*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
درباره فیلترینگ اینترنت در ایران معایب و محاسن احتمالی آن بسیار و فراتر از حد کفایت، سخن گفته شده است. بدیهی است که اگر تصمیم و یا اراده ای برای رفع آن وجود داشت، تاکنون می بایست اتخاذ می شد و یا به صراحت می گفتند که همین خواهد بود!
مرجع تصمیم گیری درباره اینترنت، شورای عالی فضای مجازی یکی از شوراهای حاکمیتی است. شورای عالی فضای مجازی در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ به منظور «سامان دهی و مدیریت تحولات فضای مجازی» تشکیل شد؛ شورایی که اعضای آن را دو گروه حقوقی و حقیقی تشکیل میدهد و در سالهای گذشته در بسیاری از تغییر و تحولات فضای مجازی تأثیر گذار بوده اند.
اعضای حقوقی این شورا را رئیس جمهوری به عنوان رئیس شورای عالی فضای مجازی ، رئیس مجلس شورای اسلامی ، رئیس قوه قضائیه ، رئیس سازمان صداوسیما ، دبیر شورا و رئیس مرکز ملی فضای مجازی ، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر علوم و تحقیقات و فناوری ، وزیر آموزش و پرورش ، وزیر اطلاعات، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ، معاون علمی و فنّاوری رئیس جمهوری ، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، فرمانده فراجا و دادستان کل کشور تشکیل میدهند.
حقوقی های شورا ده نفرند و در مجموع به تبع خاستگاهها و مسئولیت ها، نوع نگاهها در آن به نفع دیدگاههای امنیتی، انتظامی و سیاسی است. نکته حائز توجه در شورا، اتخاذ تصمیم با رای اکثریت است.
رئیس جمهوری مسعود پزشکیان با آنکه رئیس دولت و رئیس شورا نیز است، ولی یک رای دارد و اگر همه ی اعضای دولت او، رای شان با رئیس جمهوری یکی باشد، باز اکثریت لازم را ندارند.
رئیس جمهوری ترکیب شورا و نظرات غالب در آن را در سمت نماینده مجلس می دانست با وصف این، در فعالیتهای تبلیغی ، روی برداشتن فيلترينگ مانور می کرد و حال انتظاراتی در جامعه رقم خورده که پیوسته پرسیده می شود، رفع فیلترینگ چه شد؟
در نگاه واقع گرایانه به بحث اینترنت باید بپذیریم که فضای واقعی زندگی ما، امروزه به سمت مجازی مایل شده است. از این رو لازم است با نگاهی به روز در همه ی حوزه هایی که دغدغه مند هستیم، بنشینیم و چاره اندیشی کنیم، همانگونه که دیگران کرده اند.
واقعيت نشان می دهد که اقدامات سلبی به هر شکلی که تاکنون بوده، در محدود سازی دسترسی به اینترنت موثر نبوده و با هر نگاه، متوجه خواهیم شد که ضرر آن بیش از منافع احتمالی بوده است.
« به عقیده من هم مردم و هم مسئولین به این موضوع رسیدهاند که اهداف فیلترینگ محقق نشده است و برعکس، مافیای فیلترشکنها سود هنگفتی نصیبشان شد و از سوی دیگر مدیریت فضای مجازی از دستمان خارج شد و کودکان و نوجوانان ما با فیلترشکنها به سایتهای غیرمجاز دسترسی پیدا کردند.» احمد فاطمی نماینده مجلس / ایسنا
«گردش مالی ماهانه فیلترشکن در ایران حدود ۸۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شده است - فيلترينگ در کشور ما نقض غرض شده است - سطح و گستردگی فیلترینگ در ایران غیر قابل مقایسه با سایر کشورهاست.» استادان ارتباطات / گزارش شفقنا
نظرسنجی اخیر ایسپا راجع به وضعیت فرهنگی - اجتماعی دانشجویان دانشگاههای دولتی کشور، تصویر خوبی از نسل جدید ایرانی بدست میدهد؛ از آنجایی که عمده دانشجویان (خصوصا دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد) اکنون متولدان ۱۳۷۵ و خصوصاً دهه هشتاد هستند و نسل Z ایرانی را تشکیل میدهند، این نظرسنجی تصویری از ویژگیهای این نسل بدست میدهد. نظرسنجی ای که نشان میدهد جامعه ایران در آینده به چه سمتی میرود و چه ویژگیهایی خواهد داشت.
بر اساس یافتههای نظرسنجی ایسپا، بیش از ۸۵درصد دانشجویان دانشگاههای دولتی، از تلگرام و اینستاگرام استفاده میکنند. این عدد برای تلگرام (با میزان مصرف حدود ۹۰درصدی) از آن جهت حائز اهمیت است که طبق نظرسنجی همین مؤسسه نظرسنجی، بطور میانگین حدود ۴۰درصد از ایرانیان از تلگرام استفاده میکنند. فاصله معنادار این دو عدد نشان میدهد که اولاً اگر جایگزینی برای تلگرام ایجاد نشود، طی ۵ سال آینده پلتفرم تلگرام تبدیل به اصلیترین پیامرسان ارتباطی میان جوانان و میانسالان خواهد شد؛ و ثانیاً نسل جدید ایرانی، اهمیتی نمیدهد که پلتفرمی فیلتر هست یا نه! و اگر آن را در زندگی روزمره خود مفید بداند، از آن استفاده میکند.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
صدا و سیما اطلاعیه رسمی داده و از اینکه «در ثانیههای پایانی برنامه سیمای خانواده به مورخ ۲۱ مهرماه، بر اثر سهلانگاری و خطای فردی، بخشی از موسیقی یک فیلم سینمایی ایرانی پخش شد که در آن حدود شرعی رعایت نشده بود» عذرخواهی کرده است.
حال آن موسیقی چند ثانیه ای چه بود و حدود شرعی رعایت نشده چه است، موضوع صحبت من نیست. مساله ای که مایل به پرداختن به آن هستم، جایگاه امروز صدا و سیما و نزد همان « مخاطبان گرانقدر» ی است که در اطلاعیه آمده است.
«در پیمایش ارزشها و نگرشهای سال ١۴٠٢ ، ۵۸ درصد مردم به صدا و سیما اعتماد کم و خیلی کم داشتهاند. فقط ۲۷درصد اعتماد زیاد و خیلی زیاد ابراز داشتهاند. بیاعتمادی دو برابر اعتماد بوده است. این اعتماد در مردان، در جوانان، و در افراد با تحصیلات دانشگاهی خیلی کمتر، در شاغلین کمتر، و بر عکس در زنان خانهدار بیشتر است. در مراکز استان ها کمتر و در روستاها بیشتر است. در تهران نیز خیلی کمتر است.» روزنامه اعتماد
حال آنکه طبق نظرسنجی خود صدا و سیما که محل تردید است " از نظر ۴۵.٩ درصد مردم در فصل تابستان ۱۳۹۹ ، تلویزیون محبوبترین رسانه بوده است و پس از آن اینترنت با حدود ٢۵ درصد، شبکههای اجتماعی با حدود ١۴ درصد، رادیو حدود ۶ درصد و روزنامه و مجلات با حدود ١.۵ درصد در رتبههای بعدی قرارگرفتهاند.
٣٣.٧ درصد از مردم در حد زیاد به اخبار صداوسیما اعتماد دارند و در بین بخشهای مختلف خبری سیما و شبکه خبر، بخش خبری ٢٠:٣٠ شبکه دو با ٣۴.٧ درصد بیشترین مخاطب را داشتند."
بنا به همان نظرسنجی پربیننده ترین برنامه های سیما مستندهای " حیات وحش " است . حتی اگر آن نظر سنجی پر ایراد و یک طرفه که با پژوهش های دانشگاهی در باره جایگاه صدا و سیما در میان مخاطبان در تقابل است را با چشم پوشی مورد استناد قرار دهیم ، نتیجه این می شود که صدا و سیما با همه ی امتیازات فنی و سهولت دسترسی و رایگان بودن ، در رقابت با رسانه های دیگر که هیچ یک از این امتیازات را ندارند، جایگاه قابل تعریف و قابل اعتنایی ندارد .
مساله اصلی از اینجا ناشی می شود که رادیو و تلویزیون ایران به هیچکس پاسخگو نیست و مکانیسم پاسخگویی و نظارتی در آن وجود ندارد.موضوع اصلی که باید برای آن فکری کرد، انحصاریبودن تلویزیون است. این همان گفتمان مسلط ورشکسته است.ازالفبای علم مدیریت رسانه این نکته مهم است که هر رسانه باید به تعداد مخاطبانش بیفزاید و آنها را حفظ کند . اینکه سازمانی که بودجههای عظیم مصرف میکند، اختیار همه کار دارد و تحت هیچ فشاری نیست، دست و بالش برای خیلی از کارها باز است و از همه گونه امکانات برخوردار است، به سهولت مخاطبانش را از دست میدهد، یعنی کارش را بلد نیست.
یک مصداق دیگر از بهره مند نبودن مدیران صدا و سیما از دانش ارتباطات و سواد شناخت رسانه ، نوع تعامل این سازمان با حوادث امنیتی در کشور از واقعه کوی دانشگاه تهران گرفته تا آنچه سال ١۴٠١ دیدیم و همچنین اپیدمی کرونا ، وقایع افغانستان و قدرت یابی دوباره طالبان، جنگ در اوکراین و غزه و بسیاری موضوعات و سوژه هااست.
صدا و سیما در بحث کرونا به روال سنت و عادت خود ، ابتدا به تکذیب شیوع این بیماری پرداخت و در ادامه وقتی جمعیت بیماران سونامی وار به بیمارستانها ریخت ، به خرافه پردازی پرداخت. صدا و سیما در این بحث ، زمانی ناچار شد به متخصصان هم در کنار مدعیان دوربین و صدا بدهد که مرجعیت خود را در یک همه گیری جهانی از دست داده بود.
صدا و سیما را باید در وقایع امنیتی کشور، یکی از مقصرین دانست. این سازمان طی دهه ها گفتمانی یک طرفه را پیش برد. یک صدا و یک حرف، همین و بس! صدا و سیما بدون توجه به انباشت انتظارات از آن در انعکاس خواسته ها و نظرات و آمال مردم، چون نماینده صادقی در نقش رابط بین طبقات مختلف جامعه عمل نکرد.
و حالا که نه فقط مرجعیت، که اعتبار خود را نیز از دست داده است ژست حرفه ای می گیرد و آنتن را به افرادی برای ارائه تحلیل مسائل می دهد که شاهدیم مثل قضیه پیجرها در لبنان، روز پس از پخش و بازتاب یافتن وسیع ادعاها، ناچار به تکذیب گفته های کارشناس! خود می شود و به آن علاوه کنید ادعاها عليه دولت و سخن سخيف میهمانان گزینشی آن علیه رئیس دولت که منتخب مردم یعنی همان « مخاطبان گرانقدر» تلویزیون هستند و موارد پرشمار دیگر!
مدیران صدا و سیما به تجربه و مستند به کارنامه گذشته، نشان داده اند در اساس به چند صدایی در این سازمان باور ندارند.
در جهان امروز و به مدد توسعه ابزارهای ارتباطی متنوع، بیننده ای که از تلویزیون می شنود و می بیند در بحث کرونا آقایی با تمسک به مذهب، علم بشری را که پیوسته بازبینی و به روز می شود با اوراد و خرافه ، به چالش می کشد ،جز این باور ندارد و نتیجه نمی گیرد که تلویزیون با آن تشکیلات وسیع و چاه ویل بودجه خوار ، به شعور و فهم و علم بشر توهین می کند.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
نه درسم و نه حوزه کاری ام در نزدیک به نیم قرن کار خبر! ورزش و اخبار ورزشی نبوده است.
اطلاعات ورزشی ام همین قدر است که اگر در فوتبال توپی وارد دروازه شد، بگویم « گُل» آفساید، کورنل و این چیزها سرمَ نمی شود، اطلاعاتی در حد لالیگا! هیچ وقت طرفدار تیمی نبوده ام ولی در غربت بارها برای پیروزی و یا شکست ورزشکاران ایرانی و یا موفقیت های علمی، فرهنگی و هنری هموطنانم گریه شوق کرده ام!
اول باری که به یک ورزشگاه رفتم ٢۴ شهریور ماه سال ١٣۵٣ بود و بازیهای آسیایی و بازی ایران و رژیم صهیونیستی ، که به لطف گل به خودی اسرائیلی ها، ما برنده شدیم. این ورزشگاه رفتن جایزه دایی ام برای قبولی سال سوم دبیرستان بود. برگشت ٢ ریال پول بلیط اتوبوس نداشتیم، پیاده راه افتادیم، جایی میان راه اتوبوسی خراب شده بود و مسافران آن منتظر اتوبوسی بودند که آنها را هم سوار کند که ما هم قاطی جمعیت سوار شدیم.
در طول همه ی این سالها هر زمان که سردبیر کشیک ایرنا بودم، اخبار ورزشی را اگر خبرنگاران با سابقه ورزشی نوشته بودند، چشم بسته امضاء می کردم و پخش می شد، بقیه را هم فقط برای رعایت ملاحظات نگارشی می خواندم.
در سالها فقط یک خبر ورزشی نوشتم که آنهم غلط از آب در آمد!
مسابقه فوتبالی بود میان تیم ایران و ازبکستان در تاشکند، که جزئی از حوزه خبری من در ماموریت آسیای مرکزی در سالهای پایانی دهه هفتاد بود.
محل استقرار دفتر ایرنا آن زمان در آلماتی قزاقستان بود. نتیجه بازی را از سفارت ایران در تاشکند گرفتم، گفتند ایران یک بر صفر پیروز شد.
من هر چی شعار بلد بودم و توصیف و تعریف از بازی ندیده، قاطی هم کردم و با اسم بازیکنان مثلا خبری نوشتم و خوشحال از پیروزی تیم ایران، به تهران مخابره کردم.
خوشبختانه برخلاف سایر اخبار، این خبر را برای گروه ورزشی ایرنا فرستادم. دقیقه ای نگذشته بود که استاد و کارشناس برجسته فوتبال «خسرو والی زاده» سردبیر گروه ورزشی پیام داد : پیشدار! تیم ایران باخته! چطور؟
تیم ایران در بازی تهران بازی را باخته بود، این بازی را زمانی می برد که بیشتر از گُل خورده در تاشکند گُل می زد.
