*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
این روزها همهجا سخن از ناترازی انرژی است، اما بنظر میرسد ناترازی از سخت افزار و عناصر عینی و ملموس گذر کرده و در واقع علت اصلی آن ناترازی در عقلانیت ادارهی کشور است.
در نظر بگیرید؛ کشور دچار کسری بودجه فوقالعاده سنگینی است، مدیریت باید همه ی تدبیرش کاستن از کسری باشد. قیمت تمام شده کالاهای شاخص مثلا خودرو بالای قیمت های جهانی و غیر معقول است ، مدیر عاقل و با خردی که طمع ندارد رانتی نیست، پاک دست است ، مدیری علمی است ، همه ی مهارتها و مشاوره ها را به کار می بندد تا قیمت را منطقی کند نه با رانت دهی و رانت خواری، تا جایی که می تواند یک ملت را بچاپد.
نفوذ که تنها در حوزه های امنیتی، انتظامی، اطلاعاتی و نظامی نیست. مدیری که اجازه می دهد ذخایر سوخت نیروگاه ها را بفروشند، در حالی که گاز هم نداریم، آب هم نداریم، برق هم نیست و خیلی چیزهای دیگر! با کلی تخفیف، دچار ناترازی عقلی است.
کسی که نمی فهمد یک مقوله فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی مانند حجاب، مسیر و کانال خودش را دارد و خارج از آن همانطور که سالها جواب نداده، جواب نخواهد داد، با وصف این میلیاردها تومان بودجه گرفتار کسری را به دکان جدیدی به نام کلینیک می ریزد، او هم دچار ناترازی عقلی است، به علاوه بپذیریم که اینها اگر نفوذی نباشند، کارکرد نفوذی ها را دارند.
حاکمیتی که با فيلترينگ، دسترسی مردم به شبکه های ارتباطی و اطلاعاتی را قطع می کند، ابتدایی ترین حق مردم، یعنی دسترسی آزاد به اطلاعات را نقض می کند، منشور حقوق بشر، قانون اساسی آن کشور و حقوق شهروندی مردمان را نقض کرده و مجرم است. این حاکمیت باید بپذیرد که با چنین روش هایی سرمایه اجتماعی اش را بیشتر و بیشتر از دست خواهد داد. این حاکمیت نمی تواند باز گرداندن حق مردم را به تاخیر بیندازد و با نمایش جلسه گذاری برای رفع فيلترينگ، سر مردم منت بگذارد.
بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی، به ویژه آنهایی که به شبکههای اجتماعی خارجی (مثل اینستاگرام، واتساپ و تلگرام) متکی بودند، با افت شدید فروش و درآمد مواجه شده اند. گزارش مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی تخمین میزند که فروش آنلاین کسب و کارهای اینترنتی به طور متوسط ماهانه حدود ۳۷.۹ همت (هزار میلیارد تومان) کاهش یافته است. بر اساس یافتههای این پژوهش، کمی بیش از ۵۷ درصد کسب و کارها برای فروش یا بازاریابی محصولات خود صرفاً از شبکه های اجتماعی خارجی استفاده کرده و تنها ۰.۸ درصد صرفاً از شبکههای داخلی استفاده کردهاند. شبکههای اجتماعی اینستاگرام، واتس اپ و تلگرام به ترتیب سه شبکه اجتماعی خارجی پرطرفدار در بین ایرانیان بودهاند.
واقعیت آن است که تغییر قواعد زندگی اجتماعی در ایران وارد مرحله جدیدی شده و جامعه به عنوان یک ارگانیسم زنده راه خودش را در سازگاری با این مرحله جدید پیدا خواهد کرد. بنظر میرسد مردم در گروههای مختلف سنی و جنسی یعنی زن و مرد و پیر و جوان با باورهای مختلف دینی و غیردینی، تصمیم گرفتهاند که این تغییر قواعد زندگی اجتماعی را بپذیرند و حق انتخاب افراد در تحولات هنجاری زندگی اجتماعی را محترم بشمارند.
حاکمیتی که با بیش از ۹۰ درصد نارضایتی عمومی روبروست، چارهای جز پذیرش دوران قواعد جدید زندگی اجتماعی و هنجارهای آن ندارد و باید عزم خود را برای زدودن ناترازیهای عقلانی تدبیر ادارهی کشور، جزم نماید.
یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی است که بر اساس پیمایشها و مطالعات جامعهشناسان در طول پنج دهه گذشته از سال ١٣۵٢ تا سال ١۴٠٢ ، بهطور مداوم در حال کاهش بوده است.
فهم این مهم سخت نیست؛ در فضایی که بیاعتمادی حاکم است، همکاریهای پایدار شکل نمیگیرد و کنشهای کوتاهمدت و موقتی رواج مییابند. به بیانی دیگر، در زمینهای که اعتماد عمومی کاهش یافته، تصمیمگیریها و کنشهای بلندمدت امکانپذیر نیست. این وضعیت بهویژه در بخشهایی از فعالیتهای اقتصادی که نیازمند نگاه بلندمدت و برنامهریزی برای آینده است، حالت حاد پیدا میکند.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
☀️ رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
سیاست خارجی هر کشوری در عمل دارای دو دسته مولفه های ثابت و متغیر است ، ولی در عمل همه ی آنها از یک منطق پیروی می کنند، « منافع ملّی»! و ابزارها، سخت افزار و نرم افزار هم، هم جهت با آن تنظیم و بکار گرفته می شوند.
منافع ملّی و منافع ایدئولوژیک، مانند دو کفه ی ترازو عمل می کنند، سنگینی هر یک، سبب سبک شدن دیگری و اخلال در روابط خارجی و زیان می شود.
نظام های ایدئولوژیک در عرصه بین الملل نگاه آرمانی به واقعیت ها دارند، در حالی که در این عرصه ، همه ی بازیگران واقعی هستند و منطق بازی، شناور بودن سیاست خارجی متناسب با بازی بازیگران است و اینکه منافع من تا کجا و چه حد و کیفیت امکان پیشروی دارد.
سیاست خارجی کشورها نظر به نقش حیاتی آن، در بالاترین سطح از تصمیم گیری طراحی و تدوین می شود و در صحنه بين الملل اين وزارت امورخارجه است كه سياست خارجى را نمايندگی مى كند ، به رسمت شناخته مى شود ، پاسخگو ، و طرف مذاكرات است.
سياست خارجى در صحنه بازى در روابط بين الملل بر اين مبنا شكل مى گيرد كه حدود بازى تا كجاست ، منافع ملّی يكطرف تا كجا امكان پيش روی دارد و در آن سوى بازى ، طرف مقابل تا چه حد و تا كدام نقطه مى تواند مطمئن باشد كه قادر به ادامه بازی است بدون اينكه منافع اش تضييع شود.
واقعيت هاى عرصه بين الملل حكم مى كند كه اين مولفه ها را هم در خودمان و هم در نزد بازيگر و يا بازيگران ديگر بشناسيم و با يافتن نقطه اشتراك ، سعی در تطبيق آنها با يكديگر معطوف به كسب بيشترين منفعت نماييم.
در عرصه بين الملل اين طور نيست كه طرف مقابل ، هر كسى را كه هر ادعایی داشت و خوب شعار داد ، بپذيرد ، و به رسميت بشناسد . اين حوزه قائده مند ترين عرصه از تعاملات است ، كه در آن همه چيز تعريف شده است .
آنچه در روزهای اخیر و بدنبال انتشار خبری از ملاقات تکذیب شده سفیر ایران در سازمان ملل با ایلان ماسک سرمایه دار آمریکایی و دست راست دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا از جناح اقلیت، ولی پرسرو صدا دارای تریبون از بیت المال در داخل دیدیم، شنیدیم و خواندیم ، با استدلال بالا، مغایر با منافع ملّی است.
دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی سالهاست که با هم مذاکره می کنند و وزارت خانه های امور خارجه ایران و آمریکا هم آنرا بارها تایید کرده اند. به علاوه لابی به نسبت قدرتمند ایرانی های وطن دوست در آمریکا و نزد مقامات این کشور همواره برای بهبود رابطه تهران و واشنگتن فعال بوده ، و فرض اگر ملاقاتی بوده امری جدید و اتفاقی نو نیست. مهم نیست که این ملاقات انجام شده باشد یا نه، مسأله فهم ما از منافع ملّی است.
شاید روزنامه ایکس به خودش غره شود که توانسته این بار هم سد منافع ملّی شود و وزارت امور خارجه را با ادبیات خاص خود که در فرهنگ و قاموس رسانه نیست و نمی گنجد، به تکذیب خبر منتشره توسط منابع آمریکایی وادارد ، و باز مهم نیست که مواضع جناحی که روزنامه ایکس یکی از بلندگوی آنهاست و تریبونهای روزانه و هفتگی ، چه گفتند و نوشتند، ولی خوب است بدانند که این موضع گیری های این شکلی، نه فقط به نفع منافع ملّی نیست که علیه آن ، و از معیارهای سنجش پایگاه و جایگاه قدرت حاکم در مناسبات بین الملل است و با کاستن از قدرت چانه زنی دیپلماتها هزینه را هر چه بیشتر بالا می برد.
در گزارش سنجش رفتار سیاسی و اجتماعی ایرانی ها خواندیم و دیدیم که بیش از ٩٠ درصد مردم مخالف ادامه وضعیت کنونی اداره کشورند و کیفیت و کمیت حضور مردم در انتخابات اخیر ریاست جمهوری هم سند دیگری بر آن شد. نگذارید دیر شود!
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
☀️ رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
در هفته منتهی به جمعه ٢۵ آبانماه ١۴٠٣دو رخداد در رابطه ایران و آمریکا را شاهد بودیم که مشخصات یک تحول را دارد.
اوّل ملاقات سفیر ایران در سازمان ملل با ایلان ماسک مشاور و دستیار دونالد ترامپ و دوم آنچه تضمین رسمی ایران داير بر عدم کشتن رئيس جمهوری منتخب آمریکا خوانده شد.
ملاقات سفیر ایران در سازمان ملل و ایلان ماسک که توسط«نیویورکتایمز» افشاء شد،دوشنبه ۲۱ آبان انجام شد و گفته شده «سعید ایروانی» و ایلان ماسک درباره راههای کاهش تنشها بین تهران و واشنگتن گفتوگو کرده اند و متعاقب آن بود که گزارش شد ایران تضمین کتبی داده است که دونالد ترامپ را نخواهد کُشت.
