*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
تابستان سال ١٣۶٣ برای پوشش برنامه ی خبری که موضوع آن یادم نیست، به حسینه ارشاد در خیابان شریعتی تهران اعزام شدم.
جمعیت بزرگی به حسینه آمده بود طوری که نه تنها سالن اصلی، حتی بالکن حسینه هم پُر از جمعیت بود !
من آن زمان خبرنگار گروه اجتماعی ایرنا بودم. تمام برنامه های خبری ایرنا را در بعد از ظهرها که من شیفت بودم ، من و همکار دیگرم «علی رحیمی» که هر کجا هست یادش بخیر، پوشش می دادیم.
حتما سخنران اصلی مراسم یکی از سران قوا بود یا شخصیت برجسته ای از دولتمردان که هم این همه جمعیت آمده بود، و هم اینکه ارزش خبری بالا داشت که من را همراه با خبرنگار عکاس به حسینه فرستادند. اسم و عنوان آن مقام در حافظه ام نیست.
به رسم معمول، مراسم با تلاوت آیاتی از قرآن شروع شد و بعد از آن، سرود ملّی جمهوری اسلامی از بلندگوهای پرقدرت سالن پخش شد.
با نواخته شدن سرود، من که وسط های سالن نشسته بود به احترام آن قیام کردم! که یکهوا صداها بلند شد : بشین، بشین، بشین برادر! صداها کُلفت و کُلفت شد!
آن موقع آقا و خانم را برادر و خواهر خطاب می کردند!
به جلو ردیف درجه یک ها نگاه کردم، همه نشسته بودند ، سمت راست، سمت چپ، همه نشسته بودند! پشت سرم را دیدم، عقب سری ها هم راحت روی صندلی لمیده بودند!
غرور ملّی ام اجازه نداد بنشینم! من تک و تنها تا آخرین بند سرود ملّی وسط سالن ایستادم و بقیه هم خسته شدند از بس گفتند بشین، بشین ! و من ننشستم!
خوشبختم که بعد از چهار دهه! متوجه شده ایم که سرود ملّی یکی از نمادهای ملی و استقلال یک کشور و شایسته نهایت احترام است که نماینده قبیله طالبان وقتی در تهران و در نشست وحدت اسلامی! به آن بی احترامی می کند و به احترام آن بر نمی خیزد! کار بالا می گیرد و اعتراض رسمی می شود.
خیلی سالها بعد که در آخرین روزهای دولت اوّل طالبان به کابل مامور شدم، همان شعارهایی که ما اینجا بَر دَر و دیوار می نوشتیم را آنجا هم دیدم!
🌺 اگر این نوشته نظر شما را جلب کرد ، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
رئیس جمهوری در مصاحبه روز دوشنبه ۲۶ شهریور ١۴٠٣ گفت : «۵ میلیارد دلار برای واردات بنزین هزینه کردیم؛ اگر این را نمیدادیم پول بازنشستهها و معلمها و پرستارها را پرداخت میکردیم.»
بسته به تفسیر ما از صحبتهای پزشکیان، معنا و مفهوم این، گزاره متفاوت خواهد بود.
آنچه مهم است و باید توجه داد، این است که؛ در بودجه امسال حدود ۱۴۰ هزار میلیارد تومان (با احتساب نرخ تسعیر بودجه حدود ۵ میلیارد دلار) برای تامین بنزین در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر بر اساس پیشبینیهای بودجه و برآوردی رسمی مجموع مطالبات همسانسازی حقوق بازنشستگان، کمتر از این است.
در بودجه امسال برای متناسبسازی حقوق بازنشستگان ۵۰ هزار میلیارد تومان اعتبار پیشبینی شده است. وزیر بهداشت هم از تصویب پرداخت ۷/۵ هزار میلیارد تومان مطالبات پرستاران خبر داده و مرکز پژوهشهای مجلس هم مجموع بدهی دولت به فرهنگیان را ۴۴ هزار میلیارد تومان برآورد کرده است.
پیشتر حتی گفته شده که با درخواست رئیس جمهوری و موافقت رهبری، ۳۵۰ هزار میلیارد تومان از منابع صندوق توسعه ملی برداشت شده که قرار است بخشی از آن برای حل مشکل فرهنگیان، پرستاران، داروسازان و کشاورزان استفاده شود.
بنابراین روی کاغذ ارتباطی میان احکام تامین پول واردات و خرید بنزین و پرداخت مطالبات شهروندان وجود ندارد و هر کدام منابع مالی و ردیف و جایگاه خود را در بودجه دارند.
اما اگر صحبتهای پزشکیان را این طور تفسیر کنیم که پول بنزین میتواند در برنامهریزی و تدوین بودجه صرف امور ضروری دیگری مانند پرداخت مطالبات قانونی شهروندان شود، وضعیت فرق میکند.
البته در این صورت هم باز باید تاکید کرد که حتی به فرض آزاد شدن پول بنزین، برای تحقق این ادعا، باید تمام منابع آن صرف پرداخت مطالبات قانونی بازنشستگان ، معلمان و پرستاران شود.
با عنایت به توضیحات بالا نتیجه می گیریم که اگر بودجه مقرر برای پرداخت مطالبات بازنشستگان، کشاورزان، معلمان و پرستاران به امر دیگری اختصاص یافته باشد، تخلف روشن از قانون بودجه است. هر هزینه ای طبق قانون باید از ردیف خودش هزینه شود، و اگر نه! بودجه موصوف هزینه نشده، دولت باید از سرنوشت آن افکار عمومی و بویژه ذی نفعان را مطلع و علت تاخیر در ادای دین دولت را روشن و شفاف بیان کند.
تنها سازمان تامین اجتماعی بیش از ۶ میلیون نفر بازنشسته و اعضای تحت تکفل آنان را تحت پوشش دارد که دولت ها نه امسال، سالهاست هر کدام روی کار آمدند، دست در جیب آنها کردند و از دارایی های آنان نزد تامین اجتماعی بردند تا جایی که دولت، بزرگ ترین بدهکار بازنشستگان شد و شوربختانه همین دولتها ابتدایی ترین و بدیهی ترین حقوق بازنشستگان مانند یکسان سازی دریافت ها را هم با توصل به حيل مختلف مانع شدند و سایر صندوق های بازنشستگی نیز وضعیتی به مراتب بدتر دارند.
پرستاران با کمترین دریافتی خدماتی را ارائه می کنند که برای کشور و مردم حياتی است. آنها به راحتی در کشورهای دیگر جذب می شوند و نرخ مهاجرت در میان شان بالاترین است که دلیل اصلی آن نیز عدم اعتناء نهادهای ذیربط به تامین حداقل ها برای زندگی یشان و مانند آنها معلمان است.
پرسشی که بعید می دانم هیچ دولتی و مقامی قادر به پاسخگویی آن باشد و شهامتش را داشته باشد، این است که چطور دولت از میان دهها نهاد، سازمان، موسسه و دفتر بودجه خوار که کارنامه یشان نشان می دهد هیچ فایده و کارکردی هم نداشته و ندارند و بسیاری شان کارکرد موازی دارند و یا وجودشان ضرورت سالهای ابتدای پیروزی انقلاب بود و حالا نیست ، دست روی حقوق کسانی گذاشته است که صفت « فرودستان بی حامی» را برای خود برگزیده اند.
آقای رئیس جمهوری! قانون بودجه را بار دیگر و اینبار در مقام رئیس جمهوری نگاه کنید، بعید می دانم حتی بتوانید خودتان را قانع کنید که این تعداد موسسه و سازمان و نهاد، دفتر و دستک ، بسیاری وابسته به این و یا آن طرف قدرت، برای امری که هیچ توجیهی نداشته و ندارد، و یا منابع هزینه های آنها سنتی از منابع دیگر مانند وجوهات شرعی تامین می شده، از بودجه عمومی کشور دریافت کنند، و بعد دولت حق قانونی جمعیت قابل توجهی را ندهد.
🙏 با سپاس از فکت نامه
.
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است از جمله لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
انجمن روابط عمومی ایران چهارشنبه ٢٨ شهریور ١۴٠٣ میزبان دکتر « مهدی کرباسیان» بود. او در همه ی سالهای پس از انقلاب در سمت ها ومسئولیتهای اقتصادی بوده است.
او در سخنرانی خود ریشه مشکلات اقتصادی کشور و علت و علل آنرا برشمرد از عدم پیوستن ایران به نظام اقتصادی FATF، سوئیفت و دیگر ساختارهای نظارتی که سبب شده تا حوزه اقتصاد کشور نا شفاف باشد.
او یک شاه بیت و کلید اصلی نیز در سخنانش داشت و آن؛ اقتصاد علم خود را دارد، و نظامیان و امنیتی ها نباید به آن ورود کنند . برای سامان دادن به اقتصاد کشور، در نخستین قدم، نظامی ها و امنیتی ها باید از اقتصاد کنار بکشند!
ورود نظامی ها به اقتصاد در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی بود و در دولتهای بعدی هم ادامه یافت و هم اکنون نیز از جمله نفت دریافت و صادر می کنند.چطوری، به چه قیمت، و پول دریافتی چطور هزینه می شود، شفاف نیست.
امروزه کارکرد نهادهای نظامی در سرتاسر جهان با مفهوم امنیت ملی و روابط نظامیان با دولتهای مدنی در هم تنیده است، و از همین رو، وضعیت این نهادها بهشدت وابسته به سیاستهای یک کشور در زمینهی امنیت ملی است. بسته به موقعیت جغرافیایی، تهدیدات منطقهای، تواناییهای دولت و عوامل دیگری از این قبیل، کشورها سیاستهای امنیت ملی متفاوتی اتخاذ میکنند؛ همهی این سیاست ها اما سه خصوصیت مشترک دارند.
نخستین خصیصه، کارکرد نهادهای نظامی در مقام دستگاهی جنگی است. این نهادها تأسیس شدهاند تا بازوی امنیتی کشور باشند؛ تا در برابر تهدیدات خارجی (و گاه داخلی) بجنگند، و حاکمیت دولت مرکزی بر قلمرو کشور را تضمین کنند. دومین خصیصه این است که سالیانه از سوی مقامات مرکزی دولت بودجهای به آن تخصیص مییابد. اینکه باید برای تضمین نظارت دولت مدنی بر نهادهای نظامی ، سالیانه از منابع عمومی بودجهای به این نهادها تخصیص داده شود و محل مصرف این بودجه نیز باید معین باشد و دولت مرکزی هم باید آن را مشخص کند، موضوع جاافتادهای است. این بودجه ممکن است هر سال با سال دیگر متفاوت باشد. سومین خصیصه این است که نهادهای نظامی در مقام رکنی از دولت باید به لحاظ سیاسی بیطرف باشند . لازمهی برکناربودن نظامیان از منازعات مدنی، بیطرفی سیاسیاش است و اینکه اطاعت از فرمان مقامات مدنی را وظیفهی خود بداند، و از دعواهای غیرنظامیان بیرون بماند.
اشتغال نیروی نظامی به فعالیت اقتصادی تمامی خصایص سهگانهی بالا را مخدوش میکند. همین که نهاد نظامی درگیر فعالیت اقتصادی شود، کارکردش دیگر حفظ امنیت نخواهد بود. فعالیتهای اقتصادی منابع مالی نهادهای نظامی را از مقاصد دفاعی به سمت کسبوکارهای سودآوری میکشانند که اکثرشان به بخش دفاع نامربوطند. این امر بر کارآیی نظامی ، درکش از تهدیدات امنیتی و واکنشش به این تهدیدات اثر میگذارد.
وقتی نیروهای نظامی در فعالیتهای اقتصادی شاغل میشوند، بودجهی این نیروها دیگر به مخارج سالیانهی نظامی محدود نمیشود، و این امر باعث میشود که به لحاظ مالی خودمختار شوند و برای تأمین منابع و ادامهی کارشان به دولت وابسته نباشند. به محض اینکه نظامیان وارد فعالیتهای اقتصاد شوند، دیگر از نظر سیاسی بیطرف نخواهند ماند.
فعالیت اقتصادی باعث میشود منافع سیاسی نظامیان از دامنهی حفظ امنیت ملی فراتر برود و نظامی ها برای مداخله در سیاست انگیزه و منفعت پیدا کنند. از آنجا که نظامیان منابع مالی مستقلی در اختیار دارند، بهراحتی میتوانند این منابع را صرف انگیزهها و منافع خود کنند و در بافت جامعه و ساخت سیاسی به یارگیری بپردازند. این انگیزهها و منافع هم ممکن است در جهت حفظ وضع موجود باشد و هم ممکن است مستلزم اعمال فشار برای تغییر اوضاع به سمتی باشد که منافع بیشتری برایشان به بار آورد.