از گاف های خنده دار من که کلاسم در دانشگاه را به وجد آورد، زمانی بود که در درس مصاحبه خبری «محمد پنجعلی» فوتبالیست تیم پرسپولیس میهمان کلاس من بود تا دانشجویان مصاحبه با یک ورزشکار را تمرین کنند.
من در درس مصاحبه هر جلسه شخصیتی را دعوت می کردم و می کنم تا دانشجویان شیوه مصاحبه و آموخته های خود را تمرین کنند.
از وزیر تا سفیر، نماینده مجلس و شخصیت های نظامی و خبرنگاران و سردبیران پیشکسوت، معمولا میهمان این کلاسهای من بودند.
دانشجویان برای دعوت از آقای پنجعلی اصرار زیاد داشتند، حتی دختران دانشجو هم کلی از بازیهای باشگاهی و ملّی او تعریف کردند. موافقت کردم که دعوت شود و دانشجویی که با او آشنا بود و رفاقت داشت، زحمت کار را کشید.
روز کلاس او آمد. پیش خودم فکر می کردم که او چند تا گل زده که دانشجویان این قدر اصرار به دعوت او داشتند.
سوال و جوابها شروع شد. کلاس گرم شده بود که من از دانشجوی بغل دستی ام خواستم بپرسد که در این همه سال بازی، چند تا گل زده است؟
دانشجو در گوشم گفت : هیچی!
تعجب کردم، چطور پس! و همین را هم پرسیدم و دانشجو در گوشم آرام گفت : استاد آقای پنجعلی مدافع بود!
و من باز نفهمیدم که یعنی چی ! و همچنان برایم سوال بود چرا او گل نزده! و دانشجو گفت که آخر کلاس توضیح می دهد و توضیح هم داد! و دانشجویان هم از اطلاعات ورزشی من کِیف کردند.
در ماموریت آسیای مرکزی چند دونده ایرانی برای شرکت در مسابقه جام رئیس جمهوری قزاقستان به آلماتی آمدند.
چند تایی مسابقه در مسافت های در نظر گرفته شده انجام شد. در یک مسابقه رقیب اصلی دونده ایرانی، دونده قزاق بود که عنوان قهرمانی جهان را داشت. دونده ایرانی که عنوان دار هم بود، از دویدن انصراف داد. مربی اش شاکی شد و بگو مگویی هم اتفاق افتاد.
کُلّ ایرانی ها را آن سال از سرتاسر قزاقستان جمع می کردند، ۶١ نفر می شدند. سفیر برای تقویت همبستگی ملی میان ایرانی ها از هر مناسبتی استفاده می کرد و میهمانی می داد تا جایی که می گفتیم : آقای رسول اسلامی ( سفیر) در تولد همه ی امامزاده ها هم میهمانی می دهد!
دونده ایرانی پا در یک کفش کرده بود که مسابقه نمی دهم!
مربی اش، من و چند نفری از کارکنان سفارت آنقدر زبان ریختیم تا راضی شد و تو همین لحظات دختران من با چند نفری دانش آموز ایرانی داد می زدند : ایران! بدو، ایران بدو، تو را خدا بدو!
صدای شلیک تیر که بلند شد، دونده ایرانی با سرعتی که خودش هم شاید باورش نمی شد، شروع به دویدن کرد!
ایرانی های حاضر در ورزشگاه به ده نفر هم نمی رسیدند، صدای بچه ها و ایران، ایران کردن آنها با بغض دوری از وطن، صدای تشویق قزاق ها را پوشانده بود. دونده ایرانی برنده شد!
از من که عنوان رئیس خبرگزاری جمهوری اسلامی در آسیای مرکزی را در حکمم داشتم، خواستند تا جایزه دونده ایرانی را بدهم.
جایزه را خانم ها می آوردند و من باید آنرا از سینی برداشته و به گردن دونده یمان می انداختم.
نگران از اینکه عکس مراسم فردا روزی برایم مساله نشود، به رغم اصرار مقامات قزاق عذرخواهی کردم و یکی از مقامات ورزشی قزاقستان این کار را کرد و البته من هم کُلی منت گذاشتم.
این را هم بگویم که در اغلب کشورهایی که ماموریت خبری انجام دادم، حتی افغانستان! بعد از حکومت اول طالبان، برای خبرنگاران مقام و منزلت ویژه قائل بودند. در ترکیه خبرنگار می تواند برای انجام ماموریت خبری، خودرویش را در جای ممنوعه پارک کند، فقط کافی است کارت خبرنگاری را پشت شیشه ماشین بگذارد. در قزاقستان روسای نمایندگی های خبری هم سطح دیپلماتهای ارشد استقبال می شدند و من پذیرش دیپلماتیک داشتم و در تمام میهمانی های رسمی هم دعوت می شدم. مدیونید اگر بخواهید با جایی مقایسه کنید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
🔶 « آنتون پاولاویچ چِخوف» به اختصار «چخوف» نویسنده روس، جایی در نوشته هایش می گوید : بهترین خواندنی ها، همان هایی است که همه می بینند ولی کسی را یارا و امکان نوشتن آن نیست!
🔶 اصغر آقا سبزی فروش محل ما سالها هر وقت کُت و شلوار می پوشیدم، بهم می گفت؛ آقای دکتر! اسپرت می پوشیدم، آقای مهندس! می شدم و اگر کُت و شلوار تنم بود و کیفم هم دستم : استاد سلام!
چند وقتی بود که اصغر آقا سر سنگین شده بود و جواب سلام من را هم به دشواری می داد، بخصوص که یکی دو باری دیده بود که از جای دیگری سبزی خریده بودم. امروز به حرف آمد و بعد یک حال و احوال خیلی معمولی گفت : پسر همسایه تان دکتر شده! گفتم : مبارکه!
🔶 نماینده مجلس با درجه دکتری علوم سیاسی در اجلاس اتحادیه بین المجالس در ژنو مشغول سخنرانی به زبان فارسی بوده که سخنرانی اش به دلیل نبود مترجم لغو شده است. بنده خدا حتی نفهمیده که رئیس جلسه چه گفته است و چرا سخنرانی او لغو شد.
🔶 حامد ثقفی، مدیر کل امور دانش آموختگان سازمان امور دانشجویان وزارت علوم چندی پیش گفته بود که بیش از ۱۰۰ متقاضی نمایندگی مجلس شورای اسلامی مدرک تحصیلی جعلی داشتهاند و در موردی نیز مدرک یک استاد دانشگاه پس از بازنشستگی جعلی تشخیص داده شده است.
دادستانی متعاقبا ٧٢ ساعت به ثقفی مهلت داد تا مدارک خود را ارائه کند. از سرانجام این ادعا، خبری ندارم.
🔶 در نظام دانشگاهی غرب تاکید روی دوره فوق لیسانس است و پایان نامه ای که باید یا به ساخته ای، یافته ای، کشفی، اختراعی و یا نظریه ای جدید ختم شود. در دوره دکتری همین یافته ها باید به صورت آکادمیک تدوین و قالب بندی شود.
یکی از همکاران رسانه ای در یکی از دانشگاههای پولی دکتری می خواند. یکی دوماه مانده به پایان سال قبل، تماس گرفت که فلانی می شود به من در نوشتن رساله ام کمک کنی؟ قبول کردم، موضوع را گفت و قرار شد که من هم نظراتم را بنویسم. تاکید کردم که این کار حداقل یک ماه وقت می خواهد! پذیرفت!
نظر به رابطه همکاری! شب و روز نوشتم و زودتر از موعد برایش فرستادم.
پاسخ داد : ممنون استاد! خودم نوشتم و دفاع هم کردم!
🔶 دکتر «علی اکبر صالحی» رئیس سابق سازمان انرژی اتمی همشهری و هم محلی من است. کتاب خاطراتش « گذری در تاریخ» را سال ١٣٩٧ که رونمایی شد، خواندم.
نوشته بود؛ پس از سالها وقتی دوباره از دانشگاه محل تحصیلش در آمریکا به اتفاق دوستی آمده از ایران در انتهای شب دیدن کرده، دو چیز برای دوست ایرانی اش عجیب! بوده، یکی کار و فعالیت علمی و آزمایشگاهی دانشجویان در آن ساعت شب، و دومی، دوست هم دانشگاهی دکتر صالحی که هفت سال بوده روی رساله دانشگاهی اش کار می کرده است !
حالا متوجه شدید چرا بیشترین تعداد جوایز نوبل را دانشگاههای آمریکا و دانشجویان دانشگاههای آن برده اند! هیچ می دانید که دانشجویان مقطع لیسانس! دانشگاه ام آی تی کلی جایزه نوبل از جمله برای ساخت موتور پیش برنده فضا پیما ها برده اند! اینجا دانشجوی ما جزوه می نویسد! و شب امتحان التماس : استاد! یک بخشی را حذف کن!
🔶 هربار که از جلوی دانشگاه تهران، مادر دانشگاههای ایران رد می شوم، بی نهایت عذاب می کشم که مثل اصغر آقا سبزی فروش محل ما داد می زنند : آقا، خانم دکتر و مهندس؛ پایان نامه! رساله! مقاله، پروپوزال و...
یادم نمی رود که روزی مدیر گروه ما که دوره ای هم رئیس دانشکده شد به عنوان نصیحت به من گفت : فلانی نمره هات را بالا بگیر! و من دیر فهم! گفتم : یعنی نمره بدم؟ و او گفت : چرخ دانشگاه هم باید بچرخد!
🔶 مطلبی را باید درباره یکی از دانشگاههای خارجی سرچ کنم، دقایقی تلاش می کنم. سرعت اینترنت خیلی کُند است. بعد از چند بار جستجو سیستم پیام می دهد : دسترسی به این سایت امکان پذیر نیست!
چند وقت پیش که می خواستم یک پلتفرم علمی را روی گوشی ام نصب کنم هم نوشته بود : این برنامه برای کشور شما قابل دسترس نیست!
در داخل فیلتر و در خارج تحریم هستیم.
🔶 خانم برای درمان کمر درد باید ٢٠ جلسه به تشخیص و توصیه دکترش به مطب برود. هر بار یک میلیون و ۴٠٠ هزار تومان! حق ویزیت را باید به کارت بانکی و شخصی دکتر واریز کند. شاید برای این است که آقای دکتر نمی خواهد مالیات بدهد! او احتمال از همانهایی است که مقصر هر چیز و کمبودی و خطایی و سوء استفاده ای و رانتی را دولت و نظام می داند!
🔶 نماز ظهر و عصر سه شنبه ٢۴ مهرماه ١۴٠٣ را در مسجد نزدیک دانشگاه می خوانم. مسجد حضرت صاحب الزمان (عج) سیاسی ترین مسجد تهران است. مؤمنین آنرا پیش از انقلاب روبروی کارخانه پپسی کولا ساختند که بهایی ها مالک آن بودند.
نیم بیشتر صحن مسجد خالی است. اکثریت مثل بارها و بارها قبل که به مسجد رفته بودم، با ۴٠ و ۵٠ ساله ها به بالا بود. امروز چند جوان زیر ۴٠ سال هم دیدم.
🔶از صبح منتظرم پیامک واریز حقوق این ماهم از بانک برسد. هر چه تا عصر آمده خبر از ایرنا / خبرگزاری جمهوری اسلامی و پاد / پایگاه اطلاع رسانی دولت و یکی از بانک است که نوشته می توانم حسابم را برای خرید خودرو وکالتی کنم و یکی هم تور دوبی، مالی، روسیه!
ای کاش می شد داد بزنم : ...
نه! داد نمی زنم! می نویسم، هر کس احساس همدردی کرد، برای دیگران بفرستد که فریاد خواهد شد!
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
🔶 از اول صبح سرگیجه دارم .در سمت چپ سینه ام دردی مختصر حس می کنم. توان ایستادن و درس گفتن را ندارم. ضعف شدیدی تمام بدنم را گرفته است.
به هر شکل کلاس را تمام می کنم. خوشبختانه در همسایگی دانشگاه درمانگاه تامین اجتماعی است. ساختمانی قدیمی، شاید روزگاری منزلی بوده، پله های باریک و جمعیتی از پیرمردان و پیرزنان، خیلی هایشان با نمونه های آزمایشگاهی! و همیشه صبح ها قبل از شروع به کار درمانگاه منتظرند تا در ساختمان باز شود و اول نفری باشند که نوبت دکتر می گیرند!
کارت ملی ام را به خانم مسئول نوبت دهی ، می دهم. می پرسد : کدام دکتر؟
- برایم فرقی ندارد. هر کدام زودتر، بهتر!
۵٧ نفر زودتر از من نزد دکتر رفته و یا در نوبت رفتن اند! یعنی در طول حدوداً دو ساعت از شروع ویزیت!
خیلی ها درخواست دارو و یا تمدید نسخههای قبلی را دارند. اگر معاینه ای صورت گیرد، چند ثانیه ای! است.
نوبت من شد. خانمی بدون اعتنا به نوبتش وارد اتاق دکتر شد. شماره اش ۶٢ بود، اعتنایی به نوبت دیگران و از جمله من نکرد! بیرون هم که آمد نگاه چپی به بقیه کرد و فاتحانه رفت!
به دکتر گفتم که سرم گیج می رود و تعادل ندارم.
فشارم را گرفت، چند تا قرص داد. خدا حافظ! کل معاینه به یک دقیقه هم نرسید. تازه فشارم را هم گرفته بود!
🔶 مهرماه پنجمین یا ششمین ماه سال است که سازمان تامین اجتماعی حقوق بازنشستگان را با تاخیر می دهد.
این سازمان جدول پرداختی دارد که هر ماه رسانه ای می کند که طبق آن پرداخت حقوق ها براساس حروف الفبا از بیستم ماه شروع می شود و تا پایان ماه ادامه می یابد. در ماههای گذشته پرداخت حقوق ها حتی به ماه بعد هم کشیده شد. این ماه هم پرداخت حقوق ها تا به اینجا حداقل سه روز تاخیر دارد.
🔶 در کانال « بازنشستگان مشمول قانون تامین اجتماعی» شکایتهای زیادی از تاخیر حقوق ها شده است. خیلی ها نوشته اند که انتظار داشتند با تغییر مدیر عامل، این نابسامانی پایان یابد و بازنشسته ها دلهره پرداخت قرض و قسط را نداشته باشند.
🔶 یکی هم به نقل از « گودرزی» نامی « کارشناس اقتصادی» با منبع « رکنا» پُست گذاشته بود: سود بانکی تاخیر پرداخت حقوق بازنشستگان برای سازمان تامین اجتماعی رقمی معادل ۳۴ میلیارد و ۸۳۳ میلیون تومان است، که در میان حساب و کتابهای سازمان گم میشود.
🔶 بازنشستگان تامین اجتماعی سالهاست برای متناسب سازی حقوق خود که در قانون تامین اجتماعی آمده است، راههای زیادی را رفته اند که نتیجه نداشته و حالا تظاهرات و اجتماعات همه روزه آنها جلوی مجلس، وزارت کار، سازمان تامین اجتماعی و اداره های آن در شهرها عادی شده است. ساعتی می آیند، شعار می دهند و بعد پراکنده می شوند!
به قول خودشان :خیال دولتی ها از این اجتماعات و شعار دادن ها راحت است. چون بازنشسته ها توانی برای ساعتها ماندن و ایستادن و شعار دادن ندارند، به علاوه اغلب مردان پا به سن گذاشته مشکل پروستات دارند و باید زود به زود دستشویی بروند که آنهم در دسترس نیست وناچار پراکنده می شوند !
🔶 متناسب سازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی که منبع مالی آن در قانون باز پرداخت بدهی های دولت تعیین شده، باید از ابتدای سال عملی می شد.
در یک سیاسی کاری! دولت سابق، شب قبل از انتخابات ریاست جمهوری، به همه ی بازنشستگان مبلغ سه میلیون تومان با قید « علی الحساب متناسب سازی» برای سه ماه اول سال پرداخت،غافل از اینکه قانون شامل همه ی بازنشسته ها نمی شود و حالا بودجه ای نیست!
روز از نو ! دولت لایحه اصلاحی داده، مجلس اعلان وصول نکرده ( روزنامه ایران) و چند نفری نماینده مجلس : قانون باید اجرا شود!
🔶 جواب احتمالی دولت :کف دست مو ندارد!
🔶 فرشاد مؤمنی اقتصاددان :رشد متوسط قیمتها در این ۳۴ سال، در عربستان سعودی ۵۵ درصد، جمهوری آذربایجان ۳۱۲ درصد، در مصر که منحطترین کارنامههای اقتصادی را در آفریقا داشته ۸۹۷ درصد ، در ایران بالغ بر ۱۲هزار درصد بوده است!... معلمان، کارگران و پرستاران، یعنی شریفترین انسانهای این کشور اکنون معترضند. شرمآورترین آن، وضعیت بازنشستههاست که عمرشان را برای این جامعه گذاشتند. میانگین دریافتی بازنشسته ها، زیر ۵۰ درصد خط فقر رسماً اعلام شده است.
🔶 آمارهای رسمی : ۳۰ درصد ایرانیان به زیر خط فقر سقوط کردهاند و تقریبا از هر سه ایرانی یک نفر فقیر است.
🔶 رسانه ها :خط فقر در تهران برای یک خانواده سه نفره ٢٠ میلیون تومان است. سوال :کدام بازنشسته ٢٠ میلیون تومان حقوق می گیرد؟ هر چه جستم، نیافتم!
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
آنچه در جریان مراسم بازگشایی دانشگاهها و سخنرانی رئیس جمهوری در روز شنبه ٢١ مهرماه ١۴٠٣ در دانشگاه تهران دیدیم ، نشانه بارز فاصله بسیار جامعه ما با دموکراسی است که اساس آن دیالوگ است. دیالوگ، گفتن و شنیدن. در جامعه ای که این اصل اساسی در آن جریان ندارد، و نخواهیم جاری باشد، دیکتاتوری شکل می گیرد، چه از سوی اقلیت و چه اکثریت!
اینکه آنچه من می گویم و می خواهم و تکلیف می کنم، باید جاری و ساری باشد و لاغیر! بارزترین شکل دیکتاتوری است و نمونه اش را در مراسم مورد اشاره دیدیم که فردی وابسته به یک جریان فکری خاص و نامقبول در جامعه امروز ، به نام دانشجو! سخنرانی رئیس جمهوری را مختل می کند و بعد پُشت سر مقدسات پنهان می شود. تاکید رهبری بر وفاق ملی است، و هر عملی خلاف آن، جفای به ایشان است.
در جهانی که روابط انسان ها در آن روز به روز نزدیک تر می شود و انسان ها به یک سرنوشت مشترک دست یافته اند ، تفکر بسته ی همه باید مثل من ! فکر کنند، پذیرفتنی نیست . مَنی که حتی در موقعیت اکثریت باشم.
جهان بزرگ ما با توسعه روز افزون ارتباطات انسانی مبتنی بر ابزارهای دیجیتال، روز بهروز کوچکتر شده است . گويی انسانها در يک قبيله جهانى يا يک دهکده بزرگ زندگى می کنند. اطلاعات باعث می شود در تمامى کره زمين و خانواده بزرگ بشرى، آگاهی هاى يکسان و واحدى به وجود آيد؛ ارتباطات در دهکده جهانى ، بيشتر حالت ميانفردی یافته است ؛ انسانهای پراکنده و تودهوار، به انسانهايی با عملکردهای متقابل جمعى تبديل می شوند ؛ و سرعت و توسعه اطلاعات، از قدرت اقتدارهای سياسى خواهد کاست.
کسی نباید منکر این مهم باشد که جامعه ما امروز بیش از هر زمانی به وفاق ملی نیاز دارد تا از پس مشکلات بسیار برآید. در این شرایط هر فرد، سرمایه اجتماعی نظام است و نظام هم باید قانونمند و شفاف عمل کند. قشر تحصیل کرده جامعه، سرمایه بزرگی است که هر کس در قدرت باشد، باید روی آن برای ساختن کشور و عبور از دشواریها، حساب ویژه باز کند و من مُتعجبم که چطور دانشجو! که باید در تحلیل شرایط، پیشتاز جامعه باشد و به آن به عنوان طبقه ممتازه و مرجع، در تصمیم گیری هایش یاری دهد، فاقد نگاه بسیط است و تحمل شنیدن! را ندارد و مطابق رویه مسبوق می خواهد برای سخن خود، فرض اینکه سخنی مقبول هم باشد، سینه چاک کند، گلو بِدرد، و دیگران را به شیوه های خشونت بار کلامی و فیزیکی به سکوت و پذیرش سُخنش وادارد!
من معتقد به بگیر و ببند نیستم، اما باید همگان بیاموزند که اگر چیزی می گوییم، گوشی هم برای شنیدن داشته باشیم و تحمل پذیر باشیم.
گذشت چهار دهه از انقلاب، بالا رفتن سطح تحصیلات جامعه و توسعه ابزارهای ارتباطی ، فهم سیاسی و اجتماعی مردم را بالاتر برده است. آنها به قدرت خود که در ابزارهای دموکراسی مانند انتخابات تجلی پیدا می کند، واقف شده و این قدرت را بارها نشان داده اند.
آنچه در کشور باید حاکم باشد و همگان از صدر تا ذیل به آن تن داده و به آن عمل کنند «قانون» است و لاغیر! کشور را نمی توان بنا به سلیقه اداره کرد، کشور را نمی توان آنطور که عده ای کرده اند و در پی تسری آن به همه جا هستند، ملوک الطوایفی اداره کرد. نظم و زیست همگانی زیر سایه قانون، اساس زندگی است. قانون گذار باید پاسدار قانون باشد و تکلیف ضابطین، حفاظت از قانون است.
در حالیکه جامعه بشدت ملتهب است، اعمال خودسرانه ای مانند آنچه رخ داد،
چیزی جز تزریق التهاب بیشتر به جامعه و تلاش برای انحراف افکار عمومی از مسائل و مشکلات بسیاری نیست که مردم با آن روبرو هستند و آن انزوای روزافزون کشور، سایه خشن فیزیکی و روانی جنگ بر سر مردم و سفره های خالی است .
خطری که باید به آن توجه داد، این مهم می باشد که چنانچه از این نوع ماجراها درسآموزی نشود، که طی سالها نشده است ،و فضای سیاسی به نحوی سامان درست ضدخودسری نیابد، تجربه تاریخی نشان میدهد این رفتار بازتولید شده و روزی گریبان شادکامان این گونه روندها را نیز خواهد گرفت. این نوع رفتارها به مانند بومرنگ به سمت تولیدکنندگان آگاه یا ناآگاه با سرعت و شتاب بیشتری برخواهد گشت و جریانی فاشیستی در کشور راه خواهد انداخت ، که کسی قادر به جلوگیری آن نخواهد بود.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
نیمه دهه ١٣۶٠، زمستان های سختی بود. سرما و بارش برف تهران را در برگرفته بود.
تنها منبع خبری مردم رادیو و تلویزیون و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) و واحد مرکزی خبر و دو سه روزنامه ای بود که عصرها منتشر می شد و صفحات آنها قبل از ظهر بسته می شد.
عادت شده بود که مردم برای کسب سریع خبر، از جمله به ایرنا زنگ می زدند. اگر خبر خاصی مثل مسابقه های فوتبال بود، لحظه به لحظه تلفن از داخل و خارج کشور! که نتیجه بازی چیه، کی گل زد، کی پنالتی گرفت و خیلی سؤالهای دیگر!
تلفن های سرویس اجتماعی ایرنا را آن هایی که داشتند مستقیم زنگ می زدند و آنهایی که نداشتند، از طریق تلفن خانه و خدا خیر بدهد آقای جلالیان مسئول تلفن خانه را که همه ی تماس ها را به گروه ما وصل می کرد.
بارها به آقای جلالیان گفتم که به سرویس های دیگر هم تلفنها را وصل کند، همیشه یک جواب داشت : آنها جواب نمی دهند، بعد اینها ( مخاطبان) سرمایه رسانه اند!
درست می گفت؛ رسانه ای که مخاطب ندارد، با مخاطب تعامل ندارد، رسانه نیست! نهایت، یک اداره است که خبر و کار خبری، در آن قالب نمی گنجد.
القصه : در آن شب سرد زمستانی که جنگ هم بود و همه جا زود تعطیل می شد و خیابانها بدون ماشین، و ما هم که سرویس بازگشت نداشتیم جز موتورسیکلت من که سرویس همکاران هم محل بود، تمام عصر به این سوال تلفن کنندگان بی شمار جواب می دادیم که : فردا مدرسه ها تعطیل است؟
و جواب من : تا این لحظه آموزش و پرورش اطلاعیه ای نداده است.
از آموزش و پرورش که پرسیدم جواب روشنی ندادند و گفتند که اگر تعطیل شد، اطلاعیه می دهند.
گذشت و گذشت، از اطلاعیه خبری نشد. مسبوق به سابقه بود که در آخرین دقایق شیفت کاری اطلاعیه می دادند و ما تا تنظیم و ارسال آن روی خط، کلی معطل می شدیم.
بنظرم رسید چیزی به سیاق اطلاعیه های قبلی بنویسم تا وقتی اعلان کردند، زیاد معطل نشوم و خبر را برای پخش به اتاق مربوطه بدهم و به خانه بروم.
متن را نوشتم و برای پخش هم امضاء کردم. جلوی رویم گذاشتم که تلفن کنند و بدهم برای پخش! و خداحافظ.
شیفت کاری من تمام شد، تماسی گرفته نشد! واقعی یتش من اصلا موضوع را فراموش کردم و خبر همانجا روی میز ماند!
همکاران شيفت شب که آمده بودند، خبر امضاء شده را روی میز می بینند به گمان اینکه من یادم رفته، به اتاق تلکس برای مخابره می دهند!
من یک رادیوی ٩ موج سونی داشتیم که همیشه روشن بود و گوشی در گوشم! سوار موتور که می رفتم شنیدم رادیو گفت : مدارس تهران فردا تعطیل است. خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت...
ساعت چند، ساعت چند، خبر تکرار شد و من اصلاً متوجه نشدم که چه دسته گلی به آب داده ام. زمانی که برای چندمین بار رادیو خبر را خواند پشت دستم زدم که : ای وای! این خبر من است، تلفنی که نشده بود، اطلاعیه ای نداده بودند!
به خودم آرامش می دادم که حتما من نبودم، آموزش و پرورش تلفن زده یا اطلاعیه ای داده است و همکاران شیفت شب که خبر آماده را دیده اند برای پخش داده اند.
فردای آن روز مدارس تهران تعطیل شد، بچه ها هم حتما ته دلشان من را دعا کردند.
پیگیری که کردم، دیدم حدس من درست است، ولی نه تلفنی بوده و نه اطلاعیه ای، همان که همکاران خبر را دیده اند و باقی ماجرا!
انتظار داشتم از اینجا و آنجا سین جیم ها شروع شود. نه نشد، که هیچ! اصلا هیچ کس حتی آموزش و پرورش هم پیگیر ماجرا نشد، انگار همه از خدا خواسته بودند، و من هم به رویم نیاوردم که چطور یک روز مدارس را تعطیل کردم!
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
رئیس جمهوری در سفر آمریکا هم از نخبگان خواست تا در اداره امور کشور سهم بگیرند. در همه ی این سالها و اتفاق هایی که افتاد باید متوجه شده باشند که « سهم گیری نخبگان در مدیریت کشور، فقط با بازنشسته شدن پیرمردان سیاست ممکن است که در برابر هر تغییر و اصلاحی که ضرورتی گریز ناپذیر است، مقاومت می کنند.»
از میان سخنان تازه رئیس جمهوری این نقل قول از او آمده بود : با وجود نخبگان کشور اگر اراده کنیم قادر هستیم همه ی مشکلات را حل کنیم.
سخن قشنگی است. به قول ما رسانه ای ها، می شود تیتر صفحه اول کرد. این گفته حامل و حاوی نکات مهمی است که در ابتدای امر، هم باید به آن باور داشت، و هم اینکه اراده آن را داشت، و به علاوه پذیرفت که تحقق این شعار، به همین راحتی ها هم که گفته شده نیست، و اگر آقای پزشکیان بتواند به این سخن خود عمل کند، بزرگترین خدمت را به کشور کرده است.
اگر در جستجوی نفرات برتر آزمونهای دانشگاهی و دارندگان نشان های ملی و بینالمللی علمی باشید و حال و روز آنان را پرسش کنید، خواهید دید که بسیاری از آنها جلای وطن کرده اند، علت؟ پاسخ شان : اینجا به نخبه ها بها نمی دهند.
