*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
سقوط اسد باید آغازی برای ایران باشد . اول از همه خیلی سریع و روشن باید پاسخ داده شود که اشتباه کجا بود و چقدر هزینه دادیم؟ باید گروهی معتبر و کارشناس مستقل تشکیل شود و به این پرسش پاسخ دهد و در مرحله بعد بررسی شود بقیه سیاستهای جاری تا چه اندازه از مبانی و این الگوی خطا تبعیت کرده است.
🔶 نوشته اند، همان روزهایی که مردم لیبی علیه قذافی به پاخاسته بودند و او در صدد یافتن جایی در دل کویر لیبی مثل صدام برای پنهان شدن بود، یک جا خبرنگاری ازش پرسید : نظرتون چیه که احتمالا آخرین روزهای حضورتون بین مردم لیبی هست ؟
قذافی در همان شرایط گفت: مگه مردم لیبی کجا میخوان برن؟
نیکلای چائوشسکو دیکتاتور رومانی، صدام حسین، حسنی مبارک، زین العابدین بن علی و در نگاه به تاریخ، دیکتاتور های بسیاری بودند که حتی تا آخرین لحظه، نیروی مردم را در پایین کشیده شدن از قدرت باور نداشتند.
سعید الصحاف وزیر تبلیغات صدام حسین مثل گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر با همان ویژگیها بود.
او در حالیکه نیروهای ارتش بیگانه اتاق به اتاق کاخ صدام را دنبال او بودند، میگفت؛ سربازان دشمن را اسیر کردهایم. بعد هم خودش را تسلیم کرد.
🔶 این گذاره که دیکتاتورها تاریخ نمیخوانند، اشتباه است، اتفاقاً دیکتاتورها تاریخ را به خوبی می خوانند، اما وجه مشترک آنها باور نکردن تاریخ و ارزش قائل نشدن برای قضاوت آیندگان درباره خود است که پس از مرگشان درباره آنها چه می گویند.
شخصیت دیکتاتورها اغلب شامل ویژگیهایی است که به آنها کمک میکند قدرت را به دست بگیرند و حفظ کنند، اما همین ویژگیها در درازمدت به سقوط آنها منجر میشود. رفتارهای مبتنی بر خودشیفتگی، بیاعتمادی و نیاز به کنترل مطلق، پایههای حکمرانی را تضعیف کرده و موجب افزایش نارضایتی در جامعه میشود.
بدتر و خشن تر از دیکتاتورهای سیاسی، نظامی و هر شکل دیگر آن، دیکتاتورهایی هستند که یک ایدئولوژی خاص از جنس فکری و نظری و یا حتی مذهبی را نمایندگی و پیش بری می کنند.
در سوریه شکل خاص و خشن دیکتاتوری برای بیش از پنجاه سال حکومت کرد که همه اشکال خشونت را در خود داشت و سرانجام آن هم چیزی شد که تاریخ بسیار دیده است.
درباره علت و علل سقوط بشار اسد و دیکتاتورهای دیگر چهار مولفه حائز اهمیت بیشتر است :
١- عدم حمایت مردمی - سقوط اسد نشان میدهد که یک رژیم بدون پشتوانه مردمی نمیتواند پایدار بماند.
٢- سرکوب سیاسی - سرکوب شدید در سوریه به ناکامی منجر شد.
٣- عدم توجه به ضرورت اصلاحات - نیاز به اصلاحات سیاسی و اقتصادی برای پاسخگویی به نیازهای مردم، امری حیاتی است
۴- بی توجه به تنوع اجتماعی: مدیریت تنوع مذهبی و قومی در جامعه، برای جلوگیری از بحرانهای مشابه ضروری است.
🔶 در مورد ایران و آنچه در سوریه با آن روبرو شد، حائز اهمیت است که گفته شود؛ ایران بدون داشتن آینده پژوهی و پیوست های مرتبط، منطقی و مطالعه شده، پای در سوریه گذاشت.
ایران طی سالها علاوه بر تلفات و خسارت انسانی، میلیاردها دلار به روایت « بهرام پارسایی » نماینده دوره دهم مجلس (١٣٩٩- ١٣٩۵) ٣٠ میلیارد دلار- تا روزی که او نماینده مجلس بود - در سوریه خرج کرد که در عمل سودی برای آن نداشت.
این مبلغ که طی سالها از طریق تأمین نفت، کالا و حمایتهای مالی ایران به سوریه شکل گرفته، معادل ۱۴۰ ماه یارانه نقدی کل جمعیت ایران است و تعیین سرنوشت آن تأثیر مستقیمی بر اقتصاد داخلی کشور خواهد گذاشت. در حالی که اقتصاد ایران با بحرانهایی چون تورم افسارگسیخته، کسری بودجه شدید و فقر گسترده مواجه است، این سؤال مطرح میشود که آیا این بدهی و یا طلب های دیگر ایران از کشوری مانند عراق و یا پولهای بلوکه شده نزد کشورهای مختلف قابل بازیابی است؟ یا همچون سرنوشت سوریه و تحریم ها در ابهام خواهد ماند.
سقوط اسد باید آغازی برای ایران باشد . اول از همه خیلی سریع و روشن باید پاسخ داده شود که اشتباه کجا بود و چقدر هزینه دادیم؟ باید گروهی معتبر و کارشناس مستقل تشکیل شود و به این پرسش پاسخ دهد و در مرحله بعد بررسی شود بقیه سیاستهای جاری تا چه اندازه از مبانی و این الگوی خطا تبعیت کرده است. قدرت حقیقی انسان در پیروزیها تجسم پیدا نمیکند در نحوه مواجهه با شکستها و اصلاح رویکردها است که نمود مییابد.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
https://www.threads.net/@raoufpishdar