ساعتی بعد از این خبر بود که ایرنا خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از نمایندگی ایران در سازمان ملل در پاسخ به سوال رسانههای آمریکایی پیرامون ارائه«تضمینهای کتبی مبنی بر عدم وجود برنامهای برای ترور ترامپ» نوشت : راجع به جزئیات پیامهای رسمی که میان دو کشور تبادل میشود در سطح عمومی اظهارنظر نمیکنیم/موضوع ترور شهید سلیمانی را از طریق مراجع حقوقی و قضایی دنبال میکنیم و مدیر ارتباطات ترامپ نیز در پاسخ به نیویورک تایمز گفت: "ما در مورد گزارشهای جلسات خصوصی که برگزار شده یا نشدهاند،اظهار نظر نمیکنیم."
دو مقام ایرانی که نامشان در گزارش نیویورک تایمز پنهان داشته شده، مذاکره صورت گرفته را«مثبت» و «خبری خوب» ارزیابی کردند و گفتند که ایران از ایلان ماسک خواسته تا بخشی از کسب و کار خود را به ایران بیاورد و از وزارت خزانه داری آمریکا برخی معافیتهای تحریمی را اخذ کند.
ایلان ماسک که دستیار ترامپ معرفی شده و حمایت او از رئیس جمهوری منتخب آمریکا یکی از اضلاع انتخاب او بود،اکنون هر روز تمام وقت با رئیسجمهوری منتخب است. اگر او پیامی را منتقل میکند، در واقع ترامپ است که سخن میگوید.
مقامات دولت آمریکا روز پنجشنبه ۲۴ آبانماه در رابطه با برنامه هستهای جمهوری اسلامی از ایران خواستهاند به جای گفتار و وعدهها، دست به اقدامات عملی بزنند.
این درخواست آمریکا پس از آن مطرح شد که مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری وعده داد که پیش از بازگشت ترامپ به کاخ سفید، ابهامات و شبهات در مورد صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را رفع کند.
پزشکیان در گفتوگو با «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران گفته است:«آمادگی خود را برای همکاری و همگرایی با این نهاد بینالمللی (آژانس) به منظور رفع ابهامات و شبهات ادعایی درباره فعالیت صلحآمیز هستهای کشورمان اعلام میکنیم.»
تحولات اشاره شده نشان از احتمال نزدیک شدن رابطه تهران و واشنگتن به فاز دیپلماتیک دارد که اگر سیر وقایع بدرستی مدیریت شود و این موضوع به وزارت امور خارجه سپرده شود، وظیفه دیپلماتهاست که آنرا در چارچوب سیاست های کلی نظام مبتنی بر منافع ملّی به پیش ببرند.
رابطه ایران و آمریکا در مقاطعی درچهار دهه گذشته و از جمله در دور اوّل ریاست جمهوری ترامپ(۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ تا۲۰ ژانویه ۲۰۲۱)در مرحله ای قرار گرفت که می توانست مقدمه ای برای آب شدن یخ رابطه تهران و واشنگتن باشد که بواسطه عدم مدیریت شرایط به وجود آمده و دور ساختن آن از هیجانات و دستبرد های بازیگرانی- بویژه اسرائیل و رقبای منطقه ای ایران و قدرت سایه در ایران - به سرقت رفت.
از ویژگی های اساسی علم سیاست که آن را هنر «تدبیر» مسائل نیز می خوانند، «واقعی»، و نه «آرمانی» تلقی شدن همه ی بازیگران عرصه بین الملل است. در چنین فضایی سیاست خارجی یک کشور در چارچوبی شکل می گیرد که به آن «منافع ملّی »گفته می شود.منافع ملّی ما امروز در گروی حل عزتمندانه مسائل با آمریکاست.
هم تهران و هم واشنگتن باید باور داشته باشندکه نمی توانند و نباید به سیاست گفت وگو نکردن مستقیم و بدون واسطه با نیت راسخ به حل مسائل،ادامه بدهند .
ایران ظرفیت های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی زیادی دارد که به آن امکان می دهد تا نقش مهمی در ثبات و تحکیم صلح و امنیت و دموکراسی در منطقه ایفا کند.آمریکا نمی تواند این پتانسیل بزرگ را در بازی های منطقه ای و حتی فرا منطقه ای خود نادیده بگیرد.
آمریکا باید باور کند که تعادل منطقه بدون حضور و ایفای نقش متناسب با وزن ژئوپولتیک ایران ممکن نیست و در مقابل ایران توجه کند که آمریکا قدرت نخست اقتصادی دنیا است، یک چهارم اقتصاد دنیا متعلق به آمریکاست و تنها ارزش اقتصادی ایالت کالیفرنیای آمریکا دو برابر کل اقتصاد ایران است و ابزارهای زیادی برای تنظیم تعاملات و روابط منطقه ای و بین المللی خود دارد.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
در ایران دلایل چندی باعث کاهش ارزش پول ملی و تورم بالا و مستمر شده است.
بر اساس نظریه پولی میان افزایش نقدینگی و تورم ارتباط وجود دارد، اما عامل افزایش نقدینگی، عملکرد دولت است، نه «مصرف زیاد مردم» که روحانی مشهور مشهد گفته است.
ریشه اصلی رشد نقدینگی در ایران، ناترازی بودجه دولت و ناترازی بانکها بر اثر استقراض غیرمستقیم دولت است.
دلیل کسری بودجه را نیز باید در بیانضباطی مالی دولت و اشتباه در برآورد درآمدها و هزینهها در جریان تدوین و تصویب لوایح بودجه در دولت و مجلس جستوجو کرد.
از شوکهای ارزی و انتظارات تورمی نیز به عنوان عوامل موثر بر افزایش نرخ تورم یاد میشود.
از دیگر دلایل بالا بودن تورم و کاهش ارزش پول ملی باید هزینه های دولت را دانست که البته اخیرا ادعا شده کم خرج ترین دولت در خاورمیانه است!
منبع این ادعای «نادرست» گزارشهایی است که در یک سال گذشته بارها در رسانههای رسمی، از جمله خبرگزاریهای ایرنا، فارس، همشهری، تسنیم و بسیاری از پایگاههای خبری منتشر شده است.
مبنای این ادعا مقایسه نسبت هزینههای دولت در کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی به تولید ناخالص داخلی است که در گزارش اکتبر ۲۰۲۳ صندوق بینالمللی پول، برای ۲۹ کشور محاسبه شده است.
اول ، ایران کمخرجترین دولت منطقه نیست. نسبت هزینههای دولت به تولید ناخالص داخلی در چهار کشور منطقه کمتر از ایران است. در دو کشور افغانستان و سوریه نیز این نسبت محاسبه و گزارش نشده است.
دوم، بر اساس توضیحات صندوق بینالمللی پول، اعداد و ارقام مربوط به هزینههای دولتی از بودجههای سالانه دولت استخراج شده، در حالی که بخش بزرگی از مخارج و هزینههای دولت،فرابودجهای است و در سقف بودجه محاسبه نمیشود.
بزرگترین اقلام فرابودجهای، منابع هدفمندی یارانههاست که در بودجه سال آینده کسر بزرگی از منابع عمومی بودجه است، اما در سقف ارقام بودجه و در جداول کلان حساب نمیشود.از دیگر اقلام فرابودجهای میتوان به بودجه تقویت بنیه دفاعی، پرداختیهای دولت به سازمان تامین اجتماعی و تسهیلات تکلیفی اشاره کرد که در جداول کلان و سقف بودجه منظور نمیشوند.
سوم، در ساختار اقتصاد ایران، به جز دولت و بخش خصوصی، یک بازیگر بزرگ دیگر هم وجود دارد که در اینگونه محاسبات در نظر گرفته نمیشود. بخش بزرگی از گردش مالی اقتصاد ایران در اختیار بخش شبهدولتی یا خصولتی است که اگرچه دولتی نیست اما با ماهیت بخش خصوصی نیز تفاوت آشکاری دارد.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
یک تصور در دنیای توسعه نیافته میان رهبران عمومیت دارد و آن مالک پنداری، همه چیز و ریاست عامه بر مردم است. این هم عمومیت دارد که رهبران در این کشورها خود را نشسته دائمی بر کرسی قدرت و موروثی کردن حکومت ، و عقبه خود را متصل به ماوراء می دانند، و معصوم و غیر قابل نقد و غیر پاسخگو و صاحب اختیار جان و مال مردم!
یک جامعه توسعه یافته نشانه های زیادی دارد که مهم ترین آنها پرسشگر بودن جامعه و مقید بودن و موظف بودن رهبران به پاسخگوئی می باشد که در یک جامعه توسعه یافته همه انتخابی اند.
در جامعه توسعه یافته حاکمیت خود را نماینده و وکیل مردم در اداره امور می داند و نه قدرت حاکم! و لذا تلاش خواهد کرد تا رضایت عمومی را کسب کند و چنانچه مقبول نباشد، استعفا می کند تا راه برای اداره دموکراتیک کشور باز باشد .
سطح سوالات مردم در یک جامعه توسعه یافته، نشان عمق توسعه در آن جامعه است. جامعه ای که رئیس جمهوری اش مردم را برای خرید گوجه ارزان به محل زندگی خود ارجاع می دهد، نه حال! که هیچ وقت رنگ توسعه را ندیده و نخواهد دید. در این جامعه کسی از درآمدهای کشور و هزینه های آن نمی پرسد، سیاست خارجی محلی از اعراب در پرسش ها ندارد، سیاست و تدابیر اقتصادی که هیچ!
در یک جامعه توسعه یافته، قدرت که چرخشی است، از راههای دموکراتیک به منتخب مردم انتقال پیدا می کند و منتخب تلاش می کند تا اعتماد عمومی را نسبت به خود ارتقا دهد و او خود را وکیل و نه مالک و رئیس مردم می داند.
در چنین جامعه ای مکانیزم های قانونی چنان علمی و دقیق طراحی و پیش بینی شده است که دولت نماد قدرت مشروع، به محض از دست دادن جایگاهش نزد مردم، از راههای دموکراتیک، قدرت را انتقال می دهد و اصرار بر ماندن ندارد، چه برسد به اینکه از ابزارهای نامشروع برای تمکین مردم استفاده کند.