نظامی نخبه پرور و بهره مند از نخبه ها است که در وهله نخست بپذیرد، مدیریت امور باید چرخشی و مبتنی بر شایسته سالاری باشد. چرخش نخبگان اساس یک ساختار مدیریتی سالم و صحیح است. اگر فهرست مدیران کشور در چهار دهه گذشته را بنگرید، خواهید دید که این چرخش در میان جمعی بسیار محدود و آنهم میان به اصطلاح خودی ها بوده است.
« آنچه در مهاجرت نخبگان و یا حاشیه گزینی آنها موثر است، کجسلیقگیها است. ما نباید با کج سلیقگیها و بیتدبیریها، نخبگان کشور را آزردهخاطر کنیم و حس تعلق به میهن را از آنها بگیریم »رئیس مرکز پژوهشهای مجلس /دنیایاقتصاد/ آبان ۱۴۰۲
این روزها زمانی به نسبت مناسب برای تخمین اوضاع و احوال اجتماعی کشور
است ، چرا که حتی خودی ها هم زبان به نقد شیوه ناصحیح اداره امور از تریبونهایی مانند نماز جمعه گشوده اند.
مهاجرت از کشور بهعنوان پدیدهای با فراوانی زیاد نه فقط در خانواده ها، که در محافل دانشگاهی و شاید هم بین سیاسیون و به صورت نگران کننده مطرح است .
شور بختانه این پدیده پیچیدگی و وضعیت بحرانی بخود گرفته است، برخی از ابعاد جدید مهاجرت ایرانیان را با هم مرور میکنیم:
۱- رشد میزان مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور ( آمارفکت، بهمن ۱۴۰۲)
۲- تبدیل مهاجرت فردی به مهاجرت گروهی و خانوادگی ( ایران وایر، آذر ۱۴۰۲)
۳- افزایش مهاجرت متخصصین مانند پزشکان، پرستاران و کارگران ماهر ( خبرآنلاین، بهمن ۱۴۰۲)
۴- افزایش مهاجرت جوانان با استعداد برتر تحصیلی (تابناک)
۵- کاهش سن مهاجرت به گروه دانشآموزان ( عصر ایران، خرداد ۱۴۰۲)
۶- افزایش مهاجرت برخی از گروههای ورزشکاران و هنرمندان ( اعتماد آنلاین، ۳۱ خرداد ۱۴۰۲)
۷- افزایش مهاجرت زنان ( دنیای اقتصاد، ۱۷ آذر ۱۴۰۲)
۸- افزایش مهاجرت گروههای استارتاپی و موسسات دانش بنیان ( انتخاب، ۱۰ مرداد ۱۴۰۲)
٩- وزیر نیرو: شاهد مهاجرت نخبگان از صنعت برق به سایر حوزهها هستیم/ سرمایهگذاران پا به عرصه برق نمیگذارند. نطق مجلس در دفاع از وزارت
١٠- نتایج پیمایش رصد خانه مهاجرت : ۵۱ درصد از پزشکان و پرستاران ایرانی به دلایل کاری و ۳۳ درصد به دلایل تحصیلی قصد مهاجرت از کشور را دارند.
عمده دلایل مهاجرت پرستاران و پزشکان را مسائل کاری تشکیل میدهد.
در دهكده جهانى تمام افرادى كه مليت هاى مختلف دارند دايماً در حال چرخشند اما دانشى كه كسب مى كنند نهايتاً به ارتقا زادگاهشان مى انجامد برخى كشورها عمدتاً از طريق ارتباط با هموطنان خارج از كشورشان اداره مىشوند اما در إيران هر مسافرت علمی و هر فرصت اشتغالی در خارج از كشور، بلافاصله يك مهاجرت اجتماعى دايمی است كه ديگر به كار ایران نخواهد آمد .
🌺 اگر این نوشته نظر شما را جلب کرد ، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار - استاد دانشگاه و روزنامه نگار
* مهدی گلبان و محسن اردکانیان کنشگران حقوق بازنشستگان
هفت ماه از موعد اجرای قانون متناسبسازی حقوق بازنشستگان گذشته است و اجرای قانون همچنان متوقف و بین دولت و مجلس پاس کاری می شود.
در تازه ترین اظهار نظر «محمد باقر قالیباف» رئیس مجلس در پاسخ تذکری گفته است : « لازم است مجلس در خصوص عدم متناسبسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی پیگیریهای لازم را صورت دهد و دولت مکلف به اجرای قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان است.» و روزنامه ایران در پاسخ به تندی نوشت : از دولت توقع اجرای همسان سازی حقوق بازنشستگان را دارید اما لایحه دولت برای این کار را اعلام وصول نمی کنید.
در هفته های اخیر شاهد کشمکشها و چالشهای فراوانی بین دولت، مجلس، سازمان تامین اجتماعی و سازمان برنامه و بودجه در مورد عدم اجرای ماده ۲۸ قانون برنامه هفتم توسعه بودیم که مقرر می دارد طی پروسه ای، حقوق بازنشستگان با شاغلین متناسب سازی شود.
دقیقاً روشن نیست که این کشمکشها در مورد تفسیر متن قانون است و یا ایراد در نحوه اجرای قانون، یا محاسبه غلط بار مالی اجرای قانون، آنچه به ذهن متبادر می شود این گزاره است که هدف کشمکشها به انحراف کشاندن قانون توسط مجریان آن و به تاخیر انداختن اجرای آن است. مگر پاسخ و استدلال قانونی له آن ارائه شود.
«حمید پور محمدی» رئیس سازمان برنامه وبودجه چندی پیش در مجلس گفت که ما برای اجرای قانون « موسوم به ۴۰-۳۰-۳۰ » منابع کافی نداریم !چون« یک میلیون تومان علی الحساب پرداختی به کسانی داده شده که استحقاق آنرا نداشته ونباید داده میشد. »
سازمان تامین اجتماعی و صندوق های بازنشستگی در شب انتخابات ریاست جمهوری! به بازنشستگان برای سه ماه اول سال، ماهی «یک میلیون تومان علی الحساب متناسب سازی» پرداخت کردند تا قانون اجرایی شود.
پور محمدی به علاوه گفت : تا پایان سال باید باهمین یک میلیون تومان علی الحساب ادامه دهیم و سال بعد آن را اصلاح کنیم.
از سال گذشته تاکنون بالغ بر۲۹۰ نفر نمایندگان مجلس ومشاورینشان تلاش کردند که قانونی بنام متناسب سازی یا همسان سازی بر محور ۴۰-۳۰-۳۰ را به تصویب رسانند وبه لایحه برنامه هفتم توسعه الحاق نمایند که طبق آن بایداز فروردین ١۴٠٣/ ۴۰درصد آن اجرا میشد وبقیه هم طی دوسال بعد ،که در مجموع حقوق بازنشسته در پايان سه سال باید ۹۰درصد حقوق شاغل مشابه ویا ۹۰درصدضریب زمان بازنشستگی میشد.
برای تامین مالی این قانون یک درصد بر مالیات ارزش افزوده، اضافه شد و مقرر گردید متناسبسازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی نیزاز محل تادیه بدهی دولت به این سازمان اجرا شود و بارها ادعا شد که دولت این بدهی را باز پس داده است تا که رئیس جمهوری در نخستین مصاحبه اش چیزی گفت که برداشت شد دولت حقوق بازنشستگان، پرستاران و معلمان را صرف واردات بنزین کرده است.
افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده و هزینه کردن حقوق بازنشستگان برای تامین بنزین ، با واکنش منفی جامعه و اعتراض نهادهای مردمی روبرو شد.
حال با گذشت ماهها از زمان تصویب قانون، نه تنها قانون اجرا نشده، بلکه دولتمردان از جمله معاون اول رئیس جمهوری ورئیس سازمان برنامه وبودجه اعلام میکنند که منابع مربوطه کافی نیست و به این ترتیب دولت و مجلس توپ را در زمین یکدیگر می اندازند.
حال این سوالها مطرح است :
آیا نمایندگان مجلس با همه ی وقت ومحاسبات انجام شده در بر آورد خود نسبت به تامین مالی این قانون اشتباه کرده اند؟
آیا شورای نگهبان در بررسی منابع مالی این قانون دقت لازم را نکرده؟ چرا که اگر منابع مالی آن کافی نبوده، طبق اصل ۷۵ قانون اساسی نباید آنرا تایید می کرد.
آیا طبق گفته خود دولتمردان مقداری از منابع این قانون در جای دیگری مثلا واردات بنزین! مصرف شده است؟
آیا رئیس سازمان برنامه وبودجه در اجرای قانون کوتاهی و تخلف کرده وبجای اجرای آن، به قول خودش علی الحساب منابع آن را در قالب ماهیانه یک میلیون تومان برای سه ماه به اشخاصی پرداخت کرده که نباید انجام می شده است!
درهرصورت باید به دولت تذکر داد :
اگر مجلس در برآورد منابع اشتباه کرده، گناه بازنشستگان نیست وخودشان باید جوابگو باشند.
اگر منابع آن جای دیگری هم مصرف شده است؟ بازهم باید مجلس و دولت جوابگو باشد.
اگر شورای نگهبان در بررسی های خود اشتباه کرده، باید توضیح دهد وجوابگو باشد.
با توجه به اینکه دولت مجری قانون است وباید قانون را اجرا کند، علت تعلل آن تاکنون در اجرای قانون چه بوده؟ در حالیکه مجلس نسبت به تامین منابع مالی آن اظهار اطمینان میکند.
چرا دولت بجای اجرای قانون، کار غیر قانونی کرده وعلی الحساب بدون دقت، به همه ی افراد غیر مشمول شش میلیون تومان برای شش ماه به بازنشستگان دولتی وسه میلیون تومان به بازنشستگان تأمین اجتماعی پرداخت کرده که معادل بودجه ۱۲ ماه اصل قانون است و حال اظهار میدارد که به این خاطر منابع کم است؟
آیا کارشناسان سازمان برنامه وبودجه که همه افراد تحصیل کرده ومجرب در زمینه های مالی وبودجه کشور هستند در این مورد دچار اشتباه شده اند و نتوانستند افراد غیر مشمول را از افراد مشمول تشخیص دهند وبدون بررسی دستور پرداخت به همه را داده اند؟
یکدرصد مالیات ارزش افزوده که به نام بازنشستگان اخذ می شود، کجا مصرف می شود؟
روزنامه ایران در نقش سخنگوی دولت روز چهارشنبه ١٩ مهرماه ١۴٠٣ خطاب به رئیس مجلس نوشت : از دولت توقع اجرای همسان سازی حقوق بازنشستگان را دارید، اما لایحه دولت برای این کار را اعلام وصول نمی کنید؟
روزنامه ایران نوشت:
▫️متهم ساختن ضمنی دولت به تعلل در اجرای متناسبسازی حقوق بازنشستگان و بطور ویژه حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی در حالی است که نمایندگان مجلس بویژه آنها که سابقه حضور در مجلس یازدهم را نیز داشتهاند، بیش از دیگران در جریان ناترازی قریب به ٣۵٠ هزار میلیارد تومانی میان منابع و تکالیف بودجهای که برای سال ١۴٠٣ تصویب شده است، قرار دارند.
▫️فقدان منابع برای تأدیه بدهی رسوب کرده دولت به سازمان تأمین اجتماعی به ترتیبی بود که در نهایت مجلس تصمیم گرفت میان عدد ١٧٠ همتی خودش و پیشنهاد ١١٠ همتی دولت سیزدهم، به تصویب تکلیف بودجه ١٣٠ همتی قناعت کند.
🌺 برای مطالعه نوشته های نویسنده لطفاً لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
@eitaa.com/raoufpishdar
@instagram.com/raoufpishdar
@twitter.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
گزارش جدید مرکز مرکز آمار ایران می گوید : ضریب جینی کشور در سال گذشته با ۰.۰۱۰۲ افزایش به ۰.۳۹۷۹ رسیده و ۴۷.۵ درصد از توزیع درآمدها به دو دهک بالا (۲۰ درصد جمعیت) رسیده است.
۲۰ درصد از جمعیت با پایینترین درآمد در جامعه (دو دهک کف درآمدی) تنها ۵.۹ درصد از درآمدهای کشور را در اختیار داشته و در طرف دیگر ۲۰ درصد جمعیت بالاترین درآمدی جامعه (دو دهک سقف درآمدی) به تنهایی ۴۷.۵ درصد از درآمدهای جامعه را به خود اختصاص دادهاند. این یعنی « ۴٧.۵درصد درآمد در جیب ٢٠ درصد از جمعیت». در همین گزارش آماری می خوانیم که ۲۶ درصد از جوانان کشور نه درس میخوانند نه دنبال شغلند
براساس دادههای مرکز آمار ایران، در انتهای سال ۱۴۰۲ از جمعیت ۱۱ میلیون نفری در سن ۱۵ تا ۲۴ سال کشور، حدود ۲ میلیون و ۸۲۳ هزار نفر یا معادل ۲۵/۶ درصد از آنان در گروه جمعیت NEETها قرار داشتهاند.
به عبارتی، طی سال گذشته نزدیک به ۲۶ درصد از جوانان در سن ۱۵ تا ۲۴ساله کشور نه مشغول تحصیل بودهاند، نه دنبال مهارتآموزی و نه دنبال شغل. همچنین از جمعیت ۲/۸ میلیون نفری NEETها، حدود ۹۲۸ هزار نفر از آنان را مردان تشکیل داده و یک میلیون و ۸۹۵ هزار نفر دیگر، زنان هستند. اینها افراد بدون شغلی اند که جزو آمار بیکارها به حساب نمی آیند زیرا در جستجوی شغلی نیستند. چون ، دریافتی احتمالی آنان از هزینه هایشان به مراتب کمتر خواهد بود.
حداقل حقوق مصوب در سال ۱۳۸۷ برابر با ۲۱۹ هزار و ۶۰۰ تومان بوده است.
بنا به گزارش ایرنا، قیمت سکه کامل بهار آزادی در سال ۱۳۸۷ بین ۲۰۷ تا ۲۱۶ هزار تومان بوده است، که تقریباً معادل حداقل حقوق آن سال بوده است. حداقل حقوق مصوب در سال ۱۴۰۳ برابر با ۱۱ میلیون و ۱۰۷ هزار تومان است. قیمت سکه کامل بهار آزادی در حال حاضر حدود ۴٢ میلیون تومان است.
