* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه-۲۲ امرداد ١۴٠۲
انتظار بود؛ وزارت امور خارجه ایران بلافاصله پس از قرار گرفتن امضای تکراری آقای لاوروف وزیر امور خارجه روسیه زیر بیانیه همتاهای او در شورای همکاری خلیج فارس که حاکمیت ارضی ایران را مورد تردید قرار داد، موضع گیری قاطع می داشت.
لاوروف وزیر امور خارجه روسیه خرداد ماه سال گذشته در اجلاس ریاض وزرای امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس نیز بیانیه مشابه ای را امضاء کرده بود. با این پیشینه، احضار سفیر حداقل کاری است که وزارت امور خارجه ایران انجام داده است که مورد قبول افکار عمومی ایران نیست.
به یاد دارید؛ اوایل سال وقتی همین آقای لاوروف گفت که هیتلر ریشه یهودی دارد، اسرائیلی ها چه جنجالی راه انداختند تا جایی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه به موضوع ورود و عذرخواهی کرد.
در روزهایی که تهران و مسکو روابط خود را راهبردی و نزدیک توصیف می کنند- که البته این‌طور نیست و مسکو و همین‌طور پکن فقط از کارت ایران برای امتیاز گیری استفاده می کنند - و مقامات ایرانی یکی پس از دیگری به مسکو می روند، تا روابط را توسعه دهند! امضای بیانیه مورد اشاره توسط وزیر امور خارجه روسیه پیام های خوبی ندارد و افکار عمومی ایران از آن استنباط هایی دارد که به صورت تاریخی، روسیه را نزد آن نامقبول ساخته است.
این‌که نام تاریخی پهنه بزرگ آبی جنوب ایران همواره تاریخ " خلیج فارس " بوده است و جزایر سه گانه در مالکیت و تحت حاکمیت ایران بوده است ، تردیدی نیست و مدارک و نقشه های موجود حتی بر در و دیوار کرملین و وزارت امور خارجه روسیه هم به همین نام مزین است. در کتابخانه های مسکو و سن پترزبورگ هم اسناد و مدارک تاریخی این را گواهی می دهد که روس‌ها هم همیشه در منابع تاریخی از عنوان خلیج فارس استفاده کرده اند.
این‌که به رغم این همه اسناد و مدارک وزیر امور خارجه روسیه برای دومین بار بیانیه کذایی را امضاء می کند ، شائبه برانگیز است بخصوص که روسیه تلاش دارد در یک چهارچوب امنیتی ، کنار آمریکا و انگلیس و اخیرا اسراییل ، مسیری برای ورود به منطقه خلیج فارس پیدا کند و اصرار بر داشتن پایگاه در سوریه در همین راستا است .
در مالکیت ایرانی جزایر سه گانه تردیدی نیست، اما آن‌چه روس ها با امضای بیانیه آن‌را هدایت کرده اند که فراتر از امضای آقای لاوروف است، تایید خواست غیر حقوقی و طلبکارانه امارات برای ارجاع ادعای ابوظبی به دادگاه بین‌المللی است.
روسیه در جنگ تجاوزکارانه علیه اوکراین از سال‌ها پیش شبه جزیره کریمه را که همه ی شواهد و قرائن و مدارک تعلق آن به اوکراین را تایید می کند، در اشغال خود دارد و اعلان ضمیمه کردن آن را داده است . واکنش‌ مسکو به خواست جامعه بین الملل برای رفع اشغال کریمه چیست؟ و یا چین، چه موضعی در برابر تایوان دارد که هم‌چنان و رسما و گاه با قدرت نمایی نظامی، استقلال آن‌را به چالش می کشد؟ و وزیر امور خارجه آن سال گذشته در ریاض بیانیه ادعایی مشابه را در مورد جزایر ایرانی و برنامه هسته‌ای ایران امضاء کرده بود.
سه جزيره ايراني در خليج فارس در طول تاريخ جزء لاينفک سرزمين تاريخى و باستانى ايران بوده است و هیچ ادعایی علیه آن نه به لحاظ تاریخی و نه حقوق بین الملل مسموع نیست.