در تئوری های مربوط به جنبش ها و اعتراضات و حتی انقلاب ها، این بحث مطرح است که حکومت های موفق، حکومت هایی هستند که بتوانند عوامل و دلایل بروز نارضایتی ها را قبل از حاد شدن و بروز آن شناسایی کرده و درصدد رفع آن بربیایند. در واقع حکومت های موفق با پاسخ دادن به مطالبات و حل کردن مشکلات، از انباشت مطالبات و نارضایتی ها جلوگیری می کنند. اما تقریبا در هیچ کجای دنیا حکومتی وجود ندارد که بتواند همه مطالبات و مشکلات را کامل بشناسد و حل کند،بنابراین نارضایتی ها ظهور می کند و در این بین حکومت هایی موفق هستند که کوشش می کنند که اعتراضات را که مُعَرّف کمبودها و مشکلات هستند، با دفع ریشه ها برطرف کنند.
فساد اداری و مالی و اقتصادی و هر نوع دیگر آن در یک جامعه، نشانه ساختار فاسد است، هر چند رهبران پاک دست باشند و یا چنین ادعا کنند. چنین جامعه ای مبتلا به فساد سیستماتیک است.
پذیرش حاکمیت مردم معنایی جز این ندارد که مردم با هر طرز فکر و نظر در چهارچوب قانون حق حیات دارند و تمایلات سیاسی هم جزئی از آن است و وظیفه حاکمیت حفاظت از آن می باشد که در آرای مردم تجلی پیدا می کند.
زشتترین چهره سیاست را می توان در جوامع توسعه نیافته دید آن چهره ای که احمقترین آدمها را به عنوان خردمند به مردم تحمیل می کند.
آنچه هیچ زمانی نباید فراموش کرد این است که؛ نه حکومتها مقدسند و نه قوانین جامعه إلهی اند. همه ی اینها باید تاریخ مصرف داشته باشند وگرنه
فاسد می شوند.
برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
احتمال در خبرها خواندید که همکارم خانم « منصوره قديری جاوید» پژوهشگر خبرگزاری جمهوری اسلامی - ایرنا، در جنایاتی بسیار دردناک به دست همسرش کشته شد.
مرحوم را به اعتبار سالها خدمت در ایرنا می شناختم و به شهادت عموم همکاران بانویی بود بسیار مومن و متقی و در کار و اخلاق نمونه!
جزئیات این جنایت را نمی دانم و تخصصی هم در زمینه جرم شناسی و روان شناسی که معمولا متخصصان از این دو منظر بیشتر به وقایع جنایی می پردازند، ندارم، اما آنچه از اقرار قاتل نزد پلیس که رسانه ای شده است بر می آيد، این است که قاتل بنا داشته فرزندش و بعد خودش را هم بکشد که گفته « پشیمان» شده است.
قاتل، وکیل دادگستری است، و حتما هم خوب به قوانین وارد است. می توانم حدس بزنم نهایت امر، به فرض اگر حکم قصاص هم صادر شود که پرونده حالا، حالا کار دارد، خانواده مقتول باید نصف دیه کامل یک مرد را به قاتل بدهند تا او قصاص شود، چرا؟ چون مقتول زن بود، مهم نیست که او در تحصیلات، مراتب و موقعیت کاری و اجتماعی و حتی اقتصادی در کمترین، هم سطح شوهرش بود. قانونی بشدت مورد انتقاد که استدلالی منطقی، عقلی و به روز، غیر از ادله های مورد چالش و غیر معتبر حتی نزد علما ، آنرا پشتیبانی نمی کند.
مجموعه ای از عوامل متاسفانه سبب افزایش جرم و جنایت به شکل های مختلف در کشور شده است که بنا به آمار، میزان خشونت خانوادگی در این میان از همه دردناکتر است. خشونتی که سلامت روان جامعه را بیشتر از هر محرک دیگری به سبب متغیرهای عاطفی به خطر می اندازد.
شاید بر این باور باشند که قوانین در مقابله با انواع خشونت از جمله خشونت خانگی، باز دارنده نیست، کاملاً درست است، ولی حتی با تشدید آن، صرف قانون، بازدارنده ریشه ای نیست. آنچه در این میان باید مورد توجه و دقت قرار گیرد، ریشه های این معضل است.
مطالعات زیادی از جمله توسط جهاد دانشگاهی روی علت و علل افزایش خشونت خانگی که آمار آنرا تایید می کند، انجام شده است. یافته اصلی این تحقیقات از جمله می گوید که بررسی عوامل موثر در ارتکاب خشونت خانگی، نشانگر وجود ارتباط معنی دار آماری بین خشونت خانگی و وضعیت اقتصادی است.
یک مطالعه مقطعی توسط پژوهشگران جهاد دانشگاهی در سال ١٣٨٧ درباره «میزان فراوانی انواع خشونت خانگی و تاثیر آن بر وضعیت بهداشت روان زنان متاهل تهرانی» نشان می دهد ٣۵.٧% تحت انواع خشونت خانگی قرار گرفته اند.
مساله خشونت علیه زنان در سراسر جهان یکی از اولویتهای بهداشت همگانی است. اگر چه نتایج تحقیقات و اطلاعات جمع آوری شده موجب افزایش آگاهی و حساسیت جامعه نسبت به این معضل سلامتی زنان گردیده، ولی شرم، حیا و ترس زنان و عدم پاسخگویی و مسوولیت پذیری نظام بهداشتی - درمانی جامعه نسبت به آن، موجب سکوت و انزوای زنان قربانی و غفلت از پیامدهای آن بر سلامت جسمی و روانی آنان شده است. پیامدهای خشونت خانگی بر سلامت روان زنان شامل افسردگی، اضطراب، استرس و رفتارهای خودکشی و آسیب به خود می باشد.
در نتیجه همه ی تحقیقات می توانیم ببینیم که چالش های اقتصادی تاثیرات قابل توجهی در ارتکاب جرائم خشونت آمیز دارد که آثار و تبعات منفی بر پیکره جامعه وارد می سازند.
جامعه ما درگیر خشونت هایی است که از شرایط سخت زندگی حاصل می شود. فشار همراه با تحقیر و درد و خشم ناشی از فقر شدید به کارگران و بازنشستگان و معلولان و همه ی طبقات جامعه، زندگی را طاقتفرسا کرده است
رهبران جامعه فراموش کرده اند که زنان و مردان این سرزمین زمانی به زندگی شما و ما رنگ میبخشند که بتوانند ابتدا به زندگی خود رنگ بدهند، رنگهای زیبا و درخشان اما در تبعیض و بی عدالتی،فقر و تحقیر و خشونت و سرکوب، رنگی باقی نمیماند!
زنان و مردان ایرانی مطالبهی محالی ندارند تا بتوانند زندگی خود و این سرزمین را رنگارنگ کنند.آنها آزادی و امنیت، رفاه و عدالت، دوری از تبعیض و خشونت و تحقیر میخواهند که ظاهراً هیچ کس به فکر آن نیست و فعلا هدف ها جانشینی! است.
احساس رها شدگی زیر بار مسائل، هوای آلوده ،اقتصاد بشدت به هم ریخته، افسردگی روز افزون جمعیت، بیماریهای روحی و روانی، دلهره از جنگ، نگرانی از فردایی که هیچ معلوم نیست چه باید کرد، نگرانی از نبود آب و برق و گاز و دسترسی به حداقل های غذایی و... شکل های دیگری از خشونت است که مدیریت ناکارا بر مردم این سرزمین تحمیل کرده است.
٩٧/٣ درصد شهروندان افسرده،تنها مساله تهران نیست که نهاد تحقیقی شهرداری اخیرا در مطالعه ای به آن رسید و انتشار داد، اگر چه آقایان آنرا تحمل نکردند و رنگ و لعاب دیگر به آن دادند. آمار وزارت بهداشت می گوید که ٢٢/٣ درصد ایرانی ها دچار بیماری روحی و روانی هستند و از عوامل بالا در ترتیب علت حوادث رانندگی در کشور که سالی تا ٢٠ هزار نفر قربانی می گیرد، معضلات اقتصادی و تاثیر آن در روح و روان مردم است.
از پزشکی قانونی آمار نزاع های خیابانی را بگیرید! چقدر وضعیت وحشتناک است. اینها تازه مواردی را در بر می گیرد که کار به نزاع و ضرب و جرح و نهایت امر به پزشکی قانونی کشیده است. یک نمونه آن آمار روزنامه «ولایت» چاپ قزوین که روزهای آخر هفته گذشته نوشت ۶ هزار نفر در این استان کم جمعیت در سال گذشته درگیر نزاع شده اند.
این چنین است مملکتی که درست کرده اند که معاون حقوقی رئیس جمهوری اش می گوید؛ فیلتر شکن فروش ها با تمام توان جلوی رفع فیلترینگ ایستاده اند و با ذوقی آنرا به این شکل در فضای مجازی تکمیل کرده و دست به دست می شود :
یه مملکتی درست کردید که فیلترشکنفروش نمیذاره رفع فیلتر انجام بشه؛
زیتونفروش منجیل نمیذاره اتوبان باز بشه.
... نمیذاره خودرو وارد بشه.
... نمیذاره تحریما تموم بشه.
پوتین نمیذاره هیچ مذاکرهای پیش بره.
خسته نباشید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
مطابق اصل ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر «همه کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.» در قانون اساسی ایران نیز این مهم به همین معنا و مفهوم بازگویی و به عنوان عالی ترین سند تنظیم روابط مردم و حاکمیت مورد تاکید قرار گرفته است .
قانون اساسی و پیمان ها و تعهدات بین المللی همه ی کشورها ، قوانین آمره هستند و به علاوه این که تعهدات بین المللی فرا ملّی و فراسرزمینی هستند و متعهدین نمی توانند با وضع قوانین عادی آنها را متوقف، مختل و یا محدود کنند.
جمهوری اسلامی ایران به میثاق بینالمللی حقوق مدنی - سیاسی پیوسته و ملزم به اجرای آن است. مطابق بند ۲ ماده ۱۹ میثاق «همه كس حق آزادی بيان دارد. اين حق شامل آزادی تفحص و تحصيل و اشاعه اطلاعات و افكار از هر قبيل بدون توجه به سر حدات خواه شفاهاً يا به صورت نوشته يا چاپ يا به صورت هنری يا به هر وسيله ديگر به انتخاب خود می باشد. » علاوه بر آن اصل ۲۴ قانون اساسی نیز بر آزاد بودن نشریات و مطبوعات تاکید دارد. مطابق اصل ۱۱۳ قانون اساسی، رييس جمهوری مسئول اجرای قانون اساسی است .
کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد چندی پیش قطعنامه ای را به تصویب رساند که بر اساس آن دولت هایی که عامدانه و با مقاصد خاص دسترسی کاربران خود به اینترنت را قطع کنند، به عنوان «دولت ناقض حقوق بشر» محکوم خواهند شد. این قطعنامه اگر چه فاقد ضمانت اجرایی است و نمی تواند کشورهای عضو سازمان را مجبور به رعایت آن کند، اما تصویب آن می تواند ابزار فشاری بر دولت ها باشد و به عنوان تخلف حقوق بشری قابل پیگیری در نهادهای حقوقی جهانی و کشورهایی است که نهاد قضایی آنها خود را صاحب صلاحیت برای رسیدگی حقوقی می داند.
در بخشی از قطعنامه مذکور همچنین گفته شده است که: «هرگونه جلوگیری برای دسترسی به اطلاعات آنلاین یا انتشار اطلاعات به صورت آنلاین محکوم است»
سازمان ملل متحد هرگونه جلوگیری از دسترسی به استفاده از اینترنت را مصداق «نقض حقوق بشر» می داند.این قطعنامه بر مبنای ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی است که در ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ ميلادی (مطابق با ۲۹ آذر ماه سال ۱۳۴۵شمسی ) در مجمع سازمان ملل متحد تصویب شد و ایران نیز از امضا کنندگان آن است.
در ماده ۱۹ این میثاق بین المللی به صراحت بر این نکات تاکید شده است: «هيچ كس را نمی توان به دلیل عقايدش مورد مزاحمت و آزار و اذیت قرار داد / هر كس حق آزادی بيان دارد و اين حق شامل آزادی جستجو، تحصيل و انتشار و بیان اطلاعات و افكار بدون محدودیت مرزی است که می تواند به صورت شفاهی و یا کتبی باشد.»
قطعنامه اخیر همچنین خواستار احترام به آزادی بیان در اینترنت شده و از کشور های جهان خواسته است تا دسترسی آزادانه شهروندان به اینترنت را تضمین کنند.
در میان مقام های جمهوری اسلامی ایران نیز نظرات درباره آزادی استفاده از اینترنت به عنوان یک حق شهروندی کاملا متفاوت است. حسن روحانی، رییس جمهوری سابق در سخنانی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳ گفته بود که دوران استبداد و رساندن پیام از طریق بلندگو، منبر و تریبون های یک طرفه و سنتی به سر آمده است. او همچنین خطاب به کسانی که از حضور جوانان در فضای اینترنت نگران هستند، گفته بود:«حق ارتباط با شبکه اطلاعات جهانی را به عنوان یک حق شهروندی در کشور به رسمیت می شناسد.» در مقابل این دیدگاه ، عده زیادی از قدرتمندان مذهبی و سیاسی از جمله در مجلس قرار دارند که هدفشان محدود کردن دسترسی به اینترنت است و تاکنون نیز توانستهاند.
محدود کردن دسترسی به اینترنت به صراحت نقض قانون اساسی و تعهدات ملّی و بین المللی ایران در باب حقوق بشر است، و نه مجلس و نه هیچ نهاد دیگری نمی تواند حتی با وضع قوانین عادی، قانون اساسی را نقض کند.
دسترسی به اینترنت پرسرعت و بدون محدودیت، امروز یکی از نشانههای دموکراسی و میزان سنجش جاری بودن آن در یک جامعه دانسته میشود و در اغلب کشورهای دموکراتیک هرگونه محدودیت در آن،در دادگاه از جمله دادگاه های قانون اساسی قابل رسیدگی است.
در ایران نيز این مهم با عنایت به روح قانون اساسی و قوانین و قواعد آمره مانند«منشور حقوق شهروندی» بايد جاری باشد.در غیاب دادگاه قانون اساسی، رییس جمهوری موکلف است به ناقضان قانون اساسی اخطار بدهد و از نهاد قضایی بخواهد ورود کرده و متخلف را مجازات کند.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا فارغ از آنکه چه کسی در کاخ سفید رهبری را برعهده خواهد داشت، برای مناطق مختلف جهان از اصول ثابتی تبعیت می کند و حداکثر ممکن است تاکتیک های یک رئیس جمهوری با دیگری تفاوت هایی داشته باشد ولی در اصول، ثابت است.
سياست خاورميانه ای آمريكا از دوران نيكسون (١٩٧۴- ١٩۶٨) همواره سه اصل كلى داشته است:
١) حفظ و برترى منطقه ای اسرائیل از حيث سياسى – اقتصادى – تكنولوژيك و...
٢) دريافت نفت مطمئن و ارزان از منطقه خاورميانه
٣) حفظ رژيم هاى متحد آمريكا در برابر تهديد خارجی و آسيب داخلى
با انتخاب دوباره دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا ، روابط ایران و آمریکا همچنان روی همان نقطه ای خواهد بود که چهار دهه است قرار دارد ، نه صلح و نه جنگ! و قرار داشتن ایران زیر سونامی تحریم ها!
از منظر علم استراتژیک ، جنگ نظامی هر چقدر هم ویرانگر باشد، در ذات خود توان و تمایل متحدسازی دارد به ویژه اگر ملتِ درگیر جنگ ، خود را مظلوم بداند
همین امر قدرت جمعی تحمل مصیبت را تقویت می کند و آمریکا این را می داند. اما جنگ اقتصادی به رغم آن که ممکن است خطرناکتر و مخربتر نیز باشد، از توانمندی لازم برای ایجاد همبستگی برخوردار نیست و حتی در صورت سوء مدیریت میتواند به از هم گسیختگی اجتماعی هم بینجامد. این خلاء ای است که مقاومت در جنگ اقتصادی را حساستر و مدیریت آن را سختتر می کند.
هم تهران و هم واشنگتن باید باور داشته باشند که نمی توانند و نباید به سیاست گفت وگو نکردن با نیت راسخ به حل مسائل، ادامه بدهند . در این شرایط آنچه مهم است که در فرصت های قبلی دیده نشد و مورد توجه قرار نگرفت، مدیریت شرایط به وجود آمده و دور ساختن آن از هیجانات و دستبرد های بازیگرانی- بویژه اسرائیل و رقبای منطقه ای ایران و قدرت سایه در ایران - است که در این فضا منافع خود را می جویند و الزاما مطابق با منافع ملّی دو طرف اصلی نیست.
ایران ظرفیت های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی زیادی دارد که به آن امکان می دهد تا نقش مهمی در ثبات و تحکیم صلح و امنیت و دموکراسی در منطقه ایفا کند. آمریکا نمی تواند این پتانسیل بزرگ را در بازی های منطقه ای و حتی فرا منطقه ای خود نادیده بگیرد.
آمریکا باید باور کند که تعادل منطقه بدون حضور و ایفای نقش متناسب با وزن ژئوپولتیک ایران ممکن نیست. از ویژگی های اساسی علم سیاست که آن را هنر «تدبیر» مسائل نیز می خوانند، «واقعی»، و نه آرمانی تلقی شدن همه ی بازیگران است. در چنین فضایی سیاست خارجی یک کشور در چارچوبی شکل می گیرد که به آن «منافع ملّی » گفته می شود.
در مقابل ایران می داند که آمریکا قدرت نخست اقتصادی دنیا است، یک چهارم اقتصاد دنیا متعلق به آمریکاست و تنها ارزش اقتصادی ایالت کالیفرنیای آمریکا دو برابر کل اقتصاد ایران است و ابزارهای زیادی برای تنظیم تعاملات و روابط منطقه ای و بین المللی خود دارد.
روابط ایران و آمریکا در فاز کنونی باید درک همه جانبه مفهوم منافع ملّی باشد که نمی تواند با ادامه وضعیت کنونی برای دو طرف محقق شود.
شرایط کنونی در روابط جهانی ایران بخصوص از بُعد اقتصادی آن که متاثر از رابطه پرتنش تهران و واشنگتن می باشد ، گواه بر این مدعا است که استراتژی ایران برای مقابله با آمریکا از ابتدا بدون آینده پژوهی بوده است.
تحریم نفتی آمریکا در چهار دهه گذشته هزاران میلیارد دلار به اقتصاد ایران ضرر زده است. در ایران جناح های شریک در قدرت و قدرت سایه ! باید فهم این را داشته باشند که اقتصاد آسیب پذیر ایران نیازمند یک سیاست عاقلانه است که منافع ملّی را در اولویت امور قرار دهد. باید فهمیده شود که حتى با لغو تحریمها بدون رعایت FATF، همکارى ایران با بازارهاى جهانى ممکن نیست . واقعیت این است که اقتصاد ایران در حال حاضر در كنترل عدهاى با تفكرات خاص و اختیارات نامحدود است كه یكسرى مقاصد و منافع متفاوت را دنبال مىكنند. نداشتن ارتباط سوئیفت با دیگر كشورها باعث سوء استفاده بسیارى از فرصت طلبان شده و منافع ملّی ایرانیان به خطر مىافتد. هم اینکه اکنون میلیاردها دلار از دارایی های ایران در کشورهای مختلف از جمله دوستان ! بلوکه شده و ایران به رغم همه ی ادعاها، نمی تواند به آنها دسترسی داشته باشد، تصدیق این گفته است.
از ویژگی های اساسی علم سیاست که آن را هنر «تدبیر» مسائل نیز می خوانند، «واقعی»، و نه «آرمانی» تلقی شدن همه ی بازیگران عرصه بین الملل است. در چنین فضایی سیاست خارجی یک کشور در چارچوبی شکل می گیرد که به آن «منافع ملّی » گفته می شود. منافع ملّی ما امروز در گروی حل عزتمندانه مسائل با آمریکاست.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
• رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
بیش از یکسال از جنگ چندباره در غزه می گذرد. فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران تایید کرده است که در این سال ، دستکم ۱۴۶ خبرنگار در جنگ غزه کشته شده اند. اغلب کشته شده ها روی لباس و همچنین کلاه فلزی و خودرو و سایر وسایل همراه عبارت PRESS را نقش کرده بودند که هویت صنفی آنها را نشان می داد و انتظار بود شلیکی به سوی آنها صورت نگیرد.
فدراسیون بین المللی روزنامهنگاران مدارک بسیاری برای ارائه به نهادهای حقوقی بین المللی جمع کرده است که نشان می دهد نیروهای اسرائیلی در غزه عامداً خبرنگاران را هدف قرار داده و می دهند تا چشم جهانیان را بر روی جنایات خود ببندند. نظامیان اسرائیلی همچنین مراکز و دفاتر رسانه های بین المللی را در غزه هدف قرار داده و ویران کرده اند.
