صدای تلفن همراه زائران که هر یک به کشوری و فرهنگی و زبانی تعلق دارند ،آهنگهای متفاوتی را  پخش می کند. صدای این آهنگها معنویت حرم را مخدوش می کند. مامورامر به معروف ! و یا همان ارشادی هم سرگرم بازی با تلفن همراهش است . بعد از نماز صبح یکی از دو نوبت فرصت روزانه برای زیارت ائمه بقیع (ع) است . از حرم رسول خدا (ص) خارج می شوم و به سمت بقیع به راه   می افتم . بین الحرمین را مطابق معمول دست فروشها پر کرده اند . کجای دنیا با اهمیت تر و عزیزتر از این نقطه برای ما هست ؟  مشتریهای دست فروشها هم متاسفانه اغلب ایرانی ها هستند.  چند کاروان ایرانی که تازه وارد شده اند ، زائران خود را برای عرض سلام به محضر رسول الله الاعظم (ص) و ائمه شریف بقیع آورده اند. بعثه مقام معظم رهبری امسال دستور داده است تا کاروانها برای تسهیل در آمد و   شد زائران و جلوگیری از سوء استفاده سلفی ها ، از برگزاری مراسم روضه خوانی و مداحی در بین الحرمین خودداری کنند.

  به محضر ائمه بقیع (ع) و جمیع اهل بیت نبوه (ع) سلام می کنم و بعد از قرائت زیارت نامه ای در دل ، به بقیع مشرف می شوم . مامورین سلفی اگر زیارت نامه دست کسی ببینند تذکر می دهند که آنرا ببندد و بعضی وقت ها هم در گذشته دیده ام که کار حتی تا به بازداشت فرد حامل زیارت نامه نیز کشیده است . بعثه مقام معظم رهبری این زیارت نامه ها را به صورت متن های قابل انتقال با سیستم بلوتوث در آورده که علاقه مندان می توانند در صورت تمایل آنها را روی گوشی تلفن خود پیاده کرده و در تشرف ها به جای کتاب ، از آن استفاده کنند که حساسیتی را نیز بر نمی انگیزد.

  در تشرف به محضر ائمه بقیع (ع)  مامورسلفی  را می بینم که همچنان به آب در هاون کوبیدن خود ادامه می دهد و تبلیغ می کند که : مرده ها نمی شوند – کاری از دستشان برنمی آید – شفاعت بی معنی است و....

  حرفهای او علاوه بر بی احترامی به ساحت اهل بیت رسول الله (ع) ، هیچ مبنا و قاعده عقلی و اعتقادی ندارد . سالهای بسیاری است که او همچنان باورهای وهابی را تبلیغ می کند و جالب تر این که هر بار که در طول این سالها به بقیع مشرف شده ام ، جمعیت را بیشتر از قبل و از نظر نژادی و فرهنگی و قومی و تعلق آنها به کشورهای اسلامی ، متفاوت تر دیده ام . عشق به اهل بیت پیامبر (ص) درتار و پود هر مسلمانی خانه کرده است .

پیشینه‎ی تاریخی بقیع به دوران قبل از اسلام می‌رسد ولی در کتب تاریخی به روشنی قدمت آن مشخص نشده‌است. بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید. مردم مدینه قبل از آمدن مسلمانان به آن‎جا اجساد مردگان خود را در دو گورستان «بنی‎حرام» و «بنی‎سالم» و گاهی نیز در منازل و خانه‌های‎شان دفن می‌کردند و در واقع بقیع اولین مدفن و مزاری است که به دستور پیامبر اسلام (ص) توسط مسلمین صدر اسلام به وجود آمده‌است.

اولین کسی که در آنجا دفن شد "عثمان بن مظعون " بود . رسول الله برخی از شهدای اُحُد و نیز فرزندش، ابراهیم را در آنجا دفن کرد و به این ترتیب بر شرافت آن افزود. بعدها که عثمان پسر عفان در قبرستان یهودی‌های مدینه به اسم "حس کوکب " دفن شد، معاویه بقیع را به قدری گسترده ساخت که قبر عثمان در بقیع قرار گیرد.

بقیع هم‌اینک مدفن ۴ امام شیعه امام حسن مجتبی(ع) ، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)  و امام صادق(ع) است. همچنین قبر بیشتر زنان پیامبر و نیز عباس عموی پیامبر و فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی سلام الله اجمعین و برخی دیگر از بزرگان در این قبرستان قرار دارد. بقیع قبرستانی است مورد احترام همه  ی فرقه‌های اسلامی و در چند قدمی حرم پیامبر(ص)  قرار دارد.

قبرستان بقیع دارای درودی است .یک ورودی برای کادراداری و غسالخانه است ودر دیگر برای زئران می باشد که در همه ی ساعات روز بجز صبح ها بعد از نماز برای ساعتی و عصرها هم برای ساعتی ، بسته است . قبور مطهر ائمه و برخی از نزدیکان رسول الله (ص) دربقیع در گذشته دارای گنبدو بارگاه بوده که با روی کار آمدن وهابیون تخریب شد." میرزا محمدحسین فراهانی " در سفرنامه‌اش مشاهدات خود از بقیع را اینگونه شرح داده است :

" اول چهار نفر از ائمه‎ی اثنی‎عشر صلوات‎الله‎ علیهم است که در بقعه‎ی بزرگی که به صورت هشت‎ضلعی ساخته شده و اندرون و گنبد آن سفیدکاری است.ویژگی بعدی، داشتن محراب است و این که حرم، خادمانی نیز داشته‌است. حرم ائمه‎ی بقیع مانند سایر حرم‌ها دارای ضریح، روپوش، چلچراغ، شمعدان و فرش بوده‌است."

 "ابن‎جبیر " هم در توصیف مشاهدات خود از بقیع نوشته است : " قبرشان(ائمه)  بزرگ و از سطح زمین بلندتر و دارای ضریحی از چوب می‌باشد که بدیع‎ترین و زیباترین نمونه‌است .از نظر فن و هنر. و نقوشی برجسته از جنس مس بر روی آن ترسیم شده و میخ‌کوبی‌هایی به جالب‌ترین شکل در آن تعبیه شده که نمای آن را زیباتر و جالب‌تر نموده‌است."

محمد لبیب مصری که در سال ۱۳۲۷ هـ.ق به مدینه سفر کرده هم در سفرنامه اش  می‌نویسد:" در آن‎جا گنبدی معروف به «قبه‎البین» قرار دارد که حجره‌ای در آن وجود دارد و در میان آن گودالی است که ادعا می‌کنند، جایگاه افتادن دندان پیامبر است. و ضریح امام حسن(ع)  در داخل قبه‌ای است و از فلز ساخته شده‌است و خطوط فارسی بر آن نقش بسته‌است. به گمانم از آثار شیعیان عجم (ایران ) باشد.  "  

وهابیون بدنبال قدرت یابی در ۸ شوال سال ۱۳۴۳ (هجری قمری) قبور ائمه بقیع را ویران کردند. از مجموع تصاویر و مکتوبات و سفرنامه ها روشن و مسلم است که تا آن زمان بر روی قبور پیشوایان و سایر بزرگان اسلام که در مدینه مدفون بودند،  گنبدها و بناهایی قرار داشت. ائمه بقیع در بقعه بزرگی که به‏ طور هشت ضلعی ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفیدکاری شده بود مدفون بودند. پس از تسلط وهابیون بر مدینه‌ ، آن‌ها ضمن تخریب قبور آثاری که بر روی قبور قرار داشت را نیز از بین بردند. در جریان این واقعه بارگاه امام حسن مجتبی(ع) ، امام سجاد(ع) ، امام محمد باقر(ع)  و امام جعفر صادق (ع) نیز ویران شد.

این حرکت وهابیان اعتراضاتی در پی داشت. علاوه بر ویرانی قبور امامان شیعه، مزار عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام عباس عموی پیامبر و اسماعیل از فرزندان امام جعفر صادق نیز به طور کامل ویران شد.

یكی از جهانگردان غربی به نام ریتر RITER كه به فاصله چند ماه از ویرانی این حرم و سایر مقابر و حرم ها، بقیع را دیده، ویرانی آنجا را چنین ترسیم نموده است:

" چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم كه زلزله شدیدی به وقوع پیوسته و به ویرانه ای مبدّلش ساخته است، زیرا در جای جای بقیع بجز قطعات سنگ و كلوخ در هم ریخته و خاك ها و زباله های روهم انباشته و تیرهای چوب كهنه و شیشه های درهم شكسته و آجرها و سیمان های تكه تكه شده، چیز دیگری نمی توان دید، فقط در بعضی از رهگذرهای تنگ این قبرستان از میان این زباله ها راه باریكی برای عابرین باز نموده اند. و اما آنچه در كنار دیوار غربی بقیع دیدم، تلی بود از تیرهای قدیمی و تخته های كهنه و سنگ ها و قطعات آهن روی هم انباشته كه اینها بخشی از زباله ها و بقایای مصالح ساختمان های ویران شده ای بود كه در كنار هم انبار شده بود ولی این ویرانی ها و خرابی ها نه در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعی، بلكه با عزم و اراده انسان ها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاه های زیبا و سفید رنگ كه نشانگر قبور فرزندان ویاران پیامبر اسلام بود، با خاك یكسان گردیده است."

 او اضافه می كند: "چون برای مشاهده بیشترِ این آثار، كه نشانگر قبور مسلمانان صدر اسلام و تاریخ سازان روزگار است، در میان سنگ و كلوخ حركت می كردم. از زبان راهنمایم شنیدم كه از شدت ناراحتی این جمله ها را آهسته! تكرار می نمود: استغفراللّه، استغفراللّه. لا حول ولا قوّة اِلا باللّه. "

 علاقه مندانی که مایل باشند بیشتر و مستندتر دراین باره بخوانند و بدانند را به مطالعه " و من نه ذره ای دراین اقیانوسم " اولین سفر نامه عمره ام که  هم اینک روی شبکه اینترنت نیز قراردارد ، ارجاع         می دهم.

یکی از بهانه های کلامی سلفی ها در تشرف به اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه در شهرهای مقدس مکه مکرمه و مدینه منوره ، موضوع شفاعت خواهی از پیامبر گرامی اسلام (ص) و اهل بیت آن حضرت      ( س) است .

 از حجت الاسلام و المسلمین "رجبعلی ( احمد) زمانی " از محققان و صاحبان تالیفات عدیده  خواهش کردم تا دراین زمینه یادداشتی برای الحاق به این بخش از سفرنامه جدیدم به عربستان سعودی برای عمره داشته باشد . ایشان نوشتند :

شفاعت مفهومش ، وساطت و ضمیمه شدن شیئی به شیئی دیگر است تا توان او را در تحقق خواسته های خویش تقویت کند و تحقق بخشد . شفاعت دو گونه است " تکوینی " و "تشریعی " و درتعریف آنها باید گفت : شفاعت تکوینی ،  مثل وساطت و مساعدت ابر و باد ، زمین ، آب در رساندن نیرو جهت حیات بشر و یا تقویت بسیاری از اموری می باشد که به (انسان به ) آنها نیازمند است . شفاعت تشریعی اما به  تعیین افراد خاص جهت کمک رسانی به درخواست کننده کمک همانند وجود پیامبر (ص) در آمرزش افراد ، توبه ، مومنین ، روزه و ... اطلاق می شود.

 در قرآن کریم حداقل 31 آیه به بحث شفاعت تعلق دارد که 19 آیه آن شفاعت منفی و 12 آیه شفاعت مثبت را مطرح می کند . شفاعت منفی  آن است که غیر خدا هیچ چیز  توان وساطت و وسیله شدن را ندارد . مانند آیه شریفه ” من ذاالذی یشفع عنده الا باذنه ... ” و مانند ” یوم لاتجزی نفس عن نفس شیئا و لایقبل منها شفاعه "

و متاسفانه وهابیان و طرفداران "ابن تیمیه " فقط این شفاعت را پذیرفته اند و بر آن مانور می دهند .شفاعت مثبت ، شفاعتی است که خداوند سبحان به دیگر افراد و یا اشیا واگذار کرده است  و 12 آیه در قرآن مجید مربوط به شفاعت مثبت است .همانند آنچه را خداوند راجع به پیغمبر می گوید از جمله این آیه " و من اللیل فتجهد به نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا – آیه 79/اسرا " و یا مانند آیه شریفه ” یا ایها الذین آمنوا اتقواالله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون – آیه 35 / مائده 

 یکی دو روز دیگر سالروز رحلت حضرت ام البنین (ع) است . خدمت حضرت مشرف می شوم و عرض سلام و ادب به جای می آورم . ازحضرت می خواهم تا نزد خداوند تبارک وتعالی شفاعت کند که این آخرین زیارت من نباشد و توفیق زیارتهای مجدد پیداکنم .

 درباره حضرت ام البنین (س) گفته و نوشته اند که : پس از آنكه امير المؤ منين علي بن ابي طالب (ع ) به سوگ پاره تن و ريحانه رسول خدا (ص)  يعني سرور زنان عالميان حضرت فاطمه زهرا (س) شهيده راه ولايت و امامت نشست ، برادرش عقيل بن ابي طالب (ع) را كه آشنا به انساب عرب بود، فرا خواند و از او خواست برايش همسري از تبار دلاوران برگزيند تا پسر دليري براي مولا به ارمغان آورد كه سالار شهيدان حسين بن علي (ع) را در كربلا ياري كند.

عقيل ، ام البنين كلابيه (ع) را براي حضرت برگزيد كه قبيله و خاندانش ، بني كلاب ، در شجاعت بي مانند بودند. بني كلاب از حيث شجاعت و دلاوري در ميان عرب زبانزد بودند، ولبيد درباره آنان چنين سروده است ما بهترين زادگان عامر بن صعصعه هستم و كسي بر اين ادعا خورده نمي گرفت . الو براء، همبازي نيزه ها (ملاعب الاءسنة )، كه در عرب در شجاعت مانند او را نديده بود، از همين خاندان است .

حضرت امير المؤ منين عليه السلام اين انتخاب از پسنديد و عقيل را به خواستگاري نزد پدر ام البنين (س) فرستاد. پدر، خشنود از اين وصلت مبارك ، نزد دختر خود شتافت و او نيز با سر بلندي و افتخار پاسخ مثبت داد و پيوندي هميشگي بين وي و مولاي متقيان برقرار شد.

ام البنين بر آن بود كه جاي خالي مادر را در زندگي دو سبط پيامبر اكرم (ص) ، دو ريحانه رسول خدا (ص) دو سرور جوانان بهشت ، امام حسن و امام حسين (ع) پر كند؛ مادري كه در اوج شكوفايي پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال خود زد.

فرزندان رسول خدا صلي الله عليه و آله در وجود اين بانوي پارسا، مادر خود را مي ديدند، و رنج فقدان مادر را كمتر احساس مي كردند. ام البنين (س) فرزندان دخت گرامي رسول اكرم (ص) را بر فرزندان خود كه نمونه هاي والاي كمال بودند مقدم مي داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان مي كرد و آنرا فریضه ای دینی می شمرد .

محبت بي شائبه ام البنين سلام الله عليه در حق فرزندان رسول خدا صلي الله عليه و آله و فداكاريهاي فرزندان او در راه سيد الشهداء (ع) در تاريخ بي پاسخ نماند. اهل بيت عصمت و طهارت در احترام و بزرگداشت آنان كوشيدند و از قدرداني نسبت به آنان چيزي فرو گذار نكردند.

 ساعت نزدیک به هشت صبح است . درهای بقیع را دقایقی است که بسته اند و مامورین مراجعه کنندگان را به بیرون هدایت می کند. زیارت اهل قبور در بقیع فقط در دو نوبت صبح ها بعد از نماز صبح و عصر بعد از نماز عصر و برای ساعتی ممکن است. دراین قبرستان هیچ نشانی جز قطعاتی از سنگ روی قبور قرار نمی گیرد . تنها نشان  روی قبور در بقیع وجود یک سنگ در بالای قبر است که نشان می دهد صاحب قبر مرد بوده و یا دو سنگ یکی بر بالای سر و دیگری در پایین پای که نشان زن بودن میت است .

نوشته شده توسط رئوف پیشدار  در ساعت 15:0 | لینک  |