*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار ٢٣ بهمن ماه ١۴٠۲
راهپیمایی های سنتی ٢٢ بهمن انجام شد. این راهپیمایی نشانه واضحی از همدلی ایرانی ها بود که امیدوارم هیچ جریانی درصدد مصادره آن به نفع خود بر نیاد بویژه که انتخابات مجلس نزدیک است و چنین دستبردهایی مسبوق به سابقه است. در راهپیمایی امسال مانند سالهای قبل، شاهد صحنه هایی بودیم که بیشتر جنبه تبلیغات هدایت شده سیاسی داشت، مانند زنان بی حجاب که عده آنها در راهپیمایی تهران کم نبود. این واقعه با توجه به حوادث سال گذشته، نیاز به تحلیل جدی دارد و باید دید که نظام در روزهای آینده با مقوله حجاب چگونه برخورد خواهد کرد که الان موضوع صحبت من نیست. رئیس دولت به سنت هر ساله روسای جمهوری در سخنرانی مراسم در تهران آمار و ارقامی از فعالیت های دولت و کارکردهای آن داد که نیاز به فکت چک دارد و امیدوارم مردم آثار آنرا روی سفره های خود ببینند. اما : سالگرد انقلاب زمان مغتنمی است برای سنجش و بازاندیشی در ترازنامهی آن رخداد تاریخی و خیزش ملّی، با مقیاس قرار دادن چشماندازهای آغازین و دعاوی و مطالبات نخستین آن جنبش مردمی. اگر وقوع انقلاب ۱۳۵۷ از مهمترین رخدادهای سیاسی تاریخ معاصر ایران، پس از وقوع انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ ارزیابی میشود، از آنروست که از سویی آن قیام مردمی به فروپاشی نظام دیرپای سلطنتی انجامید و از دیگرسو با دعوی استقلالخواهی و با تکیه بر هویت فرهنگیِ ملّی و مذهبی، پای به عرصهی مناسبات قوا نهاد. گذشت ۴۵ سال از آن رخداد بزرگ، فرصت مناسبی است که به بررسی میزان تحقق وعده هایی بپردازیم که رهبران انقلاب نوید آنرا می دادند. از اقتصاد تا حقوق بشر و سایر حقوق اساسی مردم و جمیع حقوقی که یک فرد در دو حوزه عمومی و خصوصی از آن برخوردار است. این کارنامه در دسترس عموم و قابل سنجش است. و امّا مسأله اساسی : آنچه در ایران از فردای پیروزی انقلاب رخ داده است و همچنان هم شاهد آن هستیم ، گرایش اختلافات نظری جناح ها به سوی اقدامات عملی علیه يکديگر تا سرحد حذف کامل است. از مشروطه تا اکنون، آن مقدار نیرو و سرمایۀ ایرانی که صرف حذف و ستیزهای داخلی و خارجی شده ، بدیهی است که اگر در مسیر اصلاح و سازندگی قرار میگرفت، اکنون ایران کشوری الگو برای منطقه بود. نکته مهمی که در این میان از آن غفلت شده، این مهم است که؛ مهار قدرت در تغییر صاحبان قدرت نیست؛ در تقسیم آن است و تقسیم قدرت، دشوارترین و پیچیدهترین کنش سیاسی ملتها است. دولتها نیز تا وقتی که از پشتوانۀ نفت برخوردارند، مردم را به شمار نمیآورند. کشورداری در ایران، یعنی فروش نفت و تقسیم نابرابر و ناقص آن در میان مردم،همین. پس رشد اقتصادی در بازار آزاد، هرگر دغدغۀ هیچ دولتی نخواهد بود و هیچ دولتی برای تجارت ملّی و سرمایهگذاری داخلی و خارجی برنامهریزی گسترده و جدی نمیکند؛ چون اقتصاد آزاد به سیاست باز و آزاد میانجامد و در این نوع سیاست، حکومت بخشی کوچک از قدرت ملّی است، نه همۀ آن. آمار و ارقام و تنوع جمعیت و کیفیت حضور مردم در راهپیمایی ٢٢ بهمن که مقام های ارشد از هر جناح که در قدرت بوده اند همواره اصرار دارند آنرا نوعی رفراندوم بیشتر برای توجیه و مقبول نشان دادن خود، نه یک نمایش قدرت ملّی، معرفی کنند ، در اختیار آنهاست . گذاره ها و متغیرها در دسترس و قابل تجزیه و تحلیل است. برون داد اطلاعات چیزی جز خواست عمومی همواره گفته شده مردم نيست و آن، نقدی است که بیشتر به سیاست