تحت هر شرایطی متوقف کرده یا مجازات کند. با این وجود، او باید تمامی تمهیداتی که در توان دارد را برای تضمین پیگیری فرآیندهای انضباطی یا پیگردهای کیفری بکار بندد، یا در نهایت موضوع را به یک شخص یا مقام ذی صلاح (معمولاً یک افسر عالی رتبه نظامی یا یک مقام کشوری) ارجاع نماید.
دستورات غیرقانونی:
نکتۀ اصلی در خصوص دستورات غیرقانونی آن است که یک سرباز چنانچه از یک فرمان مشخصاً غیرقانونی اطاعت کند نمی تواند از مسئولیت کیفری آن شانه خالی کند؛ حتی اگر یک دستور مستقیم از مافوقش باشد.
با این وجود، اساسنامۀ دادگاه بین المللی کیفری شامل یک استثنای محدود است یا همانگونه که در ادبیات حقوق بیان شده است «دفاع در برابر اکراه». این اساسنامه مسئولیت کیفری برای رفتاری را که «توسط اکراه ناشی از تهدید به مرگ قریب الوقوع یا ناشی از تهدید آسیب شدید مستمر جسمی قریب الوقوع علیه آن شخص (برای مثال فرد متخاصم) یا شخص دیگر،» ایجاد شده است مستثنی می کند «به شرطی که فرد قصد ایجاد آسیبی بزرگ تر از آسیبی که درصدد پیشگیری از آن است را نداشته باشد».
با توجه به ماهیت نسل کشی و جنایات علیه بشریت، دفاع اکراه به ندرت به مواردی که در آن مظنونی به چندین قربانی آسیب وارد کند، اعمال خواهد شد. در این حالت، چنانچه دادگاه بپذیرد که شخص مهاجم تحت نوعی از اکراه اقدام نموده است اما دریابد که این نوع دفاع اعمال پذیر نیست، ممکن است حکم سبک تری را در مقایسه با آنچه غیر از این می توانست اعمال شود برای مهاجم در نظر گیرد. جالب است که بر خلاف اساسنامۀ دیوان بین المللی کیفری، اساسنامه های دادگاه بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق و دادگاه بین المللی کیفری برای رواندا از دفاع اکراه حمایت نمی کند.
سؤالی که به وجود می آید این است که اگر یک جنایت جنگی، یک جنایت علیه بشریت یا نسل کشی واقع شده بود چه کاری می شود انجام داد؟ همانطور که در ذیل خواهیم دید، برای رسیدگی به جرائم بین المللی از روش های قضایی و غیر قضایی می توان بهره جست.
در خصوص مناسب ترین روش رسیدگی به جرائم بین المللی، که روش های قضایی، غیرقضایی یا ترکیبی از هر دو است، موضوع بحث است. به جای آنکه وارد چنین بحثی شویم صرفاً به ارائۀ گزینه های موجود بسنده می کنیم.
روش های قضایی:
در خصوص روش های قضایی رسیدگی به جرائم بین المللی، تمامی دولت ها اینک به کنوانسیون های چهارگانه ١٩۴٩ ژنو متعهد هستند. طبق این معاهدات، آنها متعهد شده اند تا رعایت و اجرای حقوق جنگ را تضمین کنند. به طور ویژه، این بدان معنا است که تمامی دولت ها باید تضمین کنند که قوانین، دستورالعمل های نظامی، و دیگر مقررات به مواد متعدد کنوانسیون های چهارگانه ژنو قدرت اجرایی میدهند.
به علاوه، دولت ها باید این قوانین را اجرا کنند. این کار مستلزم انجام تحقیق نسبت به موارد ادعایی ارتکاب جنایات جنگی بدست اتباع ایشان، از جمله اعضای نیروهای مسلح این کشورها و همینطور سایر جرائم بین المللی واقع شده در مرزهای آنان می شود. همچنین، دولت ها باید تضمین نمایند که متهمان مطابق با استانداردهای بین المللی مورد پیگرد قانونی قرار می گیرند. با این وجود، ورای الزام به تعقیب قانونی اتباع خود، دولت ها باید تضمین حاصل کنند که اتباع خارجی که به طور جدی کنوانسیون های ژنو یا پروتکل اول الحاقی ١٩٧٧ ژنو را نقض کرده اند از مصونیت بهره نبرند، یا، به زبان ساده از مجازات فرار نکنند (چه در خانه یا در مأمنی در خارج باشند).
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar