آژانس بين المللي انرژي هسته اي قطعنامه اي ديگر را در مورد برنامه هاي هسته اي ايران تصويب كرده است كه در ابتداي كار نتيجه و عكس العملي كه نسبت به آن از سوي تهران نشان داده شد تهديدي بي سابقه بود كه دو نكته در آن برجسته است ، اول اينكه تهران سطح همكاريهاي داوطلبانه و فراتر از تعهدات خود با آژانس را كاهش مي دهد و آنرا در چارچوب پيمان ان پي تي محدود مي سازد و دوم ، ايران خود ممكن است بخواهد به غني سازي بالاتر از 5/3 بپردازد تا نيازهايش را تامين كند. تهران براي عملي كردن تهديداتش و يا خودداري از آن آنطور كه سلطانيه نماينده ايران در آژانس گفته و خواسته است ، در انتظار تصحيح رفتار آژانس است . ايران تابستان امسال كه گفت وگوهاي فشرده اي را با گروه موسوم به 1+5 با هدف اعتماد افزايي نسبت به برنامه هاي هسته اي خود برمبناي " بسته جامع پيشنهادي " اش آغاز كرد ، انتظار متقابلي از كشورهاي گروه داشت . در اين راستا ايران تا آنجا پيش رفت كه براي مبادله بخشي از اورانيوم غني شده خود با اورانيوم مورد نياز جهت استفاده در يك راكتور تحقيقاتي دانشگاهي در تهران اعلان آمادگي نمود . در مقابل اين اعلان آمادگي ، رفتاري كه برخي از اعضاي گروه در مقابل ايران در پيش گرفتند و در مواردي حتي لب به تهديد گشودند ،موجب و باعث آن شد تا ايران به اتخاذ اين موضع بپردازد كه گروه در برابر ايران اعتماد زايي كند زيرا تهران براي مبادله اورانيوم به آن اعتماد ندارد . لذا " گروه 1+5 و آژانس بايد از سياست مسخره چماق و هويج دست بر دارند كه در غير اين صورت ايران طرحي نو در تعامل با آنها و آژانس درخواهد افکند. قطعنامه شوراي حکام نشان مي دهد که در مقابل پيشنهادات آنها بايد با هوشياري بيشتر گام برداشت. اين قطعنامه همچنين نشان داد که آنها نه تنها قصد مذاکره براي رسيدن به راه حل را نداشتند ، بلکه پيگير کلاه برداري سياسي بودند. "( علي لاريجاني رييس مجلس شوراي اسلامي ، ايرنا 8 آذر )
آنچه به موجب پيمان ان پي تي اعضا متعهد به "گزارش "آن به آژانس و تحت نظارت قرار دادن آن هستند ، فعاليت ها و يا برنامه هاي خود براي غني سازي طبق آنچيزي هستند كه پيمان و پادمانهاي آن مقرر ساخته و اعضا به آن متعهد شده اند كه حدي براي ميزان و درصد غني سازي شامل آن نمي شود و بديهي است كه شامل چرخه كامل آن نيز مي گردد . به علاوه همكاريهاي داوطلبانه و فراتر از تعهدات ، هرگز جزو تعهدات نيست و هر عضوي مي تواند آنها را پذيرفته و يا نپذيرد و حتي اگر پذيرفت ، بعدا درخواست تعليق و يا تعطيل آنرا داشته باشد. لذا اگر ايران حتي تهديدات خود را تماما و همانطور كه گفته اجرايي كند ،نيز مرتكب تخلفي نشده است . نتيجه اينكه اين شوراي حكام آژانس و بويژه برخي كشورهاي داراي نفوذ در آن هستند كه نبايد باور كنند "اين گونه بازيهاي فرسوده و کهنه مجال جديدي را براي چانه زني براي آنها فراهم ميکند. " بالا
آنچه ايران در برنامه هاي هسته اي اش بدنبال آن است ، دست يابي و بهره مندي از قابليت هايي است كه از شكافت هسته مواد شكاف پذير در جهت هاي مسالمت آميز مانند توليد انرژي و امور پزشكي و بهداشتي و كشاورزي مي توان بهره برد . ايران مصمم است كه حتي به رغم قطعنامه تازه به اين فعاليت هايش ادامه دهد و چون قطعنامه مغاير با پيمان است كه به صراحت حق كشورها را دراين زمينه اعتراف كرده ، لذا معتبر و قانوني نيست و ايران همچنان و در عين همكاري با آژانس در چارچوب پيمان ، به فعاليت هاي صلح آميز هسته اي خود ادامه مي دهد .
در قطعنامه تازه نكات تاسف انگيزچندي است كه از آن جمله ناديده گرفته شدن همكاري شفاف ايران در موضوع سايت فوردو است كه حتي البرادعي مدير كل آژانس در آخرين گزارش خود به شورا به آن اذعان داشته بود. اين قطعنامه بطور قطع فضاي فعلي را مختل مي كند و همانطور كه در راي گيري شاهد بوديم به دو دستگي و تفرقه در آژانس مي انجامد ، و این روند در مسیر فعالیت های درازمدت آژانس بین المللی انرژی اتمی که یک سازمان تخصصی است ، خطرناک خواهد بود. " و ما مطمئن هستیم که طراحان قطعنامه علیه ایران به یک اشتباه تاریخی دست زده اند و به زودی متوجه اشتباه خود خواهند شد. " (سلطانيه نماينده ايران در آژانس مصاحبه با مهر هفتم آذر )
قطعنامه تازه شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي هسته اي عليه ايران در حالي منتشر مي شود كه يك برآورد ديپلماتيك در سازمان ملل نشان مي دهد قطعنامه شوراي حكام آژانس احتمالا پيشنياز قطعنامهاي ديگر خواهد بود که شوراي امنيت اين سازمان بنا دارد تحت فشار برخي قدرتهاي زياده خواه عليه ايران منتشر کند؛ بنابراین، آنها براي صدور قطعنامه سازمان ملل به اين قطعنامه شوراي حکام نياز داشتند .
محقق شدن چنين برآوردي با توجه به سياست تهران ، بطور قطع ايران را در موضعي سازش ناپذير قرار خواهد داد و بعيد نيست تهران كه حالا هم – حتي با انتشار قطعنامه جديد - بر ادامه همكاري با آژانس علاقه نشان مي دهد ، آن زمان راه چاره را در خروج از پيماني بداند كه معتقد است برخلاف روح آن ، جز محدوديت ، فشار سياسي و اقتصادي بسيار تاكنون چيزي عايد آن نساخته است .