فعالیتهای اقتصادی نیروی نظامی موجب میشود تا منافع این نهاد شبیه منافع یک شرکت یا بنگاه اقتصادی شود؛ منافعی که دیگر در چارچوب امنیت ملی نمیگنجد. پیامدهای چنین فعالیتهایی این است که نیروی نظامی در هر حوزهای که با فعالیت اقتصادیاش همپوشانی داشته باشد، نظیر یک بنگاه حریص عمل میکند؛ خصوصاً در حوزهی سیاستگذاریهای اقتصادی. نیروهای نظامی درگیر در اقتصاد نه فقط انگیزه و منفعتشان ایجاب میکند که بر روندهای خُرد و کلان سیاستگذاری اقتصادی نظارت و در آنها مداخله کنند، بلکه همچنین با بخش خصوصی رقابت میکنند و اگر منافع اقتصادی یشان توسط بخش خصوصی به خطر بیفتد علیه آنها وارد عمل میشوند.
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸ ) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
رئيس جمهوری برای شرکت و سخنرانی در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل یکشنبه هفته آینده - اوّل مهرماه ١۴٠٣- به نیویورک خواهد رفت.
این سفر با ملاحظات بسیار، حائز اهمیت است. آقای پزشکیان در حالی در مقام رئیس جمهوری به سازمان ملل می رود که منطقه بویژه پس از واقعه انفجار پیجرهای حزب الله لبنان، جنگ در غزه، ادامه جنگ در اوکراین و بسیاری مسائل منطقه ای و بین المللی دیگر که منطقه ما از آنها متاثر شده و می شود، پُر تنش و در بالاترین سطح بحران قرار دارد.
مجموعه انتظاراتی از رئیس جمهوری در سفر نیویورک است که دوری از اقدامات نمایشی و پرهیز از انشاء خوانی که روال روسای جمهوری قبلی ایران بجز محمد خاتمی و نظریه گفت و گوی تمدنهای او بوده، اصلی ترین آنهاست.
افکار عمومی و محافل سیاسی ایران می خواهند رئیس جمهوری از تریبون سازمان ملل به جهانیان در حوزه سیاست خارجی همان چیزهایی را بگوید که در مصاحبه مطبوعاتی اخیرش گفت و از جمله ما اهل گفت و گو و مدارا هستیم.
سیاست خارجی دولت جدید ایران بنظر می رسد دو هدف عمده دارد،اول رابطه با آمریکا و اروپا و دوم برجام!
حضور در سازمان ملل فرصت کم نظیری است که آقای پزشکیان با رهبران جهان گفت و گو کند و اگر سوء تفاهمی است،رفع شود. از این رو به او پیشنهاد می شود حتما در میهمانی نهار مرسوم دبیرکل سازمان ملل برای رهبران جهان شرکت کند و با افراد تاثیر گذار در سیاست و روابط بینالملل به صحبت بنشیند.
یخ رابطه میان ایران و آمریکا خیلی محکم و دیوار بی اعتمادی بلند است.انتظار نیست که با یک سفر و صحبت، همه چیز حل شود،ولی می شود با ابراز علاقه به اعاده رابطه کنسولی که پائین ترین سطح رابطه است و رابطه سیاسی و ديپلماتيک محسوب نمی شود،ولی خیر آن برای مردم دو کشور بسیار، و پذيرش درخواست ملاقات مقامات آمریکایی اگر صورت گرفت که می گیرد، قدم هایی را برای شروع برداشت.
حتی می تواند این باشد؛اولین سفر مسعود پزشکیان به نیویورک با یک فرصت تاریخی برای او همراه است. پزشکیان میتواند اولین رئیسجمهوری باشد که با رئیسجمهوری آمریکا دیدار میکند. گفت و گوهای با واسطه، نتیجه گیری از آن را طولانی کرده است. دیپلمات های ایرانی در این سالها تجربیات بسیاری در صحنه بین الملل کسب کرده اند و مذاکره کننده های خوبی اند که نمونه آن امضای برجام است.اطمینان دارم آنها منافع ملی را خوب درک می کنند.
یخ رابطه و دیوار بی اعتمادی بین ایران و آمریکا سرانجام روزی ذوب ، و فرو خواهد ریخت، چه بهتر که هرچه زودتر باشد و منفعت آن متوجه مردم دو کشور، جهان و منطقه شود.هم آمریکا و هم ایران می دانند که طرفشان از هژمونی تاثیر گذار در روابط جهانی و منطقه ای برخوردار است. این مهارت دیپلماتیک ایران باید باشد که بتواند از مولفه های قدرت خود، برای کسب بیشترین منفعت در راستای منافع ملی استفاده کند.
در این سفر، توجه بسیاری از رهبران جهان به رئیسجمهوری جدید ایران است. لذا باید هم برای جهان پیامی داشته باشد، هم برای مردم ایران دستاوردی. در گذر تاریخ در دو مقطع و آنهم در نیویورک احتمال و امکان دیدار رؤسای جمهوری ایران و آمریکا پدید آمده بود که از آن استفاده نشد.
حضور رئیس جمهوری در سازمان ملل به عنوان یک نهاد جهانی و در عین حال یک بازیگر قدرت مند در صحنه های بین المللی، گواهی بر واقع گرایی در روابط بین الملل است که سیاست خارجی ایران باید حول آن به پیش برود.
در سیاست یک اصل اساسی و پایه ای وجود دارد که می گوید ؛ هیچ دوستی و هیچ دشمنی همیشگی نیست، منافع من تعیین می کند که تو در کدام سمت و تا کی قرار بگیری.
برآیند مشترک بازیگران عرصه سیاست، تلاش برای به دستگیری قدرت، حفظ آن و نمایش قدرت به منظور کسب اعتبار و وجهه بینالمللی است. اما در این میان هستند دولت مردانی که رؤیایی فکر میکنند و علمی نمیاندیشند و از این جهت در نظریه موازنه قدرت ، مفهوم «منافع ملی» را محور اصلی مباحث خود قرار نمیدهند.
اهداف سیاست خارجی باید برحسب منافع ملی تعریف شوند و منافع ملی بر حسب قدرت تعریف میشود. قدرت و منافع ملّی دو مفهوم اصلی و کلیدی است و در این میان آنچه مهم است، تفکیک بین «آنچه هست» و «آنچه باید باشد»، یعنی واقعیت و آرمان ! می باشد.
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است از جمله لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
«توفیق» هفته نامه ای بود با طنزی بشدت نیش دار و گزنده که چند دهه تا انقلاب منتشر می شد. هیچ کس و هیچ چیز حتی شخص اوّل مملکت - با اشاره و کنایه مثل سفر شاه به امامزاده داوود (ع) - از گَزش آن در امان نبود. نفوذ این هفته نامه در میان توده های مردم به حدی بود که بمحض انتشار، نوشته هایش بر زبانها می افتاد و نَقل و نُقل مردم می شد، می گفتند و می خندیدند و به ادبیات امروزی، نقد و چالش راه می انداختند و به ریشی که مقامات می تراشیدند و نداشتند، می خندیدند! و اینطور مبارزه می کردند!
کارتون هویدا نخست وزیر، سَمبُل دولت، همیشه صفحه اوّل آن برای انتقاد از عملکرد های دولتی ها جای داشت و وای به روزی که مقامی خطایی می کرد و کارش را درست انجام نمی داد.
در همان سالها! سیلی مُخرب در تهران جاری شد و شمال تا جنوب شهر را شُست! و به دریاچه قُم ریخت.
توفیق نوشت : در تهران سیل آمد. در جنوب شهر کارخانه قند و شکر را در هم کوبید. بچه های جنوب شهر پاچه ها را بالا زده، کاسه کاسه شربت می خوردند! و به خیر پدر شهردار صلوات می فرستادند.
من و همهی آنهایی که اوّل فامیلی یشان « پ» است، امروز همین کار را به نیت صدر تا ذیل اموات مدیران سازمان تامین اجتماعی می کنیم که با چهار روز تاخیر! بالاخره حقوق این ماه ما را دادند و باز با ارجاع به «توفیق» ، سبب خير شدند! بازنشستگان «پ» امروز آبگوشت بار می ذارند.
شهریورماه ، پنجمین ماه پی در پی است که سازمان تامین اجتماعی با همان شکم گنده از ثروت و دارایی بازنشستگان نزد آن ، حقوق آنها را نمی دهد. نه توضیحی و نه عُذرخواهی که کُلاً در فرهنگ اداری ما نیست! شهامت سامورایی ژاپنی ها را هم که ندارند شکم خود را بِدرَند! استعفا هم که بی معنی است اینها از مادر مدیر زاده شده اند!
درک و فهم شرایطی که بر بازنشسته در همین روزها گذشته و می گذرد، قابل فهم و حس مدیران کشور از صدر تا ذیل نیست، چون شعار زندگی ساده می دهند، امّا شمال شهر نشینند و سوار ماشین ضد گلوله از خط ویژه می گذرند و مُشت گره کرده! شعار می دهند : ما فقر را ریشه کن می کنیم. و ما قاه قاه می خندیم!
مدیران بانک هایشان برای خود نوشابه باز می کنند، وزیر از آنها حمایت می کند، برای جوانان وام ازدواج نیست، اما از وزیر و وکلیش به خود وام کلان با بهره کم و یا بدون بهره می دهند و مدیران بانکها، حق جلسه و پاداش میلیاردی می گیرند و رسانه های بودجه خوار دولتی، همه چیز خوبست! تبلیغ ازدواج جوانان را می کنند. با کدام پول، کدام کار و کدام خانه؟ کنار خیابان بچه بیاورید که جمعیت کشور پیر نشود! بابا! یکی که به خیلی بالایی ها دسترسی دارد بگوید : آقا! والله فساد همه ی کشور را گرفته است، باور ندارید؟ همین چند تا پرونده وزیر و وکیل رشوه خوار و رانت خوار را که الان در دادسرا مطرح است و زندان بودند و هستند، ببینید! راستی سوال : دهها پرونده فساد مالی عنوان دارها از دولت اسبق تا سابق که حتی به شرکت بیمه هم رحم نکردند به کجا کشید؟
زور کی است که نمی گذارد یکسان سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی که منابع آن هم تامین شده، اجرایی شود؟ زور کی است که می گذارد از اقتصاد تا هر کجای مملکت که نگاه می کنید « مافیا» در راس نشسته، تا آنجا که حتی اتوبانها را قطعه قطعه کرده، اجاره می دهند! نمی دانید؟ از همین امداد خودرویی ها بپرسید!
دانشجویم برایم نوشته : اُستاد! اینهایی که شما می نویسید و می گویید یک آدرس دارد! سرشان به همانجا بند است! زیاد حرص نخورید. انالله وانااليه راجعون
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
رئیس جمهوری در مصاحبه روز دوشنبه ۲۶ شهریور ١۴٠٣ بنظر می رسد با هدف آماده سازی افکار عمومی برای افزایش بهای بنزین، دست جایی گذاشت و چیزی گفت که بیشتر از بهای بنزین حساسیت ها را برانگیخت و می تواند واکنش های اجتماعی بدنبال داشته باشد.
پزشکیان گفت : ۵ میلیارد دلار برای واردات بنزین هزینه کردیم، اگر این را نمیدادیم پول بازنشستهها و معلمها و پرستارها را میشد داد.
این سخن رئیس جمهوری را باید از این سر نیز خواند؛ دولت حقوق قانونی در نظر گرفته شده برای بازنشستگان، معلم ها و پرستارها را نداده، و آن را صرف واردات بنزین کرده است. امری به صراحت خلاف قانون و مقررات بودجه ای که آقای پزشکیان در مقام نماینده مجلس از جمله تصویب کنندگان آن بوده است.
مساله بنزین به تنهایی آنقدر حساسیت زا هست که در همین روزهای مطرح شدن آن، واکنش های منفی بسیاری را برانگیخت و آنرا «مین» زیر پای دولت تشبیه کردند! و حالا وصل شدن آن به حقوق ضعیف ترین طبقات جامعه به لحاظ اقتصادی، می تواند عامل بالقوهای برای تحریک جامعه و باز شدن فاز جدیدی در امنیت ملی باشد.
تنها سازمان تامین اجتماعی بیش از ۶ میلیون نفر بازنشسته و اعضای تحت تکفل آنان را تحت پوشش دارد که دولت ها نه امسال، سالهاست هر کدام روی کار آمدند، دست در جیب آنها کردند و از دارایی های آنان نزد تامین اجتماعی بردند تا جایی که دولت، بزرگ ترین بدهکار بازنشستگان شد و شوربختانه همین دولتها ابتدایی ترین و بدیهی ترین حقوق بازنشستگان مانند یکسان سازی دریافت ها را هم با توصل به حيل مختلف مانع شدند.
پرستاران با کمترین دریافتی خدماتی را ارائه می کنند که برای کشور و مردم حياتی است. آنها به راحتی در کشورهای دیگر جذب می شوند و نرخ مهاجرت در میان شان بالاترین است که دلیل اصلی آن نیز عدم اعتناء نهادهای ذیربط به تامین حداقل ها برای زندگی یشان و مانند آنها معلمان است.
