ایرنا و دروغی که نباید می گفت
* رئوف پیشدار
اُستاد دانشگاه
ایرنا - خبرگزاری جمهوری اسلامی شنبه دوّم مهرماه ١۴٠١ در ساعت حدوداً ٢٠ خبر زیر را در سرويس پیامکی اش انتشار داد :
« با وجود فراخوان ضدانقلاب برای برگزاری تجمعات در شهرهای مختلف کشور بویژه تهران، مشاهدات خبرنگاران ایرنا نشان میدهد آرامش در سراسر کشور از جمله تهران برقرار است و تجمع خاصی برگزار نشده است.»
در همان ساعت و لحظه من در حال عبور از خیابان ستارخان در تقاطع شادمان به سمت میدان صادقیه بودم . جمعیتی سمت پُل ستارخان شعار می دادند و دیدم که ده ها موتور سوار یونیفورم پوش و لباس شخصی که دست چند نفری از آن ها هم تفنگ ساچمه زنی و باتوم بود، از لابلای ماشین ها و پیاده رو گذشتند و چند لحظه بعد صدای دو شلیک تیر آمد.
قصد من گزارش آن درگیری و تأیید و یا تکذیب آن نیست. آنچه بود و گذشت را نه من که ده ها نفر دیگر دیدند. اما برای من سوال است که ایرنا با آن سابقه، آن تعداد خبرنگار، کجا بود! به چه منبعی در خبرش استناد کرده، خبرنگارش کجا بوده که این مطلب کاملاً خلاف واقع را مخابره کرده است! که اعتبار رسانه خبری مادر کشور را در هشتاد سالگی آن، این چنین با یک مطلب خلاف واقع مخدوش کرده است؟
در جهان امروز و در زیست بوم رسانه های جدید، حقیقت این است که دروغ مفهوم قبلی خود را از دست داده است؛ الزاما خلاف واقع گفتن دروغ نیست بلکه حتی نگفتن عمدی بخشی از واقعیت برای به اشتباه انداختن مخاطبان هم دروغ است.حتی بمباراناطلاعات و گفتن زیاد همه ی جزئیات به گونهای که مخاطب نتوانند قسمت مهم و اصلیخبر را دریابد هم به نتایج دروغ و سانسور منجر میشود .
با ارزش ترین سرمایه برای نهاد رسانه، اعتماد عمومی است. این مهم زمانی حاصل و ادامه می یابد که سه اصل صحت، دقت و سرعت، اساس کار رسانه باشد.
صحت در کار رسانه ای یعنی تا زمانی که به تمام جوانب و چون و چرایی یک فرآورده ارتباطی اطمینان نداری، از ارسال آن روی خروجی خودداری کن، و دقت یعنی ملاحظه همه ی ابعاد کار و دروازه بانی صحیح و جامع ، و سرعت انتشار محتوای رسانه ای در اولين فرصت، و این سه با هم و همراه هم، و تفکیک ناپذیرند و اگر جز این باشد، رسانه حتما «اعتماد عمومی» را از دست خواهد داد.
رسانه به قدرت تعلق ندارد. یک نهاد مستقل است و افکار عمومی را نزد قدرت نمایندگی می کند. رسانه ای که بدیهیات را برای رضایت قدرت، نفی می کند و منکر می شود و به تطهیر آن از خطاها می پردازد و توجیه گری پیشه می کند، اعتباری نزد مخاطب ندارد.
" نقد " و بخصوص "نقد قدرت " وظيفه اول رسانه است. رسانه را نمى توان از اين وظيفه ذاتی به هر ترتيب اعم از تهديد و يا تطميع ، مستقيم و يا غير مستقيم بازداشت ، كه قطعا شرط اصلى آن "استقلال رسانه "است.
با ارجاع به خبری از ایرنا که بهانه این یادداشت است، باید پرسید : با چنین انکار واقعیت! آیا اعتماد عمومی به رسانه های رسمی حفظ می شود، یا اینکه باید بپذیرند مرجعیت خبری همچنان در دست رسانه های بیگانه باشد؟ که منافع خود را دارند که الزاماً با منافع ملی ما تطبیق ندارد.
درک این مهم نبایدسخت باشد که؛ رسانه نهادی مستقل است که کارکردهای خود را دارد. « منافع عمومی- در نگاه جهانی» و « منافع ملی – در نگاه ملی» آن چیزی است که رسانه بدنبال آن است و محدود به منافع حزبی و جناحی نمی شود. نهاد رسانه ناظر بر همه ی امور از جمله فعالیت دولت هاست. این یک اصل اساسی و ذاتی برای کار رسانه است که قرنهاست در جوامع دموکراتیک، که رسانه در آنها نماد دموکراسی شناخته شده، پذیرفته شده است.
