غزه آنچه در آن مي گذرد و مسئوليت هاي همه ي ما
اسراييل دوباره حملات دهشتناكي را عليه نوار غزه شروع كرده و ادامه مي دهد. اين دور از تعرضات رژيم صهيونيستي به غزه از زماني شروع شد كه اسراييل يك فرمانده مقاومت اسلامي (حماس ) را به شهادت رساند و متعاقب آن غزه بمباران شد و حماس هم در پاسخ دست به شليك موشك به اراضي اشغالي زد.
وقايع جاري در غزه اول بار نيست ، اسراييل بارها اين منطقه را مورد تهاجم و تعرض قرار داده و هر بار خسارت و تلفاتي را به فلسطيني هاي ساكن در آن وارد آورده است.
دورتازه وقايع درغزه از لحاظ زماني درشرايط ويژه اي صورت مي گيرد . سوريه درگير در جنگي است كه ارتجاع عرب ، همراه با صهيونيسم جهاني و استكبار مديريت آنرا به قصد تضعيف و از بين بردن مقاومت اسلامي در برابر رژيم صهيونيستي برعهده دارند. در لبنان دست هايي آشكار و پنهان بدنبال برهم زدن آرامش و امنيت دراين كشور و راه اندازي درگيري هاي داخلي است و در ديگر سرزمين هاي پيراموني فلسطين نيز درصد بحران سازي هايي عميق است . اسراييل و تحقق استراتژي آمريكا در منطقه خاورميانه بدون وجود بحران ممكن نيست . آمريكا در منطقه خاورميانه سه اصل 1- برتري همه جانبه اسراييل 2- دسترسي دائم و پيوسته به نفت ارزان و 3- حمايت از رژيم هاي همسو را اصول اساسي و استراتژيك خود قرار داده كه واضح است جز با بحران سازي و سركوب ملت ها ،چه به صورت مستقيم ، مانند آنچه در عراق و افغانستان رخ داد ، و چه غير مستقيم و البته با دست رهبران وابسته ،مانند آنچه در بسياري از كشورهاي عربي منطقه اينك مي گذرد ، و از جمله در بحرين و عربستان ، تحقق آنها ممكن نيست ، اگر چه پاره اي تحولات با محوريت مردم در منطقه نشان داده است كه آمريكا و رژيم صهيونيستي نبايد به اين استراتژي خود زياد هم متكي باشند ، وخانه عنكبوت سست تر از آن است كه باور كند.
خروج موفق و سربلند مقاومت اسلامي از اين جنگ ، و ايستادگي در برابر تهاجم اسراييل ، اين پيام را براي همه آشوبگران خواهد داشت كه مقاومت پايدار است و مقاومت و نهضت متكي بر آن دربرابر صهيونيسم جهاني ، نه يك عمليات فيزيكي صرف ، كه يك اعتقاد و يك باورعميق فكري و ايماني است .
وقايع جاري در غزه اين بار البته يك تفاوت آشكار ديگر هم با دوره هاي قبلي تهاجمات رژيم صهيونيستي به اين باريكه دارد و آن
توانمند شدن حماس و افزايش و بالا رفتن سطح قدرت دفاعي آن است كه به فلسطيني ها امكان داده است تا براي اولين بار از غزه ، اهدافي در داخل اراضي اشغالي را هدف قراردهند كه تل آويو هرگز باورآنرا نمي كرد.
موازنه نظامي با همه ي اين اوصاف هنوز هم به نفع اسراييل است . جنگنده ها و توپخانه و نيروهاي موشكي اسراييل بي وقفه غزه را كه منطقه اي بسيار محدود با بالاترين ضريب تراكم جمعيتي در جهان است ، مي كوبد و "مقاومت "تنها سلاح مردم غزه است.
آنچه در غزه مي گذرد و تاكنون بر آن گذشته است ، مصداق جنايات بزرگي چون "نسل كشي "و "جنايت عليه بشريت " و" جنايت جنگي " است و اگر به واقع عدالتي در جهان وجود داشت ، هر يك از آنها به تنهايي مي توانست مستندي براي كشاندن سران رژيم صهيونيستي به دادگاههايي مانند لاهه باشد كه جنايتكاراني مثل سران صرب ها و يا برخي از رهبران سابق آفريقا را دراين سالها به محاكمه گرفته و عليه برخي نيز حكم جاري كرده است .
