‌ قطعنامه تند اخير شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي هسته اي در مورد برنامه هاي هسته اي ايران ، واكنش شديد تهران را بدنبال داشت  تا آنجا كه شنيده شد برخي از محافل قدرت خواستار خروج ايران از پيمان ان پي تي شده اند . واكنش دولت و مجلس ايران اما به اين قطعنامه شكلي ديگر ولي بسيار محكم تر داشت . دولت از سازمان انرژي اتمي خواست تا مقدمات ايجاد 10 مركز غني سازي مشابه و در سطح نطنز را فراهم كند و مجلس هم از دولت خواست تنزل سطح همكاري با آژانس در حد تعهدات مقرر در پيمان و نه اضافه بر آن را ، بررسي نمايد. واكنش هاي تهران در عين حال پاسخ هايي را از سوي مخالفان برنامه هاي هسته اي ايران مانند آمريكا و فرانسه داشت كه در مجموع مي شد تا قبل از اظهار نظر تازه سلطانيه نماينده ايران در آژانس ، اين برداشت را داشت كه ديپلماسي در برنامه هسته اي ايران راه به جايي نبرده است  ، كه تاكيد آقاي سلطانيه بر ادامه عضويت ايران در آژانس و فعاليت درچارچوب پيمان ان پي تي در روز دوشنبه ،‌اين گمان را از بين برد و  اين اميد را كه ديپلماسي هنوز هم براي حل و فصل ادعاها در مورد برنامه هاي هسته اي ايران شانس دارد ، زنده كرد.

 برنامه هاي هسته اي ايران  بخصوص بعد از مذاكرات مرداد ماه 1387 ژنو و نيز نشست تابستان امسال ميان همه ي طرف هاي آن ، در مسيري قرار گرفت كه شانس آنرا داشت و مي توان گفت ، هنوز هم دارد تا از طريق ديپلماسي و به گونه اي حل و فصل شود كه نظرات و منافع همه را تامين كند. آمريكا با شركت در اين مذاكرات قدمي رو به جلو براي حل و فصل اختلافاتي برداشت كه نزديك به سي سال است روابط واشنگتن و تهران را منجمد كرده است. اين قدم كه انتظار مي رفت و توصيه مي شد با قدم هاي عملي ديگر واشنگتن ( مثل لغو تحريم هاي يكجانبه 1994 درمورد سرمايه گذاري بيشتر از 20ميليون دلار در صنعت نفت ايران كه ربطي نيز به سازمان ملل ندارد ) به واسطه ذهنيت سنگين و تاريخي منفي ايراني ها نسبت به آن ، به فروريزي ديوار بي اعتمادي ميان دو طرف منجر شود ، اينك تحت تاثير مواضع و رفتارهايي قرار گرفته كه واشنگتن

 بويژه در هفته هاي اخير در رابطه با برنامه هاي هسته اي ايران اتخاذ كرد و برخي كشورهاي اروپايي مانند فرانسه و انگليس نيز در دنباله آن عمل كردند.

 در  هر دو مذاكره همه ي طرف ها روي برنامه اقدامي صحبت و در مورد آن توافق كرده  بودند كه يكي از اساسهاي آن بسته جامع پيشنهادي ايران بود . در توافق ها براي ادامه گفت و گوها نه سخني از توقف غني سازي شده بود ، و نه ضرب العجلي در كار بود و به علاوه آنكه موافقت شده بود تا مذاكرات براساس مدلي كه مورد بحث بوده ، ادامه يابد. آمريكا از يك سو نماينده خود را براي مذاكره با ايران در قالب گروه 1+5 مي فرستد و باراك اوباما از مذاكره بدون قيد و شرط سخن مي گويد كه "‌واشنگتن پست " در شماره روز 6 خرداد 1387 خود از آن اين تعبير را دارد كه "سياست گفت و گو نكردن با ايران شكست خورده است ." و در همان حال به چماق تهديد متوسل مي شود كه نشان مي دهد رهبران واشنگتن هنوز اصول و قواعد بازي در عرصه هاي ديپلماتيك را نمي دانند كه در آن اصل اساسي برابري همه ي واحدهاي سياسي است.

  هم در تهران و هم در واشنگتن عموم صاحب نظران اعتقاد دارند يكي از عواملي كه تاكنون باعث شده تا به رغم برخي حوادث در روابط تهران – واشنگتن ، ايران  همچنان بگويد كه به آمريكا اعتماد ندارد ، "ادبيات آمريكايي ها و ادامه سياستهاي استكباري اين كشور بوده است ."كه رهبران ايران تاكيد كرده و مي كنند كه " ادبياتي زور گو است وهيچ كشور مستقلي ادبيات  قدرت هاي زور گو را نمي پذيرد." و به عنوان نمونه و مصداق و سندي تازه در اثبات اين گفته و موضع خود ، به نقشي كه واشنگتن در تصويب قطعنامه اخير شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي هسته اي ايفا كرد و نيز تلاشهايي پنهان و آشكاري كه براي صدور قطعنامه تحريمي تازه در شوراي امنيت سازمان ملل دارد، و نيز ادامه دادن به اقداماتي كه منافع ايران را در تعامل با نهادهاي مالي و اعتباري و سازمانهاي جهاني مسدود كند ، اشاره مي كنند .

   تحليلگران بر اين عقيده اند كه آمريكا بايد در يابد در جهاني كه اساسا در حال دگرگوني است ، گرايش به سمت گفت و گو يك اصل اجتناب ناپذير است و تنها از اين طريق است  كه مي توان قواعد و فرصت هاي جديددر بازي بين المللي را بهتر درك كرد.

 ايران ظرفيت هاي سياسي ، اقتصادي ، امنيتي ، فرهنگي و اجتماعي زيادي دارد كه به آن امكان داده است تا نقش مهمي در ثبات و تحكيم صلح و امنيت و دموكراسي در منطقه ايفا كند. آمريكا نمي تواند اين پتانسيل بزرگ را در بازيهاي منطقه اي و حتي فرامنطقه اي خود ناديده بگيرد. آمريكا بايد باور كند كه تعادل منطقه بدون حضور و ايفاي نقش متناسب با وزن ژئوپولتيك ايران ممكن نيست.

 

 

نوشته شده توسط رئوف پیشدار  در ساعت 11:22 | لینک  |