رمضان به پايان خود رسيده است و از همين حالا زمزمه هاي امكان ديدن و يا نديدن هلال ماه شوال در فلان روز و فلان جا به گوش مي رسد. چند روز پيش بود كه سفينه "كنجكاوي " روي كره مريخ فرود آمد . هنوز بسياري اصرار بر روش هايي براي رويت هلال ماه دارند كه خيلي با علم روز و پيشرفت هاي آن همراهي و تطبيق ندارد و از آن بهره نمي برد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
بيش از دو سال پيش اينجانب در نوشتاري ، موضوع ضرورت سازمان دهي سفرهاي زيارتي را به جهاتي چند كه همه ي آنها متوجه بهره مندي حداكثري زائران ايراني از سفرهاي زيارتي بود ، مورد توجه قرار دادم و مسئولين را به اتخاذ تصميم درباره آن دعوت نمودم.
از آن يادداشت در حد نظر دهي و طرح موضوع در جلسات ، استقبال شد ،اما تصميمي اتخاذ نشد ، و مساله همچنان وجود دارد و حال كه احساس مي شود به بهانه گروگان گيري شماري زائر ايراني در سوريه موضوع آنقدر احساسي ! شده و انرژي مقامات در بخش هاي مختلف را گرفته است كه بشود دوباره آنرا طرح ، و انتظار داشت حداقل اين بار موضوع به صورت جدي مورد توجه قرار گيردو براي حل آن اتخاذ تصميم شود.
ادامه مطلب
امروز -17 مرداد - روز خبرنگار است . خدا بيامرزد " محمود صارمي " همكارم را كه شهادت او باعث نامگذاري اين روز به عنوان" روز خبرنگار " شد.
ديشب خانم بعد از آنكه از من شنيد و در حقيقت من يادآوري كردم فردا روز خبرنگار است ، باتاكيد روي عبارت " پيشاپيش "گفت : پيشاپيش روز خبرنگار مبارك !
از او پرسيدم :پس چرا اينقدر با تاكيد روي پيشاپيش ؟
جوابي نداد !
دختر كوچكم هم به دنبال سخنان مادرش گفت :روز فضول ها مبارك !
به او گفتم :بي معرفت ! تو كه خودت دنبال قبولي در دانشگاه در رشته روزنامه نگاري هستي !
گفت : نه بابا شوخي كردم . هر دوتاشو ، هم اينكه روزنامه نگاري بخوانم و هم اينكه گفتم روز فضول ها !
پرسيدم :چرا ؟
گفت : والله من حال و حوصله زندگي هميشه پراضطراب و استرس را ندارم . هر روز تعطيل شدن روزنامه ! از اينجا به آنجا ، دائم پي كار بودن و نهايت هم ! چند بار به خود شماها تاكنون صفت هايي مانند قلم به مزد ، مزدور امپرياليسم ، فضول و... داده اند ؟ همين چند روز پيش بود كه وقتي آقاي مديركلي در برگزاري يك سمينار نان و آب دار بين المللي !! ماند ! چطور همكار تو را در تلويزيون پاك شست و گذاشت تا خشك شود و همه هم جلوي تلويزيون آنرا ديدند ! آن آقاي مدير كجاست ؟ هيچ جا سر جاش ! و آن خبرنگار كجاست ؟ هيچ جا سرجاش! افكار عمومي كجاست ؟ هيچ جا ! بي خيال بابا بگذار بروم درسي را بخوانم كه اگر نان و آب نداشته باشد ،حداقل اين همه بي حرمتي هم نداشته باشد.
مقاله چند سال پيشت را در روزنامه " اعتماد " بخوان ! يادت مي ياد نوشته بودي "تعارف نكن ، باورم كن" – همان روز كه دوستان بسيارت كه خيلي از آنها را مي شناختم در آن فاجعه هوايي شهيد شدند. بابا مساله اين است ،اينجا به شما تعارف مي كنند !
· روز خبرنگار به عموم همكارانم مبارك