پرسشی که بعید می دانم هیچ دولتی و مقامی قادر به پاسخگویی آن باشد و شهامتش را داشته باشد، این است که چطور دولت از میان دهها نهاد، سازمان، موسسه و دفتر بودجه خوار که هیچ فایده و کارکردی هم نداشته و ندارند و بسیاری شان کارکرد موازی دارند و یا وجودشان ضرورت سالهای ابتدای پیروزی انقلاب بود و حالا نیست ، دست روی حقوق کسانی گذاشته است که « فرودستان بی حامی» اند و هر زمان نیز صدای اعتراضشان بلند شد، تهدید شدند و بقیه ماجراها که کم هم نبوده است؟
آقای رئیس جمهوری! قانون بودجه را بار دیگر و اینبار در مقام رئیس جمهوری نگاه کنید، بعید می دانم حتی بتوانید خودتان را قانع کنید که این تعداد موسسه و سازمان و نهاد، دفتر و دستک ، بسیاری وابسته به این و یا آن طرف قدرت، برای امری که هیچ توجیهی نداشته و ندارد، و یا منابع هزینه های آنها سنتی از منابع دیگر مانند وجوهات شرعی تامین می شده، از بودجه عمومی کشور دریافت کنند، و بعد دولت حق قانونی جمعیت قابل توجهی را ندهد.
آقای رئیس جمهوری! تا به همین جای کار باید به شما با استناد به قانون اساسی بواسطه عمل نکردن عادلانه به تعهدات قانونی دولت اخطار داد.
آقای پزشکیان! شما هنوز محبوب مردم ا ید، اجازه ندهید تصميم های سطحی و غیرکارشناسی شده، نگاه مردم به دولت شما را هم عوض کند. شما در مصاحبه یتان از امید و تلاش برای امیدواری مردم به آینده بهتر گفتید. بازنشستگان، معلمان و پرستاران و دیگر ایرانی ها منتظرند افق هایی را ملاحظه کنند که وعده های آنرا داده اید.
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
«مسعود پزشکیان» رئیس جمهوری قرار است روز دوشنبه - ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ (فردا) نشستی با خبرنگاران داخلی و خارجی داشته باشد. این نخستین مصاحبه عمومی او با خبرنگاران خواهد بود.
مقبول خواهد بود که در این مصاحبه رئیس جمهوری وعده های انتخاباتی خود را تکرار کند، و صریح و صادقانه با نمایندگان افکار عمومی سخن بگوید.
طبیعی و بدیهی خواهد بود که در نشست با خبرنگاران، آنها مسائل زیاد و مختلفی را با رئیس جمهوری مطرح کنند و تقاضای پاسخ داشته باشند، برای ما رسانه ای ها در عین حال مهم است که آقای پزشکیان با نگاه به وعده های انتخاباتی اش بار دیگر بر حقوق رسانه و حق رسانه ای ها اقرار داشته باشد که؛ رسانه ها در چارچوب قانون اساسی آزادند، و حق ذاتی آنهاست که به نقد امور بپردازند.
او حتماً باور دارد که رسانه آزاد و مستقل، نشانه و ضامن حفظ، توسعه و بقای دموکراسی است و دولتها نمی توانند و نباید در امور رسانه ها و فعالیت آنها دخالت کنند، مگر قانون مقرر کرده باشد.
نهادهای مدنی از جمله سندیکاها، اتحادیه ها و هر نوع تشکل مدنی دیگر که در چارچوب قانون شکل گرفته و می گیرد ، بهترین محل برای تنظیم و تعدیل و هماهنگ سازی فعالیت های صنفی است.
پسندیده خواهد بود دکتر پزشکیان بگوید که می پذیرد رسانه ها نیز دارای نهاد صنفی خود باشند و مسائل احتمالی در رابطه با کار رسانه ای، در آن نهادها و توسط خبرگان و اهل فن، رسیدگی شود.
از رئیس جمهوری انتظار داریم، منشور تعامل رسانه و دولت خود را تدوین کند که از اصول اساسی آن باید گزارش دهی به مردم باشد که البته مقدمات و ملزوماتی را نياز دارد تا اثرات لازم و موثر كه از هدف های هاى اساسی اين گونه ارتباطات است را بر جاى بگذارد. اساس يك ارتباط موفق در ارتباطات انسانى ، دو طرفه بودن آن و پذيرش اين امر مى باشد كه مخاطب " فعال " و قادر به تجزيه و تحليل پيام است. براين اساس ، روح حاكم بر گزارش دهى و نفس كار بايد بر " پاسخ گويی " متمركز باشد كه مقدمه آن " سوال " و " حق سوال كردن " است كه از حقوق اساسى و بنيادی انسان دانسته مى شود . در جوامع مردم سالار ماموريت جمع آورى ، تنظيم ، دسته بندى و يافتن اولويت های مورد نظر افكار عمومى و شكل دهى به آن و انتقال آنها به حاكميت و از حاكميت به مردم را نهادهاى مدنى بويژه رسانه هاى ارتباطى انجام مى دهند . رسانه ها در هر جامعه اى افكار عمومى را نمايندگی مى كنند و آزادى عمل آنها از شاخص هاى سنجش ميزان برقرارى مردم سالاری در جامعه است.
آقای پزشکیان در هفته هايى كه از انتخاب او به رياست جمهورى مى گذرد و نيز قبل از آن در دوره نمایندگی مجلس و رقابت های انتخاباتی نشان داده است كه به نقش و اهميت كار رسانه ها در تنوير افكار عمومى، برقرارى ارتباطات جمعى و عمل به مثابه پُلی ميان توده هاى مردم و مسؤولين و مسؤولين و مردم واقف است و در مصاحبه مطبوعاتی دوست داریم بشنویم، نگاه رئیس جمهوری به رسانه ها ، نگاه به " يك ناظر صادق و منتقد سالم و صالح دولت " است . آقای رئیس جمهوری با اين نگاه مترقی به كار رسانه ها ، حتما بر اين نظر نيز خواهد بود كه خواسته و انتظار او از رسانه ها، زمانى محقق خواهد شد كه نوع نگاه ها به رسانه ها در تمامى مراتب قدرت در كشور و ميان همه كارگزاران تغيير كند . رئیس جمهورى درسوگند خود عهده كرده است كه از جمله پاسدار قانون اساسى به عنوان ميثاق ملّى باشد. قانون اساسى ، آزادى عمل رسانه ها را در چارچوب قانون تضمين و مورد حمايت قرار داده است و اين انتظار به جاست كه ازآقای پزشکیان خواسته شود تا در مقام بالاترين مقام اجرایی كشور و دومين فرد نظام ، قانون اساسى را مبناى تعاملات دولت خود با رسانه ها قرار دهد و ايمان داشته باشد كه تحقق شعارهای اصلى دولتش در همكارى نزديك با رسانه ها و با نظارت آنها ممكن است.
🌺 دیدگاه خود را در مورد این نوشته و دیگر نوشته هایم، لطفاً از طریق واتساپ به شماره +989193092237 با من در میان بگذارید.
برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
سازمان تامین اجتماعی این ماه هم تقویم پرداخت حقوق بازنشسته ها را رعایت نکرد و همچنان حقوق شمار زیادی از آنان را پرداخت نکرده است.
سازمان تامین اجتماعی چند سالی است که یک جدول پرداخت براساس حروف الفبا دارد که مطابق با آن در گذشته از بیستم هرماه شروع به پرداخت حقوق ها می کرد.
این ماه، پنجمین ماهی است که سازمان تامین اجتماعی به این جدول بی اعتنایی می کند. در ماههای گذشته حقوق ها با تاخیر تا یک هفته پرداخت شد.
در ميان بازنشستگان ایرانی، بازنشسته های تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی کمترین دریافتی را دارند طوری که بنا بر گزارش های رسمی بیشتر از ٧٠ درصدشان زیر خط فقر زندگی میکنند.
فعالان حقوق بازنشستگان در کانال های اطلاع رسانی می نویسند که هدف سازمان تامین اجتماعی از بی اعتنایی به حقوق بازنشستگان، دامن زدن به نارضایتی عمومی علیه دولت مسعود پزشکیان است که مدیر عامل کنونی سازمان بازمانده از دولت قبل، با او زاویه سیاسی دارد.
بازنشستگان که سالهاست برای احقاق حقوق قانونی خود تجمعات اعتراضی و سایر اشکال اعتراضی برگزار می کنند، هفته گذشته با شعارهای تند علیه موسوی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به درون این سازمان در تهران رفتند. مدیرعامل به خواست بازنشسته ها برای حضور در جمع آنان بی اعتنایی کرد و معاونش را فرستاد که بازنشسته ها او را نپذیرفتند و با «هو» کردن، شعار دادند : « موسوی بیا خیابان»، که تشنج شد و مامورین مداخله کردند.
تامین اجتماعی سالهاست که از تن دادن به قانون یکسان سازی حقوق بازنشستگان خودداری می کند و اجرای آن یکی از خواسته های فوری بازنشسته هاست.
جمعیت بازنشستگان تامین اجتماعی با خانواده یشان بر ۶ میلیون نفر بالغ می شود.
«محمد اسدی» رئیس کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی کشور، «مهدی گلبان» و «مرضیه عابدی» فعالان سرشناس حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی، در پیام هایی به مدیرعامل این سازمان و رسانه ها، نسبت به تاخیر وتغییر در روند پرداخت حقوق بازنشستگان اعتراض کردند.
آنها گفتند :بازنشستگان تامین اجتماعی عمری طبق فرایندی مشخص و در موعد مقرر حقوق خود را دریافت می کردند وبرهمین اساس تعهدات مالی خود با دیگران را برنامه ریزی کرده اند.
« متاسفانه اینکه بصورت یکطرفه از سوی سازمان تأمین اجتماعی این فرآیند تغییر کرده و جدول های مختلف پرداخت حقوق در چندماه اخیر اعلام می شود، این رفتار سازمان باعث سردرگمی و بروز استرس بین بازنشستگان تامین اجتماعی شده که مناسب سن وسال این عزیزان نیست چرا که یک مرد هشتاد ساله نمیتواند به صاحب خانه ویا فروشگاه مواد غذایی محل امروز وفردا کند.»
آنها با فراخواندن دولت و مجلس به حل مشکلات بازنشستگان، روی این موضوع تاکید کردند که :«حقوق امروز بازنشستگان تامین اجتماعی برمبنای سرمایه گذاری از محل حق بیمه سالها زحمت ذخیر شده آنان است وپذیرفته نیست که گفته شود براساس توان پرداخت، جدول پرداخت حقوق ها تعیین شده است چرا که صبر ومتانت این عزیزان به این معنا نیست که از وضعیت موجود رضایت دارند.»
سازمان تامین اجتماعی که حقوق ذی نفعان را نمی دهد از بزرگترین کارتل های اقتصادی ایران است که مجلس دوبار طرح تحقیق و تفحص از یک هلدینگ آن به نام شستا را تصویب کرده ولی هیچوقت نتیجه این تحقیق منتشر نشده و در اختیار نهادهای قضایی قرار نگرفته است.
مدیرعامل پیشین سازمان تامین اجتماعی در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی در دسترس است، از سوءاستفاده های به گفته او «کلان» در شستا پرده برداشته است.
🌺 دیدگاه خود را در مورد این نوشته و دیگر نوشته هایم، لطفاً از طریق واتساپ به شماره +989193092237 با من در میان بگذارید.
برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
ایالات متحده آمریکا تقریبا ٢ میلیون نفر جمعیت ایرانی را در خود جای داده و از این حیث، رتبه نخست از نظر تعداد مهاجرین ایرانی را دارد. از این جمعیت،حدود ٩٠٠ هزار نفر ایرانی در ایالت کالیفرنیا و منطقه لُس آنجلس متمرکزند. ( آمار وزارت امور خارجه آمریکا) و بقیه در سایر ایالات، از ۵٠ ایالت آمریکا پراکنده اند.
آمار رسمی دولت واشنگتن نشان می دهد؛ بیش از ۵۶٪ ایرانیان مقیم آمریکا دارای مدرک دانشگاهی کارشناسی و بالاتر هستند و در میان ۶۷ گروه مهاجر آمریکا ، ایرانیان در رتبه دوم قرار دارند. ( ویکی پدیا)
براساس تحقیقات مقدماتی به عمل آمده ازسوی دپارتمان اقتصادی سازمان ملل ، ثروت ایرانیان مقیم خارج در سال ١٣٨۶ حدود ١٣٠٠ میلیارد دلار و ثروت ایرانیان مقیم آمریکا بهتنهایی بالغ بر ٩٠٠ میلیارد دلار بوده است. ( روزنامه فرهیختگان)
خوشبختانه اغلب ایرانی های مهاجر چه آنانی که در آمریکا ساکن اند و یا در دیگر کشورها،(جمعیت مهاجر ایرانی تا پنج میلیون نفر برآورد شده است) رابطه خود را با سرزمین مادری حفظ کرده اند و تعلق عاطفی به کشورشان در آنان بالاست.
با وصف رابطه عاطفی بالا به وطن، ایرانی های مقیم آمریکا و همینطور وابستگان آنان در ایران ، به علاوه تجار، سرمایه گذاران و محققین دانشگاهی دو طرف برای رفت و آمد، مشکلات بسیاری دارند که نبود رابطه در حداقل آن، رابطه کنسولی، اصلی ترین آنهاست.
گاهی سطح پایین روابط باعث می شود کشورها تنها کنسولگری، و نه سفارت در کشوری داشته باشند که در حقوق دیپلماتیک - کنوانسیون وین - پایین ترین سطح رابطه است و اصولا رابطه سیاسی محسوب نمی شود.
کنسول که امور را در کنسولگری مدیریت می کند، عمده وظیفه اش، کمک و حمایت از شهروندان خود و همچنین دادن مشاوره و آسان نمودن فعالیت های تجاری میان مردم دو کشور است و در امور سیاسی ورود نمی کند و در صلاحیت او نیست.
رئیس جمهوری در نخستین روزهای دولت داری خود یادداشتی برای « تهران تایمز» نوشت که روح آن «واقع گرایی» در دولت او به سیاست خارجی بود.
چهار دهه است که سیاست خارجی ایران بیشتر«آرمانی» بوده است، حال آنکه بازیگران صحنه بین الملل همگی«واقعی» اند.واقع گرایی در سیاست خارجی یک معنی دارد و آن؛ همه ی بازیگران عرصه بین الملل، واقعی و نه آرمانی اند.
اهداف سیاست خارجی باید برحسب منافع ملّی تعریف شوند و منافع ملّی بر حسب قدرت تعریف میشود. قدرت و منافع ملّی دو مفهوم اصلی و کلیدی است و در این میان آنچه مهم است، تفکیک بین«آنچه هست» و «آنچه باید باشد»، یعنی واقعیت و آرمان ! می باشد. به عبارت ساده و همه فهم؛ آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و... همه واقعی اند. شعار و آرزو هیچ چیزی را تغییر نمی دهد که نداده است!
یخ رابطه در روابط ایران و آمریکا آنقدر محکم است و دیوار بی اعتمادی بلند، که ایجاب می کند شاید سال ها دیپلمات های دو طرف مسائل خود را یک به یک روی میز مذاکره بگذارند و برای حل و فصل آنها چانه زنی کنند.در عین حال این یک واقعیت عینی و ملموس است که هژمونی آمریکا در رابطه جهانی با ایران تاثیر بسیار دارد به گونه ای که محدودیت ها و ممنوعیت های تحریمی آن ،امروز حتی دوستان ما را نیز در خوشبینانه ترین حالت ،در جبهه بی تفاوت ها قرار داده است. اظهارات یکی دو روز پيش وزیر امور خارجه پاکستان در مانع تراشی آمریکا در اجرای خط لوله گاز بین ایران و پاکستان،فقط یک نمونه است.
در چنین شرایطی منطقی و عقلانی ترین کار، اعلان«اعاده رابطه» از پائین ترین سطح یعنی روابط کنسولی و سپس گفت و گوی مورد به مورد و ارتقای رابطه به موازات پیشرفت گفت و گوهاست و سفر در آینده نزدیک رئیس جمهوری به آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی مناسب برای آن است.
اقتصاد آسیب پذیر ایران نیازمند یک سیاست عاقلانه است که منافع ملّی را در اولویت امور قرار دهد. برای بازسازی کشور اگر نگاه واقعی داشته باشیم، به دو فاکتور اساسی نیاز داریم، اول سرمایه و دوم فنآوری! این دو زمانی در دسترس قرار می گیرد که یک سیاست خارجی اصولی و مبتنی بر نظم بین الملل داشته باشیم.
در عین حال، باید فهمیده شود که حتى با لغو تحریمها بدون رعایت FATF همکارى ایران با بازارهاى جهانى ممکن نیست و نداشتن ارتباط سوئیفت با دیگر كشورها باعث سوء استفاده بسیارى از فرصت طلبان شده و منافع ملّى ایرانیان به خطر مىافتد.
🌺 دیدگاه خود را در مورد این نوشته و دیگر نوشته هایم، لطفاً از طریق واتساپ به شماره +989193092237 با من در میان بگذارید.
برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
صحبت از افزايش قيمت بنزین است. بنزین، نان، سیب زمینی و پیاز کالاهایی اند که در طول دهه ها به آنها عنوان «اقلام سیاسی» می دادند، از این رو که تحمل پذیری آن در جامعه سخت و همیشه چه پیش و پس از انقلاب، دولتها ترجیح دادند تا حتی یارانه ادعایی! را بپردازند ولی وارد مقوله افزایش قیمت آن نشوند.
در روزهای گذشته تذکرهای بسیاری از همه جانب و با نگاه به عواقب کار، به دولت برای دست نزدن حداقل فعلا به قیمت بنزین داده شده است و «عقل سلیم» همانی که به آن ارجاع داده شده که نمی پذیرد بنزین فلان قیمت وارد شده و منهای فلان قیمت فروخته شود، حکم میکند هر حرکتی در بحث بنزین حال که نان هم گران شده، با نگاه همه جانبه صورت گیرد.
در موقعیت روزنامه نگاری که نزدیک به نیم قرن است کار رسانه ای می کند و حداقل سه اعتراض عمومی به افزايش قيمت بنزین ، یکی پیش و دو مورد آن را در پس از انقلاب دیده است، به آقای پزشکیان هشدار می دهم توجه داشته باشد که افزایش بهای بنزین مینی ای است که زیر پای او گذاشته اند که با کوچکترین خطایی در قدم برداشتن منفجر خواهد شد.
درک شرايط عمومی کشور سخت نیست. آقای پزشکیان و دولت او، خود معلول این شرایط است. رای به پزشکیان از روی حُب به او و حتی طرز نگاهش به مسائل و شعارهایش نبود، رای مردم به او، اعتراض به طرز حکومت داری بود و فرض مَفری که شاید با آمدن او بوجود آید.
اشاره کردم که افزایش بهای بنزین را مردم تحمل نخواهند کرد. پُر واضح است که این افزایش، شوکی به تمام بدنه اقتصاد کشور خواهد بود.
در کشوری که روی نفت و گاز نشسته اما مردم ناچارند خودروهای غیراستاندارد با چند برابر مصرف سوخت را به چندین برابر قیمت بخرند، عوارض و مالیات گوناگون بپردازند و در همان حال بپذیرند که کیفیت پایین خودروها از جمله اصلی ترین عامل کشته شدن سالی تا ٢٠ هزار نفر در تصادفات جاده است، اینکه وسایل نقلیه فرسوده اند، سبد سوختی کشور دهها سال متنوع نشدهاست، سیستم حملونقل عمومی سالها توسعه نیافته است و مدل حملونقل در کشور جادهمحور است، جای تفکر بسیار برای هر نوع حرکتی در بحث سوخت را خالی می گذارد.
صحبت از افزایش قیمت بنزین در حالی صورت می گیرد که : « نرخ فقر ما معادل ٣٠ درصد است. این به معنای آن است که حدود ٢۶ میلیون نفر از ایرانیان توانایی برآورده کردن نیازهای اساسی خود را ندارند... در حال حاضر آمارها حاکی از آن است که نیمی از ایرانیان کالری مورد نیاز خود یعنی ٢١٠٠ کالری در روز را دریافت نمیکنند... در حال حاضر نرخ فقر شدید در ایران حدود ۵ درصد است.» هادی موسوی نیک، عضو هیات علمی مرکز پژوهشهای مجلس/ دنیای اقتصاد و «بر اساس آخرین محاسبات انجامشده، عدد برآوردی خط فقر یک خانوار ۳ نفره در شهر تهران در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۰ میلیون تومان است.» زهرا کاویانی، عضو مرکز پژوهشهای مجلس / رسانه ها
و در این حال «۹۲ درصد ایرانیان به وضعیت فعلی ایران معترضند؛ این خلاصه بخش «مسائل و آسیبهای اجتماعی» موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان است که دادههایش آبانماه سال ۱۴۰۲ جمعآوری و حالا به یکی از مهمترین پیمایشها درباره وضعیت جامعه ایران تبدیل شده است.
آب با ۶۹ درصد، آلودگی هوا با ۳۱/۵درصد، زلزله با ۲۱/۱ درصد و از بین رفتن جنگلها با ۲۱/۱درصد بهعنوان مخاطره زیستمحیطی کشور در آینده نزدیک از نظر پاسخگویان اظهار شدهاند. ۵۵/۲ درصد پاسخگویان معتقد بودهاند که به میزان زیادی در سطح شهر و خیابان احساس امنیت میکنند و ۳۳/۷ درصد مخالف این موضوع بودهاند.» روزنامه هم میهن
آنچه در این شرایط باید به کارگزاران نظام متذکر شد درک پیام عدم مشارکت بیشتر از ۵۰ درصد مردم در انتخابات ١٣٩٨ و ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲و ۱۴۰۳ است و اینکه دنبال تقلیل دادن مطالبات مردمی از نظام به یک دعوای درون خانوادگی نباشند.
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
فسادهایی که در بدنه اداره امور روز نیست از درزهایی افشا نشود، اعتماد عمومی به نظام را که با ارزش ترین سرمایه آن است، بسیار جدی به چالش کشیده است.
وام های کلان بانکی ها و بورسی هایی که «عشقی» به خودشان داده اند ، تنها دو مورد از تازه ترین مفاسد و رانت هایی است که فاش شده، و افکار عمومی درگیر آن است که چطور باید این هم فساد را ببیند و نجابت به خرج بدهد و همچنان ساکت باشد.
نمی دانم شما فیلم " عروسی خوبان " را که در دهه ۶٠ اکران شد ، دیده اید یا خیر ! صحنه به صحنه این فیلم بعد از چهل و اندی سال ، همچنان مستندی مستمر از زندگی ما است.
عروسی خوبان یک فیلم ضد جنگ است .بعید می دانم کسی آنرا دیده باشد و استعاره ها و کنایه های آنرا در خطاب به طبقه ای خاص که نان جنگ و تحریم و کمبودها را خوردند و می خورند، فراموش کرده باشد.
در تاریخ سینمای ایران ، عروسی خوبان از این جهت هم استثناء است که پروانه نمایش آن با امضای نخست وزیر صادر شده است ، زیرا در آن شرایط خاص جنگی ، حتی وزیر ارشاد هم جرات نکرد که پروانه نمایش را امضاء کند.
فیلم روایت زندگی جوان رزمنده ای است با دو داستان موازی ، او همه چیز حتی آرزوها و عشق را پشت سر می گذارد و به جبهه می رود. شهادت و زخمی شدن همرزمانش را می بیند و نهایت سخت موجی می شود. در داستان دوم که به موازات اولی پیش می آید ، به بیان فیلم " حرام خورها، نزول خوارها ، محتکران ، دزدان و اختلاسگران " را می بینیم که سمبل های خود را در فیلم دارند و به شیرینی و میوه جشن عروسی رزمنده جوان هم رحم نمی کنند.
دو روایت داستانی از جبهه و پشت جبهه در سالهای دفاع مقدس ، در میانه فیلم در صحنه مراسم عروسی جوان رزمنده که خانواده بر آن اصرار کرده اند ، بهم می رسد .
داماد پشت میکروفون می رود و در تشکر از میهمانها که مشغول " بخور ، بخور " هستند ، خطاب به جمع مورد نظر یکهو فریاد می کند : خوشمزه است ، بخورید ! مفتکی است ، بخورید ! حرام خوارها بخورید ! مال مردم خورها بخورید !
جوان طاقت زندگی شهری و در تضاد با فرهنگ جبهه را ندارد ، از لحظه ای غفلت خانواده استفاده می کند و به جبهه باز می گردد. پشت جبهه همه چیز برای آنهایی که "عادی" بود ، همچنان عادی است.
داستان آشنایی است. روایت سالها است.
اقتصاد انحصاری که دست به هر جایش می گذاری برای خود مافیایی دارد ، آنقدر به فساد آلوده شده است که حتم دارم اگر ذره ای از منافع خود را در خطر ببینند ، قادر به ایستادگی در برابر حتی نظام است و عامل و ابزار آنرا هم دارند.
کلاهبرداری چند میلیاردتومانی با فروش قبرهای اماکن مذهبی در شهر ری نه به جهت ارزش خبری اعداد و ارقام در آن ، که در برابر ارقام کلان تر از دزدی ها و اختلاس ها اصلا رقمی به حساب نمی آید ، بلکه از این جهت رسانه ای شده که کلاهبرداری، اختلاس، رانت و زد و بند حتی به قبر هم رسیده است!
از استان تهران تا شهرهای شمالی، از شرق تا غرب و از مرکز تا استانهای جنوبی، این روزها کمتر استانی پیدا میشود که خبر بازداشت شهرداران و مدیران شهری یا اعضای شورای شهر آن در رسانهها دستبهدست نشود. آنگونه که از خبرها مشخص است، نیز علت و اتهام اصلی همه بازداشتشدگان یک چیز است: فساد مالی.