دوستان جوانم و دانشجویان عزیز تاکنون بارها دراینباره که خبرنگاران در «مخاصمات مسلحانه» چه وظایفی دارند و حقوق بینالملل چه حمایتهایی را از آنان متصور شده است، پرسیدهاند.
در این نوشتار با نگاه به «فرهنگ حقوق بینالملل مخاصمات مسلحانه» نکاتی چند را که باید طرفین مخاصمات مسلحانه نسبت به خبرنگاران، و خبرنگاران برای پوشش اخبار درگیری ها رعایت و مورد توجه و دقت قرار دهند، توضیح می دهم. دوستان علاقهمند میتوانند برای مطالعه بیشتر به منبع ذکر شده، رجوع کنند.
در «حقوق بینالملل مخاصمات مسلحانه»، «خبرنگار» کسی تعریف شده است که «وظیفه دارد اطلاعاتی را برای مطبوعات، رادیو و یا تلویزیون بهدست آورده، تفسیر کرده و یا مورد استفاده قرار دهد.»
این تعریف به موجب قانون شامل عناوین مختلف شغلی میشود که در رابطه با کار خبری فعالیت دارند و آنها ازجمله خبرنگاران، گزارشگران، عکاسان، فیلمبرداران یا دستیاران آنها که «عادتاً» چنین فعالیتهایی را بهعنوان شغل اصلی خود انجام میدهند، هستند.
در فاصله سالهای ۱۸۹۹ تا ۱۹۴۹ تنها خبرنگارانی که بهطور خاص تحت حمایت حقوق مسلحانه قرار داشتند، خبرنگاران جنگ بودند. آنها کسانی بودند که از سوی نیروهای متخاصم Belligerents اجازه همراهی ارتش را داشتند. این گروه از خبرنگاران براساس حقوق بینالملل مخاصمات مسلحانه چه آن زمان و چه حالا، اگر به اسارت درآیند، «اسیر جنگی Prisoners of war شمرده میشوند که حقوق خاص خود را دارند.
پروتکلهای الحاقی ۱۹۷۷ تغییری در قواعد مربوط به خبرنگاران جنگ ایجاد نکرد، اما ماده ۷۹ پروتکل اوّل رسماً مقرر میدارد: «خبرنگارانی که در ماموریتهای حرفهای خطرناک در مناطق درگیری هستند، وضع افراد غیرنظامی را خواهند داشت، مشروط بر اینکه از انجام هرگونه فعالیت نظامی خودداری نمایند.»
ماده ۴ کنوانسیون سوم ژنو، ضمیمه ۴ و ماده ۷۹ پروتکل اول، قواعد مربوط به تعیین هویت خبرنگاران را(از طریق کارتشناسایی) بیان کرده است.
خبرنگارانی که تبعه دولتی غیر از دولتهای متخاصم هستند و در یک درگیری مسلحانه بینالمللی فعالیت میکنند، از مزایای دوران صلح برخوردار هستند. یعنی اینکه اگر از سوی یکی از طرفین درگیری Party to conflict به اسارت درآیند، تنها به دلایل بسیار مهم در بازداشت نگهداری خواهند شد و در غیراین صورت معمولا آزاد میشوند.
اعضای نیروهای مسلح که تکالیفی را همانند خبرنگاران غیرنظامی برعهده دارند، از مصونیت خاصی برخودار نیستند؛ آنها به نیروهای مسلح Armed Forces تعلق دارند و با آنها مثل سایر نیروهای مسلح برخورد خواهد شد.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
در یک سال گذشته ، دستکم ١۴۶ خبرنگار در جنگ غزه و عموماً و عامداً توسط اسرائیل به قتل رسیده اند. این خونین ترین دوره تاریخ روزنامه نگاری و جدای از شهادت دهها هزار نفر غیر نظامی ساکن غزه است که در تطبیق با حقوق بین الملل، جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و نسل کشی دانسته می شود.
نشانه های بسیاری است که ثابت می کند به قتل رساندن خبرنگاران در غزه، جنایتی عمدی است و هدف از آن مسدود کردن جریان اطلاع رسانی از جنایاتی است که در غزه می گذرد.
دوم نوامبر/١٢ آبان، دهمین سالگرد روز جهانی پایان دادن به مصونیت در قبال جنایات علیه خبرنگاران بود. این مناسبت امسال نیز در حالی گذشت که هیچ محیط آزاد و امنی برای کار خبرنگاران وجود ندارد و در حال حاضر شاهد خونینترین دوره تاریخ روزنامهنگاری به دلیل درگیری در غزه و کشورهای همسایه هستیم.
وقت آن رسیده است که دولتهای جهان برای خشونتهای انجامشده علیه خبرنگاران پاسخگو باشند و سازمان ملل باید برای حفظ آزادی مطبوعات بیشتر تلاش کند. زمان آن رسیده که جامعه بینالمللی «پایان مصونیت از جنایت علیه خبرنگاران» را اعلام کند و یک کنوانسیون الزامآور سازمان ملل در خصوص ایمنی و استقلال خبرنگاران و سایر حرفههای رسانهای را تصویب کند.
نهادهای غیردولتی و صنفی جهانی حامی حقوق خبرنگاران در یکسال گذشته مکرراً از سازمان ملل متحد خواستار کمکهای بشردوستانه و لجستیکی برای خبرنگاران، از جمله تجهیزات حفاظتی و لغو ممنوعیت ورود خبرنگاران بین المللی به غزه شده اند. این نهادها به صراحت اسرائیل را متهم به نقض قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد کرده اند که حملات علیه خبرنگاران و کارکنان رسانهای در شرایط جنگی را محکوم میکنند.
علاوه بر غزه، گزارش ها به موارد دستگیریهای خودسرانه، تهدید، ناپدید شدن، حملات فیزیکی و تهدیدهای آنلاین علیه خبرنگاران در سایر نقاط جهان اشاره دارد که با هدف خاموش کردن رسانه ها و جلوگیری از پوشش اخباری که در آن منافع عمومی مطرح است، صورت میگیرند.
جاهایی که در آنها مصونیت جنایت علیه خبرنگاران همچنان ادامه دارد؛ کشورهایی هم چون پاکستان با ۹ قتل در سال جاری، کلمبیا که در آن چندین مورد تهدید، حمله و دو قتل خبرنگار در سال ۲۰۲۴ رخ داده، کوزوو که ۱۹ قتل خبرنگار همچنان بدون مجازات باقی مانده، و سودان، کشوری دیگر درگیر جنگ که در آن حداقل چهار خبرنگار در سال جاری توسط شبهنظامیان و اعضای نیروهای امنیتی کشته شدهاند، می باشند و به آن باید افغانستان را افزود که در آن قتل های هدف مند و خشونت هایی علیه خبرنگاران و کارکنان رسانه ها صورت گرفته و کارکنان رسانه ها و تشکیلات رسانه ای هر روز و هر چه بیشتر برای کار حرفه ای خود تحت فشار طالبان قرار می گیرند که از آن جمله محدودیت و ممنوعیت زنان در کار رسانه و فشار طالبان به تبدیل رسانه های تصویری به صوتی است.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
عکسی که ملاحظه می کنید در دهه ١٩٨٠ میلادی در جنوب لبنان و در روستای « الخیام» گرفته شده است. عکس اول منم در حال صحبت با یک خانم آواره فلسطینی و عکس دوم، همسر این خانم که در تصادفی پایش شکسته بود و در کنار او، هیاتی ایرانی!
الخیام (به عربی : الخيام و به انگلیسی Alkheyam ) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که درشهرستان «مرجعیون» واقع شدهاست. الخیام نزدیک به سه کیلومتر با مرزهای فلسطین اشغالی فاصله دارد.
عکس در روزهایی گرفته شده که لبنان درگیر جنگ داخلی (به عربی : حرب أهلیة لبنانية، جنگی چند وجهی بود که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ بطول انجامید و در حدود ۱۲۰۰۰۰ نفر تلفات بر جای گذاشت.) بود و به علاوه اسرائیل پس از شکست سنگین و هدف حمله واقع شدن مقر تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت و ضربه های سنگینی که از جمله در بیروت خورد، و تلفات بالا، نیروهایش را از پایتخت لبنان خارج کرده بود، ولی بخش های بزرگی از جنوب را همچنان در اشغال خود داشت و نیروهای مزدور لبنانی به سرکردگی «سعد حداد - سرگرد شورشی و مزدور ارتش لبنان» نیز همراه اسرائیلی ها بودند و الخیام هم اشغال بود.
انفجار مقر تفنگداران آمریکایی و متعاقب آن مقر فرانسوی ها در بیروت در ۲۳ اکتبر سال ۱۹۸۳ اتفاق افتاد که در جریان آن ۲۴۱ نظامی آمریکایی، ۵۸ نظامی فرانسوی و ۶ غیرنظامی جان باختند. دو کامیون حامل یک هزار کیلوگرم تی ان تی وارد مقر شد و آنرا با خاک یکسان کرد. بدنبال آن ناوهای آمریکایی و فرانسوی روزها بیروت را از دریای مدیترانه گلوله باران کردندکه کشته های بسیار داشت.
بهانه ای که عکس گرفته شد، سفر یک هیات ایرانی به لبنان بود که شجاعت به خرج داد و در همان شرایط از جنوب لبنان و الخیام و زندان بدنام نزدیک به آن که سالها محل حبس و شکنجه و شهادت شمار زیادی لبنانی و فلسطینی بود. دیدن کرد. درباره این زندان بعدها خواهم نوشت.
در الخیام از جمله ملاقاتی با این زن و شوهر فلسطینی صورت گرفت. در کنار خانه یشان چند درخت ( بوته) موز و مرکبات داشتند. خانم فلسطینی با میوه ها از ما پذیرایی کرد.
از زندگی اش و چگونگی آواره شدن خود و هزاران فلسطینی گفت که صهیونیست ها با زور اسلحه آنها را از خانه یشان رانده بودند.
جاسوس های اسرائیل همه جا بودند، نیروهای مزدور مسلح لبنانی و نظامیان اشغالگر اسرائیلی هم بیخ گوش مان!
