تهران - هشتم ديماه 1392 - از در كه وارد سازمان شدم كنار در آسانسور چهار نفر از همكاران منتظر بودند. هر چهار نفر آنها با من هم قسمت هستند. حداقل يكي از آنها سالها كارمند بخشي بود كه من مسئولش بودم . سلام كردم وصبح بخير !

هيچ كدام جوابي نداند ! نگاه كردند!

 هر دو آسانسور با هم رسيد. من سوار آن يكي شدم . يكي از آن چهار نفر هم آمد و با يكي ديگراز همكاران 

- من هم با اين ميام - سه به سه !

آسانسور به طبقه پنجم كه رسيد :

- بفرماييد 

- شما بفرماييد 

- نه شما بفرماييد حاج آقا !

وقت آنها رانگرفتم . پياده شدم . 

ساعتي بعد :

يكي از همان همكاران در يك جمع چهار نفره از همكاران خود بغل گوش من ! با صدايي  به نسبت بلند :

- .... ( مديرعامل اسبق ) از آن پوف ... ها بود . سازمان مديرعاملي ... مثل او نديده است !

سابقه : در دوره همان مديرعامل مورد اشاره ، اين همكار كه شهرت هاي زيادي در بين عموم دارد ، از مقربين و امتياز بگيرها و به قول نامه اخير روحاني رييس جمهوري " ويژه خوار " ي بود كه بدون يك روز سابقه كار در حوزه مربوطه به لطف همان شهرت ها ! رييس شده بود ! و مصداق آن مثلي بود و هست كه مي گويد :‌ خودش كه استاد شده هيچي ! همه كس او هم استاد شده اند !

يكي از آن چهارنفر صبحي را سر نماز ظهرديدم . بغل دست من نشسته بود. وقتي آمد بنشيند ، سلام غليظي كرد . 

من هم جواب گفتم . نمازم كه تمام شد ، تقبل الله گفتم و به محل كارم برگشتم ! 

* بياموزيم : در " حقوق زوجين در اسلام " از استاد دكتر محقق داماد نوشته شده است كسي كه به ناموس كسي اعم از همسر و يا والده او العياذبالله نسبت زنا بدهد ، همان اصطلاحي كه آن مرد دربالا بكار برد ، بايد " حد " شود. 

 درتعاليم ديني به ما گفته اند كه با حتي يك ذره نخ غصبي بر لباس ، نمازمومن پذيرفته نيست. 

سوال : آيا با اين حد از حق الناس بخاطر غيبت و تهمت و حتي بالاتر از آن اطلاق صفت بسيار زشت به ديگري نماز ما مقبول است ؟

 آيا كساني كه ادعاي نان و نمك خوردن و باقي بودن بر معرفت آن ، درغياب نان و نمك دارند ، اين را مي دانند ؟ اين دوستان خود را مي شناسند ؟

 به شهر نگاه كنيم به روابط اجتماعي ما با هم ، رانندگي هايمان ، قول و قرارهايمان ، انبوه چك هاي برگشتي ! آمار منكرات ، آمار ايدز ، دختران خياباني ، محفل هايمان ، غيبت هايمان ، تهمت ها ، ادعاها ، زير آب زدن ها ! آمار دزدي ها ! مديران كيلويي ، كارمندان همينطوري و خيلي مثل آن اين ها يعني " فروپاشي فرهنگي " به قول سيتا ( مسافر هند ) : يك نشانه بده كه تو مسلماني ! تا من مسلمان شوم !

** درسي از كلام خدا : آيه شماره 14  از سوره مبارکه محمد (ص) :
أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ
تكيه‏گاه مؤمن، دليل و برهان است، «بيّنة من ربّه» امّا كفّار به پندار و هوس خويش تكيه دارند. «زيّن له سوء عمله»

 دعا: خدايا ما را به خودت مومن بدار ! آمين 



برچسب‌ها: اداره, غيبت, حد, اطلاق ارتكاب فعل حرام
نوشته شده توسط رئوف پیشدار  در ساعت 13:2 | لینک  |