رسانه رکن دموکراسی است.«جامعهای امنیت دارد که در آن رسانهها مستقل، آزاد، جستجوگر و به یک کلام «ناظر همه ی امور و جوانب باشند. جامعه ای که خبرهای دقیقش را از بیرون مطالبه کند، جامعه ای نا امن است، جامعه ای که نتواند به رسانههایش اتکا کند، جامعهای نا امن است و اینجاست که باید بنیه ملی رسانه ها را تقویت کرد.
بنیه ملی رسانه ها در جامعهای تقویت می شود که در آن نگاه امنیتی به رسانه وجود نداشته باشد، ارباب قدرت برای حفظ و تسری آن به همه ی جهات، « بولتن های حزبی» را با رانت دادن در اختیار نگیرند و رسانه آزاد باشد در چارچوبی منطقی و علمی از قانون، سنت و عرف به فعالیت حرفه ای خود بپردازد و در این چارچوب قدرت و کارکردهای آنرا نقد کند .در چنین جامعه ای که یک شرط اساسی آن این است که در آن هیچ کس و نهاد و سازمان «معصوم » نیست، دولتها نمی توانند به هیچ عنوان
در حوزه نشر ( هر شکل آن) فعالیت داشته باشند. اینکه می گوییم رسانه مستقل است و باید باشد، اینکه رسانه آزاد نماد دموکراسی است و اینکه در قوانین هم استقلال آن مورد تاکید قرار گرفته و اینکه رسانه افکار عمومی را نمایندگی می کند و دهها دلیل و برهان دیگر، یعنی اینکه : رسانه یک «قوه مستقل » است. اصل استقلال و تفکیک قوا حکم و ایجاب می کند که رسانه مستقل بماند و اجازه دخالت دیگر قوا را در وظایف و کارکردهای خود ندهد.
نظام های مردم سالار پُشت گرم به افکار عمومی، نظام های قدرتمند در جهان امروز هستند. آنها حمایت افکار عمومی را قدرت واقعی خود می دانند و لذا سازنده مقبول هستند.
اين مهم زماني ارزش و اهميت واقعي خودش را نشان مي دهد كه توجه داشته باشيم پديده اي به نام اينترنت سالهاست كه مرزها و فاصله را برداشته و چيزي به نام شكاف اطلاعاتي ديگر ميان جوامع مختلف وجود ندارد ، و اگر دارد ، ناشي از سياست هاي غلط و باورهاي محدودنگري است كه هنوز هم ساده انگارانه و مانند دهه هاي دور ، مخاطب را غير فعال مي دانند.
توسعه امكانات ارتباطي و افزايش سطح آگاهي هاي عمومي و تخصصي مردم ، شعاع ديد آنها را حتي در مورد تخصصي ترين مسايل ، امروزه به حدي وسعت داده است كه نمي توان جز با اقامه دليل و مدرك و شواهد مستند و مستدل امري را به آن باورند . افكار عمومي امروز بيش از هر زماني نسبت به آنچه در پيرامونش مي گذرد ، فعال برخورد مي كند و مسوولين نيز حتما دريافته اند كه دوره مخاطبان غير فعال و هيچ انگاري افكار عمومي! خيلي سالهاست كه به پايان رسيده است.
مي دانيم كه "اقناع " افكار عمومي بسيار پيچيده است و از اين همين روست كه امروزه در سطوح مختلف تصميم گيري و اجرا بويژه در نظام هاي مردم سالار كه مردم و هر راي آنها با اهميت است ! بهترين و خبره ترين كارشناسان ارتباطات و ديگر رشته ها ي مرتبط بكار گرفته مي شوند ، تا افكار عمومي را به بهترين و صحيح ترين شكل ممكن نسبت به يك موضوع ، حتي كم اهميت ترين آن براي عامه مردم، قانع كنند و به اين كار " مديريت افكار عمومي " مي گويند.