در پس اين ادعاها و حرکاتی امثال آن ، آن‌هم بيشتردر حوزه تبليغاتی ، شورای همکاری خلیج فارس و مشخص تر امارات عربی به چه مى انديشد ؟
شيخ نشين امارات هر از گاهى با طرح موضوعاتی مانند ميانجی گرى ديگر کشورها و يا شکايت در مراجع بين‌المللی درباره جزاير سه‌گانه جمهورى اسلامى ايران ، و يا تشويق نشست هايى مانند شوراى مذکور به دادن بيانيه ! تلاش دارد با سياستی به ظاهر زيرکانه! موضوع را به گونه‌اى نشان دهد که از مرحله ادعا خارج بوده و به عنوان يک واقعيت و حق براى اماراتی ها مطرح است !
امارات عربى از بدو حياتش در ابتداى دهه ١٩٧٠ قرن گذشته ميلادى ، روابط سياسي اش با جمهوري اسلامي ايران را تحت تاثير يک ادعاى بى اساس قرار داده و همين ادعا موجب آن شده است تابه رغم همه اشتراکات و نزديکی ها ، روابط ابوظبی با تهران ، در کمتر مقطعی آنچنان گرم باشد که شايسته دو همسايه است .
امارات عربى که هدايت امور سياسي آن برعهده شيخ نشين ابوظبی است در " سوء تفاهمی " که گرفتار آن شده بر اين مدعاست که سه جزيره ايرانى تنب بزرگ ، تنب کوچک و ابوموسی به اين شيح نشين تعلق دارد ! ابوظبی با اين باور سال‌ها کوشيده است تا از مجارى مختلف از کانال‌ها و مجارى شناخته شده بين المللي تا تبليغات فراوان با دلارهاي نفتي ، اين ادعا را پيش ببرد .
ابوظبی درسال ١٣٨۴ نيز از سفير خود نزد سازمان ملل خواسته بود تا از دبير کل اين سازمان بخواهد به ادعاى آن در خصوص مالکيت سه جزيره ايرانى رسيدگي کند و اين ادعا را براى طرح در شوراى امنيت بفرستد که با تشری از سوى ايران آن‌را متوقف کرد .
در پيش نويس نامه آن وقت سفير ابوظبي به کوفى عنان دبيرکل وقت سازمان ملل ادعا شده بود :" از آنجا که راه‌های مسالمت آميز ، مذاکره مستقيم و ارجاع به ديوان بين المللى لاهه به نتيجه اى برای حل اختلاف منجر نشده ، خواهان آن هستيم که شوراى امنيت به اين موضوع رسيدگى کند." بي. بی.سی ١٨-٠٢-٨۴
هم در آن نامه ، و هم در ديگر گفته هاى ناشی از توهم !‌ در مورد جزاير ايرانى ، چند نکته وجود دارد که مروري بر پرونده ادعاى امارات و نحوه رفتار ايران با آن نشان مى دهد ، قلب واقعيت تاکتيک هميشگی امارات است . پرونده ديپلماسي دو طرف روى موضوع نشان مى دهد اين جمهورى اسلامی ايران بوده است که از ابتدا ابوظبی را به نشستن پشت ميز مذاکره و رفع سوء تفاهم دعوت کرده و بارها وزيران امور خارجه اش را در کمال قدرت براى گفت‌ و گو به ابوظبی فرستاده است.
توجه دارند که ديوان داورى و راى و نظر آن و يا هر نهاد بين المللى ديگر زمانى وجاهت دارد که صلاحيت آن مورد تاييد و پذيرش طرفین دعوا باشد.
امير نشين ابوظبی بخوبی مى داند که حتى در صورت ارجاع پرونده مورد ادعا به هر نهادی و حمايت حاميانش بخصوص ايالات متحده آمريکا و انگليس و اسرائیل با چه دشواری هايى روبرو خواهد بود. تحت تاثير شرايط بين المللى و حمايت حاميان ممکن است ابوظبی زمانی بتواند به خود جرات طرح شکايت بدهند ،‌اما پيش بردن آن به اين سادگى که شيخ ها گمان مى کنند ، نيست . امارات براى اثبات ادعايش بايد مدارک و اسناد و شواهد زيادى ارايه کند که از جمله آن‌ها حتما اسناد و نقشه هاى موسسه جغرافيايی سلطنتی انگليس، کتابخانه های کرملین و سن پترزبورگ است که نشان مي دهد ، نه تنها جزاير سه گانه، بلکه بسياري از واحدهاي سياسى کنونی منطقه از جمله امارات زماني جز خاک ايران و يا تحت حاکميت و اعمال قدرت آن بوده اند.
برای مطالعه نوشته های دیگر نویسنده :
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO

نوشته شده توسط رئوف پیشدار  در ساعت 10:9 | لینک  |