فشار سنگین اقتصادی بر دوش همه ی طبقات جامعه است ولی بنا بر آمار رسمی سنگینی آن کمر بازنشستگان را خم و به مرز لِه شدن رسانده است.
بر اساس آمارهای به دست آمده از بانک مرکزی تقریبا همه ی سالها افزایش حقوق بازنشستگان کمتر از نرخ تورم بوده است.
شرایط فلاکت بار اقتصادی بنا برآمار، بار زندگی را همچنان بر دوش سالمندان . گذاشته است. با اینکه سنوسالشان به کار نمیآید، وقت هم وقت استراحتشان است، اما زندگی آنقدر برایشان خرج تراشیده که حالا مجبورند در سن بالا هم کار کنند. در این سالها ، شهر پر از سالمندانی شده، که با کمرهای خمیده و موهای سفید دستفروشی میکنند، مسافرکش هستند و یا با یک چرخ کوچک در بازار کارگری میکنند.
بسیاری از همین پیرمردان حتی توان ایستادن روی پاهایشان را ندارند، اما این اقتصاد خراب زورش بیشتر از حال و روز سالمندان است. این موضوع البته در آمار دولتی هم دیده شده است.
رئیس مرکز تحقیقات سالمندی، اعلام کرده بود که فقر در جامعه سالمندی ۲ برابر سایر گروهها است، حدود ۵۵ درصد سالمندان در کشور هیچ گونه مستمری دریافت نمیکنند. ( روزنامه شرق)
وضعیت بحرانی اقتصاد کشور با نگاه به آمار عملاً قانون فرزندآوری و تشویق به ازدواج را نیز شکست داده است.
آمار ثبت احوال شخصی در بهار ۱۴۰۳
تولد ۲۳۹ هزار ۵/۵٪- کاهش نسبت به بهار ۱۴۰۲
فوت ۱۰۷ هزار برابر فوت بهار سال گذشته است.
ازدواج ۱۲۸ هزار که ۱/۵٪- کمتر از پارسال است.
طلاق ۴۲هزار که ۱۱٪ بیش از بهار ۱۴۰۲ است.
« در یک دهه گذشته موارد سالانه ازدواج از ۸۰۰ به ۴۸۰ هزار مورد کاهش یافته از هر ۵ ازدواج دو مورد به طلاق منجر میشود. ۵ درصد از زنان بالای ۴۰ سال دیگر ازدواج نمیکنند؛ این رقم در دهه ۱۹۸۰ تنها ۲ درصد بود. نرخ باروری در سال ۲۰۱۷ به ۲.۰۹ به ازای هر زن کاهش یافت، اما اکنون تا ۱.۷ درصد پایین آمده است» سایت انتخاب و «آمار ازدواج طی ۱۴ سال نصف شده/ ۷۰ درصد آن به خاطر معضل مسکن است.» ( اخبار فوری)
🌺 برای مطالعه نوشته های نویسنده لطفاً لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
@eitaa.com/raoufpishdar
@instagram.com/raoufpishdar
@twitter.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
شانزدهم مهرماه « روز ملی کودک» است. از کودکی و نوجوانی امثال من که در سالهای دو دهه ١٣۴٠ و ١٣۵٠ گذشت تا به حال ، تحولات و اتفاق های قابل توجهی در حوزه رسانه و به یک کلام « ارتباطات» رخ داده است، طوری که می توان گفت در هیچ حوزه ای سرعت تحولات و تنوع، در هر دو بخش نرم و سخت افزار، این طور و اینقدر نبوده است.
امروز بچههای ما زندگی شبکهای را بهعنوان یک اصل پذیرفتهاند و جزء ذاتشان است. به بهانه ترس و تهدید نمیتوانیم آنها را از این زندگی محروم کنیم.بنابراین ما نمیتوانیم وارد فضای تهدیدآمیز شویم. همان محتوایی که در کتابها داشتیم در فضای مجازی داریم.نباید رسانه های بدیل را نادیده گرفت.
مساله اصلی در این بین؛ رژیم مصرف، تولید محتوای فاخر و ارزان و در دسترس و سواد رسانه ای است که متاسفانه در همه ی این بخش ها عقب مانده ایم. در زمینه تولید محتوا برای کودکان و نوجوانان، عقبافتادگی ما بیش از حوزههای دیگر است در حالی که به زیر ساخت و اتفاق ویژه ای نیاز نیست.
نقش فضای مجازی در تغییر فرهنگ و هویت افراد جامعه محرز است. در بررسی دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانه ها در سال ١٣٩٧ و دامنه سنی ۵-٣ سال، ٧-۵ سال، ١٢-٧ سال، ١۵-١٢ و بالای ١۵ سال کشورمان مشخص شد که ۶۶ درصد کودکان ۵-٣ سال از تلفن همراه و تبلت استفاده میکنند یا در اختیارشان است. ٣٠ درصد از کودکان از ٢سالگی شروع به استفاده از وسایل ارتباطی میکنند و تقریباً به کاربردش مسلط هستند. ٢٧ درصد کودکان مالک وسیله ارتباطی هستند. موارد استفاده ٩٠ درصد بازی، ٢٠ درصد موسیقی دلخواه، ١٨ درصد استفاده از ویدئو پلیر، ٢٠ درصد استفادههای متفرقه مثل تماس تلفنی، استفاده از شبکههای اجتماعی و فقط ٣درصد علاقمند به بازی گروهی در فضای مجازی هستند. مجموع درصدها over lab دارد یعنی درصدی از چند پارامتر را شامل میشوند.
٣۶ درصد خانوادههای ایرانی نگران دیدن صحنههای مستهجن و سایتهای نامناسباند و۵٠ درصد روش کنترل را به گردش بردن و بازی کردن، ٣٣ درصد از دسترس خارجکردن تلفن همراه وفقط ٢٣درصد تلفن همراه مخصوص کودک یا فضای کودک را اعلام کردند.
بیش از ۶٠ درصد کودکان از حداقل یک ساعت، ۴ساعت، ۵ ساعت و حدود۴ درصد حداکثر ۵ ساعت در شبانهروز را به استفاده از شبکههای اجتماعی اختصاص دادهاند.
از خانوادهها سؤال شد اگر به شما تبلت مخصوص کودکان را معرفی کنیم استفاده میکنید یا نه؟ ۴٢ درصد گفتند حتماً میخرند، ١٣ درصد نظرهای مختلف و ١٣ درصد هم گفتند خیلی تمایلی به تهیه ندارند و فرقی نمیکند.
اینکه ٢٠ تا٣٠ درصد خانوادهها تمایلی به حفاظت از کودکانشان در فضای مجازی ندارند! شاید بخشی مربوط به عدم دانش کافی است. بنابراین فضای جامعه خواهان ورود مطالبه گران حقوق کودک و نوجوان بویژه نهادهای مردم محور و رسانه ها است.
با توجه به تفاوت چشمگیر ویژگیهای نسلیای که در هر دهه با آن مواجهیم،باید توصیههای مهم در این زمینه توسط پدر و مادر و ... به فرزندان بیان شود و همراهی پدر و مادر با فرزندان در استفاده از فضای مجازی اساس کار است. باید خود را در این مواضع دخیل بدانیم و بر عهده کارگزاران نظام است که
با توجه به توسعه فناوری، قوانین مناسب و بهروز تدوین شود. چراکه قوانین سالهای ۴٣ ، ۴٨ و ۵١ پاسخگوی نیاز فضای ذهنی امروز نیست.
سال ٢٠١٣ عنوان شعار اتحادیه جهانی مخابرات «حمایت از حقوق کودکان در فضای مجازی» بود. در بررسیهایی که اتحادیه جهانی مخابرات انجام داده پنج فاکتور اصلی جهت حمایت و حفاظت از کودکان در نظر گرفته شده است.
١. ایجاد فضای برخط امن و متناسب با سن
٢. ایجاد روندهای استاندارد برای مدیریت و کنترل سوء استفادههای جنسی از کودکان
٣. درنظرگرفتن حقوق کودکان در تمام سیاستهای شرکتی و فرآیندهای مدیریتی که آموزش کودکان، والدین و آموزگاران و ارتقای فناوری دیجیتالی بهعنوان وسیلهای برای افزایش مشغولیت و مسئولیت اجتماعی تکتک آنها راهکارهای متفاوتی دارد.
بعضی از راهکارهای توصیهشده برای محورهای بالا را می توانیم این گونه ذکر کنیم :
١- انتخاب یک تیم ویژه و واگذاری اختیارات لازم
٢- تبیین سیاستهای حفاظت از کودکان
٣- تعریف حقوق کودکان به صورت یک طرح یا لایحه در مجلس
۴- تعریف دقیق سیاستهای نظام از حفاظت از کودکان
۵- استفاده از خبرنگاران و فضای رسانهای و کنشگران اجتماعی در جامعه برای ایجاد یک فضای مطالبهگر در ارتباط با حقوق کودک
در مورد حقوق کودک در فضای مجازی بهصورت خاص آن چیزی که مورد اجماع جهانی است، مادهای است که در پروتکل الحاقی کنوانسیون حقوق کودک با موضوع مقابله با هرزهنگاری و فحشا و قاچاق کودکان تدوین شده است و بقیه مواردی که در کنوانسیون حقوق کودک آمده است در حوزههایی غیر از فضای مجازی هم موضوعیت دارد. در کشور ما بخش مربوط به سطح قانونگذاری بر عهدۀ مجلس است.
اهم مسائلی که در بحث صیانت از حقوق کودک مطرح است، عبارتست از: ١. منع هرزهنگاری در کودکان که اجماع بینالمللی در این مورد وجود دارد و در همه جا جرمانگاری شده ٢. جلوگیری از مواجهه کودک با هرزهنگاری که تقریباً در کشور ما با شرایط سختگیرانهتری اعمال میشود و در برخی کشورها شاید حساسیت کمتری وجود داشته باشد. ٣. بحث سایبربورینگ یا فضای مجازی که در اتحادیه اروپا کارهای زیادی انجام شده است ۴. افشای اطلاعات که متأسفانه چون قانون حریم خصوصی و حفظ اطلاعات در فضای مجازی نداریم. در این حوزه ضعف زیادی وجود دارد. در این بخش سوءاستفاده از اطلاعات کودکان بهراحتی رخ میدهد بدون اینکه مجازاتی پیشبینی شده باشد. ۵. کلاهبرداری که بر اساس قوانین عمومی برخورد میشود.
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
سال از نیمه گذشته ایرنا، خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی به نقل از وزیر کار خبر می دهد : «کسری منابع اجرای قانون متناسبسازی مستمری بازنشستگان تامین شد.»
در خبر پیامکی ایرنا مشخص نشده که منظور کدام گروه از بازنشستگان اند، زیرا منبع متناسب سازی برای بازنشستگان کشوری افزودن یک درصد به مالیات بر ارزش افزوده کالا و خدمات، و بازنشستگان تامین اجتماعی از محل بازپرداخت بدهی های دولت به این سازمان مقرر شده که بارها از پرداخت و دریافت آن خبر داده شده بود و قانون یک درصد مالیات بر ارزش افزوده از ابتدای سال اعمال می شود.
سایت های زرد از اول سال که قانون متناسبسازی باید اجرا شود، همه روزه از پرداخت مطالبات بازنشستگان بخصوص بازنشستگان تامین اجتماعی « از همین امروز و فردا» خبر می دهند که کسبه! را خشنود می کند تا به قیمت ها بیفزایند و جلوی بازنشستگان را بگیرند که : دفتر را تسویه نمی کنید؟ حال آنکه چیزی کف دست بازنشسته نگذاشته اند و تا به حال فقط « خبر» بوده است! که می شود و خواهد شد!
متناسب سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی از بس درباره آن صحبت شده، مضحکه خاص و عام و دستمایه لطیفه ها، هجو و کنایه در دورهمی های آنها شده است و از جمله در یکی از کانال چند هزار نفری آنان می خوانیم : در ایران دو چیز به رسمیت شناخته نمی شوند ، دوم! بازنشستگان!
قانون متناسبسازی حقوق بازنشستگان باید از ابتدای سال اجرایی می شد که هر بار بند و تبصره ای مورد اشکال و ایراد مجری قرار گرفت و مصوبه قانونی مجلس و تایید شده شورای نگهبان، به رفت و بازگشت به دولت و مجلس افتاد. شاید وقت خریده شود.
سوژه متناسب سازی نه فقط برای سایت های پرشمار و کمک بگیر زرد! که برای خیلی از سمت دارها که شوق دیده شدن دارند نیز، موضوع جذابی است که چیزی بگویند و «تیتر» شوند، مهم نیست میلیونها بازنشسته سر کار گذاشته شوند. بیچاره بازنشسته که با خانواده و کاسب محل که نسیه داده! و منتظر وصول طلبش است، و خانواده که چشم به پولی دوخته که شاید گره ای از گره ها باز شود، بیشتر درگیر می شود که : پس پولهای گرفته شده چه شد!
در کانال های بازنشستگان در تفسیر علت و علل به فعل در نیامدن قانون متناسبسازی خواندم که آنها به کنایه خود را مانع اجرایی شدن قانون می دانند، چون :
*رئیس جمهوری : حقوق بازنشستگان باید اصلاح و متناسب سازی شود
* تمامی هیات دولت : حقوق بازنشستگان باید اصلاح و متناسب سازی شود
*رئیس مجلس: حقوق بازنشستگان باید اصلاح و متناسب سازی شود
* تمامی نمایندگان مجلس : حقوق بازنشستگان باید اصلاح و متناسب سازی شود
*رئیس قوه قضاییه : حقوق بازنشستگان باید اصلاح و متناسب سازی شود
* تمامی اعضای شورای نگهبان : حقوق بازنشستگان باید اصلاح و متناسب سازی شود
* کانون های بازنشستگی : حقوق بازنشستگان باید اصلاح و متناسب سازی شود
نتیجه می گیریم وقتی همه موافقند ولی قانون مسکوت مانده « این بازنشسته ها هستند که جلوی متناسب سازی حقوق های خودشون رو گرفتن وگرنه تمام حضرات موافق اصلاح و متناسب سازی هستند.»
