هنوز می توانیم شاد باشیم
* رئوف پیشدار - یادداشت صفحه اول روز چهارشنبه ٢٩ تیر ١۴٠١ روزنامه «ثروت»
بنا داشتم در این شماره و بنا به وعده، ابعاد دیگری از سفر «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا به منطقه را بررسی کنم اما، میهمانی بزرگ ١٠ کیلومتری در گرامی داشت عید غدیر در تهران و برگزاری پُر شور و حال آن، و حضور بسیار مردم از هر طبقه و گروه سنی حیف بود که بگذرم.
میهمانی در کمال آرامش، شاد، توام با بگو و بخند و فعالیت گسترده فرهنگی و مذهبی برگزار شد. من که از تقاطع خیابان شهید بهشتی به سمت میدان حضرت ولی عصر (عج) به میهمانی ملحق شدم، آنچه را که دیدم همه نشانه عشق به مولا (ع) نزد مردمی بود که سال هاست نیاز داشتند و دارند، با شادی زندگی کنند و من سال ها بسیار گفته و نوشته ام تا که سرانجام آن شد که دیدیم یک میهمانی بزرگ ١٠ کیلومتری با مشارکت مردم برای مردم!
همه از هر طبقه و سن و سال به فراوانی و با همان تنوع و شکلی که شهر ما هست، آمده بودند. زن و مرد، پیر و جوان، خانم های چادری، مانتویی و روسری بسر! هر کی با تشخیص خودش لباس میهمانی پوشیده بود. هیچ کس نظرش را بر دیگری تحمیل نکرد.
در سرتاسر مسیر جاهایی صدای قرآن شنیده می شد، برخی غرفه ها هم سرود «سلام فرمانده» پخش می کردند، چند غرفه موسیقی محلی شاد پخش می کردند.
برای بچه ها هم وسایل بازی گذاشته بودند و کلی غذا و نوشیدنی و میوه هم به میهمانان تعارف شد.
میهمانی بزرگ ١٠ کیلومتری تهران نشان داد که اگر اراده بالایی ها! هم با خواست مردم همراه شود، می توان اصلی ترین خیابان پایتخت را به روی ترافیک بست، پلیس هم بضاعت آنرا دارد که ترافیک شهر را مدیریت کند.
در طول مسیر روحانیون چندی را دیدم که در غرفه هایی فعالیت تبلیغی و فرهنگی با محوریت حجاب و نماز و واجبات دینی داشتند و گروههای نمایشی و سرود را هدایت می کردند.
هر کس در حوزه تخصصی خودش ورود کرده بود. بسیجی ها هم در کنار پلیس به نظم و امنیت میهمانی کمک کردند .
در تقویم ايران مناسبت های شاد بسیار است ولی در دهههای اخیر کمتر به آن ها پرداخته شده است طوری که نسل جوان نمی داند اجداد او در هر ماه حداقل یک جشن عمومی داشتند.
میهمانی بزرگ تهران در حالی بزرگ شد که مردم با سختی های زیاد اقتصادی روزگار می گذرانند ولی شرکت گسترده آن ها این پیام را داشت که گمان دارند آینده می تواند روشن باشد و باید امیدوار بود بشرطی که برخی نخواهند به خود حق تام و کمال بدهند که در همه ی امور مردم مطابق با نوستالوژی های فکری و سلیقه ای خود، دخالت کنند.
شادی و ابراز خرسندی توام با حفظ نظم عمومى حقی عمومی است و آنچه وظيفه مسوولين و مديران كشور است ، فراهم آوردن همه ی زمينه ها براى شادی های عمومی و ملى و بهره گيرى يكايك ما از آن براى تقويت وحدت ملى است.
در تقويم كشور ما مناسبت هاى غم و شادى بسيارى ثبت شده است،اما همگان تاييد مى كنند كه بيشتر فرصت هاى تقویمی ما مناسبت هاى غمبار و سوگواری است كه توسط رسانه ها و متوليان امور فرهنگي و اجتماعي با انبوه برنامه ها تقويت مى شود.
