*رئوف پیشدار
استاد دانشگاه و روزنامه نگار
٢۵ استان کشور روز سه شنبه هفتم اسفند ماه ١۴٠٣ تعطیل شدند. بیش از نیمی از کشور، از جمله تهران که قطب اقتصادی و سیاسی کشور است. چرا؟ به همان دلایل قبلی! نبود برق، گاز، سرمای هوا! و ما همچنان مشغول کوبیدن مشت محکم به دهان دشمن، چیزی که دشمن را بیشتر راضی می کند و به اهدافش نزدیک تر!
می دانیم که یک جنگ سخت، سبب وحدت ملی می شود اما در جنگ اقتصادی آنچه از بین می رود تمام ارزش های اخلاقی و انسانی و همینطور وحدت ملی و سرمایه اجتماعی نظام و دولت است، شرایطی خواهد شد که به قول قدیمی ها کُت را از تن مردم بیرون خواهند کرد. همین چیزهایی که داریم می بینیم از گران فروشی و احتکار تا بی ارزشی پول ملی و هزار مساله دیگر! و خفت گیری را هم به همین فهرست اضافه کنید.
تعطیلی های پی در پی کنایه هایی را در ادبیات کوچه و بازار ساخته است از جمله می گویند و در فضای مجازی می نویسند : قدیمآ کارگران و کارمندان اعتصاب میکردند تا دولت را به زانو در آورند، این روزها دولت اعتصاب کرده تا مردم را به زانو درآورد!
در فصل سرد امسال تا به اینجا ،حداقل ١٠ روز بهدلیل برودت هوا و ناترازی انرژی، تقریبا تعطیلات سراسری در کشور صورت گرفته است ؛ فارغ از سایر تعطیلیها که چند استان را دربرمیگرفت، همین تعطیلی ١٠ روزه بیش از ٧٠ هزار میلیارد تومان از تولید ناخالص داخلی کشور کاسته است./روزنامه های اقتصادی
این فقط بخشی از خسارت تعطیلی ها است که اگر خسارت ناشی از مواردی مثل آلودگی هوا را به آن اضافه کنید سر به فلک خواهد کشید.
طبق آخرین بررسیهای از روند شیوع سرطان در کشور در سال ۱۳۹۹، تعداد ۱۳۱ هزار و ۱۹۱ مورد ابتلا به سرطان در سال بروز پیدا کرده که منجر به مرگ بالغ بر ۷۹ هزار نفر در کشور شده است. به گفته وزیر بهداشت دولت حاضر، سالی تا ۵٠ هزار نفر از عوارض مستقیم آلودگی هوا جان می دهند.
آمارهای بانک جهانی، خسارت ناشی از آلودگی هوا در کلان شهرهای ایران را حدود ۱۰ میلیارد دلار برآورد کرده است که یک سوم از این رقم متعلق به شهر تهران است.
ایران با حدود یک درصد جمعیت جهان، بیش از ٧ درصد منابع را در خود جای داده است. متاسفانه مدیریت کشور نتوانسته است از این پتانسیل بالا و متغیرهای موثر دیگر به نفع ایران و ایرانی به نحوی که شایسته آنند، بهره برداری کند.
رتبه بندی استانهای کشور براساس شاخص ترکیبی در سال ١٣٩٩ که حال وضعیت به مراتب بدتر از آن زمان است، نشان می دهد که ۶٢ درصد مردم استان سیستان و بلوچستان زیر خط فقر هستند و در استان یزد که کمینه را دارد ١۶ درصد مردم فقیرند و این یک فاجعه است./ روزنامه فرهیختگان
در هشت سال دفاع مقدس ،البته خاموشیهای نوبتی برق، پدیده رایجی بود. ولی آیا کسانی که زمان جنگ را به یاد میآورند، چنین خاطرهای دارند که حتی در پایتخت ادارات دولتی، آموزشگاهها، مدارس و دانشگاهها مکررا به علت «کمبود سوخت» -و نه مثلا به علت بمباران- تعطیل باشند؟ آیا حتی درسالهای بهشدت بحرانی اواخر جنگ، کشور به چنین وضعیتی رسیده بود؟
چرا باید شرایط موجود، از زمانی که نیروگاههای ایران هدف حملات ویرانگر -و مستمر- ارتش عراق بود ، جریان صدور نفت از خلیج فارس مختل شده بود و بودجه کشور درگیر جنگی تمام عیار بود هم بحرانی تر شده باشد؟ مهمتر آنکه بحران جاری، مشخصاً تا کجا قرار است پیش برود؟
هیچ نظامی نمی تواند بدون سرمایه اجتماعی به حیات خود ادامه دهد.سرمایه اجتماعی مردمند که با تحمل شرایط سخت زندگی که روز به روز هم سخت تر می شود، امیدوار به آینده مقاومت می کنند، اما می بینند که اگر سارقان و زورگیران در سطح خرد و کلان، جسم و روان ملت را با خشونت می درند، رویای او را نابود میکنند، داراییش را با زور میستانند، وی را از حق زندگی محروم میکنند. جامعه سالهاست در معرض این خشونتها قرار دارد آنجا که زورگیران در لباس مدیر، آقازاده، واعظ و تاجر، وزیر و وکیل با استفاده از ناامنی و فساد سیستماتیک ، با انواع اختلاس ها و رانت ها، هم دارایی جامعه و این سرزمین را غارت کرده و میکنند، هم فقر و نابسامانی را بر جسم و جان میلیونها شهروند ایران آوار میسازند، هم فرصتهای زندگی معمولی را از این همه انسان دریغ میدارند. ما سالهای مدیدی است که زخمی خشونت سارقان و زورگیران بظاهر آرامی هستیم که کاملا عادی و قانونمند در میان ما زندگی میکنند و متاسفانه ارادهای هم برای زدودن زمینه های فساد سیستماتیک و رانت خواری دزدان و اختلاس گران قلدر که به پشتوانهی خلأ ها و درزهای امن مهیاشده ازسوی فرادستان قدرت مدار، میلیونها ایرانی را به سخره گرفته و از بیت المال کامجویی میکنند؛ دیده نمیشود.
برای مطالعه نوشته های نویسنده متمنی است لینک زیر را دنبال کنید:
https://chat.whatsapp.com/LgEB4ZlnFKY5ohMdKOOZiO1