🌺 برای مطالعه نوشته های نویسنده لطفاً لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://eitaa.com/joinchat/1887896129C490688133a
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
twitter.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
پاسخ موشکی ایران به « تجاوز» و « تهدید» های اسرائیل علیه تمامیت ارضی و منافع خود در شامگاه سه شنبه دهم مهرماه ١۴٠٣ در تطبيق با حقوق بین الملل و منشور ملل متحد قرار دارد.
اسرائیل متهم است که تجاوزهای چندی به تمامیت ارضی ایران و نقض حاکمیت آن داشته است که به شهادت رساندن « اسماعیل هانیه» رئیس دفتر سیاسی حماس در دهم اَمرداد ١٤٠٣ در تهران و تهدیدهای بسیار داير به تجاوز به ایران، از مصادیق آشکار و اعلام شده آن است.
در فاصله شهادت هانیه تا «عملیات وعده صادق ٢» در شامگاه گذشته ، ایران در تطبيق با حقوق بین الملل و منشور ملل متحد شکایت های متعددی را به شورای امنیت سازمان ملل و نهادهای جهانی از اسرائیل ارائه کرد که شورا بواسطه حمایت های آمریکا از تل آویو، به آن واکنش لازم را نشان نداد.
خاورمیانه بضاعت تحمل جنگ را ندارد. شرایط خاص و ویژه منطقه بگونهای رقم خورده است که هر آتش افروزی به سهولت می تواند منطقه را درگیر جنگی کند که در حداقل، جز ویرانی منطقه ، و شوک بزرگ به اقتصاد جهانی پیامدی نخواهد داشت. لذا باید انتظار داشت که اسرائیل همانطور که ایران تاکید کرده، واکنشی نشان ندهد که در آن صورت وقوع جنگ حتمی است و این همان چیزی است که تنها رضایت کارخانه های اسلحه سازی جهان را تامین خواهد کرد.
در مبحث «تجاوز و مفهوم آن در حقوق بینالملل» آمده است : هر عضوی از جامعه بینالملل که به صورت بالقوه یا بالفعل در معرض تجاوز قرار داشته باشد، حق آن را خواهد داشت تا برای احقاق حقوق خود به نهادهای جهانی از جمله شورای امنیت سازمان ملل و نهادهای قضایی بینالملل مانند دیوان بینالمللی دادگستری شکایت ببرد و جامعه جهانی در برابر آن تعهداتی دارد که اعمال مساعی لازم برای پیشگیری از تجاوز و در صورت وقوع، دفع آن از جمله آنهاست . «حفظ صلح و امنیت بینالمللی و بدین منظور به عمل آوردن اقدامات دستهجمعی موثر برای جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز یا سایر کارهای ناقض صلح و فراهم آوردن موجبات تعدیل و حل و فصل اختلافات بینالمللی یا وضعیتهایی که ممکن است منجر به نقض صلح شود با شیوههای مسالمتآمیز و طبق اصول عدالت و حقوق بینالملل» یک اصل اساسی در منشور ملل متحد است که مقاصد اصلی آن بر این پایه استوار است. در منشور ملل متحد برای همه ی حاکمیتها در سطح جهان (حتی آنهایی که عضو سازمان ملل نیستند) اصل تساوی حاکمیت به عنوان یک اصل بنیادی دیده شده و ترتیباتی توصیه شده تا همه ی کشورها بتوانند از یاریها و پشتیبانی ملل متحد برای برقراری صلح جهانی استفاده کنند. بند سوم از ماده٢ منشور ملل متحد فصل مقاصد و اصول، حکم و ایجاد تعهد میکند که «کلیه اعضا اختلافات بینالمللی خود را به وسایل مسالمتآمیز به طریقی که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت به خطر نیفتد، حل خواهند کرد.» و بند چهارم از ماده ٢ همین منشور همه ی اعضا را مکلف میکند تا «در روابط بینالمللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد» خودداری کنند. از جمله ترتیباتی که اعضای ملل متحد در منشور آن برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی دیدهاند، بند اول از ماده ٢۴ منشور (فصل وظایف و اختیارات شورای امنیت) اشاره به این مهم دارد که «به منظور تامین اقدام سریع و موثر از طرف ملل متحد، اعضای آن مسؤولیت اولیه حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به شورای امنیت واگذار کرده و موافقت میکنند که شورای امنیت در اجرای وظایفی که به موجب این مسؤولیت برعهده دارد از طرف آنها اقدام کند.» شیوه عمل و اختیارات دیده شده برای شورای امنیت در این باره در مواد بعدی همین فصل از منشور ملل متحد آمده که برای مطالعه بیشتر میتوان به آن رجوع کرد.
با این توضیح، میتوان مصداقهایی را در وضعیت امروز جهان دید که بالقوه مخل صلح و امنیت جهانی دانسته میشود و تجاوز و «تهدید» های تقریبا همه روزه آمریکا و رژیم اسرائیل در توسل به قوه قهریه علیه ایران و امکانات و تاسیسات زیربنایی آن، از آن جمله است.
دفع تجاوز (حتی احتمال فیزیکی آن با توجه به صراحت آن در حقوق بینالملل) خواه فردی یا دستهجمعی، لطمهای به حق ذاتی هیج عضوی از اعضای ملل متحد که در منشور نیز دیده و مورد تاکید قرار گرفته است، وارد نخواهد کرد و طبیعی است که نهتنها ایران، که هر واحد سیاسی دیگر در صورت لزوم دست به اقدامات بازدارنده لازم برای دفاع از خود خواهد زد.
دفاع از واحد سیاسی مورد تجاوز قرار گرفته و تنبیه متجاوز از طرق مختلف از جمله «عملیات اجرایی دستهجمعی بینالمللی» آنگونه که اشاره شد از وظایف ذاتی شورای امنیت است که نه تنها منافاتی با حق ذاتی کشورها برای دفاع از خود ندارد، که میتواند تقویتکننده آن نیز باشد.
جامعه جهانی نیز توجه دارد که این نوع تهدیدها و تجاوزها حتی به صورت محدود، چه آثار و عواقب خطرناکی در پی خواهد داشت که شدت یافتن رقابتهای تسلیحاتی در منطقه، تشدید کسر اعتماد کشورها به یکدیگر، متزلزل ساختن بیشتر اقتصاد جهانی و سوءاستفاده بیشتر گروههای تروریستی از فضای بهوجود آمده، تنها بخشی از آن خواهد بود.
🌺 برای مطالعه نوشته های نویسنده لطفاً لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://eitaa.com/joinchat/1887896129C490688133a
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
twitter.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
پاییز سال ١٣۶۴ « طهماسب مظاهری» که به تازگی به معاونت نخست وزیر و رئیس بنیاد مستضعفان منصوب شده بود، در سفری رسمی همراه با هیاتی از مدیران ارشد این بنیاد، از راه سوریه به لبنان آمد.
نیروهای امنیتی سوریه در پوشش فوقالعاده بالای امنیتی او را در «ساره» نقطه مرزی، به مردان مسلح جنبش اَمل که آن زمان گروه مسلح شیعی عمده در لبنان بود، تحویل دادند. ماشین حامل آقای مظاهری طوری به ماشین لبنانی چسبید که فقط امکان باز شدن دَر بود و با سرعت به ماشین زرهی لبنانی منتقل شد.
سفر کاملاًمحرمانه بود و قرار نبود تا زمانی که آقای مظاهری در لبنان است، کسی از آن مطلع شود.
آن سالها جنگ های داخلی در لبنان جریان داشت و گروههای لبنانی گروگانگیری می کردند و اسرائیل بعد از خروج از بیروت، هنوز بخش های بزرگی از جنوب لبنان را در اشغال داشت و نیروهای ارتش سوریه نیز در لبنان بودند.
جنگ های داخلی لبنان (به عربی : حرب أهلیة لبنانیة) یک جنگ داخلی چند وجهی بود که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ بطول انجامید و در حدود ۱۲۰۰۰۰ نفر تلفات بر جای گذاشت. تا سال ۲۰۱۲ حدوداً ۷۶۰۰۰ نفر همچنان آواره بودند.بر اثر این جنگ یک میلیون نفر نیز لبنان را ترک کردند.
چگونه آقای مظاهری آن شب از پُست های متعدد گروههای مسلح از فرقه ها و احزاب مسلح لبنانی که بعضی شان هم به ایران نگاه خوبی نداشتند، عبور کرد تا به بیروت رسید و در هتل «سامرلند» - سالها مقر عرفات رئيس سازمان آزادی بخش فلسطین « ساف» دیوار به دیوار این هتل بود که اسرائیل آنرا بمباران کرد - مستقر شد، داستان مفصلی دارد.
صبح اوّل وقت روزنامه ها را که نگاه کردم، همه خبر از ورود معاون نخست وزیر ایران به بیروت با جزئیات دادند! تا به اینجا و با آن همه حفاظت و مراقبت اصل سفر لو رفته بود.
همان شب «مصیب نعیمی» خبرنگار و نماینده ایرنا در لبنان را دیدم. توصیه های امنیتی را بررسی کردیم . من از طرف نهاد دیگری در لبنان کار رسانه می کردم، رابطه مصیب با همه ی گروههای لبنانی به حدی خوب بود که بدون مانعی به همه جای بیروت حتی بخش شرقی آن که شبه نظامیان مسیحی در آن سنگر بندی داشتند و می جنگیدند، رفت و آمد داشت و خبر و عکس می گرفت.
روز بعد ملاقاتهای رسمی آقای مظاهری شروع شد و از جمله با نبیه بری رئیس مجلس لبنان و رئیس جنبش اَمل که با یک کامیون ارتشی نیروی مسلح و کُلی محافظ دیگر به هتل آمد، ملاقات کرد. رادیو و تلویزیون های لبنان خبر ملاقات را پوشش وسیع دادند و روزنامه ها نیز حتی با ذکر جزئیات! از گفت و گو ها نوشتند.
صبح روز سوّم آقای مظاهری با دریافت تذکرهای امنیتی از تهران، بیروت را ترک کرد و به دمشق بازگشت، ولی هیات همراه در لبنان ماند.
صبح روز بعد، به تشویق مصیب نعیمی، هیات که من هم همراه آن بودم، راهی جنوب لبنان شدیم. تا به گفته نعیمی «ایرانی هایی نباشیم که همه جای لبنان را ندیده از آن خارج شده اند ». چگونه صور و صیدا و نبطیه را عبور کردیم و بعد از دو رود اوّلی ( اوولی هم تلفظ می کنند) و لیتاتی( ٢٠ کیلومتری مرز فلسطین اشغالی) ، کنار نیروهای اسرائیلی که منطقه را در اشغال خود داشتند، به خانه خبرنگار ایرنا در جنوب لبنان رفتیم، بماند. عکس هایی از آن سفر که در آلبوم دارم، فاصله ما تا اسرائیلی ها را چند متر! نشان می دهد.
همکار ایرنایی سفره ای مفصل برای نهار تدارک دیده و انداخته بود. لقمه اوّل، یا دوّم از گلویمان پایین نرفته بود، که ابتدا غرش هواپیمایی را شنیدم و همزمان صدای انفجاری بسیار، بسیار مهيب! و همه چیز بهم ریخت!
خبرنگار ایرنا با گفتن چیزی نیست، چیزی نیست، سعی در روحیه بخشی داشت.
پرسیدم : بمباران بود؟
گفت : نه! دیوار صوتی بود! اسرائیلی ها خواستند بِگند ما می دانیم شما اینجایید!
جاسوس ها زود خبر می دن!
روستایی را کمی پایین تر از جایی که ما بودیم، اشاره کرد که به گفته او، بسیاری شان جاسوس اند و بخاطر همین اسم روستا را مردم « روستای جاسوس ها» گذاشته اند.
هیات بنیاد در آن سفر قول کمک هایی را به مناطق جنوب لبنان داد و ملاقات هایی هم با مردم و مسئولین محلی داشت.
بعد از ظهر در مسیر بازگشت به بیروت، خبرگزاری رویترز تمام جزئیات سفر هیات و وعده های آن از جمله به یاد دارم کمک به یک طرح کوچک آبرسانی محلی را انتشار داد.
🌺 برای مطالعه نوشته های نویسنده لطفاً لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://eitaa.com/joinchat/1887896129C490688133a
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
twitter.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
خبرنگار در بیروت ١٩٨٢
مسخره تر و مضحک تر از این تاریخ سازمان ملل ننوشته که کسی در حد بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در حالی پشت تریبون مجمع عمومی این سازمان از صلح و زیست مسالمت آمیز بگوید، و در همان لحظه دستور يکی از سنگین ترین تهاجمات نظامی علیه لبنان را بدهد.
نتانیاهو در سخنرانی ششم مهرماه ١۴٠٣ در مجمع عمومی سازمان ملل به علاوه ایران را تهدید به حمله نظامی کرد.
با آنکه این اسرائیل و متحد استراتژیک آن آمریکا است که غزه را به تلی از خاک تبدیل کرده و در همین چند روز صدها نفر را در لبنان و سوریه کشته است، ولی شاهد جریانی سنگین بویژه در دو بخش رسانه ای و دیپلماتیک روی ایران سنگینی می کند. این جریان با حیثیتی کردن جنگ برای ایران، یک هدف روشن را تبلیغ می کند و آن کشاندن ایران به جنگ رو در رو با اسرائیل است.
همین ابتدا باید گفت که از منظر استراتژیک جنگ احتمالی پیش گفته جز ویرانی و تخریب زیر ساختهای دو طرف و به احتمال زیاد منطقه، حاصلی نخواهد داشت و هیچ یک از دو طرف نخواهد توانست دیگری را محو کند و یا حتی چنان ضربه ای به آن بزند که نتواند دوباره برخیزد! که حداکثر و حداقل هدف یک جنگ است.
وقوع جنگ بین ایران و اسرائیل فراتر از آنچیزی که در همه ی سالهای اخیر در جریان بوده و حکم «ضربه» را داشته است، ویرانی های گسترده ای بدنبال خواهد داشت که خیلی ها منتظرند به دلایل روشن، سر ایران بیاید.
یک ایران ویران، آرزوی فقط اسرائیل نیست، آمریکا و خیلی ها در اروپا و پیرامون ایران آرزوی چنین اتفاقی را دارند و می بینیم که ابزارهایشان را هم بویژه در حوزه رسانه بکار گرفته اند و یک جنگ روانی سنگین را هنوز چیزی نشده، به راه انداخته اند و همچنان هم بر طبل جنگ می کوبند.
