رئوف پیشدار
استاد دانشگاه-١٢ تیرماه ١۴٠۲
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید : نابودی مردمان گذشته از آن جا بود که اگر سرشناسی دزدی می کرد، رهایش می ساختند و چون ناتوانی دزدی می نمود، مجازاتش می نمودند. نهج‌البلاغه، نامه ۴٧
این پیش درآمد را در اشاره به سخنان اخیر رئیس سازمان زندان‌ها نوشتم که در تلویزیون و در پاسخ به وضعیت حال حاضر چند تن از محکومان سرشناس! عبارتی را گفت که باعث شکل گیری دامنه وسیعی از حاشیه ها در جامعه شد. او گفته بود که آن زندانیان! نه عفو شده اند، نه آزاد شده اند و نه زندانی اند! ولی زندان نیستند و این تصمیم مقام قضایی است.
مقام قضایی حتما در حل این معما توضیح دارد اما مهم افکار عمومی است که ماه‌هاست خبر همین آزادی ها را می شنود، آن‌ها را در انظار می بیند با این وصف قوه قضائیه آن‌را تکذیب می کرد تا این‌که مجری تلویزیون از رئیس سازمان زندان‌ها پرسید و او هم چاره ای جز این پاسخ معما گونه نداشت.
جواب قوه قضائیه و هر مقام دیگر به معمای مطرح شده، هر چه باشد، باید افکار عمومی را قانع کند که برایش سوال است : چه شده که در دوره جدید تُند تُند زندانیان و پرونده دارهای سرشناس در نهایت بهره مندی از تسهیلات از زندان آزاد می شوند.
عملکرد مجموعه مدیران، متاسفانه نظام را در برابر انتقادهای گسترده افکار عمومی قرار داده است. بعید می دانم از بازار تا تاکسی و محافل خانوادگی و حتی عمومی و رسانه ها، جایی باشد که در آن سخنی و نقدی و ایرادی به کارهای زعما نباشد.
اصلی ترین سرمایه یک نظام افکار عمومی و سرمایه اجتماعی آن است که متاسفانه هرچقدر زمان می گذرد به رغم انتظار، بیشتر آسیب دیده و می بیند و کسی نیز حاضر به قبول مسئولیت و اصلاح امور نیست.
مقام قضایی برای وضعیتی که سابق زندانیان سرشناس! الان دارند، توضیح دارد مهم افکار عمومی است که آیا آن‌را می پذیرد یا خیر!
برای افکار عمومی هضم موضوع غیرممکن است چون می پرسد اگر این افراد وابسته به قدرت نبودند و یا خود جزئی از قدرت نبودند، آیا بازهم مشمول لطف قدرت! می شدند، یا نه! اگر این لطف می تواند عمومی باشد می تواند برای مثال شامل روزنامه نگاران زندانی هم که کاری جز وظیفه حرفه‌ای و در چارچوب قانون نکرده اند هم بشود.
آن چه خواست مردم است؛ اول اصلاح وضعیت موجود که زمینه ساز اختلاس ها و دزدی ها و همزمان به محاکمه کشیدن همه کَس و کسانی می باشد که وضعیت اقتصادی و معیشت مردم را به حال و روز امروز کشیده اند که اکثریت مردم فقیر و تهی دست شده اند و فقر در بدترین شکل آن به شکل عمومی روز به روز در حال گسترش است.
آقایان محکوم شده و آقایان سابق محکوم و حال در مرخصی و استراحت و تناول مبالغ اختلاس شده و برخی خارج نشین ! یکی در راهپیمایی اربعین و یکی در احرام حج! سال‌ها در مصدر و منصبی قرار داشتند که چنین تخلفات و جرائمی را مرتکب شدند ، سوال مردم این است که نظام با آن‌ها چه کرد که کار به این‌جا کشید که ارزش پول ملی ایرانی حتی در تلویزیون رسمی کشور به تمسخر گرفته شود.
آقایان ! بهشت این دنیایی و جهنم آن دنیایی شما ، چه تاثیری در وضعیت من خواهد داشت که هم دنیا و هم آخرتم ، جهنم شده است؟ زندگی ما روضه ای شده است که همه بجز چند نفر ناظر به اسم مدیر! همه گریه کن آن هستیم.
در جریان رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری اخیر همه ی نامزدها از جمله رییس جمهوری کنونی و قاضی القضات آن زمان ، جملگی به وجود فساد مالی آنهم از نوع گسترده اش در کشور اذعان داشتند و قول دادند که با متخلفان برخورد شود . لذا نباید رگ گردن مسئول و یا صاحب مقامی وقتی می گوییم کشور را اختلاس ، دزدی و غارت بیت المال فراگرفته است و مردم آنرا در همه جا فریاد می کنند ، برجسته شود ، و علیه روزنامه نگاری که نماینده افکار عمومی است برای نقل و چاپ گفته های مردم پرونده تشکیل شود که چرا این را گفته ای !
این آمار و گفته چند روز پیش مقام ارشد پلیس ایران است که گفت ؛ رتبه ایران در فساد مالی رو به افزایش است .
روشن است که علت اجرای نادرست سیاست های اقتصادی و شکست کشورها در نیل به توسعه در یک کلمه نهفته است: دو راهی سیاستمدار؛ « حفظ کارآیی یا حفظ حکومت گروه خاص». مشکل سیاست‌مدار عموماً کمبود علم و دانش نیست، مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی یا تأمین منافع عمومی و از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی است. این دو راهی سیاست‌مدار است که سرنوشت کشورها را تعیین می‌کند؛ سیاست‌مدار می‌داند اگر امکان استفاده از فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی برای همگان میسر باشد، رشد اقتصادی افزایش می یابد. اما دسترسی برابر به فرصت های اقتصادی و اجتماعی که برای عملکرد اقتصادی مفید و حتی ضروری است برای سیاست‌مدار خطرناک است، زیرا قدرت اقتصادی به تدریج به حوزه های دیگر نیز سرایت کرده و قدرت سیاسی او را تهدید خواهد کرد.
ما امروز در تشخیص دشمن اصلی و مدل دشمنی با دشمن خارجی دچار یک اشتباه راهبردی شده ایم. دشمن خارجی جبهه مشخصی دارد که باید بر آن مدیریت کرد ، ماهیت و هدفش هم روشن است . دشمن اصلی ما اما در خانه است و مثل موریانه ستون های کشور را هدف گرفته است.
اقتصاد انحصاری که دست به هر جایش می گذاری برای خود مافیایی دارد ، آن‌قدر به فساد آلوده شده است که حتم دارم اگر ذره ای از منافع خود را در خطر ببینند ، مثل گروه واگنر در روسیه! قادر به ایستادگی در برابر حتی نظام است و عامل و ابزار آن‌را هم دارد .
کلاهبرداری و اختلاس و رانت های هزاران میلیاردی هم دیگر ارزش خبری برای رفتن به رسانه را ندارد. خیلی وقت است که این رقم ها و کنارش شکم گرسنه و عرق شرم واماندگی پدران از زندگی عادی شده است.
ما در کشور ۳۰۰۰ صندلی مسئولیتی داریم، ۲۱۹ هزار شهید دادیم، در واقع ما به ازای هر صندلی مسئولیتی، ۷۳ شهید دادیم! یعنی ما به ازای هر صندلی یک کربلا داشتیم. خوش به حال فرشته ها که رفتند.

نوشته شده توسط رئوف پیشدار  در ساعت 14:48 | لینک  |