ايران داراى ساختار جمعيتی جوان است كه نياز به هيجان و شادى را در آنها دو چندان مى كند و نمودهای اين هيجان را مي توان در هنگام مسابقات ورزشى بخصوص فوتبال مشاهده كرد.
روانشاسان و جامعه شناسان اذعان دارند كه فراهم آوردن فرصت بروز هيجانات و احساسات نيروى جوان از بحران يك جامعه افسرده و پرخاشگر در آينده جلوگيرى خواهد كرد. عمر شادى هاى دسته جمعى در ايران در دهههای اخیر چندان طولانى نيست .اولين بار پس از پيروزي تيم ملى فوتبال ايران در مقابل استراليا و صعود كشورمان به جام جهاني ۹۸فرانسه مردم با حضور در خيابانها شادمانی خود را از اين پيروزى نشان دادند . حركتهای مشابه اى كه از آن پس در پي موفقيت هاى تيم هاي ورزشى انجام شد ، اگر چه در ميان طرفداران ورزش به شكل يك برنامه عادى در مى آمد ، اما مديريتی براي اين شادى ها ايجاد نشد و از اين رو بود كه كارناوال های شادي كه پس از پيروزي ورزشى سال ۷۶به راه مى افتاد ، از نگاه عده اى رنگ و بوى سياسى داشت كه علت اصلى آن نيز به باور عموم تحليلگران اجتماعى تعريف نشدن شادى و سرور در چهارچوب فرهنگ انقلاب بود. اينگونه شادى هاى خود جوش ، ناشى از عشق عميق مردم به وطن دانسته می شود و تجمعات سرور آميز مردمى نمود اجتماعى يك " واقعه ملى " و بيانگر نزديكى و همدلى مردم و احساس مشترك و توجه آنها به وقايع كشورشان است .اگر چه رسانه های خارجى و محافل بيگانه همواره سعى داشته اند از تجمعات شاد مردمى سوء استفاده كنند و آن را حركتهای ضد نظام معرفى كنند، اما عموم مردم آگاه راه خود را از آنان جدا كرده و مى كنند . آنها در اين راه نيازمند همدلى نيروهای دولتى و مسوولان هستند تا باهدايت و همراهى و " مديريت شادى " ، امكان سياسى كردن اين گونه تجمعات را به صفر برسانند .
شادى و نشاط اجتماعى نبايد رنگ و بوى سياسی به خود بگيرد و دستمايه جدال ميان گروهها شود. شرايط كنونی فرصت مناسبى است تا فرهنگ نشاط و شادى در جامعه ايجاد شود. هشت سال جنگ تحميلی و تبعات آن و حوادث و تنش هاي متعدد داخلى و منطقه اى در سالهای اخير ، فرصت شادى و آموختن روش درست آن را از مردم گرفته است . در شرايط كنونی كه با دشواری های اقتصادی زیادی همراه با فشارهای سیاسی خارجی همراه است، بيش از هر زمان ديگرى به نمايش " همبستگى ملی " نياز داريم ، فرصت بسيار مناسبى است تا به اين نياز جمعى پاسخ داده شود و براى هدايت شادى هاى به جاى مردم ، برنامه ريزى شود.
بايد باور كنيم كه حركتهای مردم به خاطر افتخارات جوانان در عرصه هاي ورزشى امرى طبيعی است. مردمى كه شادى مي كنند ، غريبه نيستند . آنها همان مردمى هستند كه انقلاب را به پيروزى رساندند و حماسه هشت سال دفاع مقدس را خلق كردند. بايد باور كنيم به رسميت نشناختن حركت هاى شادی طلب جوانان پر انرژى ، فرصتى را فراهم مى كند كه فرصت طلبان با نفوذ به محافل جشن آنان ، جوانان را متهم به بى نظمی و اخلال گرى كنند اين در حالي است كه مسوولان امنيتى و انتظامى كشور خود بارها سياسی بودن حركتهای شاد جوانان را رد كرده و تصريح كرده اند :" ما اعتقادى به سياسى بودن آن نداريم ."