رهبران رژيم صهيونيستي بارها در گزارش هاي نهادها و بازرسان بين المللي مانند"گلدستون " بازرس ويژه حقوق بشر سازمان ملل درسال 1388 و يا گزارش مشابه "ريچارد فالك " گزارشگر ويژه سازمان ملل در ارتباط با وضعيت فلسطيني هاي ساكن غزه درهمين مقطع زماني ، جنايتكاراني شمرده شده اند كه دستشان در جرايم سختي مانند جنايت عليه بشريت ، جنايت جنگي و نسل كشي آلوده است . انتظار بازداشت و محاكمه سران تل آويو و مجازات مناسب آنها ، امري مسبوق به خواسته هاي قديمي همه ي ملت هاي آزاده در جهان است . بشر امروز ترديدي ندارد كه اگر تبعيض و آپارتايد حقوقي در جهان وجود نداشت ، قطعا يكايك سران تل آويو تاكنون بايد در دادگاههاي بين المللي محاكمه و مجازات مي شدند . با اين وصف همچنان مي بينيم كه اسراييل به جنايات خود در سرزمين هاي اشغالي فلسطيني با شدت هر چه تمامتر ادامه مي دهد و در غزه كه به تعبيري به بزرگترين زندان روي كره زمين بواسطه سالها محاصره مردمان آن تبديل شده است ، ساكنان اين منطقه در شرايطي بسيار ابتدايي از يك طرف و از سوي ديگر تحت محاصره و سركوب شديد نظامي قرار گرفته اند .
بازرسان سازمان ملل كه از غزه ديدن مي كنند وضعيت دراين منطقه و سطح زندگي در آن را بسيار اسفبارمي خوانند و در توصيف آن مي گويند كه مردم دراين منطقه به "دوره گل و لاي " بازگشته اند و اسراييلي ها حتي آب منطقه را مي دزدند. (گزارش چهارم آبان 1388 گزارشگر سازمان ملل ) – و اين يعني هلوكاست واقعي كه حدود يك ونيم ميليون فلسطيني را در سخت ترين و درناك ترين شرايط انساني قرارداده است .
اين جنايت هاي اسراييل ممكن نبود و استمرار آن ممكن نيست ، مگرهم آغاز و هم تشديد و هم ادامه آنرا اززماني بدانيم كه دست هاي نامحرم عربي در دست اشغالگران و استكبار قرار گرفت . دست هايي كه هم اينك هم در سوريه جنايت مي كند تا مقاومت اسلامي را تضعيف كند.
آنچه اينك تكليف همه ي امت اسلامي در برابر مردمان تحت ستم غزه است ، حمايت همه جانبه ازآنها به هر شكل و وسيله ممكن است .
اين مهم فرازي از پيام رهبري معظم انقلاب اسلامي دردور قبلي تهاجمات گسترده رژيم صهيونيستي به غزه است كه هم خطاب به ساكنان غزه و هم همه ي امت اسلامي و وجدان هاي بيدار و آزاده ، تكليف همگان را به اين منوال روشن فرمودند :
"امت اسلامی باید به خروش آید وسران اسلامی باید خشم ملتهای خود را به رخ رژیم غاصب بکوبند . دست دولت آمریکا نیز به خون ملت مظلوم فلسطین آغشته است . به پشتیبانی آن دولت مستکبر و طغیانگر است که صهیونیست ها با گستاخی مرتکب این جنایت های نا بخشودنی می شوند ، ملت ها و دولت های اسلامی ندای مظلومیت فلسطینیان مظلوم را به سراسر جهان برسانند و وجدانهای خفته را بیدار کنند ایا ملت امریکا می داند که زمامدارانش اینگوینه همه ی حرمتهای بشری را در پیش پای صهیونیست ها قربانی کرده اند ؟ آیا ملت های اروپایی باخبرند که تسلط سرمایه داران صهیونیست بر کشورهای انان کار سیاستمدارانشان را به کجا کشانده است ؟ و این تصادف و اتفاق نیست که همزمان با این جنایت های نظامی ، در گوشه دیگر از جغرافیای زیر سیطره ی استکبار ، برترین مقدسات اسلامی دستخوش تعرض می شود و قلم های پلید و سیاست های شیطانی حامی آنها، ساحت مقدس حضرت رحمه للعالمین را که همه ی بشریت وامدار پیام الهی او وذات مقدس اوست ، مورد هتک و اهانت قرار می دهند ... اکنون مستکبران طغیانگر بدانند که با خشونت و درندگی نخواهند توانست فروغ بیداری روز افزون اسلامی را خاموش کنند . مقاومت قهرمانانه ی ملت فلسطین و شجاعت حیرت برانگیز مرد وزن و پیر و جوان آنان در برابر صهیونیست های خونخوار ،گواه زنده ی این مدعا است . فرجام این درگیری ، پیروزی حق برباطل است ، همچنانکه فرمود .. فانتقنها من الذین اجرموا و کان حقا علینا نصر المومنین . "