مردم در همين شهر تهران روزانه چه تعداد خبر را از منابع بيگانه مي شنوند كه انعكاسي در رسانه هاي داخلي از جمله رسانه هاي دولتي كه بودجه هاي ميلياردي دريافت و هزينه مي كنند ، ندارد ؟ و يا اگر دارد آنقدر غير حرفه اي و ساده انگارانه در شناخت مخاطب ارايه مي شود كه مخاطب بلافاصله آنرا پس مي زند ! مخاطب ايراني امروز بسياري از خبرها چه آنهايي را كه در زندگي او تاثير زياد دارند و يا حتي اثر آنها چندان زياد نيست ، نه از رسانه ملي ! نه از رسانه خبري مادر كشور ! كه از رسانه هايي دريافت مي كند كه خط اول جنگ رواني دشمن با ما را تشكيل مي دهند . آنها ذهن ها را مي سازند ، هدايت مي كنند خاكريز ها را در هم مي ريزند و نهايتا نتيجه را نيز مي گيرند .
اين مهم يك تاكيد حرفه اي است كه : رسانه هاي كشور بخصوص آنهايي كه از بودجه عمومي ارتزاق مي كنند و وظيفه ذاتي آنها اطلاع رساني از كشور و به كشور است ، بايد از ملاحظات حزبي و گروهي خارج و بدور بمانند و در مسيري حرفه يي كه صد البته منافع ملي و امنيت عمومي نيز در آن ديده شود ، به فعاليت بپردازد و هيچ حزب و گروهي در كشور نبايد چه در قدرت و چه بيرون از آن ، انتظار داشته باشد رسانه ، بخصوص آنهايي كه جايگاه ملي دارند ، وظيقه بولتن حزبي را ايفا كنند. رسانه ها كه خطاب من بيشتر و عموما به رسانه هاي ملي اعم از راديو و تلويزيون و خبرگزاريهای دولتي و وابسته به دولت هستند ، براي آنكه به جايگاهي كه شايسته امروز اين نهاد هاي خبري است برسند ، بايد" صداقت خبري " با دوري جستن از كارحزبي يا به تعبير عامه سياسي كاري را در صدر برنامه هاي خود قراردهند . توجه داريم كه در نظام رسانه ای امروز جهان رسانه ای موفق است كه ارتباط دو طرفه با مردم داشته باشد و اين ارتباط در قالب نگاه هاي تنگ حزبي نمي گنجد . مدير يك رسانه مي تواند جنس نگاهش سياسي باشد ، ولي حرفه آن " سياست " نيست .
آنچه در سالهاي اخير برسر سازمان خبرگزاري جمهوري اسلامي " ايرنا" آمده است ، نه بر خواص و نه بر عوام ، پوشيده نيست. تغييرات پي در پي مديريتي ، نگاه شديداً سياسي به رسانه ، و مهم تر از همه ، و اصلي ترين دليل آن ، ساختاري به لحاظ سازماني و دروني غير روز آمد و غير حرفه اي ، از اين خبرگزاري كه زماني پسوند " مادري " هم داشت ، امروز رسانه اي ساخته است كه براي اثبات خود ، و دوباره ايرنا شدن ، آنطور كه در دهه هاي 60 و 70 بود ، بايدتلاش بسيار كند و بهتر بگویم؛ نوسازی شود. بعيد مي دانم كسي باشد كه ترديد كند ، رسانه امروز اگر نه همه ! كه بخش اعظم هژموني نظام هاي سياسي است.
گرچه در اسناد فرادستي ايرنا در هيچ كجا به اين سازمان عناوين و موقعيتي چون "خبرگزاري رسمي " ، "خبرگزاري دولت " و امثالهم داده نشده است ، اما اصراري كه بر اين امر هم از درون و هم از برون بر آن بوده ، و توقعات ناشي از آن ، به آنجا انجاميده است كه ايرنا از كار حرفه اي فاصله اي بسيار بگيرد ، و اعتبار و حيثيت آن به عنوان يك رسانه ، در معرض تهديدهايي جدي واقع شود.
در خلاصه كلام بايد گفت كه: ايرنا چاره اي جز اين ندارد كه با نگاه به گذشته و درك موقعيت حال ، و افق هاي پيش روي در عرصه كار رسانه ، به سمتي برود كه"استقلال حرفه اي " پيدا كند و تحت تاثير اين و يا آن جريان سياسي و يا قدرت قرار نگيرد.
اين يافته اي مسلم و علمي است كه : در نظام رسانه اي امروز جهان رسانه اي موفق است كه ارتباط دو طرفه با مردم داشته باشد، رسانه تعاملی ، و اين ارتباط در قالب نگاه هاي تنگ حزبي نمي گنجد .