رهبران ایران باید پیش از هر اقدام نظامی احتمالی علیه اسرائیل، برآوردهای لازم را در همه حوزه ها حتی داخل داشته باشند و بر مبنای چند شعار، دست به اقدامی نزنند که پی آمدهای آن که یکی تلاطم غیر قابل کنترل بازار و واکنش افکار عمومی داخل است، قابل پیشبینی است.
پیشنهاد من به ایران حفظ قدرت میدان و در عین حال دیپلماسی فعال است. نظر به روابط نزدیک دوستان ایران مانند چین و روسیه با اسرائیل و ملاحظاتی در رابطه با آمریکا بعید بنظر می رسد که آنها در شورای امنیت سازمان ملل، قویا جلوی قدرت نمایی آمریکا را بگیرند. با این وصف، ایران در فعالیتهای دیپلماتیک خود، علاوه بر شورای امنیت سازمان ملل، باید نهادهایی مانند جنبش نامتعهدها و سازمان همکاریهای اسلامی را فعال کند تا جلوی ادامه تجاوزات اسرائیل را بگیرند و به آمریکا برای حمایت از این رژیم نهیبی محکم بزنند.
هم اکنون سخت است که پیش بینی کنیم در صورت شکایت ایران به سازمان ملل ، نتیجه چه خواهد شد و آیا آمریکا اجازه طرح و طی مراحل به این شکایت در شورای امنیت را خواهد داد ، یا نه ! و آیا متحدان ایران بویژه روسیه و چین که منافع و روابط نزدیکی با اسرائیل دارند، چنان آمریکا را زیر فشار قرار خواهند داد که حق ایران را در دفاع از خود بپذیرد، که مسلم چنین نیست و نخواهد بود، همانطور که در نشست شورای امنیت، آمریکا در مقابل مسکو و پکن ایستاد و اجازه حتی انتشار یک بیانیه ساده در محکومیت حمله به کنسولگری ایران در سوریه را نداد. .
منشور ملل متحد و حقوق بین الملل اصل حاکمیت و استقلال همه ی کشورها را به رسمیت شناخته اند. منشور ملل متحد این اجازه را داده است تا واحدی که در معرض " تهدید" و یا " تجاوز" قرار دارد ، به دفاع از خود بپردازد و کشورهای عضو هم متعهدند به دفاع از واحد سیاسی مورد تهدید و تجاوز قرار گرفته، بپردازند که آن نیز مراحلی دارد که در نهایت باید شورای امنیت سازمان ملل درباره آن تصمیم بگیرد که با اطمینان می توان گفت؛ آمریکا هرگز چنین اجازه ای را نخواهد داد.
مطابق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد: «در صورت وقوع حمله نظامی علیه یک عضو ملل متحد، تا زمانی که شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به عمل آورد، هیچیک از مقررات این منشور، به حق ذاتی دفاع از خود، خواه فردی و خواه دستهجمعی لطمهای وارد نخواهد کرد. اعضا باید اقداماتی را که در اعمال این حق دفاع از خود به عمل میآورند فورا به شورای امنیت گزارش دهند. این اقدامات بههیچوجه در اختیار و مسئولیتی که شورای امنیت بر طبق این منشور دارد و بهموجب آن برای حفظ و اعاده صلح و امنیت بینالمللی و در هر موقع ضروری تشخیص دهد، اقدام لازم به عمل خواهد آورد، تاثیری نخواهد داشت.»
براساس این ماده؛
شرط اول برقراری اصل حق دفاع مشروع این است که به کشور تجاوز شده باشد. سازمان ملل در تعریف تجاوز موجب دفاع مشروع را با صدور قطعنامه ۳۳۱۴ مشخص کرده است. از نظر حقوق بین الملل، تجاوزی میتواند دفاع مشروع را در پی داشته باشد که در آن قلمرو یک کشور مورد هجوم قرار گرفته، بمباران و یا اشغال شده باشد، یا نیروی زمینی، دریایی یا هوایی یا ناوگان دریایی و هوایی کشور مورد حمله نظامی قرار گرفته باشد.
شرط دوم ایجاد کننده دفاع مشروع، فوریت داشتن است، یعنی یک دولت نتواند منتظر اقدام شورای امنیت برای دفاع از خود باشد و فوریت ایجاب کند قبل از تصمیم شورای امنیت اقدامی انجام دهند.
شرط سوم، اصل تناسب حمله و دفاع است، یعنی واکنش نباید فراتر از تهاجمی که صورت گرفته باشد و باید با اطلاع شورای امنیت سازمان ملل صورت پذیرد.
نکته دیگر اینکه دفاع مشروع یا اقدام متقابل (اقدام قانونی ولی غیر دوستانه مثل تحریم)، با انتقامجویی متفاوت است. دفاع مشروع پذیرفته شده، ولی استفاده از زور به منظور انتقامجویی، عملی غیرقانونی است که میتواند امنیت و صلح جهانی را مخدوش سازد.
ایران از اعضای بنیانگذار سازمان ملل است، در بزرگترین نهاد سیاسی جهانی یعنی جنبش نامتعهدها عضو نخستین است، در سازمان همکاری های اسلامی، سازمان شانگهای و... عضو است. این ظرفیت باید و می تواند با بکارگیری درست، یک جریان سیاسی و حتی اقتصادی و دیپلماتیک و دیگر عرصه ها، علیه اسرائیل در جهان به راه بیندازد که بسیار سودمندتر از جنگ سخت است. چنین کاری به علاوه کشورهای بسیاری را که ملاحظاتی دارند، پُشت سر ایران قرار خواهد داد و جریانی را شکل خواهد داد که در صورت مدیریت درست می تواند اسرائیل را به تمکین در برابر حقوق فلسطینی ها وادارد، اما این گمان که اسرائیل باید نابود شود، هرگز و حداقل تا روزی که برای آمریکا عمق استراتژیک محسوب می شود، واقع گرایانه نیست.
🌺 برای مطالعه نوشته های نویسنده لطفاً لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://eitaa.com/joinchat/1887896129C490688133a
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
twitter.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
خبرنگار در بیروت ١٩٨٢
اسرائیل شامگاه جمعه ششم مهرماه ١۴٠٣ عملیات نظامی سنگینی را روی منطقه ضاحیه در جنوب بیروت انجام داد. اسرائیل مدعی است که مقر فرماندهی حزبالله را هدف گرفته است و می گوید ارتش مشغول بررسی است که آیا «سید حسن نصرالله» هم در ساختمانی ١٠ طبقه که ویران شده است، بوده یا نه!
این حمله اوضاع خاورمیانه را بشدت بحرانی تر از هر زمانی می کند و بیشتر حس می شود که منطقه دارد وارد جنگی می شود که ماشه سلاح ها را اسرائیل نزدیک به یکسال است که در حمله به غزه کشیده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بلافاصله بعد از حمله جمعه شب به بیروت
بدون اشاره به پیشنهاد آمریکا دایر بر آتشبس فوری بین اسرائیل و حزبالله، در واقع برعکس قول داد تا زمانی که «همه ی اهداف محقق نشوند» به جنگ ادامه دهد.
در عوض، نتانیاهو همانطور که بارها قبلا گفته بود، سخنرانی خود را بر «مصیبت ایران» متمرکز کرد و از قدرتهای جهان درخواست کرد که در مقابل ایران در کنار اسرائیل بایستند.
او ادعا کرد که: «دست کشورش میتواند به هر نقطهای از ایران و خاورمیانه برسد.»
اسرائیل، ایران را دشمن جدی خود می داند و هدف اصلی آن از حملات روزانه به منافع حزب الله در لبنان، درگیر کردن ایران با غرب است.
یک فرضیه که روز به روز به واقعیت نزدیکتر میشود اجتناب ناپذیر کردن اصل درگیری ایران با اسرائیل و از آن طریق درگیر شدن با حامیانش یعنی غرب است. بر اساس این فرضیه اسرائیل ایران را جدیترین و قویترین دشمن خود میداند و از دید خود چنانچه بتواند ایران را با غرب درگیر کند، حداقل برای چند دهه برایش مصونیت ایجاد خواهد شد.
حال با فرض فراهم بودن همه ی زمینه ها از جمله سیاسی برای تهاجم اسرائیل به ایران ، از منظر استراتژیک عملی شدن این تهدید و منتج به نتیجه شدن ، امری در دسترس نیست .
از منظر استراتژیک ، یک تهاجم نظامی بخصوص اگر از نوع پیش دستانه دانسته شود ، باید که بتواند با اولین ضربه و در نخستین تهاجم :
الف : اهداف مورد نظر را کاملا از بین ببرد .
ب : امکان پاسخگویی را از طرف مقابل بگیرد.
برآوردهای استراتژیک می گوید که کفایت منطقی مابین ایران و اسراییل سالهاست که به نفع ایران تغییر کرده است . براساس وضعیت جدید که متکی بر دفاع هوایی است ، ایران قدرت اول منطقه و برخوردار از توان هوایی بالایی است که امکان دفاع به این کشور در فضائی حداقل ٢٠٠٠ کیلومتری را می دهد و در این حوزه اسرائیل و هر یک از حامیان منطقه ای آن کاملا در تیررس دفاع هوایی ایران قرار دارد .
رهبران اسرائیل و همراهان آنها به همین حد هم باید توجه داشته باشند که جنگ لفظی هم خالی از خطر نیست. رهبران آمریکا و اسرائیل می دانند که هر تعرضی به ایران در حداقل ! به تغییر جغرافیای جهان خواهد انجامید. و یا فاجعه ای را برای خاورمیانه بزرگ ، اقتصاد جهانی و امنیت غرب به همراه خواهد آورد و چنین حمله ای اصلا به نفع اسرائیل و هیچ طرفی نیست .
محاسبات و برآوردهای استراتژیکی نشان می دهد یکی از مهمترین نکاتی که اسرائیلی ها در هر تحرک نظامی باید درنظر داشته باشند که عمده ترین و اساسی ترین نقطه آسیب آن نیز هست ، نداشتن عمق استراتژیک است . اسرائیل دارای عمق استراتژیک نیست و ارتجاع منطقه نیز نمی تواند عمق استراتژیک آن قرار بگیرد .
امروز ایران قابلیت های دفاعی بسیار زیادی در داخل کشور دارد و به علاوه با توجه به عمق استراتژیک ایران در جهان اسلام، امکان ضربه زدن به هر متجاوزی در جهان بسیار بالاست که بخش مهمی از این موارد به توانمندی های موشکی جمهوری اسلامی ایران ارتباط دارد. با این همه، ایران باید سیاستی خردمندانه در برابر تهدیدهای اسرائیل اتخاذ کند که هم امنیت و هم منافع ملی آن را به خطر نیندازد و در اولین قدم، ضمن حفظ قدرت دفاعی و هوشیاری در سطح بالای نظامی برای پاسخگویی به هر تهدیدی، دیپلماسی را اصل قرار دهد.
🌺 برای مطالعه نوشته های نویسنده لطفاً لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://eitaa.com/joinchat/1887896129C490688133a
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
twitter.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
شاخص آلاینده ها در هوای تهران چهارشنبه شب چهارم مهرماه ١۴٠٣ روی عدد ۲۹۴ ایستاد که بی سابقه است. ایرنا در ساعت ٢٣ و ٣٠ دقیقه همین شب هشدار داد که این هوا « بسیار ناسالم» و برای همه ی گروههای سنی خطرناک است.
معضل آلودگی هوا به علاوه بسیاری آلاینده های دیگر، تهران را غیرقابل سکونت کرده است با این وصف، شهر را آرایش می کنند تا چهره زشت شهر را بپوشانند.
مساله آلودگی هوای تهران از سالها قبل از انقلاب هم مطرح بوده، ولی چیزی که در چهار دهه گذشته اتفاق افتاده، بی اعتنایی کامل به آن بوده است.
از کیفیت زندگی همین برایمان مانده است که به نوشته « اعتماد» در روز سوم بهمن ١۴٠۲ حتی سگها هم بلانسبت شما! هوای آلوده تهران را تحمل نکرده و تعدادشان در خیابانها، مثل کلاغها و گنجشک ها کم شده است.
لطفاً یک روز به بهشت زهرا سلام الله علیها سالن عروجیان سربزنید، خواهید دید که چه تعداد بر اثر عوارض مستقیم و غیر مستقیم آلودگی هوا مرده اند.
« همشهری» ارگان شهرداری نوشته است : هر سال ۴۵ هزار نفر در ایران به دلیل آلودگی هوا می میرند. بیش از ۱۳ درصد مرگهای طبیعی در ایران منتسب به آلودگی هوا است و این آمار در حال افزایش است. سال گذشته ۲۶ هزار و ۳۰۷ نفر فرد بالای ۳۰ سال با دلایل منتسب به آلودگی هوا جان خود را از دست دادند که این آمار ۲۶ درصد بالاتر از آمار مرگهای سال ۱۴۰۰ است.
به گفته کارشناسان، خودروها و موتورسیکلتهای فرسوده، کیفیت پایین سوخت و نیز افزایش مصرف سوخت، بیشترین سهم را در آلودگی هوای ایران دارند و درواقع متهم ردیف اول هستند. به گفته کارشناسان، سالها است نه خودروی فرسودهای از رده خارج شده و نه بر روی موتورسیکلتها نظارتی وجود دارد. مصرف بنزین نیز در ۱۰ سال اخیر ۲ برابر شده است.
شما لطفاً این معما را حل کنید؛ نفع تولید خودروهای پرمصرف توسط کارخانه هایی که چندین برابر سرمایه، بدهکارند، به جیب کدام مافیا می رود؟
گردش هوا در تهران از جنوب غربی، جنوب کرج و شهریار، به سمت شمال شرقی است. این مسیر با برج سازیها و فروختن رگ حیاتی شهر مسدود شده است. یک روز صبح بخصوص یک روز سرد، اگر به آسمان شمال شرقی تهران نگاه کنید، تراکم آلودگی ها را خواهید دید.
دادستان تهران در قدم اول و در مقام مدعی العموم باید بدون مداهنه و ملاحظه، قیام برای صیانت از حق سلامت و حیات شهروندان کند. در قانون مجازات اسلامی ماده ۲۹۵ ترک فعلی را که به سبب آن جنایت رخ دهد، به صراحت می شود تعقیب کرد.
