*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
این روزها همهجا سخن از ناترازی انرژی است، اما بنظر میرسد ناترازی از سخت افزار و عناصر عینی و ملموس گذر کرده و در واقع علت اصلی آن ناترازی در عقلانیت ادارهی کشور است.
در نظر بگیرید؛ کشور دچار کسری بودجه فوقالعاده سنگینی است، مدیریت باید همه ی تدبیرش کاستن از کسری باشد. قیمت تمام شده کالاهای شاخص مثلا خودرو بالای قیمت های جهانی و غیر معقول است ، مدیر عاقل و با خردی که طمع ندارد رانتی نیست، پاک دست است ، مدیری علمی است ، همه ی مهارتها و مشاوره ها را به کار می بندد تا قیمت را منطقی کند نه با رانت دهی و رانت خواری، تا جایی که می تواند یک ملت را بچاپد.
نفوذ که تنها در حوزه های امنیتی، انتظامی، اطلاعاتی و نظامی نیست. مدیری که اجازه می دهد ذخایر سوخت نیروگاه ها را بفروشند، در حالی که گاز هم نداریم، آب هم نداریم، برق هم نیست و خیلی چیزهای دیگر! با کلی تخفیف، دچار ناترازی عقلی است.
کسی که نمی فهمد یک مقوله فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی مانند حجاب، مسیر و کانال خودش را دارد و خارج از آن همانطور که سالها جواب نداده، جواب نخواهد داد، با وصف این میلیاردها تومان بودجه گرفتار کسری را به دکان جدیدی به نام کلینیک می ریزد، او هم دچار ناترازی عقلی است، به علاوه بپذیریم که اینها اگر نفوذی نباشند، کارکرد نفوذی ها را دارند.
حاکمیتی که با فيلترينگ، دسترسی مردم به شبکه های ارتباطی و اطلاعاتی را قطع می کند، ابتدایی ترین حق مردم، یعنی دسترسی آزاد به اطلاعات را نقض می کند، منشور حقوق بشر، قانون اساسی آن کشور و حقوق شهروندی مردمان را نقض کرده و مجرم است. این حاکمیت باید بپذیرد که با چنین روش هایی سرمایه اجتماعی اش را بیشتر و بیشتر از دست خواهد داد. این حاکمیت نمی تواند باز گرداندن حق مردم را به تاخیر بیندازد و با نمایش جلسه گذاری برای رفع فيلترينگ، سر مردم منت بگذارد.
بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی، به ویژه آنهایی که به شبکههای اجتماعی خارجی (مثل اینستاگرام، واتساپ و تلگرام) متکی بودند، با افت شدید فروش و درآمد مواجه شده اند. گزارش مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی تخمین میزند که فروش آنلاین کسب و کارهای اینترنتی به طور متوسط ماهانه حدود ۳۷.۹ همت (هزار میلیارد تومان) کاهش یافته است. بر اساس یافتههای این پژوهش، کمی بیش از ۵۷ درصد کسب و کارها برای فروش یا بازاریابی محصولات خود صرفاً از شبکه های اجتماعی خارجی استفاده کرده و تنها ۰.۸ درصد صرفاً از شبکههای داخلی استفاده کردهاند. شبکههای اجتماعی اینستاگرام، واتس اپ و تلگرام به ترتیب سه شبکه اجتماعی خارجی پرطرفدار در بین ایرانیان بودهاند.
واقعیت آن است که تغییر قواعد زندگی اجتماعی در ایران وارد مرحله جدیدی شده و جامعه به عنوان یک ارگانیسم زنده راه خودش را در سازگاری با این مرحله جدید پیدا خواهد کرد. بنظر میرسد مردم در گروههای مختلف سنی و جنسی یعنی زن و مرد و پیر و جوان با باورهای مختلف دینی و غیردینی، تصمیم گرفتهاند که این تغییر قواعد زندگی اجتماعی را بپذیرند و حق انتخاب افراد در تحولات هنجاری زندگی اجتماعی را محترم بشمارند.
حاکمیتی که با بیش از ۹۰ درصد نارضایتی عمومی روبروست، چارهای جز پذیرش دوران قواعد جدید زندگی اجتماعی و هنجارهای آن ندارد و باید عزم خود را برای زدودن ناترازیهای عقلانی تدبیر ادارهی کشور، جزم نماید.
یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی، اعتماد عمومی است که بر اساس پیمایشها و مطالعات جامعهشناسان در طول پنج دهه گذشته از سال ١٣۵٢ تا سال ١۴٠٢ ، بهطور مداوم در حال کاهش بوده است.
فهم این مهم سخت نیست؛ در فضایی که بیاعتمادی حاکم است، همکاریهای پایدار شکل نمیگیرد و کنشهای کوتاهمدت و موقتی رواج مییابند. به بیانی دیگر، در زمینهای که اعتماد عمومی کاهش یافته، تصمیمگیریها و کنشهای بلندمدت امکانپذیر نیست. این وضعیت بهویژه در بخشهایی از فعالیتهای اقتصادی که نیازمند نگاه بلندمدت و برنامهریزی برای آینده است، حالت حاد پیدا میکند.
🟡 برای مطالعه نوشته های نویسنده ،لطفا لینک های زیر را دنبال کنید.
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
https://x.com/lioeLabnnjAz2HE?s=09
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar
https://www.facebook.com/Raoufpishdar
https://www.instagram.com/Raoufpishdar