جنگ اوکراین، مردم ایران با دولت همراهی نمی کند
* رئوف پیشدار
استاد دانشگاه - ۵ خرداد ١۴٠۲ ک
«ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهوری اوکراین در پیامی«روی صحبت» خود را « هم جامعه، هم روحانیون ایران، هم تکتک خانوادههای ایرانی، هم کسانی که میتوانند بر تصمیمهای دولت در ایران تأثیر بگذارند» قرار داده و پرسیده است : همدستی با تروریسم روسیه به چه دردتان میخورد؟ چرا شما در کنار یک دولت اهریمنی هستید؟»
تا جایی که ابراز شده و رسانه های مستقل ایران که بیشتر به افکار عمومی نزدیک اند، نوشته و می نویسند، در جنگ جاری در اوکراین افکار عمومی ایران، این جنگ را «تجاوز کارانه» و ناقض حقوق بین الملل و مخل در صلح و امنیت جهانی می داند. سیاست های دولت تهران را نباید به حساب مردم ایران گذاشت!
مردم ایران طعم تلخ تجاوز به کشور خود را چشیده اند و همچنان درد جانکاه جدایی بخش هایی از وطن تاریخی خود را به موجب دسیسه هایی چون « ترکمن چای»، «گلستان»، « آهار» و... آنهم توسطِ قدرتی که دولت ایران امروزه زیاده از منطق عقلی، به آن نزدیک شده است، با تمام وجود حس می کند.
انتظار بود و هست که آقای زلنسکی بطور واضح دولتمردان ایران را خطاب قرار می داد نه افکار عمومی را، چرا که سفارت کیف در تهران در حداقل، تحلیل خود از موضع عمومی را به اطلاع مقامات اوکراین از جمله آقای زلنسکی رسانده که اکثریت مردم ایران، سیاست های دولت تهران را در جنگ اوکراین همراهی نمی کند و بشدت منتقد آن است.
مردم ایران در طول ۴۰ سال گذشته یک جنگ هشت ساله را تجربه کرده و دهه ها تحت تحریم های شکننده ای بوده اند که خود نقشی در آن نداشته اند و تنها فشارهای کشنده آن را بردوش خود تحمل کرده اند. تحملی که بعید است بتوان بیشتر از این تحمل کند.
ملت ایران، مردمانی فهیم و آگاه و با افق دید هستند. آنها جنگ اوکراین را جنگی تجاوزکارانه می دانند که بشدت محکوم است.
افکار عمومی ایران از اینکه دولت کشور با آن در جنگ اوکراین همراه نیست و خود را نماینده آن نمی داند، متاسف است. ملت ایران همچنین از ضعف و ناتوانی سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد برای متوقف کردن جنگ تجاوزکارانه در اوکراین متاسف است.
وضعیت موجود در تعاملات بین المللی در این شرایط فوقالعاده حساس ایجاب می کند که رهبران جهان با خونسردی و تدبیر هر چه بیشتر با مسائل تعامل کنند. شدت بحران در روابط بین الملل به حدی است که توصیف آن جز با «هشدار جدی » نسبت به آینده بشر و کره زمین ممکن نیست.
تنها مسیر ممکن که می تواند در این شرایط بی سابقه امنیتی، جهان را از سقوط به دامن یک جنگ خانمان سوز دیگر، برهاند، دیپلماسی است. دیپلماسی جایگزینی ندارد و تنها جایگزین آن، یک جنگ تمام عیار است که جهان تحمل آنرا ندارد زیرا روش است که با انباشت زمین از سلاح های ویرانگر، در صورت وقوع آن، بشر فرصت دیگری برای بقاء نخواهد داشت.
جهان، امروز بیش از هر زمانی به رهبران خردمند و نهادهایی برای سازمان دادن و تجمیع اراده ساکنان زمین برای زندگی در صلح و آرامش نیاز دارد.
و بعید می دانم کسی باشد که خواهان آن نباشد.
دیپلماسی مسیری کُند و اغلب خسته کننده است، و جایگزینی هم ندارد و نمی تواند داشته باشد. جایگزین دیپلماسی تنها می تواند «جنگ» باشد که همه چیز را برباد خواهد داد.
وظیفه رهبران جهان، بویژه بازیگران اصلی و تاثیر گذار که متاسفانه خود عامل وضعیت موجود هستند! در این برهه حیاتی از زمان، انتخاب مسیر گفت و گو است و این یک نیاز اساسی جهانی است.