نظام حقوقی ایران ظرفیت کافی در زمینه دادخواهی علیه مسئولین دارد. باید توجه داشته باشیم که دادخواهی تابو نیست.هرکس علیه هرکس میتواند دادخواهی کند. نباید از دادخواهی هراسید.حکمرانی هم باید سعه صدر و تابآوری پاسخگویی و اقناع افکار عمومی را داشته باشد.
تهران شهری است که در برابر بحرانهای مختلف در همین چند سال اخیر بوضوح و بارها نشان داده که شهری بشدت آسیب پذیر و ناایمن است.
٩٧/٣ درصد شهروندان افسرده،تنها مساله تهران نیست که نهاد تحقیقی شهرداری اخیرا در مطالعه ای به آن رسید و انتشار داد، اگر چه آقایان آنرا تحمل نکردند و رنگ و لعاب دیگر به آن دادند. تهران کلان شهری است که نمی شود با آن زندگی کرد، چون چیزی برای زندگی در آن نمانده و نمی شود هم به خاطر تمرکز امکانات و ثروت در آن ، رهایش ساخت.
در مباحث زیباشناسی می گویندکه زیبایی ابعادی وسیع دارد که در جمع زیبایی را بوجود می آورد که در فضای سیاسی شهر تهران ، سالهاست گُم شده است. شهر زمانی زیبا می شود و شهروندان و میهمانان شهر در آن احساس آرامش و تعلق خاطر خواهند داشت، که شهرداری و به جهت جایگاه تهران در کلان کشور، حاکمیت، نگاهی عمیق و جدی تر و در چارچوب وظایف هر بخش حاکمیتی برای اداره شهر داشته باشد.
شاید تهران را بشود با آرایش های مقطعی بزک کرد و زیبا جلوه داد، اما نگاهی حتی گذرا به مسائل عدیده شهر نشان می دهد که برای اداره تهران، باید از مسیر رفته و همچنان در حال طی آن که بیشتر سیاسی است، برگشت و به اقدامات لازمی دست زد تا معنا و مفهوم زندگی را بشود در آن یافت.
مسائل اصلی و اساسی تهران را می توانیم این گونه فهرست کنیم :
۱- حمل و نقل و ترافیک۲- آلودگی هوا و محیط زیست۳- ساخت و سازهای غیر مجاز و غیر استاندارد۴- اوقات فراغت و امکانات تفریحی۵- مهاجرت و حاشیه نشینی۶- وضعیت بحرانی فرونشست زمین در تهران۷- بحران جدی آب
۸- هرج و مرج عبور و مرور موتورسیکلتها و مزاحمت عمومی بهویژه برای کودکان و سالمندان در معابر شهری ۹- بافتها و ساختمانهای فرسوده و غیراستاندارد و حادثهخیز۱۰- آسیبهای اجتماعی فزایندهی کودکان کار، زورگیری، سرقت خیابانی، نزاع خیابانی، تصادفات رانندگی، معتادان متجاهر، تکدیگری
۱۱- نامناسب بودن بافت شهری برای مواجهه با پدیدهای طبیعی چون زلزله و سیل
۱۲- صنایع آلاینده و صنوف مزاحم۱۳- نامناسب بودن اماکن و معابر زیست عمومی برای معلولان، مجروحان جنگ هشت ساله، سالمندان، کودکان و زنان باردار
۱۴- نامناسب بودن وسایل نقلیه عمومی برای بهره برداری گروههای نامبردهشده در بند چهارده۱۵- ناامنی برخی معابر، پلها، کوچهها، میادین برای تردد و حضور زنان و کودکان۱۶- نابسامانی زبالهها در سطح شهر
۱۷- وجود و ازدیاد زباله گردان بهویژه کودکان زبالهگرد۱۸- ازدیاد چشمگیرحیوانات موذی مانند موش و سوسک
هنگامیکه در خیابانهای پایتخت راه میرویم و با دقت به همهجا نگاه میکنیم، هرچقدر هم سعی کنیم منصفانه و با رویکرد نسبی به کلانشهر و مسائلش بنگریم؛ پایتخت را براستی نیازمند مدیریت صحیح و سالم و قانونگرا، بدور از حاشیههای غیرمرتبط، سخنان بیهوده، و کژکارکردهای خارج از وظایف و ماموریتهای سازمانی شهرداری و نهادهای حاکمیتی میبینیم.
نکته آخر اینکه حل بحرانها در کلان شهر تهران نیازمند مسئولیتپذیری حاکمیت و اقداماتی سیستماتیک است .
🌺 اگر این نوشته نظر شما را جلب کرد ، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
نقطه کانونی و تمرکز سخنرانی رییس جمهوری در مجمع عمومی سازمان ملل که بامداد چهارشنبه چهارم مهرماه ۱۴۰۳ایراد شد را می توان ارسال پیام مذاکره به غرب و شاید آمادگی بر تغییر ریل در سیاست خارجی باشد، و باید دید که واکنش غرب و بطور مشخص آمریکا به آن چگونه خواهد بود و آیا این پیام در غرب شنیده می شود!
تاکید آقای پزشکیان روی این نکته که : من قصد دارم بنیانهای استوار برای ورود کشورم به عصر جدید و نقشآفرینی سازنده و موثر در نظام درحال ظهورِ جهانی پایهگذاری کنم، معانی روشنی دارد که از آن جمله «رفتن به سمت واقع گرایی در سیاست خارجی با حفظ اصول است» اصولی مانند: «ﺗﺎﻣﯿﻦ و ﺗﻀﻤﯿﻦ اﻣﻨﯿﺖ ﺧﻮد» ، در عین «ﻧﻪ اﯾﺠﺎد ﻧﺎامنی برای دیگران» که در آن «ایران و ﻗﺪرتﻫﺎي جهانی با نگرشی فرصت محور به برجام دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ و ﻣﺎ در ﺑﺮاﺑﺮ شناسایی ﺣﻘﻮق اﯾﺮان و رفع تحریم ها، بالاترین ﺳﻄﺢ از ﻧﻈﺎرتﻫﺎ در ﺣﻮزه ﻫﺴﺘﻪای را پذیرفتیم.»
مشخصات دنیایی بهتر که آقای پزشکیان گفت؛ ایران آمادگی دارد برای ساختن آن با قدرتهای جهان و همسایگانش همکاری کند ، دنیایی است که در آن « (ایران) مراودات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی وامنیتی موثر و از جایگاه برابر داشته باشد.» با این تاکید « پاسخ مناسب به چنین پیامی که از ایران صادر میشود، اعمال تحریمهای بیشتر نیست، بلکه اجرای تعهدات قبلی دررفع تحریمها برای بهبودواقعی شرایط اقتصادی مردم ایران است و زمینهسازی برای توافقهای بیشتر »
دیوار بی اعتمادی میان ایران و آمریکا بلند تر از تصوری است که در تحلیل ها می آید. ریشه این بی اعتمادی در سمت ایران دخالت های آمریکا در امور داخلی ایران در پیش و پس از انقلاب و مسدود سازی منافع ایران به هر شکل ممکن بوده که وضع صدها تحریم که تقریبا همه ی منافع ایران را شامل می شود، از آن جمله است و ﺧﺮوج یکجانبه ترامپ از ﺑﺮﺟﺎم «نشانگر دیدگاه ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﺤﻮر در ﻋﺮﺻﻪ ﺳﯿﺎسی و نگاه قدرت محور در ﻋﺮﺻﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻮد.»
در سوی آمریکا، مسائلی چند مطرح است که رفتار سیاسی آمریکا در جهان نشان داده است که موضوعاتی فرعی اند، مساله اصلی در روابط تهران و واشنگتن را باید موضع ایران در قبال اسرائیل دانست که در سیاست خاورمیانه ای آمریکا رکن رکین آن است.
خاورمیانه بیش از هفتاد سال است که ناامن است پیشنهاد ایران برگزاری رفراندوم حق تعیین ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮدم ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ اﺳﺖ. که در آن « چه کسانی که اکنون در ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﻣﺎدرﯾﺸﺎن ﺣﻀﻮر دارﻧﺪ و چه آن هایی که ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ ﺗﺮك ﺧﺎﻧﻪ و کاشانه ﺷﺪه اﻧﺪ - در یک ﻫﻤﻪ پرسی ﺳﺮاﺳﺮی ، آﯾﻨﺪه ﺧﻮد را تعیین کنند.» که بعید می دانم آمریکا هرگز آنرا بپذیرد.
🌺 اگر این نوشته نظر شما را جلب کرد ، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
نسیم تغییرات در دولت جدید به ایرنا خبرگزاری جمهوری اسلامی هم رسید و «حسین جابری انصاری» دیپلماتی که کار رسانه هم کرده است، جای «علی نادری» نشست که سه و سال و نیم گذشته مدیرعامل این سازمان خبری کشور بود.
ماموریت اول و اصلی آقای انصاری در سمت جدید چیزی جز اعتبار بخشی و بردن ایرنا به سمت جایگاه یک «رسانه» که کارکردهای حرفه ای خود را دارد، نیست و نباید باشد.
ایرنا در دهه های اخیر بواسطه عدم ثبات مدیریت و بدتر از آن ریاست مدیران حزبی، جایگاه و اعتبار گذشته خود را به رغم سرمایه ارزشمند انسانی آن که بسیاری شان در تراز بین المللی بودند و هستند ، از دست داد، تا جایی که در سنجش شمار مخاطبان توسط وزارت ارشاد، عده مخاطبان ایرنا هم سطح سایتهای خبری است ولی خوشحالم که در همان تحقیق گفته شده که ایرنا از حیث «صحت» و «دقت» ، همچنان رسانه مرجع و مورد اعتماد مردم و نهادها و سازمانهای خبری در داخل و خارج ایران است.
ایرنا! براي آنكه دوباره " خبرگزارى جمهوری اسلامى " شود ، بايد از ملاحظات حزبى و گروهى که بیشترین آسیب را به آن زده است، خارج و بدور بماند و در مسيري حرفه ای به فعاليت بپردازد.
در آمد و رفت دولت ها، ایرنا آسیب های زیادی بویژه در بخش نیروی انسانی حرفه ای آن خورده است. شمار قابل توجهی از ایرنایی ها که نمی توانستند باورهای حزبی را در کار خود بپذیرند، از این سازمان خارج شدند و شمار قابل توجهی نیز بازنشستگی را ترجیح دادند. با این همه، ایرنا خوشبختانه از نظر نیروی انسانی هنوز قوی است و این نیروها نیاز دارند که بویژه به لحاظ حقوق و مزایا، مورد توجه و ملاطفت قرار گیرند.
تاکید می کنم و انتظار از آقای انصاری نیز است که هيچ حزب و گروهى در كشور چه در قدرت و چه بيرون از آن ، نباید انتظار داشته باشد كه رسانه ای ملی ، وظيفه بولتن حزبى را ايفا كند.
اظهار خوش بینی برای آینده ایرنا با آمدن آقای انصاری زود هنگام است. باید چند ماهی صبر کرد و دید که او در سمت مدیر عاملی چقدر خواهد توانست و بضاعت آنرا دارد که ایرنا را از جریان های حزبی و جناحی بدور نگه دارد و به آن اعتبار «رسانه» را بدهد که کارکردهای حرفه ای خودش را دارد و در قالب های تنگ حزبی نمی گنجد.
براي بازگرداندن اعتبار گذشته به ايرنا و رساندن آن به جايگاهي كه شايسته امروز اين نهاد خبري باشد، بايد" صداقت خبري " با دوري جستن از كار حزبي يا به تعبير عامه« سياسي كاري» در صدر برنامه هاي آن قرار گيرد . در نظام رسانه ای امروز جهان رسانه ای موفق است كه ارتباط دو طرفه با مردم داشته باشد و اين ارتباط در قالب نگاههای تنگ حزبي نمي گنجد .
از اولویت های مدیریتی آقای انصاری در ایرنا باید احياي این سازمان و ارتقاء سطح فعاليت هاي آن درجهت اطلاع رساني صحيح ، صادقانه و بموقع در حوزه رويدادها و انعكاس مواضع ، فعاليت ها و خدمات نظام جمهوري اسلامي ايران و نه فقط دولتها که دوره ای می آیند و می روند، باشد.
تحقق اين مهم يقيناً در دو بخش نرم افزاري و سخت افزاري الزاماتي را مي خواهد و طلب مي كند كه همه ي آنها اينك در اختيار اين نهاد خبري و يا در عمل تحت مديريت حرفه ای آن نيست كه از جمله آنها «موسسه ايران " است که باید کاملا به ایرنا بازگردد.
ايرنا بعد از چندين سال پراز فراز و فرود در ساختار مديريتي آن كه به غروب فعاليتهاي حرفه ای در اين نهاد خبري سرآمد و كارآمد دهه هاي ۶٠ و ٧٠ انجاميد و تحولات اساسي و بنيادي در كار رسانه ای در سطح بين الملل هرچه بيشتر اين وضعيت را تشديد كرد ، اينك با امكاناتي در حد هيچ به رقابت با ترك تازاني فرستاده مي شود كه از همه چيز ، هراندازه كه اراده كرده اند در اختيار گرفته اند. لازم است ایرنا به لحاظ سخت افزاری نیز به روز رسانی شود.
آموزش به روز، امری دائمی، پیوسته و متناسب با نیازهای سازمانی است. آموزش مستمر در ایرنا باید جدی تر گرفته شود و لازم است برای این هدف، دانشکده خبر، در قدم اول نه تنها به لحاظ کیفی به سطح سالهای تشکیل آن بازگردانده شود که هم سطح دانشگاههای با سابقه بود، که این سطح ارتقاء یافته و دوره های تحصیلات تکمیلی را نیز در بربگیرد. دانشکده خبر، طی سالها آموزشگاه اصلی رسانه های ارتباطی کشور بود و بسیاری از فعالان رسانه ای دانش آموختگان آن اند که شمار قابل توجهی بر کرسی های دانشگاهی نشسته اند.
امیدوارم آقای انصاری در ایرنا نشان دهد که اگر چه جنس نگاهش سياسي است، ولی حرفه اش در این مقطع «رسانه» است. والسلام
🌺 اگر این نوشته نظر شما را جلب کرد ، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar