مديريت اين انرژي و توان فوق العاده فكري و فيزيكي و هدايت آن ، تنظيم خواسته ها ، دسته بندي ، اولويت گذاري ، پيگيري ، مطاللعه تخصصي راههاي وصول و حصول ، و مهم تر از همه تضمين تحقق آنها ، از وظايف نهادهاي مدني از جمله احزاب مي باشد كه متاسفانه در كشور ما به دلايل زياد مقفول واقع شده است. اين غفلت را مي توان يكي از علت و علل رفتارهايي دانست كه به هيجان در راي دادن و نه با نگاه دانشي و علمي مي انجامد .
از شاخص هاي اصلي و اساسي در سنجش ميزان توسعه يافتگي يك جامعه ، وجود و حضور قوي نهادهاي مدني و چگونگي رابطه آنها با " قدرت " و قدرت با آنها ست .نهادهاي مدني در همه ي جوامع و همه ي اموري كه به مردم و منافع آنها باز مي گردد و يا آنرا تامين و پاسداري مي كند ، كاركردي محوري دارند. درتعريف سازمان ملل متحد از نهادهاي مدني گفته شده است : " گروههاي غيرانتفاعي داوطلبانه، از شهروندان كه در سطح محلي، ملي و بينالمللي تشكيل شده باشند ." نهادهاي مدني به لحاظ ساختاري حاصل " تشكل داوطلبانه اشخاص حقيقي " هستند . اين اشخاص با تدوين اساسنامه از تاريخ ثبت در مراجع رسمي به عنوان " يك شخصيت حقوقي " جهت تحقق اهداف به فعاليت ميپردازند. حوزه فعاليت نهادهاي مدني بسيار وسيع و شامل همه ي امور مردم مي شود و مسايل سياسي بخشي كوچك از آن است. اين كاركرد بويژه در كشورهايي كه مردم آن به دلايل مختلف" حزب گريزي "دارند ، بيش از همه كمك مي كند تا مردم بتوانند حول منفعت و يا نظر و يا علاقه يي خاص دور هم جمع شده و قدرت خود را براي پيش برد امور در آن نهاد متمركز كنند و اين مي تواند يكي از درس ها و نهايتا نتايج اجتماعات پرشوري باشد كه اين روزها تا پاسي از شب در خيابانهاي شهرهايمان وازجمله درتهران شاهد آن هستيم .
در كشورهاي پيشرو بخش عمده ايي از نهادهاي مدني غير سياسياند. اين نهادها جامعه را سازماندهي ميكنند و براي نمونه پارلمان نميتواند راجع به بهداشت و درمان و يا فلان طرح اقتصادي و اجتماعي بدون نظر نهادهاي مدني لايحهاي را به تصويب برساند و اين نهادها آنقدر قدرت و ابزار اجرايي دارند كه ميتوانند مانع تصويب لوايح و يا حتي بعد از تصويب آن در پارلمان ، باعث رد شدن آن شوند.
از كاركردهاي اصلي نهادهاي مدني ، يكي مسووليت ديده باني آنها در جامعه ي مدني است . در چنين جامعه اي هر نهاد مدني ميتواند هم از نهادهاي مدني ديگر دفاع و هم برعملكرد آنها نظارت كند و ساير احزاب و گروههاي سياسي هم ميتوانند اين نقش را ايفا كنند و نظارت ،نقد و بررسي رفتار وعملكرد قدرت به قصد بهبود امور نيز در اين ديده باني قرار مي گيرد . پالايش خواسته هاي مردم يكي ديگر از كاركردهاي نهادهاي مدني است. احزاب و نهادهاي مدني اگر تجربهي پالايش خواستههاي مردم را به درستي و با ارزيابيهاي علمي و نه ارزيابيهاي شخصي و در خلاء ، داشته باشند، قطعا بمنظور كسب آراي مردم سعي ميكنند كه براي اين مسائل راه حل بيابند و به مردم ارايه كنند و در نهايت ، اين مردم هستند كه تصميم خود را در قالب راي ميگيرند . در چنين ساختي ، نهادهاي مدني كه گفتيم احزاب نيز از جمله آنها هستند موظفند مطالبات مردم را به گوش حاكميت برسانند و حتي وقتي خود در بخشهايي از حاكميت قرار ميگيرند، بايد زمينه تحقق خواستههاي مردم را فراهم كنند و به علاوه راي مردم توسط همين نهادها صيانت و نهادها موظف به پاسخگويي به مردم هستند . درهر ساخت سياسي اول موضوعي كه بايد به عنوان بستر و اساس ، مورد پذيرش قرار بگيرد ، اين مهم مي باشد كه نهادهاي مدني از لوازم و شاخصههاي توسعه كشور به شمار ميروند كه اگر چنين بستري براي آنها فراهم شود، درمرحله دوم ميتوان درباره نحوه و روش فعاليت آنها گفتوگو كرد درعين اينكه توجه داريم و خواهيم داشت كه تعامل بين احزاب، دولت، مجلس و حاكميت مي تواند زمينه رشد و پايداري آنها را فراهم كند كه خود باعث رشد خواستههاي مردم خواهد شد.
همه تلاش احزاب نوانديش اين است كه در يك برنامه جامع كه متضمن و دربردارنده نيازهاي اقتصادي، معيشتي و فرهنگي مردم باشد، حقوق و مطالبات منطقي آنها را پيگيري كنند. همچنين اين احزاب بايد همزمان با انتخابات مختلف، برنامههاي خود را به مردم ارائه دهند تا مردم آنها را در انتخابات برگزينند.