های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی ( داخلی و خارجی) و فرهنگی اداره کشور وارد است. سیاست و تدابیری که سفره مردم را خالی کرده و وعده اُفقی داده می شود که مختصات آن معلوم نیست. مدیران جامعه در همه سطوح از انتخابی تا انتصابی باید بدانند که آنچه دولتها از مردم دریافت می کنند دو اختیار اعمال قدرت مشروع برای اجرای تعهدات و تنظیم گری امور اجتماع طبق قانون است و غیر این نیست. در هیچ نظام دموکراتیکی دولت ها( به معنای عام) نمی توانند و حق آنرا ندارند که نقشی غیر از آنچه گفته شد، برای خود قائل باشند. در تئوری های مربوط به جنبش ها و اعتراضات و حتی انقلاب ها، این بحث مطرح است که حکومت های موفق، حکومت هایی هستند که بتوانند عوامل و دلایل بروز نارضایتی ها را قبل از حاد شدن و بروز آن شناسایی کرده و درصدد رفع آن بربیایند. در واقع حکومت های موفق با پاسخ دادن به مطالبات و حل کردن مشکلات، از انباشت مطالبات و نارضایتی ها جلوگیری می کنند. اما تقریبا در هیچ کجای دنیا حکومتی وجود ندارد که بتواند همه مطالبات و مشکلات را کامل بشناسد و حل کند،بنابراین نارضایتی ها ظهور می کند و در این بین حکومت هایی موفق هستند که کوشش می کنند که اعتراضات را که مُعَرّف کمبودها و مشکلات هستند، با دفع ریشه ها برطرف کنند. با ارزش ترین و حیاتی ترین عنصر حیات بخش هر نظام، حکومت و دولتی، «سرمایه اجتماعی» یا همان حمایت و اقبال توده ها است. سرمایه اجتماعی تحت تاثیر گذاره ها و متغیرهای زیادی شکل می گیرد، ارتقاء پیدا می کند، و یا حتی ممکن است از بین برود، که اصلی ترین آنها اعتماد و اطمینان و باورمند بودن به این است که آن نهاد، می تواند و برنامه مدون و روشن و کارشناسی و حمایت شده از سوی نخبگان جامعه را برای تحقق آمال و خواسته های مردم دارد. آنچه در این شرایط خاص و ویژه کشور، در هر دو بُعد داخلی و خارجی باید مورد توجه عموم قرار گیرد، این مهم است که راه توسعه و پیشرفت تنها با سیاست میانجی و کیش شخصیت ره بجایی نخواهد برد. فردای بهتر و امن ایران با حضور و ظهور همه ی مردم در عرصه های اجتماعی و آموزش های همدلانه با تکیه بر اخلاق مدنی ممکن است . همگان بویژه نشسته گان بر مسند قدرت باید بدانند؛ می بایست میل به قدرت را بخاطر باز تولید ارزشها و امید در جامعه کنار نهاد، و با مشارکت فعال و واقعی عموم مردم در اداره امور، به فرداهای بهتر امید بست. مشق تاریخی برای فرزندان ایران زمین در همه ی دوران، بویژه حال حاضر؛ تقویت وجدان عمومی و ارتقاء خرد محور نقش و جایگاه خود در جامعه ، پذیرش مسئولیت فردی و جمعی، تلاش برای همزیستی صلح خواهانه و گفت و گویی همدلانه برای تحقق دموکراسی مشارکتی است. کسی نمی تواند منکر این باشد که کشور با یک جنگ ترکیبی بزرگ درگیر است. جنگ نظامی یا جنگ سخت، موجب وحدت ملّی می شود، اما این جنگ اقتصادی است که جوامع را فرو می پاشد و دشمنان نقطه تمرکزشان الان همین جنگ اقتصادی است. کاهش مستمر ارزش پول ملٌی اقتصاد کشور را با بحران فزاینده ای روبرو کرده است که یکی از خطرناک ترین آنها برای ثبات جامعه ، افزایش شکاف طبقاتی و فقر و از میان رفتن طبقه متوسط جامعه است که لرزش های اجتماعی و سیاسی را بدنبال دارد. افزایش تورم و گرانی و متعاقب آن بیکاری فزاینده ، اقل پیامدهای پیش روی است.
🌺 برای مطالعه نوشته های نویسنده لطفاً لینک های زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1
Http://r-pishdar.blogfa.com
https://t.me/raoufpishdar
eitaa.com/raoufpishdar