خطر آن وجود داشت که به دام بیفتیم و دردسر دیگری بعد از بازداشت دیپلماتهای ایرانی و خبرنگار ایرنا ، یادش گرامی کاظم اخوان، توسط فالانژهای لبنان شویم. کاظم اخوان(۱۳۳۸ در مشهد)، خبرنگار و عکاس خبرگزاری ایرنا بود. وی یکی از ۴ دیپلمات ربوده شده ایران در لبنان در سال ۱۳۶۱ است
به همراهان پیشنهاد کردم هدیه ای نقدی به این زن و شوهر فلسطینی بدهیم و منطقه را زودتر ترک کنیم. شرایط خاص منطقه، فراوانی جاسوس ها و امکان ردگیری اشغالگران، ما را از این کار باز داشت.
در جیبم مقداری شکلات داشتم. به خانم فلسطینی تعارف کردم. بر نداشت. اصرار کردم، باز هم برنداشت. خبرنگار ایرنا در جنوب لبنان درگوشم گفت : فکر می کند شاید شکلاتها اسرائیلی باشد، اینها کالاهای اسرائیلی را نجس می دانند. به آرامی به خانم فلسطینی گفتم :
* هذا حلال - این حلال است.
و او که انگار همچنان شک داشته باشد، گفت : شكرًا لك - متشکرم
باز تکرار کردم که حلال و پاک است و دهانم باز شد و گفتم :إنتاج الجمهورية الإسلامية - تولید جمهوری اسلامی است.
او با لبخندی که روی چهره داشت، یک شکلات برداشت و بوسید و در جیب پیراهنش گذاشت و گفت : وأحتفظ بهذه الهدية المباركة - أين هديه مبارک را نگه می دارم!
خانم فلسطینی در صحبت هایش از امام خمینی (ره) و حمایت های ایشان از آوارگان فلسطینی نیز در سالهایی که امام را عموم حتی در ایران کمتر می شناختند، گفت که ارزش آنرا دارد در آینده و در نوشتاری مستقل بیاورم.
🌺 عکس ها در کانالها و صفحاتی که امکان عکس گذاری بود، گذاشته شده است.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
ک*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
برآیند ادعاهای رسمی تهران و تل آویو بدنبال ماجراجویی اسرائیل در بامداد شنبه پنجم آبانماه ١۴٠٣ بر این است که پیروز شدیم.
حال که چنین است، وقت آن باید باشد که در کشور بیشتر به مسائل خود بپردازیم و در نظر بگیریم که شرایط عمومی کشور این زمان از همه حیث بویژه سرمایه اجتماعی متفاوت از سالهای ابتدای انقلاب و هشت سال جنگ تحمیلی است.
با این وصف می شنویم که برخی براساس شبیه سازی های آن زمانها صحبت از جنگ می کنند و تیتر یک روزنامه هایشان می کنند، شاید با این نیت که؛ انسجام ملی افزایش یابد و سرمایه اجتماعی احیا شود.
با اطمینان باید گفت که جنگ هرگز راهی برای تامین خواسته ها و نیات بالا نیست و بهترین سند آن گزارش تازه از «مسائل و آسیبهای اجتماعی» است.
یکی از جدیدترین و قابل توجه ترین یافتههای پژوهشی در این خصوص، گزارشی از بخش «مسائل و آسیبهای اجتماعی» موج چهارم ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان است که نشان میدهد بخش بزرگی از مردم، وضعیت امروز ایران را مطلوب نمیدانند و در مجموع ۹۲ درصد ایرانیان به وضعیت فعلی ایران معترضند. دادههای این پیمایش، آبانماه سال ۱۴۰۲ جمعآوری و حالا به یکی از مهمترین مستندات پژوهشی درباره وضعیت جامعه ایران تبدیل شده است. ( روزنامه هممیهن)
وضعیت موجود سرمایه اجتماعی حاکمیت، محصول دهه ها اشتباه در راهبردها و سیاست هاست. جامعه انتظار داشت با کاهش هیجانهای انقلابی، دوران رفاه و آبادانی و رونق را شاهد باشد که هشت سال جنگ تحمیلی بر امیدها و آرزوهای مردم آوار شد و در زیر بار فقر و فساد اقتصادی، کشور و مردمان روز به روز نحیف تر و شکننده تر شدند و احساس نادیده گرفته شدن مردم، بیشتر تقویت شد و اینک اولویت حاکمیت باید احیای رابطه خود و مردم باشد.
تعبیر « رابطه یخ زده دولت و مردم» متعلق به آقای پزشکیان رئیس جمهوری است که در تلویزیون و در مقابل دیدگان بینندگان گفت. پیام کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری و پیشتر در انتخابات دیگر مشارکت نکردند واضح، روشن و قابل دریافت است، باید بیندیشیم که بر مردم چه گذشته است که به اساسی ترین حق خود یعنی « حق تعیین سرنوشت» بی تفاوت شده اند، و نه! شاید گمان می کنند که این راه به بن بست رسیده است.
وقتی می بینیم، نمی شود انکار کرد، سیاسیون ایرانی که قدرت را در دست دارند به عارضه فراعادی سازی دچار شده اند و به همین علت نمی خواهند چشمان خود را به روی ایرادها بگشایند و یا گوش هایشان را برای شنیدن باز کنند، و لذا نصایح و توصیه ها را نمی شنوند، که معنی آن این است که یا این چالش ها را قبول ندارند و دیگر این که نمی خواهند مسئولیت آنرا بپذیرند که بنظر من هر دوی آنها درست است و شاهد آن مناظرات انتخاباتی که در آن اگر چه سطحی و بدون ورود به عمق علت و علل، مسائلی مطرح شد و نامزدها که در چهار دهه گذشته در رأس امور بودند، مسائل را یا قبول نکردند و یا آنقدر کوچک کردند که بگویند چیزی نیست! و بدتر، مسئولیت خود را در این نابسامانی ها نپذیرفتند.
جامعه ما اینک بیش از هر زمانی به گفتمانی وسیع شمول نیاز دارد. باید بپذیریم که جامعه ما بواسطه نبود یا ضعف گفتمان با چالش های جدی مواجه شده است. جامعه در نتیجۀ تحولات و فرآیندهای رسانهایشدن، جهانیشدن، مصرفیشدن، فردیشدن، کلانشهریشدن و شدنهای تاریخی دیگر، چند دهه است با چالشهای جدی مواجه است. نسل هایی که امروز وارد جامعه شده اند خالق فرهنگاند؛ فرهنگی که ساخته و پرداختۀ خودشان است. آنها گفتمانسازند و با گفتمان نظام فاصله دارند.
اتفاق بزرگى در خانواده و جامعه ايرانی رخ داده است. نسل جديد از دو قطبی سازی ها و ديگری سازی عبور كرده است. در خانواده و جامعه مدنی صدای جوانان و نوجوانان که در هرم سنی بیشترین اند ، شنيده می شود، اما در ساختار سياسی نه! ساختار سياسی از جامعه و خانواده عقب افتاده است.
وضعیت امروز جامعه ما نشان می دهد که بی اعتمادی به مسئولین بالاست. سرمایه اجتماعی نظام تهدید می شود و خیلی از رگ های جامعه مسدود است. نبود نیروهای میانجی در نتیجه بها ندادن به نهادهای مدنی،کنار گذاشته شدن و یا کنار کشیدن نخبگان، مرجعیت رفتارها را به دست کسان و یا جریاناتی انداخته که به راحتی نمی شود با آنها گفتمان کرد.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و نویسنده کتاب عملیات روانی
از منظر علم استراتژیک ناظر بر امور نظامی و امنیتی، سر و صدایی که اسرائیل بامداد شنبه پنجم آبانماه ١۴٠٣ در آسمان تهران به راه انداخت، فاقد ارزش است زیرا به هیچ یک از اهداف نظامی خود دست پیدا نکرد. اسرائیل زمانی می توانست ادعای ضربه زدن به ایران را داشته باشد که توانسته باشد آسیب های جدی و غیر قابل جبران به اهداف مورد نظر وارد کند.
از منظر استراتژیک ، یک تهاجم نظامی بخصوص اگر از نوع پیش دستانه دانسته شود ، باید که بتواند با اولین ضربه و در نخستین تهاجم :
الف : اهداف مورد نظر را کاملا از بین ببرد .
ب : امکان پاسخگویی را از طرف مقابل بگیرد.
برآوردهای استراتژیک که مقابله بامداد شنبه ایران و پیشتر در دو حمله موشکی با دهها فروند موشک آنرا تایید کرد، می گوید که کفایت منطقی مابین ایران و اسرائیل سالهاست که به نفع ایران تغییر کرده است . براساس وضعیت جدید که متکی بر دفاع هوایی است ، ایران برخوردار از توان هوایی بالایی است که امکان دفاع به این کشور در فضائی حداقل ٢٠٠٠ کیلومتری را می دهد و در این حوزه اسرائیل از جمله کاملا در تیررس دفاع هوایی ایران قرار دارد .
محاسبات و برآوردهای استراتژیکی نشان می دهد یکی از مهمترین نکاتی که اسرائیلی ها در هر تحرک نظامی باید درنظر داشته باشند که عمده ترین و اساسی ترین نقطه آسیب آن نیز هست ، نداشتن عمق استراتژیک است.
امروز ایران قابلیت های دفاعی بسیار زیادی در داخل کشور دارد و به علاوه با توجه به عمق استراتژیک ایران در منطقه و جهان اسلام، امکان ضربه زدن به هر متجاوزی در جهان بسیار بالاست که بخش مهمی از این موارد به توانمندی های موشکی ایران ارتباط دارد. با این همه، ایران باید سیاستی خردمندانه در برابر تهدیدهای اسرائیل اتخاذ کند که هم امنیت و هم منافع ملّی آن را به خطر نیندازد و در اولین قدم، ضمن حفظ قدرت دفاعی و هوشیاری در سطح بالای نظامی، برای پاسخگویی به هر تهدیدی، دیپلماسی را اصل قرار دهد. باید توجه داشت که هدف غائی اسرائیل کشاندن ایران به یک درگیری مستقیم با آمریکا و متحدان اروپایی تل آویو است.
آنچه ماجراجویی اسرائیل را قابل بحث می کند، بهرهبرداری از آن در جهت عملیات روانی با قدرت رسانه است که ابزار اصلی عملیات روانی می باشد.
اسرائیل در فاصله عملیات وعده صادق ٢ در دهم مهرماه تا بامداد شنبه پنجم آبانماه ١۴٠٣ تمام قدرت رسانه های بزرگ جهانی را بکار گرفت تا تحرکات نظامی خود در غزه و لبنان را که از مصادیق جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت و نسل کشی دانسته شده است، در پوششی از مظلوم نمایی با فریب افکار عمومی و پناه گرفتن در پشت واژه ها و عباراتی مانند صلح و آرامش جهان که در قاموس اسرائیل نیست، توجیه کند.
شکل گیری فضای اطلاعاتی - نرم افزاری برای هماهنگی اقدامات اجتماعی و نظامی صحنه جنگ امری مهم است. در این زمینه، رسانه های ارتباطی در شرایط بحران بسیج می شوند و پیامدها و نتایج درگیری ها به گونه ای به تصویر کشیده می شود که از روش های سنتی نظامی در جنگ کاملا متمایز است. رسانه های ارتباطی می توانند مجازی سازی جنگ را از طریق ابهام سازی با کمک تکنیکهای رسانه ای و عملکردهای سیاسی و همچنین غلط اندازی پوشش دهند. نمونه های زیادی را به عنوان مصداق در کتابم « عملیات روانی از نظریه تا عمل با تاکید بر جنگ دوم خلیجفارس» ذکر کرده ام.
ماجراجویی اسرائیل از بعد عملیات روانی در داخل ایران و بیرون آن و حتی اراضی اشغالی فلسطینی نتوانست موثر عمل کند. دیتا های جمع آوری شده از فضای مجازی که در این ماجرا از رسانه های رسمی در اطلاع رسانی جلو زد، نشان می دهد که عملیات اسرائیل، در نزد مردم با تمسخر روبرو شده و انبوهی لطیفه و جوک برای آن ساخته اند، اما آنچه از همه مهمتر و قابل اعتناتر است، تقویت همبستگی ملّی میان ایرانی ها با هر گرایشی است.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
می گویند : دو دسته از مردان هرگز به زندگی عادی باز نخواهند گشت، اوّل، مردانی که جنگ دیده اند، و دوّم مردانی که عاشق بوده اند و به وصال معشوق نرسیده اند.
عشق یعنی چه، عاشقی چیه، زندگی یعنی چه! دوره سنی عشق و عاشقی من و ما ، انقلاب شد، تیر و تفنگ و اعدام باید گرددها، و هنوز در هضم شرایط جدید بودیم که جنگ شد، هشت سال! دانشگاه ها را بستند. صدای انفجارها به شهرها هم رسید و هر روز شهیدی بر دوش هم محلی هایش. مشت ها بالا و پایین می رفت و مرگ بر این و آن، و مرگ که از هر زمانی نزدیکتر بود. و همه چیز شد صف، جیره بندی، آبی که سهمیه ای شد، گازی که نبود، نفت، گوشت و همه چی کوپنی!
جنگ بود و در خیابانهای شهر تروریست ها بمب می گذاشتند. بمباران و بعد موشک باران شهر، هر آنچه پوشش خبری آنرا به من سپردند، یا جنگ بود، یا انفجار بمب و موشک، ویرانی، شهید، جانباز، دست و پا و سرهای قطع شده و آرزوی عروس چند روزه ای که زیر آوار بمب در نازی آباد تهران بدنش قطعه قطعه شده بود و مادری که نان در دست برای شام بچه ها شهید شد، پدری در راه منزل بمب او را از پای انداخت و جشن تولدی که به خاک و خون کشیده شد، و هزاران چشم در انتظار عشق خود، مرد خانه، نان آور خانه، پدر بچه ها که هیچ وقت برنگشت و هزاران، هزار آواره ای که از شهر و دیار خود رانده شدند و سرمایه های یک ملّت که دود شد! و کاسه گدایی به دستش دادند.
موشکهایی که شب و روز می آمد و بمب هایی که زندگی ها را بر باد داد، و روزها در پزشکی قانونی در جنوب پارک شهر، شناسایی شهدا! و نوشتن از ضجه های مادران و خواهران، شانه های پدرانی که به یکباره خم می شد.
وقتی هم که از اینها خبری نبود، پوشش مراسم شهدا در بهشت زهرا (س) بود و اعزام نیرو و شبهایی که تا دیر وقت باید پشت دَر شورای عالی امنیت ملی می نشستم تا خبری بدهند و اطلاعیه ستاد مشترک ارتش که معلوم نبود چه ساعتی شورای اخبار جنگ انتشار آنرا تایید می کرد و شب های بی برقی زمستان که باید کیلومترها پیاده تا خانه می رفتم.
اینها فقط نبود، ماموریت های خارجی هم همه اش جنگ بود، لبنان، سوریه، افغانستان ( سقوط دولت اول طالبان) و عراق سقوط صدام!
شاید من بیشتر از غسال های بهشت زهرا (س) مرده دیده باشم، شاید نه! حتماً و بدنهای تکه تکه شده، دست، پا و سر های جدا! و آرزوهایی که فردای جنگ، فراموش شد و باز به انتظار نشست دختری که عشقش به جنگ رفته بود، و لباس سیاه را از تن بیرون نکرد! و همچنان منتظر است.
فردای روز، سیاستمداران دست در دست هم گفتند؛ گذشته را فراموش کنید! و فراموش هم کردند. سیاست مداران حتی وعدههایشان را هم فراموش می کنند. در جهان سوم، که لعنت بر کلاغی! که ما را آنجا رها کرد، بهای جنگ، جان و جوانی میلیونها نفر بود که رفت، و بخت هایی که پر کشیدند ، و کابوسی که حالا نه فقط شبها، که هر لحظه در جلوی چشمانم است.
وقتی به خرمشهر رفتم، دنبال شهر خرمی بودم که عکس هایش را دیده بودم و زندگی هایی که جریان داشت و کارونی که می خروشید و مشعل های گازی که روشن بود.
سالها بعد که باز خرمشهر را دیدم، همانی بود که از دست صدامیان بیرون کشیده شده بود، به بهای خون هزاران جوان شهید! که تا ابد، درود یک ملت بر آنان باد!
به جنگ هرگز فکر نکنید. جنگ همه اش مرگ است و ویرانی! و تنها عطش قدرت طلبان را فرو می کشد تا جنگی دیگر که گفته اند : صلح، زنگ تفریح بین دو جنگ است.
و باز گفته اند، بیراه هم نگفته اند که :سیاستمداران جنگ را آغاز می کنند. کارتل های اسلحه سازی، فشنگ و مهمات می فروشند. تجار و ثروتمندان، کالاهای رزمندگان را تامین میکنند . فقرا هم فرزندان شان را روانه جنگ میکنند . بعد از جنگ سیاستمداران دست همدیگر رو می فشارند و صلح میکنند . تجار و ثروتمندان با فروش سلاح و کالا جیب هایشان را پُر کرده اند. و فقرا هم دنبال مزار فرزندان خود میگردند .
من و ما! نه عشق، که اصلاً زندگی را نفهمیدیم و کابوس جنگ شد همراه شب و روز ما، و باز جنگی که سایه شومش بر سر ماست، جنگی که خدا کند دوباره نشود. مهم نیست بگویند بریده است. ولی اگر بشود باز جانم را برای وطنم می گذارم.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
از تلغراف ناصرالدین شاه تا تلگرام زمان ما حدود ۱۵۰ سال گذشته و در این مدت، پدیده های زیادی اعم از مدارس رشدیه، تلفن، حادثه خزینه، تلویزیون، ویدیو، ماهواره، اینترنت و سرانجام تلگرام، واتساپ و... از غرب وارد شده و همیشه هم نوع برخورد و مواجه تمامی کشورهای پیرامونی و گرفتار در سنت با این پدیده ها، توام با حیرت، چالش و البته سرانجام تسلیم از سرناچاری بوده است.
ميرزا آقاخان نورى که پس از قتل امیرکبیر صدراعظم شد، به معناى دقيق كلمه مرتجع و دشمن هر نوآورى و انديشه ترقى خواهی بود حتى میخواست مدرسه نوبنياد دارالفنون را ببندد و استادانش را به غرب بازگرداند(تاريخ اجتماعى ايران...ج۲، ص۵۶۰ ) چون میخواست «به جهت اينكه براى مردم، فرق اوضاع اروپا با اوضاع ايران درست معلوم نشود.» منبع بالا
به همان استدلال، مانع نشر کتاب «مخزن الوقايع» نوشته «ميرزاحسين سرابى» در شرح سفارت امين الدوله به اروپا شده دستور داد:
«البته نخواهيد گذاشت ... اين كتاب را باسمه (چاپ ) نمايد، كه به همه جا منتشر شود، و براى مردم، درست آگاهى از اوضاع اروپا حاصل شود كه مصلحت نيست.» (انديشه ترقى، فريدون آدميت... ص١۶)
معلوم است همین شخص چقدر از هشيارى مردم بيم زده بود حتى از تأسيس تلگراف می هراسید . ملكم خان، بعدها مىنويسد:
«چندين سال با مرحوم ميرزا آقاخان نوری جنگيدم كه بايد تلغراف ساخت ...ترتيب تلغراف را از براى ايران مشكل و نامناسب و مايه مرارت میدانست.»(نامه ملكم به ميرزا حسين خان، ۴ رجب ۱۲۹۲...همان منبع، ص۱۷).
و جالبتر این که پس از آمدن تلگراف در برخی شهرها،حکام ستمگر ترجیح می دادند حاکم شهرهایی گردند که هنوز تلگراف نداشتند چون بی مزاحمتِ تلگراف، تسمه از گرده خلق برمی کشیدند چنانکه مجدالدوله دائى ناصر الدين شاه میگفت كه «يزد ولايت خوبى است، از تهران دور است و تلگراف هم ندارد. حكومت آنجا از همه جا بهتر است...»!(چهل سال تاريخ ايران...ج ۲صفحه ۴۹۵).
مخالفت با نوآوری، فنآوری و پدیده های نو در کشور من، از همان سالهای دور تا به امروز ادامه داشته و آنهایی که قدرت داشتند و یا در قدرت بودند! مخالفت کرده اند، که نمونه اخيرش اینترنت و شبکه های اجتماعی و طرحی که مجلسی ها عنوان «طرح «حمایت [صیانت] از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» روی آن گذاشته اند. اما کاربران اینترنت آنرا پوشش قانونی جدید برای محدود کردن بیشتر دسترسی ها می دانند. طرحی که همین حالا هم با به روز شدن سریع فنآوری، اگر کارکردی زمانی داشت، همان را هم از دست داده است و فقط مانده است زحمت و هزینه آن بر دوش کاربران و البته دولت که درآمدش افزایش یافته چون کاربران باید حجم بیشتری اینترنت مصرف کنند ، و فیلتر شکن فروش ها، که از پسر فلان مقام مشغول تولید و فروش دانش بنیان آن است!
به یاد می آورم روزهایی که « فاکس - نمابر» تازه وارد شبکه مخابراتی ایران شده بود. جناب محمد غرضی آن زمان وزیر پست و تلگراف و تلفن هر روز از این شهر به آن شهر می رفت و « خط فاکس» افتتاح می کرد و همکاران من در ایرنا هم از آن خبر می دادند.
آقای غرضی به یاد دارد در همان ایام چه بخشنامه هایی درباره شرایط داشتن و استفاده از دستگاه فاکس صادر می کرد که یکی از آنها خرید خط جدید و مخصوص فاکس بود! و چنان با شدت و حدت بر اجرای بخشنامه های خود تاکید می کرد که دستور داده بود خط فاکس ایرنا را هم قطع کنند! کمی بعد موبایل یا به نامگذاری تشکیلات آقای حداد عادل تلفن همراه آمد. هر روز جلوی پستخانه محل ما صف های چند صدنفری برای نام نویسی تلفن همراه تشکیل می شد و وزارت مخابرات تبلیغ می کرد یک مساوی ۵۵! و مقایسه می کرد آن دوران را با قبل از اختراع موبایل و خط دیجیتال که بله! ما چه کردیم!
همان سالها ایرنا بنا داشت دستگاهی در اندازه یک کیف سامسونت ساده بخرد که از تلفن ماهواره ای با قابلیت ارسال و دریافت فیلم و عکس و تلفن و خیلی چیزهای دیگر را یکجا داشت و دَر کیف دیش ماهواره بود. مثل فیلم های جیمز باندی! من را به کلاسی برای یادگیری استفاده از این دستگاه فرستادند. به کارشناس خارجی که دستگاهها را آورده بود، گفتم که معنای کاربردی آن این است که پس از این دولت ها دیگر نمی توانند روی مخابرات نظارت و یا کنترلی داشته باشند. او تایید کرد و یادم هست که گفت : خیلی زودتر از تصور ما!
از همین دستگاه سال ٢٠٠١در افغانستان برای پوشش خبری سقوط دولت اوّل طالبان استفاده کردم. سقوط صدام وسایل جدیدتری آمده بود و اینترنت ماهواره ای هم دارد می آید یعنی در بخش هایی از جهان آمده است.
با این همه، من قادر به درک این مهم نیستم که چرا عده ای همیشه عادت دارند شیپور را از سرگشادش بدمند و مهمترین مسائل کشور را نه گرانی، سوء استفاده، رانت خواری، فساد مالی، سیاست خارجی ایستا و... ، که رختخواب مردم می دانند که چطور و چند تا بچه داشته باشند غافل از اینکه بچه در تخم مرغ شانسی! نیست. ازدواجی باید صورت بگیرد و قبلش نیاز است که اقتصادی وجود داشته باشد که یک خانواده بتواند معاش خود را تامین کند و مسکنی که شب در آن بخوابند و چند تا کاسه و کوزه! اینها که تامین شد، انسان برحسب غریزه، بدنبال ازدواج هم خواهد رفت، همانطور که پدران و مادران ما، بدون دخالت دولت ها رفتند.
در رابطه اکثریت مردم با مجلس، چیزی که کم رنگ است، نگاه به اهم ها است. در حالی که مردم با سختی های بسیار روزگار می گذرانند و فضای روانی جامعه بواسطه متغیرهای زیادی نگران است، و برای حل و فصل آنها چشم به مجلس دوخته شده است، طرح ها و اظهار نظرهای نمایندگان کمتر به خواسته های عمومی نزدیک است و با جرأت می توان گفت؛ مجلس پژواک جامعه نیست.
اظهارات عده ای از نمایندگان که در یک سال گذشته ایراد و از رسانه ها جمعآوری شده، ضمن تایید پیش گفته، این سوال را در خود دارد که اولویت این نمایندگان چیست؟ آیا نمایندگان می دانند که چرا دیگر گرانی های روز به روز اقلامی مانند گوشت و لبنیات برای مردم مهم نیست و پیگیری نمی کنند! آقای مجلس! مردم یادشان رفته است چیزی به نام گوشت و لبنیات و... هم وجود دارد.
* در این نوشته چند پاراگراف از تحقیق جناب آقای «علی مرادی مراغه ای» در مقدمه استفاده شده است.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar
رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
«مرگ روزانه ۴۵ تا ۵۰ نفر در تصادفات جادهای و مصدوم شدن روزانه هزار نفر که از این تعداد ۱۰۰ نفر دچار معلولیت و بالغ بر ۲۰۰ خانواده دچار کاهش شدید درآمد و حتی فقر میشوند.» گفته پلیس - فراتر از فاجعه! ظاهرا آنقدر عادی شده است که حساسیتی را در کشور برنمی انگیزد.
تنها در تعطیلات نیمه اول شهریور ماه امسال پلیس گفته است که«۳۱۴ نفر کشته و هزاران نفر در تصادفات جاده ای مجروح شدند.»
بر اساس اطلاعات سازمان پزشکی قانونی، آمار مرگومیر تصادفهای رانندگی پس از یک دهه روند نزولی، بار دیگر از سال ۱۴۰۰ افزایشی شده و سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۰ هزار نفر در جادهها جان باختند. ثبت این آمار نشاندهنده شکسته شدن رکورد دوازدهساله مرگومیر ناشی از تصادفات رانندگی است.
براساس آمار پلیس راهور در نوروز ۱۴۰۳ روزانه ۵۳نفر در جادههای کشور بر اثر تصادف جان باختهاند.
بیشترین جانباختگان در رده سنی تا ۴٠ سال هستند که جمعیت فعال کشور را تشکیل می دهند.
ایران دارای آمار وحشتناک و بسیار بالا در حوادث جاده ای در سطح جهان است. مرگ در جاده ها آنقدر عادی شده که اگر کسی سفری برود و سالم بازگردد، باید بسیار شاکر باشد.
از دوستان دانشگاهی ام که در حوزه ترافیک، صنعت و بهداشت کار تخصصی می کنند خواستم که عوامل اصلی آمار بالای حوادث جاده ای را بگویند و تحلیل کنند.
در جمع بندی نظرات آنها عواملی نظیر نکات فنی در احداث راهها، عدم توجه به مسائل ایمنی در تولید خودرو، کیفیت پائین خودروها،ضعف آموزش ، جدی نگرفتن الزاماتی مانند معاینه های پزشکی رانندگان، ایمنسازی راههای برونشهری ، نصب علائم هشدار دهنده و البته عوامل انسانی، عمده دلایل اصلی در بروز حوادث رانندگی شناخته شده اند
به علاوه،اغلب عوامل اصلی عمومی تصادفات شامل عجله، شتاب و سرعت غیرمجاز در رانندگی، حواس پرتی و بی توجهی به جلو، خستگی و خواب آلودگی و دو عامل خاص آن انحراف به چپ با سرعت غیر مجاز در جاده های دو طرفه و رعایت نکردن فاصله طولی و منجر به تصادفات زنجیره ای است.
سرعت غیرمجاز، حواسپرتی و بی توجهی به جلو، خستگی وخوابآلودگی جزو مهمترین و اصلیترین عوامل موثر در بروز حوادث رانندگی ذکر شده در آمارها است.
در گزارش های تحلیلی پلیس گفته شده است که حدود ۳۰ درصد حوادث و تلفات در جاده ها در اثر تجاوز از سرعت مجاز رخ می دهد؛ حرکت با سرعتی در حدود ۱۰ کیلومتر بر ساعت بیش از سرعت مجاز، خطر تصادف را چهار برابر افزایش می دهد، همچنین شدت تصادفات در سرعت های بیش از ۹۵ کیلومتر بر ساعت و احتمال مرگ در سرعت های بیش از ۱۱۰ کیلومتر بر ساعت به شدت افزایش می یابد.
حوادث رانندگی، در کنار خسارتهای اقتصادی، مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی متعددی را به دنبال دارد؛ از مسائلی که به دلیل از دست رفتن یا معلولیت عضوی از یک خانواده به ویژه افراد سرپرست خانوار، ایجاد میشود تا مشکلاتی که زندانی شدن مقصران در حوادث فوتی و جرحی برای خود و خانواده و جامعه ایجاد میکنند.
خوب است بدانیم؛ فوت ناشی از حوادث ترافیکی به آن دسته از مرگ هایی گفته میشود که هنگام وقوع یا در مدت ۳۰ روز پس از حادثه به علت آسیب ناشی از آن واقع میشود. سوانح و حوادث ترافیکی در سراسر دنیا به عنوان علت اصلی ناتوانی و مرگ و میر شناخته شده و یک مشکل عمده بهداشت عمومی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته است.
یکی از علت و علل آمار بالای حوادث جاده ای که کمتر دیده می شود، ضرورت معاینات دقیق پزشکی از کسانی است که درخواست گواهینامه دارند. من شاهد بودم که این معاینه ها اغلب سرسری گرفته می شود و چندان دقیق و جدی نیست. لازم است معاینه متقاضیان به مراکزی سپرده شود که انتفاع کمتر در آنها باشد و به علاوه دوره معاینه ها به یکبار در ابتدای درخواست گواهینامه و یک دوره چند ساله محدود نشود و رانندگان موظف باشند در دوره های کوتاهتر حتی شده هر ساله، گواهی سلامت دریافت کنند.
آمار وزارت بهداشت می گویدکه در ایران ٢١/٢ درصد مردم درگیر بیماریهای روحی و روانی اند و « در شهر تهران ٩٣ درصد مردم افسرده اند.» همشهری، در چنین وضعیتی معاینه های پزشکی و اعمال شدید قانون همراه با تجهیز پلیس به ابزارهای جدید در کنار عوامل پیش گفته ، امری لازم و ضروری است .
🌺 اگر این نوشته مورد قبول و نظر شما بود، ممنون می شوم برای دیگران نیز بفرستید.
☎️ نظرات خود را درباره این نوشته و دیگر نوشته هایم لطفاً با تلفن ٩١٩٣٠٩٢٢٣٧(۹۸+) روی واتساپ با من در میان بگذارید.
📄 برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar