باور كنيد اين ورزش تعطيل شود بهتر است

 به سلامتي فوتبال را به ازبكستان هم باختيم ! مساله اي نيست ،‌يكي ديگر روي آن همه شكست ! مگر اشكالي دارد ؟ ما كه پوستماناز اين حرفها كلفت شده است . مگر غير از اين هم مي شد نتيجه گرفت ؟ كي گفته ؟ من فوتبال نمي دانم ، و اصلا از اين شكل آن هم خوشم نمي آيد . شايد علت باخت اين بار ما ، همان پرچم خط نگهدار بود ! دفعات قبل كه زمين گرد بود ! دارو بد سوت زد ! هوا خراب بود و...

 خوب حالا بفرماييد آن "چك "‌ كه روزنامه لمپني مثلا ورزشي نويس ديروز -چهارشنبه 24 آبان 1391 - در صفحه اولش نوشته بود را كي به كي زد ؟ مسخره تر، گستاخانه تر و در عين حال بي ادبانه تر  از اين تيتر در همه ي دوره كاري روزنامه نگاري ام نديده بودم .

 خوب خيال خيلي ها امروز راحت است و شب هم راحت رفتند خوابيدند اما سه فرزند من تمام شب را بشدت ناراحت بودند و حتي از شكت تيم ملي كشورشان گريه كردند ،‌مثل ميليونها ايراني ! ديگر ، آنها مشكل را خوب مي دانند . وقتي ورزش كشور هم مثل امورات ديگر اداره مي شود ،‌ براي يك عده نان داني شده است و از علم روز دنيا فاصله هاي بسيار دارد ،‌ همين است و بس !

 فدراسيون فوتبال بعد از بازي با كره چند ميليوني فكر مي كنم نفري 20 ميليون تومان به بازيكنان فوتبال داد و استدلاش هم اين بود كه اينها غرور ملي را تقويت كردند!! خوب فرض كه اين استدلال درست باشد ، حالا كه غرور ملي را اينطور خدشه دار كردند ،‌چي ؟ آيا كسي آنها و يا رييس فدراسيون و مربي و صدالبته وزير را جريمه مي كند؟ آيا وزير ورزش كشور شهامت دارد براي اين همه ناكامي هاي پي در پي  از ملت عذرخواهي ! - نمي گويم استعفا بدهد -  ‌بكند ؟

مطمعنم نه ! ما را با  اين نوع شهامت ها چكار ! ما كه نه ژاپني هستيم و نه چيني كه تا چيزي شد ، خودمان را بكشيم ! خودكشي كه حرام است ، صد البته استعفا هم نمي دهيم ،‌چون از اول ما مدير آفريده شده ايم  ،‌ ما ! رييسم و بقيه رعيت ! همه چيز ما درست است ،‌همه ي تصميم هاي ما ،‌ حتي در نهايت بي لياقتي ! حتي زماني كه ارزش دارايي يك ملت در يك چشم به هم زدن به يك چهارم تقليل پيدا مي كند ! به كسي كه قرار نيست پاسخ گو باشيم ، مثل كارهاي ديگر ، مرگ ساليانه 30 هزار نفر در جاده هاي كشور ، دزدي هاي ميلياردي و بعد لفاظي كه نه دزدي نيست و سوء استفاده – سند سازي و... كه چي موضوع را تلطيف كنيم !

  مشكلات ورزش ما قطعا زياد است و من چون تخصصي در آن ندارم از بيان و يا اظهار نظري دراين زمينه خودداري مي كنم و اميد دارم كارشناسان فن به آن بپردازند ولي به جهت سالها اقامت در جمهوريهاي آسياي مركزي شوروي سابق و از جمله دوره اي در همين ازبكستان لازم ديدم فقط از بعد آموزشي به علت پيش رفت هاي آنها اشاره اي داشته باشم.