اینها را در کنار انبوه اختلاس های میلیاردی ، انواع جنگل خواری، زمین خواری، خروج بی امان سرمایه از کشور، تورم، فقر گسترده مردم و خام فروشی و ارزان فروشی و ... قرار دهیم تا دریابیم و منکر آن نشویم که دشمن اصلی کشور خانگی، و فساد سیستماتیک شده است .
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
🔶 دوره ابتدایی در قزوین مدرسه ای می رفتم که حیاط بسیار بزرگی داشت، دبستان دهخدا خیابان سعدی، دور تا دورش درخت های چنار و جلوی پله های ورودی به کلاس ها، حوضی بزرگ با درختهای آلبالو و گیلاس اطرافش! انتهای حیاط مدرسه، دیوار مسجد ( محمد خان بیگ) بود و زیرش، زیر زمینی که می گفتند قدیم ترها، جنازه ها را آنجا می گذاشتند تا بعد به کربلا و مشهد ببرند. همان وقت می گفتند که هنوز! استخوان مُرده ها آنجاست !
ماموریت سریدار مدرسه که از جمله دو تا مستخدم مدرسه بود، بریدن تَرکه های مناسب و انداختن آنها در حوض آب برای آبدار شدن! بود.
تنبیه بدنی رایج بود. ده تا بیست تا، کف این دست و آن دست. همراه با تهدید : بندازش سرداب ( جایی که می گفتند مرده ها را می گذاشتند) و دانش آموز بیچاره با کف دست ورم کرده و درد بی اندازه، هزار غلط کردم و هزار بار چیز خوردم!
استدلال معلم و ناظم : باید آدم شوید! و می خواندیم که انسان باید درست کار و راستگو و صادق باشد!
🔶 در دوره دبیرستان یک بار از معلم ادبیات سیلی خوردم، فقط برای غلط خواندن لغتی که آنطور خواندن معنای زشتی داشت! و من نمی دانستم! و تنبیه دیگری به یاد ندارم شاید چون پدر مرحومم پلیس بود و به این اعتبار همیشه رئیس انجمن اولیاء و مربیان مدرسه!
ناظم مدرسه بیشتر کلامی سرزنش می کرد تا فیزیکی، ولی همیشه یک چوب تعلیمی* همراه داشت و تکیه کلامش : حیف از آقا به شما گاوها!
وقتی سالها قبل سریال قصه های مجید را می دیدم، با او عجیب همزاد پنداری داشتم. همان ناظم، همان سرزنش ها، متلک ها، تمسخرها و تنبیه ها! سقف پروازی کوتاه که به دانش آموز فقط اجازه یاد گرفتن همان چند کلام کتاب درسی را می داد، و بیشتر؛ کله اش بوی قورمه سبزی می دهد! که چند بار ناظم به پدرم همین را درباره من گفت!
🔶 نیم قرن بعد! باید دَرهای حمام و دستشویی خانه را که مدتها بود، پوسیده بود، عوض می کردم. پُرسان، پُرسان، سه، چهار خیابان پائین تر از منزل، مغازه ای یافتم که در می فروخت. صاحبش مردی سالخورده و موجه، که آشنا شدیم گفت جنوب شرقی تهران، مدرسه ای که می گفت؛ بچه هایش با چاقو مدرسه می آمدند، ناظم بوده است.
هم صنفی گری کردم و سفارش دادم. دو تا دَر اینقدر ، کرایه ٣٠٠ هزار تومان! شرم کردم بگویم برای سه چهار کیلومتر راه! برای نصب هم ٣٠٠ هزار تومان! با صد قسم و آیه که قیمت ها همین است!
دَرها را برادر آقا ناظم که مغازه دیده بودم شب با وانت شخصی آورد، صبح تلفن زنگ خورد که : نصابم ساعت چند بیام؟
دو پسر بچه آمدند، گفتند نصابیم! بزرگه به سختی ٢٠ سال! داشت، شک داشتم که کار را بدهم یا نه، چون صاحب مغازه معرفی کرده بود، دل به دریا زدم! از تیپ و فرم صورتشان حدس زده بودم ولی پرسیدم از کجای افغانستان هستید؟ که هر دو گفتند، هرات! و سه سال است تهران کار می کنند!
کرایه زیاد حمل دَرها را بی خیال شدم، چون گفتم ناظم بوده، ولی برایم سوال بود که به این بچه ها برای نصب دَرها چقدر می دهد که گفتند برای هر دَر همیشه ٧۵ هزار تومان، دو تا دَر ١۵٠ هزار تومان! نصف پولی که آقای ناظم از من گرفته بود و از بقیه هم می گیرد.
جای ترکه ها این روزها بیشتر دستانم را می سوزاند، آقای ناظم!
* تعلیمی : وسیله ای است که برای آموزش یا روخوانی استفاده می شود و معمولاً از چوب یا پلاستیک ساخته می شود و حدود ٢٠ تا ۶٠ سانتیمتر طول دارد. چوب های آموزشی در مدارس و خانه ها برای قرن ها استفاده می شد و زمانی به عنوان ابزاری ضروری برای نظم و انضباط در نظر گرفته می شدند.
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
رسانه ها از رئیس جمهوری نقل کرده اند که گفته است : با وجود نخبگان کشور اگر اراده کنیم قادر هستیم همه ی مشکلات را حل کنیم. خوب! اراده کنید، کسی جلوی شما را گرفته است؟
سخن رئیس جمهوری، قشنگ است. به قول ما رسانه ای ها، می شود تیتر صفحه اول کرد. این گفته حامل و حاوی نکات مهمی است که در ابتدای امر، هم باید به آن باور داشت، و هم اینکه اراده آن را داشت، و به علاوه پذیرفت که تحقق این شعار، به همین راحتی ها هم که گفته شده آنهم در کشوری مانند ایران با هزاران پیچیدگی همه از برای منافع ، نیست.
اگر در جستجوی نفرات برتر آزمونهای دانشگاهی و دارندگان نشان های علمی باشید و حال و روز آنان را پرسش کنید، خواهید دید که بسیاری از آنها جلای وطن کرده اند، علت؟ پاسخ شان : اینجا به نخبه ها بها نمی دهند.
نظامی نخبه پرور و بهره مند از نخبه ها است که در وهله نخست بپذیرد، مدیریت امور باید چرخشی و مبتنی بر شایسته سالاری باشد. هیچ سمت و پستی دائمی نیست، همه و در هر رتبه و مقامی در برابر قانون حقوق مساوی دارند و باید پاسخگوی فعل و یا ترک فعل خود باشند و هیچ مقامی معصوم نیست.
چرخش نخبگان، اساس یک ساختار مدیریتی سالم و صحیح است. اگر فهرست مدیران کشور در چهار دهه گذشته را بنگرید، خواهید دید که این چرخش در میان جمعی بسیار محدود و آنهم میان به اصطلاح خودی ها بوده و بقیه شهروند درجه دوم بوده اند.
آنچه در مهاجرت نخبگان موثر است، کجسلیقگیها است. ما نباید با کج سلیقگیها و بیتدبیریها، نخبگان کشور را آزردهخاطر کنیم و حس تعلق به میهن را از آنها بگیریم »رئیس مرکز پژوهشهای مجلس /دنیایاقتصاد/ آبان ۱۴۰۲
این روزها زمانی به نسبت مناسب برای تخمین اوضاع و احوال اجتماعی کشور
است ، چرا که حتی خودی ها هم زبان به نقد شیوه ناصحیح اداره امور از تریبونهایی مانند نماز جمعه باز کرده اند که می گویند : « با این فرمان دیگر نمی شود امور را اداره کرد.» حجت الاسلام ابوترابی امام جمعه موقت تهران /رسانه ها
مهاجرت از کشور بهعنوان پدیدهای با فراوانی زیاد، نه در خانواده ها که در محافل دانشگاهی و شاید هم بین سیاسیون و به صورت نگران کننده مطرح است .
شوربختانه این پدیده پیچیدگی و وضعیت بحرانی بخود گرفته است، برخی از ابعاد جدید مهاجرت ایرانیان را با هم مرور میکنیم:
۱- رشد میزان مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور ( آمارفکت، بهمن ۱۴۰۲)
۲- تبدیل مهاجرت فردی به مهاجرت گروهی و خانوادگی ( ایران وایر، آذر ۱۴۰۲)
۳- افزایش مهاجرت متخصصین مانند پزشکان، پرستاران و کارگران ماهر ( خبرآنلاین، بهمن ۱۴۰۲)
۴- افزایش مهاجرت جوانان با استعداد برتر تحصیلی (تابناک)
۵- کاهش سن مهاجرت به گروه دانشآموزان ( عصر ایران، خرداد ۱۴۰۲)
۶- افزایش مهاجرت برخی از گروههای ورزشکاران و هنرمندان ( اعتماد آنلاین، ۳۱ خرداد ۱۴۰۲)
۷- افزایش مهاجرت زنان ( دنیای اقتصاد، ۱۷ آذر ۱۴۰۲)
۸- افزایش مهاجرت گروههای استارتاپی و موسسات دانش بنیان ( انتخاب، ۱۰ مرداد ۱۴۰۲)
٩- وزیر نیرو: شاهد مهاجرت نخبگان از صنعت برق به سایر حوزهها هستیم/ سرمایهگذاران پا به عرصه برق نمیگذارند. نطق مجلس در دفاع از وزارت
١٠- نتایج پیمایش رصد خانه مهاجرت : ۵۱ درصد از پزشکان و پرستاران ایرانی به دلایل کاری و ۳۳ درصد به دلایل تحصیلی قصد مهاجرت از کشور را دارند.
عمده دلایل مهاجرت پرستاران و پزشکان را مسائل کاری تشکیل میدهد.
در دهكده جهانى تمام افرادى كه مليت هاى مختلف دارند دائما در حال چرخشند اما دانشى كه كسب مي كنند نهايتاً به ارتقا زادگاهشان مى انجامد برخى كشورها عمدتاً از طريق ارتباط با هموطنان خارج از كشورشان اداره مىشوند اما در إيران هر مسافرت علمی و هر فرصت اشتغالی در خارج از كشور بلافاصله يك مهاجرت اجتماعى دائمی است كه ديگر به كار ایران نخواهد آمد .
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
صحبت از تغییر مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی «ایرنا» و حتماً گمارده شدن فردی است که بتواند بهتر و بیشتر منویات دولت جدید را منعکس کند و انتشار دهد. مساله درست در همین جا و از همین جا شروع می شود. استقلال حرفه ای رسانه!
بنا به اصل بیست و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مُخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد که تفصیل آن را قانون معین کرده است.
بنیه ملّی رسانه ها در جامعهای تقویت می شود که اصل مهم استقلال رسانه هم در قول و هم در عمل توسط حاکمیت به رسمیت شناخته شود. بردن رسانه زیر انقیاد قدرت! تبدیل آن به ابزاری برای تبلیغات سیاسی و حزبی است که در دوره مخاطب فعال، خریداری ندارد.
نَقد! و از جمله نَقد قدرت و عملکرد آن در مقام نماینده افکار عمومی و رابط مردم و حاکمیت و برعکس و پیوند دهنده درونی جامعه ، وظیفه ذاتی رسانه است، حال آنکه کار تبلیغاتی ها، توجیه گری است.
اینکه رسانه آزاد نماد دموکراسی است و اینکه در قوانین هم استقلال آن مورد تاکید قرار گرفته و اینکه رسانه افکار عمومی را نمایندگی می کند و دهها دلیل و برهان دیگر، یعنی : رسانه یک «قوه مستقل » است. اصل استقلال و تفکیک قوا حکم و ایجاب می کند که رسانه مستقل بماند و اجازه دخالت دیگر قوا را در وظایف و کارکردهای خود ندهد.
ایرنا تلاش داشته که خودش را «خبرگزاری رسمی کشور» نشان دهد و یا چنین عنوانی را برای آن قائل شده اند . به دو دلیل ایرنا چنین مقامی و موقعیتی ندارد: اول اینکه در اساسنامه آن، یک شرکت دولتی خوانده شده و دوم و مهمتر، در ادبیات سیاسی و رسانه، عنوان رسمی به رسانه ای اعطاء می شود که آنچه انتشار می دهد ، در برگیرنده نقطه نظرات و مواضع رسمی نظام حاکم باشد، که ایرنا در چنین موقعیتی نیست.
ایرنا باید بر این مهم برعکس تلاش برخی مدیران گذشته آن اصرار کند که در حداقل همان شرکت دولتی بماند، هزینه هایش را از محل فروش تولیداتش و کمک گرفتن شفاف از منابع مختلف تامین کند تا رسانه ای باشد زیر نظر و اداره این بخش تا آن بخش از حاکمیت! مهم باور این مهم تر است که بپذیریم، ورود حاکمیت به عرصه رسانه، سانسور به شکل حزبی و جناحی است.
خبرگزارى جمهوری اسلامی در سالهاى اخير دوره هاى پر فراز و نشيبی را پشت سر گذاشته است كه پيش از هر چيز علت آن را مى توان در نگاه سياسي دولتمردان به يك رسانه و محدود ساختن آن در قالب هاى سياسی جستجو كرد و ديد. چنين نگرشی و از چنين منظری به رسانه كه در حوزه خود تعريف مي شود ، بدون ترديد عمده ترين عاملى بوده است كه به غروب فعاليتهای حرفه ای در اين نهاد خبرى سرآمد و كارآمد دهه هاى ۶٠ و ٧٠ شمسى انجاميد و تحولات اساسى و بنيادی در كار رسانه ای در سطح بين الملل كه مورد غفلت قرار گرفت ، هرچه بيشتر اين وضعيت را تشديد كرد.
مديران عامل ایرنا در چهاردهه گذشته سياست مدار نبودن ولى به سياست از منظر رسانه مى نگريستند و از همين رو هم بود كه در نهايت جذب سياست و كار سياسى شدند .
در بازسازی ايرنا، اگر آقای پزشکیان مَدنظر داشته باشد که باید داشته باشد، اولين اصلى كه بايد وجود داشته باشد ، باور بازسازى است و اين ممكن نيست مگر در عمل قبول داشته باشيم كه رسانه اگر چه مى تواند سياست را به پيش ببرد ، اما يك نهاد سياسى نيست .
ايرنا هم مانند ديگر رسانه ها تحت فشار عوامل بيرونی و درونى بسيارى است كه بر روی كار آن تاثير مي گذارند و هيج كس نمى تواند منكر آن شود. شناخت اين عوامل و سهم ونقش آنها در دور شدن يك رسانه از نگاه و عمل حرفه ای و از ميان برداشتن آنها ،اولين گامها اما ضروری ترين و حياتى ترين قدم هاست كه بدون آن هر اقدام ديگرى بى معنی خواهد بود.
ایرنا در دو بخش نرم افزار و سخت افزار خوشبختانه سرمایه های با ارزشی دارد. احيای ايرنا بدون نگاه به گذشته پرافتخارش ، بدون توجه به حال و بدون نگاه به آينده ممكن نيست و در اين ميان آنچه نه فقط ایرنا که در کل نظام باید داشته باشد، استراتژی رسانه ای در دنیایی است که رسانه بخش قابل توجهی از هژمونی کشورها را تشکیل می دهد.
در آینده بیشتر در این باره و همچنین سیاستهای رسانه ای نظام خواهم گفت.
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
مرگ یک مرد در بازداشت پلیس در لاهیجان - استان گیلان - که پذیرفته شده
« به دلیل عدمِ کنترلِ خشم و احساسات از طرف برخی کارکنان و بیاعتنایی به وضعیت متهم این اتفاق رخ میدهد(داده است) » از اطلاعیه پُلیس / ایرنا، تاکیدی بر بارها گفته شده است که پلیس ایران نیاز به آموزش عمومی و تخصصی بیشتر دارد.
خروج پلیس از حدود اختیارات قانونی اش در اعمال وظایف و توسل به قوه قهریه در واقعه مرگ مرد لاهیجانی که فیلم جسد او در فضای مجازی در چرخش است ، با عنایت به موارد قبلی تایید شده ، باید بپذیریم که ضابطین قضایی و از جمله نیروی انتظامی دچار ضعف آموزش و ناتوانی در مدیریت وظایف شان، و کنترل احساسات، و غلبه دادن علم و تدبیر بر مسائل هستند و ضرورت دارد، تحت آموزش های بیشتر عمومی و تخصصی قرار بگیرند تا بر حقوق بشر، حقوق عمومی، حقوق اختصاصی، قانون اساسی و حقوق شهروندی اشراف داشته باشند.
اینکه با ارجاع به سوابق فرد « اتفاقاتِ قبل از حضور پلیس و شرایط جسمی و روحی متوفی» از اطلاعیه پلیس / ایرنا ، بخواهند از عمق واقعه بکاهند، پذیرفتنی نیست و افکار عمومی آنرا برنمی تابد و سرمایه اجتماعی پلیس را نزد عموم، به چالش می کشد.
شاید اگر روزی که زهرا کاظمی خبرنگار عکاس ایرانی - کانادایی در جلوی زندان اوین مضروب و در زندان جان سپرد ( ضرب و شتم منجر به مرگ او را دکتر پزشکیان در ترکیب کمیته حقیقت یاب مجلس در گزارشی رسمی همان زمان تأیید کرد)، ستار بهشتی وبلاگ نویس شهریاری در بازداشت پلیس جان سپرد و یا وقایع بازداشتگاه کهریزک رخ داد، بارهایی که فیلم برخورد ناصواب پلیس با مردم بویژه در ماجرای گشت ارشاد و بازداشتها و حوادث متعاقب درگذشت مهسا امینی و موارد مشابه، انتشار یافت، با خاطیان برخورد مناسب می شد، این گونه نمی شد که آبرو و اعتبار و زحمات پلیس در حفظ امنیت، به نقد گرفته شود.
در دنیای امروز که هر رفتاری بویژه از سوی قدرت و عاملان و ضابطان و کارگزاران آن، زیر نظر شهروندان قرار دارد، باید پذیرفته شود که هیچ اتفاقی پنهان نمی ماند و اصولا دوره پنهان کاری به پایان رسیده است.
در این روزگار مردم با حقوق خود در همه ی ابعاد زندگی از جمله حقوق بشر، حقوق اساسی و حقوق شهروندی آشنایند و می دانند که می توانند از کارگزاران حکومتی حتی بالاترین مقام ها، برای رعایت نشدن حقوق خود به نهاد قضایی صالحه شکایت کنند و مطابق تفسیر و برداشت از اصل سوم قانون اساسی و قوانین موضوعه ، نهاد قضایی موظف و موکلف به رسیدگی به شکایت و صدور حکم قانونی است.
اینکه خانمی و یا آقایی فعل و یا ترک فعلی را مرتکب شود که حتی «جرم انگاری» شده باشد، دلیل موجه ای نیست که با او به آن شکل هایی که در ویدئو های منتشره در شبکههای اجتماعی دیده شده، برخورد فیزیکی شود. ضابطین در این مورد مطابق با قوانین، دستورالعمل خاص خود را دارند که باید وفق آن انجام شود. باید توجه داشت که امنیتی کردن هر مساله ای، هزینههای زیادی به نظام تحمیل می کند و به سرمایه اجتماعی نظام لطمه می زند.
این از جمله حقوق قانونی فردی که تذکر دریافت می کند و یا حتی بازداشت می شود است که ضمن رعایت همه ی حقوق نسبت به خود ، بداند برای چه « تفهیم اتهام» و توسط کدام یک از ضابطین تذکر گرفته و یا دستگیر شده است. حق اساسی هر شهروندی است که به وکیل دسترسی داشته باشد و بخواهد همه ی مواردی که در قوانین آمده، نسبت به او رعایت شود.
با ارزش ترین سرمایه برای هر نهاد و سازمانی و حتی فرد! سرمایه اجتماعی است و ضابطین و حافظان قانون به جهت ماهیت کاری، باید بیش از پیش حافظ آن باشند.
جامعه ما اینک به دلایلی چند با مساله کسر اعتماد روبرو است و خطرناک تر، مقوله كاهش و یا از دست رفتن عنصر اعتماد در جامعه است . در فضای بیاعتمادی هیچ اقدام موثر و سازندهای مورد پذیرش قرار نمیگیرد و با سوءظن به آن نگاه می شود. وضعیت موجود ناشی از عوامل متعددی است كه به تدریج انباشته شده و عوامل معیشتی و فرهنگی بخشی از آنهاست.
آقایی که دانسته و یا ندانسته از عواقب کار و لجبازی بیشتر جامعه، بر بگیر و ببند و جریمه و زندان در مقوله فرهنگی مانند حجاب اصرار دارد، اطمینان دارم که هیچ وقت به هیچ مساله ای از جنس خودش نگاه نکرده و تنها هنر را در دستبند و زندان ، آنهم در جامعه ای دیده است که اکثریت جمعیت آن، مانند پیرمردان سیاست که بر مبنای نوستالوژی های خود می اندیشند، فکر نمی کند و جامعه بسرعت به سوی بیشتر شدن شکاف نسلی می رود.
رئیس جمهوری برای بررسی دقیق تر واقعه لاهیجان، هیاتی را به گیلان فرستاده است. گرچه در موارد مشابه در گذشته گزارش این بررسی ها و سرانجام کار به اطلاع افکار عمومی نرسید، ولی امیدوارم این بار چنین نشود، که آزمونی برای دولت دکتر پزشکیان با شعار «وفاق ملی» است.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
رئیس جمهوری در دستور به وزرایش از آنها خواسته تا شکایت از رسانه ها و رسانه ای ها را پس بگیرند. این را نشانه قدم برداشتن به سوی « وفاق ملّی» در حوزه رسانه می توانیم بدانیم که انتظار است با دو سه قدم اساسی و لازم دیگر تکمیل شود.
اول اینکه لازم است رئیس جمهوری هر اقدامی را که در صلاحیت او است صورت دهد تا روزنامه نگاران زندانی که برای کار رسانه ای به حبس افتاده اند، آزاد شوند.
اتهام اغلب اینها ناشی از کار رسانه ای است که در تطبیق با قانون اساسی، دادگاه مطبوعات صاحب صلاحیت برای رسیدگی است.رسیدگی به این پرونده ها یک کار تخصصی است و ایجاب می کند مانند هر کار تخصصی دیگر، ابتدای امر به نهادهای ذیربط و تخصصی متشکل از پیشکسوتان و خبرگان فن سپرده شود و چنانچه آن جمع تخلف و یا بزه ای را مطابق با قانون تشخیص داد، به محکمه تخصصی فرستاده شود.
برای شروع و در اولین گام شایسته است رئیس جمهوری هیاتی را مامور پیگیری وضعیت و آزادی روزنامهنگاران زندانی و بازداشتی کرده و نتیجه را به طور شفاف و رسمی در اختیار رسانهها و افکار عمومی قرار دهد و همینطور است درخواست بازبینی پرونده های مفتوح و مطرح در محاکم!
نکته مهم دیگر، قبول فعالیت نهادهای صنفی رسانه ای است تا مدافع حقوق صنفی فعالان رسانه ای باشد. قاضی مرتضوی که بهار رسانه های ایران را با توقیف فله ای نشریات به خزان تبدیل کرد، سال ١٣٨٨ حکم به تعطیلی و پلمپ انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران داد که تا به امروز ادامه دارد.
در چند دهه اخیر هر دولتی که روی کار آمده، ژست حمایت از رسانه ها را گرفته، از جمله اعلان گذشت از شکایت علیه رسانهها ، امیدوارم که دولت آقای پزشکیان این چنین نباشد و قول و عملش یکی باشد، اما بد نیست بدانید در حالی که گفته میشد در دولت قبل از هیچ رسانه یا خبرنگاری شکایت نشده است، طی فقط دو سال شش رسانه توقیف شد. فقط در دولت دوم محمود احمدینژاد، ۳۵ نشریه شامل روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه توقیف شد. علاوه بر این، مجوز ۱۱ نشریه و یک خبرگزاری لغو و ۱۰۶ تذکر کتبی به رسانههای خبری داده شد.
احتمالاً کمترین شکایت در دولت محمد خاتمی ثبت شده است. به طوری که در سال ۱۳۷۷ دولت وقت شکایت خود از نشریات «یالثارات» و «شلمچه» را پس گرفت. یک ماهنامه هم در اسفند ۱۳۸۳ از سوی شورای نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد توقیف شد.
در دولت ششم شمار رسانهها از جمله روزنامهها محدود بود. اما چند ماهنامه و هفتهنامه از سوی هیات نظارت بر مطبوعات وزارت ارشاد توقیف یا مجوز آنها لغو شد.
بنا به اصل بیست و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مُخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین میکند. فرض بر این می گیریم که قانون مطبوعات همان تفصیلی است که قانون اساسی به آن ارجاع داده است. انتظار داریم که رعایت قانون، همانطور که از رسانه ها انتظار است، حاکمیت هم نشان دهد که به آن وفادار و مقید است و رسانه در مقام ناظر بر اداره امور از جمله نحوه اداره و حکمرانی در کشور که وظیفه ذاتی رسانه است، از آزادی مصرح در قانون اساسی برخوردار است.
بهترین و شایسته ترین کاری که آقای پزشکیان می تواند برای رسانه و رسانه ای ها انجام دهد ، آزاد گذاشتن آنها در فعالیت است. باید بگذارند، اصحاب رسانه خودشان با جذب مخاطب رسانه را اداره کنند نه اینکه به تعبیر دکتر بهزادی یکی از پیشکسوتان رسانه «با چسبیدن به بودجه مملکت آن را حیف و میل کنند.»
درباره عدم صلاحیت دولت در ورود به کار رسانه و غیر قانونی بودن آن، در آینده بحثی اختصاصی خواهم داشت.
