حقوق دیپلماتیک در مقام شاخهای از حقوق عمومی خارجی (بینالملل عمومی) عمل میکند و حوزه بحث آن چگونگی اعمال و نظامات روابط خارجی دولت و نمایندگی او در خارج است، یعنی هم از امور بینالملل و هم از نحوه اجرای آنها. به عبارت دیگر حقوق دیپلماتیک مجموعه قواعدی است که نظام روابط سیاسی خارجی بین دولتها بر اساس آن استوار است. کاربرد کلمه دیپلماسی به مفهوم فعلی آن به اواخر قرن هجدهم بازمیگردد. در این زمان بود که این واژه به طور اخص به حرفه فرستادگان دولتها که مجوز برقراری ارتباط با کشورهای خارجی را در دست داشتند، اطلاق شد و کسانی که به این امر اشتغال داشتند، دیپلمات نامیده شدند که بالاترین عنوان آن «سفیر» است. دیپلماسی قدمتی باستانی دارد و نمیتوان برای آن یک آغاز تاریخی قائل شد. آنچه در این حرفه پیش از هر امری ملاک عمل بوده، عرف و نزاکت دیپلماتیک است که از دورههای باستان تاکنون همواره به آن عمل شده و آن برخورد توام با نزاکت و نهایت تشریفات و ادب با فرستادگان نزد دولت متوقففیه و در مقابل تعهد به تلاش رئیس هیات کشور فرستنده در کشور پذیرنده برای به کار بستن همه مساعی جمیله جهت ارتقای سطح روابط است که به عنوان یک اصل اساسی و قاعده عمومی در استوارنامه همه سفرا نیز آورده میشود. شرایط پذیرش و حفظ سفیر «مطلوبیت» او است. او موظف به رعایت اصول و قواعدی است که عرف و قانون مقرر کرده و مقدم بر همه حقوق کشور پذیرنده است. حقوق کشور پذیرنده یا متوقففیه به مانند هر واحد سیاسی دیگر بر اساس قوانین جاری آن دنبال میشود و سفیر و هیات دیپلماتیک همراه او موظف به رعایت کامل آن هستند.
ازشما بانهايت احترام دعوت مي كنم متن كامل اين نوشته را اينجا ( روزنامه وطن امروز )بخوانيد.