 در شوروي كه ازبكستان هم زماني بخشي از آن بود مانند همسايه صاحب نام ترش در ورزش قزاقستان ، ورزش هم در قالب دانش آموزي و دانشجويي ارايه مي شود. به اين معني كه در اين كشورها مدارس تخصصي ورزشي وجود دارد كه از نوجواني استعدادها را شناسايي و جلب و جذب مي كنند و طي سالها كار آموزشي با آنها ، ورزشكار خود را بتدريج وارد بازيهاي قهرماني مي كنند و او همزمان با تحصيل و ورود به دانشگاه ،‌دوران اوج خود را همراه با آموزش هاي كافي و تربيت صحيح از جنبه هاي مختلف روحي و رواني سپري مي كند و در كنار او البته كادري متخصص و مجرب قرار دارد كه بازيكنان را از همه جهت از تغذيه گرفته تا مسايل روحي و رواني اش پشتيباني مي كنند.

 در همسايگي ما زماني كه در آلماتي قزاقستان زندگي مي كرديم يكي از همين مدرسه ها قرار داشت و من هميشه شاهد بودم كه نوجوان ها ي علاقه مند با اشتياق بسيار به آن آمد و شد داشتند و تحت تعليم قرار مي گرفتند و در صحبت هاي بسيار با آنها ، از نحوه درس خواندن و تمرين هاي ورزشي آنها و كارهاي روزانه شان پرسيده بودم . مي گفتند جذبشان توسط هيات هاي انتخاب صورت گرفته كه در شهرها و روستاها مي گردند و استعداد يابي مي كنند. در دوره تحصيل علاوه بر دروس عمومي ،‌ به صورت تخصصي هم ورزش را در رشته اي كه به آن علاقه دارند و به علاوه به تشخيص متخصصين به لحاظ جسمي و روحي آمادگي ورود به آن را دارند ، مي آموزند. در همه ي مسابقه هاي مهم  دانش آموزي و دانشگاهي شركت داده مي شوند و حتي قوانين رشته  ورزشي خود را مي خوانند .

   آقاي وزير ،‌رييس فدراسيون ، مربي ، بازيكن و... برادر جان با احترام تمام دوست دارم شما را حالي كنم ! وقتي تو خواب بودي و هنوز هم هستي ، نشانه هاش وجود دارد و مي بينم ، ديگران بي هيچ ادعايي  براي ورزش كشورشان كار كردند  و مي كنند . ببخشيد شما باز هم بخوابيد ! باز هم مسابقه اي ديگر و باز هم بودجه اي ديگر ! ايكاش يكي قاطعيت لازم را داشت و اين ورزش را تا زماني كه تيمي درست و حسابي و علمي ساخته نشده بود ،‌تعطيل مي كرد . غرور ملي من كه دخترم ديشب به من مي گفت تو نداري ! چرا كه سر به سراو مي گذاشتم تا از ناراحتي اش بكاهم ، نه از اين شكست ها از گزارش سه شنبه شب تلويزيون در برنامه 20 و 30 دقيقه خبري آن شكسته است . از جانبازي كه براي مقداري يورو كه با يد صرف درمان او شود ، و نمي شود ،‌روزانه بيش از 200 قرص مي خورد و كلي هم مرفين تزريق مي كند تا آنطور كه گفت : كمي از دردم كم شود !

مسئول و پاسخگويي نسبت به هزينه هاي بدون ثمري مانند همين فوتبال كه در كشور ما مي شود  نيست .در زمينه هاي ديگر هم نيست ! اميدوارم يك روزي غيرت ها را اشك هايي كه "‌پرويز پرستويي " عزيز وقتي زندگاني آن جانباز را روايت مي كرد ، برانگيزد تا كاري كنند كه بيش از اين غرور يك ملت شكسته نشود !

 همكار محترم روزنامه نويس !! ورزشي امروز وقت آن است كه بگويي و پاسخ بدهي ،‌و مگر نه اصل اساسي كار من و تو پاسخگويي  و پاسخ گيري ازمسئولين براي افكار عمومي است ، لطفا پاسخ بده و بگير :‌ " چك محكم به گوش ازبك " را كي زد وكي در واقع خورد !

·         شما را از اين جهت همكار خطاب كردم كه روزنامه مي نويسد نه اينكه واقعا روزنامه نگار باشيد.

 

نوشته شده توسط رئوف پیشدار  در ساعت 11:34 | لینک  |