کاملا روشن است: بنیه ملی رسانه ها در جامعهای تقویت می شود که در آن نگاه امنیتی به رسانه وجود نداشته باشد، ارباب قدرت برای حفظ و تسری آن به همه ی جهات، « بولتن های حزبی» را با رانت دادن در اختیار نگیرند و رسانه آزاد باشد در چارچوبی منطقی و علمی از قانون، سنت و عرف به فعالیت حرفه ای خود بپردازد و در این چارچوب قدرت و کارکردهای آنرا نقد کند .در چنین جامعه ای که یک شرط اساسی آن این است که در آن هیچ کس و نهاد و سازمان «معصوم » نیست، دولتها نمی توانند به هیچ عنوان در حوزه نشر ( هر شکل آن) فعالیت داشته باشند. اینکه می گوییم رسانه مستقل است و باید باشد، اینکه رسانه آزاد نماد دموکراسی است و اینکه در قوانین هم استقلال آن مورد تاکید قرار گرفته و اینکه رسانه افکار عمومی را نمایندگی می کند و دهها دلیل و برهان دیگر، یعنی : رسانه یک «قوه مستقل » است. اصل استقلال و تفکیک قوا حکم و ایجاب می کند که رسانه مستقل بماند و اجازه دخالت دیگر قوا را در وظایف و کارکردهای خود ندهد.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
اینکه آقایی با پیشوند دکتر و در مقام رئیس یک دانشگاه شناخته شده و معتبر، پشت دوربین تلویزیون بنشیند و چشم در چشم مردم با عباراتی سخيف به آنها توهین کند و درگذشت یک دختر میهمان در تهران در دو سال پیش را «نفله» شدن بخواند، با نگاه به سابقه امر، فقط یک معنی دارد « بی اخلاقی و بددهنی در جامعه ما دارد نهادينه می شود.»
صدا و سیمایی را که باید دانشگاه عمومی باشد که نیست! به کنار بگذارید، اما از آقای دکتری که وظیفه اصلی آن ریاست بر یک نهاد علمی، تربیتی و فرهنگی و تربیت انسانهای فرهیخته، روشنگر و روشنفکر است، ابداً بد زبانی و بی ادبی و توهین، قابل گذشت نیست، و برکناری از ریاست دانشگاه کمترین و ساده ترین برخورد با او است و عذرخواهی اش پذیرفتنی نیست، حتی اگر تلویزیون هم کتبی و رسمی به معذرت خواهی بیاید.
بی ادبی و بددهنی شاید نپذیرید که بگویم در جامعه ما متاسفانه نهادينه شده است، اما برای اثبات گفته ام دعوت می کنم تنها لحظهای کنار یک خیابان بایستید و به رانندگی ها نگاه کنید. حتی نوع بوقی که می شنوید هم معنی دارد.
در تعاملات اجتماعی نسل در نسل به ما آموخته شده است که “ادب مرد به ز دولت اوست” و این و دهها مَثل و مَتل علاوه بر تذکرات دینی و اخلاقی از بزرگان، نشانه اهمیت ادب و رعایت آن در فرهنگ ایرانی است.
به دلایل گوناگون مانند ایجاد فاصله بین افراد، از بین رفتن صمیمیت هاو از طرفی نزدیک شدن فرهنگ ها که همان پدیده تداخل فرهنگی است؛ این زمان شاهد نوعی بی ادبی و یا بد اخلاقی در جامعه هستیم که البته برای همه آزار دهنده است، اما شاید به دلیل گرفتاری هایمان از آن می گذریم و حال مساله ای که در این میان مغفول می ماند آن است که چه بر سر نسل جدیدی می آید که در تلاطم این وضعیت گیر افتاده است؛ چرا که از شبکه های مجازی و راه های ارتباطی فراوانی که وجود دارد، نمی توان به اصول این موضوع پی برد و آموخت که چگونه باید ادب در جامعه رعایت شود از طرفی گویا معنای ادب در نسل جدید تغییر کرده است که بخش بزرگی از آن تردید ندارم از بی ادبی مدعیان اخلاق! نشسته در مسندهای مختلف حتی فرهنگی ناشی می شود که متاسفانه در رسانههای فراگیر مانند تلویزیون نیز منعکس می شود و بتدریج قبح خود را از دست می دهد. .
ادب اجتماعی زمانی بهبود می یابد که این بستر در اخلاقیات فردی افراد تغییر کند. اخلاقیات فردی توسط مجموعه عواملی در هر فرد شکل می گیرد. عوامل تاثیرگذار در درجه اول خانواده و معلمان هستند.
رعایت ادب بویژه در مدیران و کارگزاران حکومتی در همه ی مکاتب سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تاکید شده است و صرف مذهبی نیست.
در نگاه برون دینی آن چیزی ادب اجتماعی را مشخص می کند که توافق اجتماعی آن را بپذیرد؛ یعنی عرفیات و معیارهای سنتی، میثاق های اجتماعی که امکان عوض شدن این عرفیات را هم فراهم می کند و نحوه پیدایش و کارکردهایی را برای آن تعریف می کنند و حتی مجالس قانونی هم آنها را تایید می کند.
در نگاه درون دینی، به نظر می رسد دین با پذیرش اخلاقیات اجتماعی آنها را تقویت کرده و این طور نبوده که اسلام و یا سایر ادیان اخلاقیات را بیاورد بلکه انسان از هر دینی به دلیل فطرت پاک انسانی یک سری از مسایل اخلاقی را درک می کند مانند احترام به بزرگترها ؛ اسلام این خصایص و اخلاقیات را تقویت کرد و در بعضی از مسایل به طور خاص وارد شد.
در کلام امیر المومنین علی (ع) هست که فرمود؛ ادب بر اصل و تبار و نسب و حسب شرافت دارد. کلام امیرالمؤمنین( ع) چنین است: «حسنالادبیسترقبیح النّسب» – زیبایی ادب ، زشتی نسب را می پوشاند .
و حال نگاهی کنیم به جامعه امروز خودمان :
شنیدن و بکارگیری الفاظ رکیک و دور از ادب اگر از هر کسی در حداقل قابل گذشت و بی اعتنایی باشد ، از کسی که بر مسندی نشسته است که چشم و گوش جامعه به او است و به طبقات مرجع تعلق دارد و یا خود چنین پندار است! به هیچ روی قابل گذشت نیست.
یکی از علل و عوامل رشد نابهنجاری و بد اخلاقی و بد سخنی در جامعه، عدم درک صحیح از آثار و پیامدهای آن است. بسیاری از کسانی که چنین سخن می گویند ؛ نمیدانند که گفتار و کردار زشت آنان چه تاثیرات وخیمی بر وضعیت نفسانی خودشان و چه تباهی فردی و اجتماعی به جا میگذارد.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
• رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
نگاه امنیتی وسیع به هر آنچه وجود دارد، می تواند یکی از اساسی ترین موانع توسعه باشد . بحث نگاه امنیتی و آثار آن بر امور با نظارت امنیتی با هدف جلوگیری از رخنه دشمن دو بحث متفاوت است و صحبت من، مساله اول است که این سالها با بحث دانشگاهها و نحوه تعامل با استادان و دانشجویان سوژه داغ فضاهای رسانه ای است.
محل بحث ندارد که حیثیت و اعتبار هر نهاد علمی با کیفیت و کمیت عالمان فعال در آن، رابطه مستقیم دارد. کیفیت و اعتبار دانشگاه به اساتیدی است که از بُعد علمی و فرهنگی به دانشگاه اعتبار میبخشند. به همین دلیل دانشگاههای معروف دنیا، در صدد جذب اساتیدی هستند که هر یک در رشته خود، نام و نشان و اعتبار جهانی دارند.
دانشگاه های کشور نخستین ضربه های جدی به حیثیت علمی خود را در سالهای آغازین دهه ۶۰ دریافت کردند. سالهایی که فضای هیجان و رفتارهای غیر عقلایی
به اخراج شمار زیادی از مفاخر علمی و بی نظیر کشور از دانشگاه ها انجامید و در نوبت های دیگر هم تکرار شد تا به حال رسید که بنظر می رسد تحمل همان چند عالم باقی مانده نیز ممکن نیست.
پیشرفت، توسعه، رسیدن به قله افتخار و علم! یا هر چه می خواهید نامش را بگذارید ، بدون بضاعت علمی و فکری که آنرا پشتیبانی کند ممکن نیست و این در اختیار دانشگاه و استادان آن است. هیچ جامعه ای را سراغ نداریم و ننوشته اند که بدون همراهی عالمانش و بها دادن به آنها توانسته باشد گردنه های مشکلات را طی کند و به پیشرفت و تعالی برسد. در مقابل خوانده ایم و دیده ایم که کشورها چگونه با تاسیس مراکز مطالعات پیشرفته، شاخصترین اساتید را از سراسر جهان در رشتههای مختلف دعوت می کنند، به آنها فرصت مطالعاتی می دهند و در ضمن زمینه جذب آنها را به دانشگاه هایشان فراهم میکنند و نهایت امر، یافته های آنها را به خدمت توسعه و ارتقای کیفیت امور خود می گیرند.
وقتی دانشگاهی از لحاظ حضور چهرههای علمی و فنی و فرهنگی درجه اول بهرهمند شد، اعتبار بیشتری در سطح ملی و فرا ملی پیدا میکند. آن دانشگاه در تولید علم فعال است. به فهرست برندگان جوایز علمی نوبل نگاه کنید. اغلب آنها از دانشگاههای غربی و بطور مشخص آمریکا اند که دانشگاههای آن، امتیازات فراوانی را برای جذب محققان فرهیخته از سراسر جهان می دهند و ایرانی های پرشمار هم جزو آنها اند.
باید دانسته شود و بدانند که بدون دانشگاه و عالمان آن گمان داشتن نقش سرنوشت ساز در جهان بشدت علمی، گمانی عبث است. دخالت های بسیار قدرت در امور دانشگاه، دانشجویان و استادان، « دانشگاه» را به « دانش کاه» تبدیل کرده است. استعاره و کنایه ای که مرحوم استاد دکتر « سید شرف الدین خراسانی» بنیانگذار گروه فلسفه سابق دانشگاه ملی و الان شهید بهشتی برای پرهیز دادن قدرت از دخالت در امور دانشگاهها بکار گرفت. هم او که مانند بسیاری از مفاخر علم، ادب و هنر کشور طعم اخراج از دانشگاه را در سالهای هیجانی آغازین سالهای دهه ۶۰ چشید.
باید توجه داشت؛ دانشمند و پژوهشگر، در فرآيند دانش و پژوهش، كار خود را با پرسشهای معينی آغاز مىكند . او با روش معين علمی به يافتن پاسخها می پردازد ؛ پاسخهایی كه در آغاز و حتى در ميانۀ راه و تا پايان كار، براى او معلوم نيست. وقتى او خود از آغاز نمی داند كه فرجام پژوهش علمی او چه خواهد بود، چگونه مىتواند پيشاپيش با عرضۀ نتايج كار خود، موجبات اطمينان خاطر قدرت را فراهم سازد و يا قول و تضمين بدهد كه دستاوردهاى علمی او موافق خواست و توقع ارباب سياست خواهد بود؟
به هر حال و به عنوان نتیجه این سخن! دخالت در محتوا و درونمايۀ كار علمى دانشگاهها و نهادهاى پژوهشى برای دانش، استادان و پژوهشگران و دانشگاه و نهادهای پژوهشى و بالمآل براى جامعه، بحرانساز خواهد بود. در اين صورت، دانشگاه و نهاد پژوهشى که بايد در فرونشاندن بحرانها كارساز باشد و در توسعۀ متوازن و پایدار كشور نقش سازندهای ايفا كند، خود در بحران و آشفتگی فرو خواهد افتاد.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
یافته های یک پژوهش و تحقیق دانشگاهی که چندی پیش در تهران روی یک جامعه آماری بزرگ از فعالان در فضای مجازی صورت گرفته و شارا - شبکه روابط عمومی آنرا انتشار داد، از جمله این داده ها را ارائه می کند :
- اخبار دروغ سریع تر از اخبار حقیقی پخش می شود.
- یک درصد خبرهای غلط به بین ١٠٠٠ تا ١٠٠/٠٠٠ نفر رسیده است در حالی که خبر درست به ندرت به بیش از ١٠٠٠ نفر رسیده است.
در دنیای دیجیتالی که به سرعت در حال تغییر است و تحریف عمدی واقعیت ها تشدید و اپیدمی شده، چارچوب قانونی و ارتباطی موجود، دیگر نمی تواند کارآمد و کارساز باشد. لذا درک پدیده دستکاری داده ها، نگرانی های قابل توجهی را برجسته می کند که نیازمند اقدام فوری برای محافظت از ارزش های مشترک انسانی مانند گشودگی، شفافیت، اعتماد و دسترسی آزاد به اطلاعات است.
" پاتریشیا آلتنبرد جانسون" از صاحب نظران حوزه ارتباطات بر این عقیده است که : دروغ همیشه پذیرفتنیتر از واقعیت است و با عقل بیشتر جور در میآید، چون دروغگو این مزیت بزرگ را دارد که پیشاپیش میداند مخاطبان، آرزومند یا منتظر شنیدن چه چیزی هستند.حال آنکه واقعیت، این خصلت اضطرابآور را دارد که ما را با چیزی غیرمنتظره روبرو میکند که آمادهاش نبودهایم.
