‌نقل قول های تحریف شده منتسب به حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری در مورد بحرین که با بزرگنمایی گسترده نیز از سوی برخی جریانهای منطقه ای و حتی برون منطقه ای همراه بود ، با واکنش های غیر منطقی منامه و موضع گیریهای غیر منطقی تر بعضی از سیاستمداران منطقه روبرو شده است.   

 آنچه موجب این همه حرف و حدیث شده ، یک اظهار نظر تاریخی ، و نه طرح یک ادعا ، توسط یک سخنور ، و اشاره به بخشی از تاریخ بحرین می باشد که در تمامی منابع تاریخی آن و از جمله سایت رسمی دولت منامه منعکس است ، و آن معطوف به این فصل از تاریخ بحرین می باشد که آن سرزمین تا سال 1349 میلادی که محمد رضا پهلوی برگزاری نظر جویی در آن برای تعیین سرنوشت سیاسی بحرین را پذیرفت ، و نهایتا نیز به آن تن داد ، بخشی از ایران بود و تحت عنوان استان چهاردهم در مجلس شورای ملی ایران نیز دو کرسی نمایندگی داشت . چنانچه از این سخنان برمی آید ، اظهارات آقای ناطق نوری بیان بخشی از تاریخ منطقه است که نه در ظاهر و نه در معنی ، حاوی هیچ ادعایی نیز          نمی باشد و صرف اشاره به تاریخ است . و  فرض که چنین هم نبود ، به جهت جایگاه مسئولیتی آقای ناطق ، و عطف به حقوق بین الملل و اصول دیپلماسی نمی شد و نمی شود آنرا نظر رسمی دولت ایران دانست .

  آنچه آقای ناطق نوری در مشهد بیان داشته ، در مورد بخش های دیگری  از منطقه نیز صادق است که در گذشته های دور و نزدیک ، با دسیسه های قدرتهای استکباری و استعماری از ایران جدا شده ، و واحدهای سیاسی مستقلی را در طول سالها تشکیل داده اند و در تاریخ آنها نیز منعکس است ،  و تهران امروز ضمن احترام به استقلال و حاکمیت شان ، با آنها روابطی نزدیک و گرم دارد  و نوشته ها در تاریخ آنها و ایران ، سبب حساسیت نشده است . این نکته که جغرافیا را نمی توان تغییر داد ، همانند عدم امکان تغییر تاریخ ، امروز یک اصل اساسی است ، و این یکی از پایه های روابط در جهان امروز می باشد.

 واکنش غیر منطقی منامه و اظهار نظرها و عکس العمل های برخی رهبران منطقه ای به گزارش های تحریف شده خبری از سخنان آقای ناطق ، نشان می دهد که متاسفانه در منطقه جریانهایی منطقه ای و برون منطقه ای فعال هستند که هدفشان جنجال آفرینی در روابط کشورهای منطقه با هم و تحریک عواطف و احساسات ملت ها نسبت به هم می باشد . هدف روشن این جریانها به تعبیر "‌مهدی مطهرنیا" استاد دانشگاه ، تبدیل گفتمان قدرت ایران به تهدید است و منفعت آنرا در نهایت محور آمریکا – اسراییل خواهد برد .هدف این محور ایجاد شکاف در بین کشورهای منطقه است ، و نقش و سهم برخی رژیم های منطقه ای فعال در این زمینه که بیشتر به دنبال حفظ موقعیت فرضی خود می باشند ، چیزی جز هیزم کشی نخواهد بود.

   دراینجا دو نکته و تذکر داریم . نکته و تذکر اول به کشورهای منطقه که همچون همیشه سعی کنند با هوشیاری و شناخت نسبت به اهداف قدرتهای برون منطقه ای و جریانهای وابسته منطقه ای ، وحدت خود را حفظ کنند و تلاش خویش را معطوف به همگرایی منطقه ای حول منافع منطقه ای نمایند . و اما نکته و تذکر دوم :  واکنش های غیر منطقی و در مواردی افراطی دولت های منطقه به سخنانی تحریف شده ، در حالی صورت می گیرد که بخصوص در سالهای اخیر برخی از آنها شدیدا متوجه نادیده گرفتن و حتی زیر پای گذاشتن " حوزه های قابل احترام " ملت های دیگر از جمله ایران بوده است که ازآن جمله می توان به تلاش برای ترویج نام مجعول برای خلیج فارس و طرح ادعاهای ارضی در مورد سه جزیره ایرانی در خلیج فارس اشاره داشت . دولت و رسانه های ایران تاکنون افکار عمومی را نسبت به این حوزه های لازم الاحترام ایرانی ها کنترل کرده اند ، و در همان حال نشان داده اند که تهران علاقه مند به تنش زدایی و رد هر اقدامی است که به واگرایی درمنطقه دامن بزند. بدیهی است که امکان ادامه این عمل چندان زیاد و دائمی نیست ، و دولت نیز ناچار به احترام به افکار عمومی و حمایت از منافع ملی می باشد.

 

    

نوشته شده توسط رئوف پیشدار  در ساعت 10:8 | لینک  |