در واقع خبرهای منفی جذابیت بیشتری برای مخاطب دارد، چون برایش جالب است که این اتفاق برای او نیفتاده است. از این رو صفحه اخبار حوادث روزنامه ها همیشه و همه جا بیشترین خواننده را دارد و می توان این موضوع را امری ذاتی در انسان دانست.
"جرون لنیر" فیلسوف بریتانیایی در کتاب جدیدش" مینیمالیسم دیجیتال: انتخاب زندگی متمرکز در دنیای آشفته" بر این نظر است که : " خشم و عصبانیت بخش اجتنابناپذیری از شبکههای اجتماعی است."
در این بازار عمومی که همه به دنبال جلب توجهند، احساسات منفی بیشتر از سخنان سازنده و مثبت توجهات را به خود جلب میکند. بهخصوص، به گفته جنیفر گرایگل، استاد علوم ارتباطات در دانشگاه سیراکیوز، شبکههای اجتماعی به خاطر رواج اخبار و معلومات جعلی، و شیوع ادبیات زننده و توهین آمیز در میان کاربران، منبع کسب خبر و بحثهای سیاسی و اجتماعی نیست .
از این رو می توان مدعی بود که شبکه های مجازی مرگ را در وجود خود دارند و بعید نیست که در آینده قابل تصور این اتفاق با افزایش سواد رسانه ای در کاربران و مخاطبان محقق شود .
اما تا آن زمان باید بپذیریم که اطلاعات داشتن به معنی آگاهی نیست. آگاهی زمانی حاصل می شود که اطلاعات درست و مفید را از منابع مسئول و موثق داشته باشیم و در نظر بگیریم که سر ریز اطلاعات در ما، اینفودمی ، بویژه اطلاعات غیر مفید به آلودگی و درگیری ذهنی و حتی رفتارهای غیر مسئولانه می انجامد .
آلودگی اطلاعاتی این روزها در فضای مجازی با انواع شایعات و فیک نیوزها، مصداق و تایید سخن بالا است. آلودگی ای که توان و بضاعت بسیاری را در این شرایط ویژه از نیروهای درگیر سلب می کند.
اخبار جعلی فراتر از جوامع، کشورها را نیز درگیر کرده و به سرعت درحال گسترش است. این یعنی اینکه باید بهدنبال استراتژیهای جدیدی باشیم، نه فقط برای مهار آن، بلکه بیشتر برای کاهش اثرات آن. این مهم در بحث ارتباطات انسانی، می طلبد که رسانه های جریان اصلی حرفه ای پای کار بیایند و با یک جدول درست و علمی برنامه خبری برگرفته از آرا و نظرات خبرگان فن، جریان انتشار اطلاعات و اخبار را به سوی رسانه های اصلی هدایت کنند.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
نیمی از جمعیت کشور شاکی از وزارت کار و تأمین اجتماعی به رئیس جمهوری و وزیر جدید پناه می برند
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
* ولی الله اکبری امیری ( از مازندران) - مهدی گلبان ( از اصفهان)
فعالان حقوق صنفی بازنشستگان تامین اجتماعی
وزارت رفاه، کار و امور اجتماعی با ٢۵ میلیون نفر تحت پوشش پُر عائله ترین نهاد دولتی ایران است. این ۲۵ میلیون نفر شامل شاغلین و بازنشسته های تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی و دولتی های شاغل و بیمه پرداز به تامین اجتماعی می شوند.
این جمعیت بزرگ را اگر با اعضای خانواده هایشان جمع بزنیم، نزدیک به ۶٠ میلیون نفر، یعنی بیش از نیمی از جمعیت ایران می شوند.
بازنشسته های تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی با جمعیت بیش از چهار میلیون نفری، همواره از وزرای کار و مدیران عامل سازمان تامین اجتماعی شکایت داشته اند که سد اجرای قوانین برای رفاه آنها شده اند و با تصمیم های خلاف قانون دور از چشم و رضایت بیمه پردازان، دارایی های این سازمان را در خدمت اهداف و منافع سیاسی دولت ها قرار داده اند، بگونه ای که دولت بزرگ ترین بدهکار سازمان تامین اجتماعی محسوب می شود و تا زمانی که این بدهی تادیه نشود و قوانین مصوبه مجلس فعال نشود که سالهاست اجرای آن به عمد متوقف شده ، حتی اگر به فرض اراده ای برای احیای حقوق قانونی بیمه پردازان باشد، ممکن نیست و یا خدماتی که ارائه می شود در خوشبینانه ترین حالت، نصف و نیمه خواهد بود.
مواد ۹۶ تامین اجتماعی، ۴۱ قانون کار و ۱۲۵ خدمات کشوری بر افزایش حقوقها مطابق با تورم تاکید دارد « و آن هم نه تورم دروغین اعلانی از سوی مراجع آماری بلکه تورمی که روی سفره های معیشت دیده میشود و جناب مرتضوی علاوه بر بایگانی اجرای افزایش حقوقهای سالیانه ، ماده ۵۴ تامین اجتماعی را هم، واگذار به خدا کرده بود ضمن اینکه وارد ماه ششم سال شده ولی هنوز هیچ آثاری از اجرای متناسب سازی حقوق های امسال نیست و نباید از عدم اجرای متناسب سازی حقوق های سال ۱۴۰۱ بازنشستگان که مصوبه مجلس بوده و اعتبار آنهم وصول شده هم، به راحتی گذشت.» از نامه بازنشستگان تامین اجتماعی در استقبال از وزیر جدید کار
بازنشستگان تامین اجتماعی خواسته های خود را این چنین ترتیب بندی کرده اند :
۱ - اجرای متناسب سازی حقوق های امسال بازنشستگان تا پایان ماه جاری و پرداخت تمام مطالبات از فروردین در یک مرحله
۲ - اجرای ۱۰۰ درصد ضریب برقراری متناسب سازی حقوق های بازنشستگان سایر سطوح باتوجه به اجرای ماده ۷۷ تامین اجتماعی یعنی کاهش حداقل ۱۰ درصد حقوق شاغلی بعد از بازنشسته شدن و دیده شدن همه بازنشستگان در متناسب سازی حقوق ها که دارای ضریب برقراری نیستند.
۳ - پرداخت ۲۴ ماه مطالبات قانونی ناشی از ۲۵ درصد باقی مانده اجرای متناسب سازی سال ۱۴۰۰ بازنشستگان تامین اجتماعی
۴ - اجرای ماده ۵۴ درمانی تامین اجتماعی
۵ - تصویب افزایش حقوقهای سالانه بازنشستگان مطابق با نرخ تورم واقعی و برای بازنشستگان با درصد یکسان
۶ - برچیده شدن هیات امنای دولتی سازمان و احیای شورای عالی رفاه با حضور شرکای سازمان، به خصوص بازنشستگان و به تعداد مساوی
۷ - عدم تصویب افزایش حقوقهای سالانه بازنشستگان تامین اجتماعی توسط دولتها
۸ - عدم دخالت دولت ها و مجالس در هلدینگ شستا
۹ - عدم اجرای مصوبه شورای عالی کار برای بازنشستگان تامین اجتماعی (مصوبه شورای عالی کار برای کارگران شاغل میباشد ) و عدم تقسیم بندی حدود ۴/۲۰۰/۰۰ هزار نفری بازنشستهها به سایر سطوح و حداقل بگیر
۱۰ - برگشت تمام داروهای حذف شده طی چند سال اخیر به چرخه بیمه
۱۱ - حذف گروههای ۲۸ گانه تحمیلی دولت به سازمان تامین اجتماعی و ایجاد صندوق بازنشستگی مستقل تحت حمایت دولت برای این گروهها و دیگر گروههای خلق الساعه جدید، گروههایی که نه تنها هیچ عایدی برای سازمان تامین اجتماعی ندارند، بلکه یکی از بزرگترین سربارهای هزینه ای سازمان میباشند .
۱۲ - تسویه کامل بدهی های صدها هزار میلیارد تومانی دولت به سازمان تامین اجتماعی توسط دولت چهاردهم برای ارائه خدمات مطلوب به بیش از نیمی از جمعیت کشور ( نقل قولی میگوید این بدهی ها با سود سالانه حدود ۳۵۰۰ هزار میلیارد تومان می شود. )
۱۳ - اصلاح احکام بازنشستگان سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ تامین اجتماعی برای جلوگیری از ظلم بیشتر به آنها
و
از همه مهمتر انتخاب یک مدیر عامل توانمند و متعهد به اجرای قوانین برای سازمان تامین اجتماعی که اشراف به قوانین تامین اجتماعی هم، داشته باشد و در اجرای قوانین تامین اجتماعی حتی یک لحظه درنگ و شک و تردید نداشته باد.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
در استقبال از «احمد میدری» وزیر جدید کار و امور اجتماعی، بازنشستگان تامین اجتماعی خواستار برکناری فوری میرهاشم موسوی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به عنوان « شیرینی وزیر شدن» شدند.
در کانالهای صنفی بازنشستگان عمده دلیل درخواست آنان مقاومت میرهاشم موسوی مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی در اجرای قوانین حقوق صنفی بازنشستگان از جمله قانون همسات سازی ذکر شده است.
«مهدی گلبان» فعال حقوق صنفی بازنشستگان تامین اجتماعی در کانال چند هزار عضوی « گروه بازنشستگان سازمانهای دولتی و نهادهای عمومی غیر دولتی مشمول قانون تامین اجتماعی» به نمایندگی دیگر اعضاء خطاب به وزیر جدید کار نوشت : امید است حضور شما که باتلاش و پیگیری تشکل ها و بازنشستگان معزز نیز همراه بود، آغازگر فصل تازهای برای وزارت متبوع بویژه سازمان تامین اجتماعی باشد.
«انتظارداریم دراولین فرصت ممکن با انتخاب فردی شایسته ،توانمند دلسوز در سمت مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به وضعیت نابسامان آن رسیدگی کنید تا مطالبات قانونی برزمین مانده ومشکلات جامعه هدف بویژه معیشت ودرمان بازنشستگان ومستمری بگیران رفع شود.»
احمد میدری چهارشنبه شب و در اولین مصاحبه در مقام وزیر کار و تعاون و رفاه اجتماعی با خبر ۲۰:۳۰ تلویزیون گفت : اولين و مهمترین کار پيش روی من اجرای قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان است.
رهبری انقلاب در ۲۱ فروردین ماه ١۴٠١ در اجرای بند یک اصل یکصد و دهم قانون اساسی سیاستهای کلی و مصوّب تأمین اجتماعی را برای اقدام به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند.
بر اساس دستور رهبر انقلاب اسلامی ایجاد رفاه عمومی، بر طرف ساختن فقر و محرومیت، حمایت از اقشار و گروه های هدف خدمات اجتماعی از جمله بیسرپرستان، از کارافتادگان، معلولان و سالمندان و آنچه از اهداف رفاه و تأمین اجتماعی که در اصول سوم، بیست و یکم، بیست و هشتم، بیست و نهم، سی و یکم و چهل وسوم قانون اساسی آمده است، اقتضاء میکند نظامی کارآمد، توانمندساز، عدالتبنیان، کرامتبخش و جامع برای تأمین اجتماعی همگان که برگرفته از الگوهای اسلامی- ایرانی و مبتنی بر نظام اداری کارآمد، حذف تشکیلات غیر ضرور و رفع تبعیضهای ناروا و بهرهگیری از مشارکتهای مردمی باشد، طراحی و اجرا شود.
سیاستهای کلی ابلاغی ، دارای دو ویژگی ممتاز عمومیت و جامعیت است و همه ی آحاد جامعه و تمامی دستگاهها در اجرای این سیاستها دخیل هستند. اجرایی شدن دقیق سیاستهای ابلاغی میتواند الگوی جدیدی از حکمرانی رفاه و تأمیناجتماعی در کشور را رقم بزند و بدیهی است که سازمان تأمیناجتماعی، باید در اجرای این سیاستها بهگونهای عمل کند که آثار و منافع اقدامات و عملکرد آن در چارچوب کلی ترسیم شده در سیاستهای ابلاغی باشد و در زندگی مردم به شکلی ملموس تأثیر گذار باشد و مردم و مخاطبان بتوانند آثار مثبت این اقدامات را در زندگی خود مشاهده کنند.
موضوع تأمین رفاه و معیشت مردم همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است، اما بنا به دلایل گوناگونی آنچه از سطح رفاه مردم میبینیم، میبایست دستخوش تغییراتی شود که زمینه آن را باید در اجرای برنامههای رفاهی و معیشتی وزارتخانههای متولی این امر جستجو کرد. وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی، از جمله دستگاههایی هستند که میبایست بر اساس آنچه به عنوان سیاستهای ابلاغی رهبری نام گرفته است، در مسیر اجرایی شدن آنها گام بردارند.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
instagram.com/raoufpishdar